تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۲۰۱۶
علی شکوری‌راد در گفت‌وگو با «شرق» خبر داد
اشاره: گروه سياست: این روزها شاید موضوعی که زیر سایه مباحث ریاست مجلس دهم رفته است و کمتر به آن توجه می‌شود، پرداختن به مطالباتی است که مجلس جدید در حوزه تقنینی و نظارتی بهتر است به آنها توجه کند؛ مانند پرداختن به رابطه دولت و مجلس و چگونگی ترمیم کابینه، ترکیب کمیسیون‌های اثرگذار که می‌توانند به‌واقع تغییرات مهمی را ایجاد کنند و... اینها موضوعاتی است که در هیاهوی این پرسش که چه کسی رئیس خواهد شد، گم شده است. مجلسی که نزدیک به ٨٠ درصد نیروهای آن را حامی دولت و طرفداران جریان اصلاحات تشکیل می‌دهند، باید برای این پرسش‌ها پاسخ مناسب داشته باشد. با علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت، دراین‌باره گفت‌وگو کردم. اگرچه پاسخ به برخی سؤالات، ما را به موضوع بحث‌شده این روزها، یعنی دوگانه عارف و لاریجانی هم سوق داد. شکوری‌راد از پکیج‌هایی سخن گفت که می‌تواند موضوع تعامل باشد و البته در جلسات خصوصی درباره آن صحبت شده است؛ کسی که رئیس می‌شود، پکیج اول را در اختیار بگیرد و کسی که رأی کمتر می‌آورد، پکیج دوم را در اختیار داشته باشد. هر پکیج با ویژگی‌های خاص خود. شکوری‌راد در مجموع معتقد است که کار ویژه مجلس دهم باید نرمالیزاسیون باشد. مشروح این گفت‌وگو را در در پی می‌خوانید:
پایگاه بصیرت / مرجان توحیدی

(روزنامه شرق – 1395/03/08 – شماره 2593 – صفحه 1)

عارف برای تعامل آماده‌تر از لاریجانی است

* با شکل‌گیری مجلس جدید و راهیابی فهرست حمایت‌شده اصلاح‌طلبان به این مجلس، مطالبات زیادی که در سه دوره مجالس اصولگرا مغفول مانده بود، حالا دوباره مطرح می‌شود. به عقیده شما با درنظرگرفتن وضعیت و توان سیاسی نیروها و موقعیت مجلس و دولت فعلی، مهم‌ترین مطالباتی که باید پیگیری آنها در اولویت کار مجلس دهم قرار بگیرد، چیست؟

** به دلیل اینکه در دوره قبل مجلس و دولت، سیر مناسبی نداشتیم، در سازوکارهای کشورداری هم، عملکرد نهاد مجلس و نهاد دولت اینگونه بود که متناسب با شأن آنها نبوده است. البته دولت در دو سال گذشته سعی کرده به قول معروف آواربرداری کند و درواقع «نرمالیزاسیون» کند. این کار تا حدی انجام شده و البته مجلس قبلی در این مسیر برای دولت خیلی مشکل ایجاد می‌کرد. الان با شکل‌گیری مجلس جدید، شرایط دولت یک مقدار برای اینکه بتواند حرکت جدیدی را آغاز کند، مهیاتر است. مجلس سه دوره در اختیار اصولگرایان بوده. این مجلس، مجلس متفاوتی از آن سه دوره است.اما به‌هرحال انتظار این است که این مجلس، به تراز مجلس در شأن جمهوری اسلامی نزدیک‌تر شود؛ یعنی نمایندگان آن به فکر مردم، منافع ملی و یاری‌رساندن دولت برای اجرای برنامه‌های دولت باشند و درعین‌حال نظارتی بسیار قوی‌ را بر نهاد دولت و سایر نهادهایی که می‌توانند بر آنها اعمال نظارت کنند، داشته باشند. ما شاهد این بودیم که در دوره‌های قبل فسادهایی شکل گرفت. اینها نشان‌دهنده این است که نهادهای نظارتی خوب عمل نکردند و ازجمله این نهادها مجلس بود. به‌همین‌دلیل است که ابعاد این فسادها بزرگ‌تر شد.

* یعنی حمایت از دولت به همراه نظارت بر آن را مهم‌ترین وظیفه مجلس جدید می‌دانید؟

** خب از این مجلس انتظار می‌رود، مجلس را به جایگاه اصلی‌اش برگرداند. این شاید به سرعت امکان‌پذیر نباشد؛ به دلیل اینکه اگر این اراده هم در درون خود مجلس وجود داشته باشد؛ به‌هرحال باید مجلس با یک‌سری نهادها و دستگاه‌های دیگری تعامل کند. اگر این اتفاق بیفتد، مجلس می‌تواند کارش را درست انجام دهد. بالاخره اگر مجلس به جای اینکه شعارزده و تحت‌تأثیر برنامه‌های شعاری باشد، بخواهد واقعی عمل کند، نیاز به این است که آمار و اطلاعات شفاف داشته باشد. باید اینها در دسترس مجلس قرار گیرد و بر اساس آنها عمل کند. اگر ما مجلس و دولتمان هم‌فاز شوند و هر دو در یک جهت نرمال شوند، آن موقع می‌توان برنامه‌های سازندگی و حرکت روبه‌جلو را شروع کرد. من فکر می‌کنم بالاخر چند ماهی وقت لازم باشد برای اینکه این اتفاق بیفتد. شاید لازم باشد دولت هم ترمیم‌هایی را انجام بدهد؛ به دلیل اینکه دولت در شرایطی شکل گرفت که فشار نمایندگان مجلس برای گزینش نامزدهای وزارت موجب شده بود آقای روحانی نتواند همه کسانی را که مطلوب می‌دانست، معرفی کند و شاید الان دستش بازتر شود.

* می‌توان گفت یکی از کارهایی که مجلس دهم باید انجام دهد، اقدام برای ترمیم کابینه است؟

** این لزوما کار مجلس نیست. این کاری است که دولت باید شروع کند؛ ولی خب به‌هرحال ما هنوز ارزیابی کاملی از ترکیب مجلس نداریم. ممکن است به لحاظ عددی و آماری چیزهایی دست ما باشد؛ ولی به لحاظ کیفیت کار باید نماینده‌ها بیایند مستقر شوند، کمیسیون‌ها شکل بگیرد و مذاکرات مجلس شروع شود تا ما بتوانیم برآورد دقیق‌تری از کیفیت کار مجلس، جهت‌گیری‌های آن و به‌اصطلاح فراکسیون‌بندی‌های آن به‌دست آوریم. اجمالا ما الان می‌دانیم که مجلس آینده خیلی متفاوت خواهد بود با مجلس قبلی و رویکردهای اصلاح‌طلبانه در آن بیشتر خواهد بود. مجلسی که شفافیت و عقلانیت در آن بیشتر از مجالس گذشته خواهد بود. ولی روشن‌شدن اینکه دقیقا چه هیأتی در مجلس به منصه‌ظهور خواهد رسید، چندماهی طول می‌کشد، بعد از آن می‌شود ارزیابی دقیقی ارائه داد. به دلیل اینکه برخی نمایندگان افرادی بودند که خیلی شناخته‌شده نبودند، ما هنوز در مورد موضع‌گیری‌ها و عملکردهای آنها نمی‌توانیم قضاوت داشته باشیم.

در مورد ترمیم، به هر حال دولت باید با توجه به ارزیابی وضعیت خودش، این ترمیم را انجام دهد. من فکر می‌کنم به احتمال زیاد رئیس‌جمهور که نشان داده است در بسیاری از موارد خیلی تعلل نمی‌کند، دست به کار شود. یعنی به محض اینکه اعتبارنامه‌ها تصویب و مجلس مستقر شد، مواردی از ترمیم کابینه را با پیشنهاد رئیس‌جمهور شاهد باشیم. این هم به خواست مردم که تغییر است کمک می‌کند و یک مقدار به آن پاسخ می‌دهد و هم دولت را چابک‌تر می‌کند برای پیگیری برنامه‌ها و وعده‌هایی که به مردم داده بود و نیز امید را در مردم تقویت می‌کند و این خیلی مهم است که امید در بین مردم تقویت شود. با محافظه‌کاری، امید هم رو به زوال خواهد رفت. با شهامت‌داشتن و تحرک یا به‌اصطلاح تغییر است که این امید بیشتر ایجاد می‌شود.

* کار مجلس دهم در فاصله یک سال مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آغاز می‌شود. اولا شما معتقد هستید که عملکرد مجلس در این یک سال تأثیری روی فرایند انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم دارد یا خیر؟ و اینکه اگر این نقش تعیین‌کننده است، آیا باید برای این یک سال یک برنامه‌ریزی ویژه طراحی شود یا همان برنامه چهارساله‌ معمول برای مجلس تدوین شود و بر اساس آن جلو بروند؟ و مورد بعد اینکه اساسا استراتژی مجلس دهم چه خواهد بود؟ چنین چیزی برای یک دوره چهارساله مشخص شده است یا نه؟

** اینکه استراتژی مجلس چه خواهد بود، را هیچ‌کس نمی‌تواند پاسخ دهد. اساسا مجلس خیلی استراتژی ندارد. مجلس در حقیقت ترکیبی است به نمایندگی از طرف مردم که با دولت تعامل می‌کند. آن کسی که استراتژی خواهد داشت دولت است و باید تأیید آن استراتژی را از مجلس بگیرد. مجلس خودش استراتژی تدوین نمی‌کند حتی برنامه ششم که در مجلس آینده باید به تصویب برسد را دولت می‌نویسد و تحویل مجلس می‌دهد. حالا مجلس ممکن است در آن تغییراتی اعمال کند ولی ساختار و شاکله همان چیزی است که دولت می‌دهد.

ما سندهای بالادستی هم داریم، سند چشم‌انداز ٢٠ساله داریم که به‌هرحال در دوره‌ای دولت، مجلس و مجموعه نظام در مورد آن به اجماع رسیدند. از این سند چشم‌انداز ٢٠ساله هم هنوز ٩سال باقی مانده است. اگرچه بخش زیادی از آن در دوران آقای احمدی‌نژاد نادیده گرفته شد و به آن عمل نشد، ولی به‌هرحال اگر استراتژی بخواهید، به‌عنوان رویکرد جامع نظام جمهوری اسلامی، این سند چشم‌انداز ٢٠ساله موجود است. حالا چه مجلس و چه دولت باید در چارچوب این استراتژی که استراتژی اجماعی نظام است و رهبری هم آن را امضا کردند، عمل کنند. بعید است همه اهداف چشم‌انداز ٢٠ساله تحقق پیدا کند به دلیل اینکه ما فرصت زیادی را با بی‌اعتنایی دولت پیشین به این سند پشت سر گذاشتیم.

در حقیقت دولت گذشته و مجالس گذشته این فرصت را از بین بردند. حالا ما می‌توانیم آواربرداری کنیم و برگردیم دوباره این سند را به دست بگیریم و بر اساس این سند برنامه ششم را تنظیم کنیم تا بر اساس سند چشم‌انداز و برنامه ششم یک حرکت جدید آغاز شود. یعنی اتفاقی که در مجلس دهم می‌افتد این است که دولت و مجلس دست‌به‌دست هم می‌دهند تا کشور را دوباره برگردانند روی ریل طبیعی خودش، اگرچه ما حسرت فرصت‌های گذشته را می‌خوریم ولی به‌هرحال در آستانه یک فرصت جدید هستیم. بنابراین مجلس دهم در حقیت یک خون تازه است در رگ‌های جامعه البته دولت فعلی هم همین نقش را داشته است.

* عملکرد دولت در سیاست داخلی را تاکنون در جهت تزریق این خون جدید در رگ‌های جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** دولت هم در این سه سال امیدهای زیادی را در جامعه زنده کرد. به‌خصوص شخص رئیس‌جمهور خیلی‌خوب توانستند با نیازهای جامعه قدم بردارند و پیش بروند به طوری که در شرایط کنونی یک رضایتمندی نسبی در جامعه از رئیس‌جمهور و اعتماد خوبی نسبت به ایشان وجود دارد. اگرچه ما مشکلات اقتصادی زیادی داریم ولی مردم ناامید نیستند، به همین دلیل است که آمدند در انتخابات مجلس شرکت کردند و با رأی خودشان، مجلس را با دولت همراه کردند، چون می‌خواهند این حرکت تقویت شود. مجلس جدید هم با طرح مطالبات و هم با طرح قوانینی که وضع می‌کند، طراوت جدیدی به جامعه خواهد داد و با نظارت مؤثر و رویکرد جدیدی که از خود نشان می‌دهد، فضا را تازه می‌کند و خون جدیدی در رگ‌های جامعه جاری می‌کند که این می‌تواند خودش منشأ امیدهای بعدی باشد. بنابراین با وجود این مجلس، من فکر می‌کنم دولت قدم‌های بلندتری را می‌تواند بردارد. برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده به نظر من هم دولت و هم مجلس می‌توانند به گونه‌ای ظاهر شوند که مردم مشارکت بیشتری در انتخابات داشته باشند. به‌هرحال در شرایط گذشته، مردم دیدند رأی آنها در سال ٩٢ تغییر ایجاد کرد. آنها یک دولت جدید را سر کار آوردند که به آن اعتماد دارند.

در انتخابات هفتم اسفند، دوباره رأی مردم یک تغییر ایجاد کرده است که آن را می‌پسندند و با آن همراهی می‌کنند. حالا دولت و مجلس با همدیگر در انتخابات سال آینده می‌توانند تشریک مساعی کنند و تعداد بیشتری از مردم را پای صندوق رأی بیاورند. افزایش حضور مردم در انتخابات پایه‌های نظام جمهوری اسلامی را تقویت می‌کند و رهبری هم بر این موضوع همیشه تأکید کرده‌اند، بنابراین این کارکرد دولت و مجلس در راستای مأموریت رهبری نیز خواهد بود و جامعه هم شرکت می‌کند. ما شاهد خواهیم بود این واگرایی که در دولت گذشته بین دولت و مجلس و افرد جامعه و سرمایه‌های اجتماعی ایجاد شده و سرمایه‌های اجتماعی را از بین برده بود، دوباره بازسازی شود. جامعه هم اگر بخواهد ساخته شود بیش از سرمایه اقتصادی به سرمایه اجتماعی نیاز دارد.

ما در دولت پیشین سرمایه اقتصادی زیادی داشتیم؛ اما به‌دلیل نبود سرمایه اجتماعی، عملا سرمایه اقتصادی هیچ کاری برای ما نکرد و به تباهی رفت. اگر سرمایه اجتماعی را دوباره احیا کنیم، منابع اقتصادی خوبی در کشور است که می‌شود از آنها استفاده کرد. بالاخره اعتمادسازی بین‌المللی هم تا حد زیادی شده و کشور دوباره مانند اواخر دوران اصلاحات در آستانه یک جهش قرار می‌گیرد؛ این‌بار ما باید این جهش را انجام دهیم. نمی‌توانیم ببینیم در کنار ما ترکیه، مالزی، کره جنوبی و امارات جهش می‌کنند و با فاصله زیادی روبه جلو می‌روند و ما نگاه کنیم و حسرت بخوریم. فکر می‌کنم در حرکت بعدی، این کشور و جامعه ایران است که باید جهش کند و در سال ١٤٠٤ که پایان سند چشم‌انداز ٢٠ساله است، خودش را به جایی برساند که شایسته آن است.

* بنابراین معتقد هستید در این یک سال مجلس کارویژه خاصی نباید انجام دهد یا می‌شود یک کارویژه برای این یک سال طراحی کرد؟ به عبارت دیگر اصلا می‌توانیم این یک سال را جدا کنیم از سه سال عمر باقی‌مانده مجلس یا نه این تفکیک قائل‌شدن اشتباه است؟

** مجلس یک شخص نیست که خیلی چابک بتواند حرکت کند. مجلس یک ترکیب ٢٩٠نفره است، این تعداد، دانش‌، توان‌ و رویکرد‌های متفاوتی دارند، طبیعی است بخشی از انرژی مجلس درون خودش مستهلک ‌شود، به دلیل این جهت‌های متفاوتی است که هرکدام از این نمایندگان دارند. خروجی مجلس می‌شود برایند جهت‌های به‌اصطلاح غلبه‌یافته در مجلس. مجالس گذشته خروجی چندانی نداشتند؛ مجلس آینده در درجه اول مزاحمت ایجاد نکند برای مردم، چراکه در سه دوره گذشته از بس از برخی نمایندگان مجلس مزاحمت دیدیم، حالا می‌گوییم مزاحمت ایجاد نکند برای مردم. دوم اینکه مطالبات مردم را بگوید تا دولت با این مطالبات هم‌راستا شود؛ یعنی بیانگر مطالبات مردم باشد. سوم اینکه نظارت کند بر اینکه دولت عملکردش درست باشد و چهارم اینکه بتواند قوانین لازم و متناسب را برای جهش اقتصادی و کلی کشور تصویب کند.

اینها مواردی هستند که ما از مجلس آینده انتظار داریم. در این یک سال مجلس همان کارهایی را خواهد کرد که در آن سه سال بعد انجام می‌دهد. خیلی نمی‌توان برای انجام کاری انتظار یک‌ساله از مجلس داشت؛ زیرا اساسا مجلس نهادی است که برای قانون‌گذاری، بیشتر بر لوایحی تکیه می‌کند که از دولت می‌آید؛ دولت باید لوایح مورد نیاز را بدهد. خوشبختانه رویکردهای رئیس‌جمهور به گونه‌ای است که می‌شود انتظار داشت که از دولت لوایح خوبی به مجلس برسد. تهیه طرح از سوی نمایندگان مجلس، کار بدی نیست؛ اما این کار اصلی نیست، کار اصلی بیشتر تصویب لوایح است. البته مجلس می‌تواند طرح‌های خوبی ارائه دهد که به دولت کمک کند.

آن بخشی که در حقیقت مجلس می‌تواند نقش‌آفرین باشد در بودجه‌ریزی کشور است که این هم مبتنی بر لایحه بودجه‌ای است که دولت می‌دهد و مجلس می‌تواند نقش‌آفرینی بهتری کند که لایحه بودجه اصولی‌تر و به‌اصطلاح برنامه‌ای‌تر باشد؛ زیرا اگر مجلس هویت خاص خودش را پیدا نکند و هرکدام از نمایندگان به‌دنبال کار خودشان باشند، بودجه‌ای که نوشته می‌شود بودجه برنامه‌ای نخواهد بود؛ بودجه ممکن است از برنامه دور باشد، بودجه‌ای هم که برنامه‌ای نباشد فقط کشور را اداره می‌کند؛ اما پیش نمی‌برد. این یکی از مواردی است که من فکر می‌کنم نقش اصلی مجلس در یک سال آینده تزریق هوای تازه به جامعه خواهد بود.

* مجلس نهم بخشی از عمر خود را سر بحث سیاست خارجی و به‌ویژه موضوع برجام صرف کرد. فکر می‌کنید مجلس دهم چقدر باید وقتش را صرف سیاست‌های داخلی کند؛ مطالباتی که بیشتر شاید به‌نوعی مغفول مانده، مطالباتی که در شعارهای آقای روحانی بوده؛ اما به‌دلیل متمرکزشدن در بحث سیاست خارجی، تابه‌حال به آنها پرداخته نشده است. مجلس دهم چقدر می‌تواند این انتظارها را برآورده کند، چطور باید این تقسیم‌بندی انجام شود؟

** امروز خاطر‌اتی از مجالس ششم و اول و دوم و سوم در ذهن مردم است. اما چون از مجالس اول و دوم و سوم خیلی دور شده‌‌اند، نزدیک‌ترین خاطره خوش از مجالس در ذهن مردم، مجلس ششم است. ممکن است در ذهن هرکس این باشد که آیا مجلس ششم دوباره احیا می‌شود یا احیای مجلس ششم خوب است یا نه. من فکر می‌کنم مجلس ششم مجلس بسیار درخشانی بوده است؛ اما عملا، تا اطلاع ثانوی تکرارناپذیر است؛ هم از نظر نقشی که ایفا کرد و هم از نظر ترکیب مجلس.

ما به مجلسی نیاز داریم که بتواند در شرایط امروز جامعه نقش خودش را بدون ایجاد تنش و بدون ایجاد چالش‌های بزرگ ایفا کند.

ما به تعامل و همکاری و اعتماد نیاز داریم؛ این مجلس باید اینها را در دستور کار خودش قرار دهد. شما همین الان هم می‌بینید در یک دوره‌ای ممکن بود اصلاح‌طلب‌ها و اصولگرایان هیچ گفت‌وگویی با هم انجام ندهند و هیچ تعاملی نکنند؛ ولی در انتخابات اخیر مجلس این کار صورت گرفته است و الان هم بحث آن هست که اصلاح‌طلب‌ها با اصولگرایان تعامل کنند و یک فراکسیون بزرگ امید را شکل دهند که این فراکسیون امید شفافیت و عقلانیت را در دستورکار خودش قرار دهد و بتواند تأثیرات مثبتی در روند اداره کشور بگذارد. با این رویکرد دیگر ما شاهد چالش‌های عمیقی که بین اصلاح‌طلب‌ها و اصولگرایان در دوران مجلس ششم وجود داشت، نخواهیم بود. اصلاح‌طلب‌ها دیگر برخی از مطالبات را مطرح نخواهند کرد و اصولگرایان هم برخی از سنگ‌اندازی‌ها یا مقاومت‌ها را انجام نخواهند داد. فصل مشترکی پیدا خواهند کرد که بر اساس آن، کارها را تنظیم کنند و پیش ببرند.

این یک دستاورد از تجربه‌های پیشین است؛ تحمل این دو نسبت به همدیگر افزایش پیدا کرده است و هر دو به این امر پی برده‌اند که طرف مقابل حذف‌ناشدنی است. ما هزینه زیادی دادیم تا همه به این نتیجه برسند که هیچ‌یک از دو جناح کشور، قابل حذف نیستند. بنابراین ممکن است در مجلس فراکسیون امید شکل بگیرد و در داخل این فراکسیون، فراکسیون اصلاح‌طلب‌ها و فراکسیون اصولگرایان تشکیل شوند یا نه، اول این دو شکل بگیرند و بعد با هم ارتباط برقرار کنند و فراکسیون امید را شکل دهند. من فکر می‌کنم ابتدا تشکیل فراکسیون امید و در دل آن تشکیل دیگر فراکسیون‌ها می‌تواند بهتر و مؤثرتر باشد و ما دنبال آن هستیم که این کار صورت بگیرد. ما ابتدا سراغ برنامه‌های اختصاصی اصلاح‌طلب‌ها نمی‌رویم؛ سراغ برنامه‌های مشترکی که با اصولگرایان معتدل و حامیان دولت داشته باشیم، خواهیم رفت. وقتی وارد این فرایند شدیم، اعتمادسازی‌های خیلی خوبی صورت می‌گیرد. ما اگر در آینده حتی دو جناح داشته باشیم، این دو جناح دیگر خیلی رادیکالیزه نمی‌شوند. نزدیک به هم قرار می‌گیرند و با هم کار می‌کنند. تأکید روی نقاط مشترک خواهد بود.

* پس مطالبات اصلاح‌طلبانه را فعلا کنار می‌گذارید و احتمالا آن فصل مشترک یعنی سامان دادن به موضوع اقتصاد و سیاست خارجی اساس حرکت اصلاح‌طلبان در مجلس دهم خواهد بود؟

** من فکر می‌کنم برای پیگیری آن مطالبات، ما یک دوره اعتمادسازی باید داشته باشیم. کمااینکه ببینید دولت حاضر هم، همین کار را کرد. دولت حاضر اگرچه با رأی اصلاح‌طلب‌ها روی کار آمد، ولی ترکیب آن یک ترکیب اصلاح‌طلب نیست. درواقع تلفیقی از اصلاح‌طلب‌ها و اصولگرایان است. ترکیبی که دارند با هم کار می‌کنند. وقتی در درون دولت این همکاری دارد صورت می‌گیرد، در درون مجلس هم این همکاری باید صورت گیرد و درون جامعه هم این ترکیب باید شکل بگیرد. من فکر می‌کنم به‌هرحال اصلاح‌طلب‌ها پوست‌اندازی خود را کاملا کرده‌‌اند و اصولگراها هم باید پوست‌اندازی کنند تا بتوانند با همدیگر کار مشترک بیشتری انجام دهند. به هرحال رویکردی که اصلاح‌طلب‌ها در انتخابات سال ٩٢ و سال ٩٤ از خودشان نشان دادند، رویکرد پس از پوست‌اندازی است. این به معنای این نیست که مطالبات اصلی در حوزه سیاست داخلی و دموکراسی‌خواهی و تأکید بر حقوق شهروندی فراموش شود؛ بلکه می‌گوییم اینها را ما پیگیری می‌کنیم ولی توجه می‌کنیم که کارهای مشترک خود را هم پیش ببریم. ما همه انرژی خود را صرف این کار نمی‌کنیم.

متوجه هستیم که این کار زمان بیشتری می‌خواهد و به همین دلیل ما زمان بیشتری را برای پیگیری این مطالبات اختصاص خواهیم داد و از اینکه کارهای هیجانی صورت گیرد پرهیز خواهیم کرد؛ و سعی می‌کنیم که عقلانی و در تعامل با سایر جناح‌ها برنامه‌ها را پیش ببریم. ما می‌دانیم که نمی‌شود فقط با اراده اصلاح‌طلب‌ها کشور را ساخت. اراده مشترک دو جناح است که کشور را می‌سازد و موجب یک جهش می‌شود. ما به این موضوع بیشتر توجه می‌کنیم، البته تقاضای اصلی ما این است که آن استخوان‌هایی که لای زخم است درآورده شود؛ در رویکردهایی که از سال ٩٢ از اصلاح‌طلب‌ها می‌بینید هرگز آن مطالبات گذشته فراموش نشد، ولی گفتیم ضمن اینکه آن مطالبات هست ما در انتخابات و کارها و برنامه‌ها مشارکت می‌کنیم تا بتوانیم فضای جدیدی را به وجود بیاوریم. این رویکرد نتیجه داده است.

شما می‌بینید اصلاح‌طلب‌ها در پشت سر آقای عارف دارند انسجام پیدا می‌کنند و این انسجام متأثر است از ویژگی‌های آقای دکتر عارف. خب طبیعتا اصلاح‌طلب‌ها نمی‌خواهند از آقای عارف جدا شوند، می‌خواهند با هم حرکت کنند. هر چند نقش بزرگان اصلاحات هم وجود دارد و اصلاح‌طلب‌ها هم با آنها در تعامل هستند ولی حرکت میدانی آنها با حضور دکتر عارف است. این یک رویکرد جدید است؛ این نشان می‌دهد که ما می‌خواهیم کار کنیم و تعامل کنیم و می‌خواهیم یک دوره جدید را ایجاد کنیم. بنابراین از همین جمع شدن حول دکتر عارف شما می‌توانید یک برایند از حرکت آینده اصلاح‌طلب‌ها را داشته باشید.

* در بحث فراکسیون و مباحثی که در مورد شکل‌گیری فراکسیون مجلس وجود دارد، این شکل وزن‌کشی فراکسیونی شاید تا به حال سابقه نداشته باشد که نسبت اقلیت و اکثریت آنقدر بخواهد به هم نزدیک باشد؛ یعنی درواقع اصلاح‌طلب‌ها و حامیان دولت و اصولگرایان اگر بخواهند فراکسیون تشکیل دهند فاصله آنها خیلی کم خواهد بود. این فاصله نزدیک برای تعاملات فراکسیونی و کاری که در مجلس می‌توانند انجام دهند چه مزایا و چه معایبی می‌تواند داشته باشد. ارزیابی آن به چه صورت است؟

** این امر سابقه داشته است مثلا در مجلس پنجم هم این اتفاق افتاد. من فکر می‌کنم براساس اطلاعاتی که وجود دارد، رقابت بین آقای لاریجانی و دکتر عارف ناچار اتفاق خواهد افتاد و ممکن است تفاوت بعدی آنها خیلی زیاد نباشد. به‌هرحال با تفاوت خیلی کم، یکی پیشی خواهد گرفت که اصلاح‌طلب‌ها فکر می‌کنند آقای دکتر عارف و آن‌طرف هم آقای لاریجانی فکر می‌کند خودش فرد پیروز این رقابت است. درحال‌حاضر این طرف، فراکسیون امید به طور جدی شکل گرفته ولی آن‌طرف فراکسیون اصولگرایان خیلی جدی شکل نگرفته است. اثربخشی و نتیجه یک کار جمعی ممکن است بهتر از کار فردی باشد. ولی به‌هرحال ما دنبال این هستیم که رقابت بین اینها با یک تعامل صورت گیرد. یعنی صفر و صد نباشد. بنابراین به نظر می‌رسد ما به این سمت حرکت کنیم که دو پکیج تعریف کنیم. کسی که رئیس می‌شود، پکیج اول را در اختیار بگیرد و کسی که رأی کمتر می‌آورد، پکیج دوم را در اختیار داشته باشد.

* تا الان در مورد این پکیج صحبت شده است؟

** فکر نمی‌کنم.

* راجع به شکل این پکیج‌ها به یک نتیجه‌ای رسیده‌اید که بخواهید آنها را به عنوان گزینه به طرف مقابل پیشنهاد کنید؟

** بله، اینها در جلسات خصوصی مطرح شده و می‌شود. یعنی انواع و اقسام این پیشنهادها در این زمینه مطرح شده و وجود دارد. وقتی می‌گوییم تعامل، خب بلافاصله باید بگوییم بر اساس چه راهکاری قرار است این تعامل صورت بگیرد. اینها راهکار تعامل است تا در عین حال که با هم رقابت می‌کنند، بتوانند به تعامل برسند. رقابت هم شاید لاجرم اتفاق بیفتد. خب انتخابات مجلس سال به سال است و لزوما این نیست که هر اتفاقی که سال اول افتاد، تا سال آخر همان باشد. ممکن است هم ترکیب آرا تغییر کند و هم عملکردها مقداری شفاف‌تر شود. اینها برای سال‌های بعد ممکن است نتایج دیگری به بار آورد. ولی به‌هرحال تعریف این پکیج‌ها و بسته‌ها کمک می‌کند تا فاصله کسی که رأی بیشتری می‌آورد، با کسی که رأی کمتری می‌آورد، خیلی زیاد نشود و به یک تعامل بینجامد. به نظر می‌رسد این چیزی است که در موردش کار می‌شود. اما هنوز تعامل به آن سطح نرسیده است که وارد جزئیات شوند.

* اگر راه تعامل از طرف مقابل بسته شود، احتمال منتفی‌شدن بحث پکیج یک و دو وجود دارد؟ یعنی شرایطی که بعد از انتخاب هیأت‌رئیسه هم صرفا در مجلس شاهد رقابت دو فراکسیون باشیم؟

** بله؛ فعلا در مورد بسته‌ها و پکیج‌‍‌ها هیچ تعاملی صورت نگرفته و هیچ توافقی هم نشده است ولی ممکن است گفت‌وگو و تعامل صورت بگیرد. آقای دکتر عارف برای تعامل آماده‌ است. امیدوار هستیم آقای لاریجانی هم در این زمینه از خودشان آمادگی نشان دهند و این کار هرچه‌زودتر شروع شود؛ چون به‌هرحال وقت کمی تا انتخابات هیأت‌رئیسه مجلس باقی مانده است و در این زمان باقی‌مانده باید گفت‌وگوهای لازم انجام شود. وقتی دیر شود، ممکن است گفت‌وگوها تا زمان انتخاب هیأت‌رئیسه به نتایج دلخواه نرسد.

* یکی از تجربه‌های مجلس ششم که می‌تواند برای مجلس‌دهمی‌ها قابل‌استفاده باشد، ترکیب کمیسیون‌هاست. چراکه برخی از آنها خیلی مهم و تأثیرگذار هستند و ترکیب و ریاست آنها خیلی مهم است و شاید در عملکرد مجلس مؤثرتر از مدیریت مجلس باشند. در این رابطه نظر شما چیست؟

** مجلس ششم دو وجه داشت. یک وجه بیرونی که خیلی پرسروصدا بود و نظرات نمایندگان خیلی انعکاس پیدا می‌کرد. ولی ورای این سروصدا در وجه داخلی، یک مجلس بسیار پرکار بود. چیزی که از مجلس ششم در خاطره‌ها مانده است، آن سروصداهاست و آن چیزی که در شاخص‌ها خودش را نشان می‌دهد کاری است که آن مجلس انجام داده است. یعنی طلایی‌ترین دوران اقتصاد کشور بعد از انقلاب همان دورانی است که مجلس ششم بوده است؛ یعنی از نظر شاخص‌ها آن زمان بهترین شاخص‌ها را داریم و آن هم به خاطر تعامل خیلی خوب دولت و مجلس و فعالیت کارشناسی چشمگیر مجلس بود. یعنی یک بخش مجلس در سیاست و جامعه نمود داشت و یک بخش کم‌سروصداتری داشت که به‌شدت و پرحجم کار می‌کرد. آن بخشی که کار می‌کرد، تأثیر گذاشته است و ما می‌توانیم ببینیم که چقدر سازندگی و جهش اقتصادی در همان دوره اتفاق افتاد. ولی جنبه‌هایی که امر سیاسی در آن وجود داشت، خیلی با مانع برخورد می‌کرد.

ولی در مورد مسئله اقتصادی، چندان مانعی در پیش نبود و مجلس ششم خیلی کار کرد.شکل‌گیری ترکیب کمیسیون‌ها بر اساس آیین‌نامه داخلی مجلس، یک مقدار پیچیده است و خیلی ساده نیست؛ یعنی نماینده‌ها اول خودشان اظهار تمایل می‌کنند بعد هیأت‌رئیسه در تقسیم آنها به کمیسیون‌‌ها کمک می‌کند. بعد اعتراض می‌کنند و به آنها رسیدگی می‌شود. یعنی یک فرایند طولانی دارد تا این کمیسیون‌ها به صورت کامل شکل بگیرند و نماینده‌ها جایگاه خودشان را در کمیسیون‌ها بدانند. ولی خب می‌شود انتظار داشت نمایندگان به برخی از کمیسیون‌ها تمایل بیشتری نشان دهند چراکه در گذشته این تمایل را شاهد بوده‌ایم. اینجاست که هیأت‌رئیسه باید برای تنظیم و ترکیب کمیسیون‌ها مداخله کند.

بر این اساس، انتخاب هیأت‌رئیسه، مقدار زیادی تأثیر می‌گذارد بر ترکیب کمیسیون‌ها و اینکه در کمیسیون‌ها چه افرادی شرکت و سپس چه کسانی را به عنوان هیأت‌رئیسه خودشان انتخاب کنند. اینها در یک فرایند دوماهه در مجلس شکل خواهد گرفت و ما از الان نمی‌توانیم در مورد ترکیب کمیسیون‌ها و احتمالاتی که در آنجا مطرح می‌شود خیلی نظر بدهیم. ممکن است راجع به این کمیسیون‌ها و ریاست آنها در تعاملات گفت‌وگو شود ولی تضمینی وجود ندارد. چراکه ترکیب هر کمیسیون را اعضای آن مشخص می‌کنند. البته می‌توانند این فراکسیون‌ها خودشان نقش مؤثرتری ایفا کنند و در حقیقت فراکسیون به اعضای خودش بگوید که در کدام کمیسیون بروند و کجاها بیشتر توزیع شوند.

* به بحث نرمالیزاسیون خیلی اشاره کردید. آقای حجاریان هم گفتند که این اتفاق داخل دولت به عنوان یک اولویت باید مطرح باشد. شما فکر می‌کنید اولویت مجلس هم باید همین بحث نرمالیزاسیون باشد؟

** بله؛ حتما اول باید مجلس خودش نرمال شود و در تراز جمهوری اسلامی قرار گیرد که خب این نیاز به کار دارد. بخش زیاد نمایندگانی که انتخاب شده‌اند، جدید هستند و تجربه نمایندگی ندارند. زمان لازم است تا اینها یک مقدار تجربه پیدا کنند و علاوه بر آن مجلس و فراکسیون‌های آن کم‌کم جایگاه خودشان را پیدا کنند و مناسبات این نمایندگان جدید با مردم تنظیم شود. باید فراکسیون‌ها شکل بگیرند. به نظر من فراکسیون‌ها خیلی مهم هستند و ترکیب فراکسیون‌ها، افق آینده مجلس را به‌دست می‌دهد. اگر یک فراکسیون فراگیر امید شکل بگیرد، معلوم می‌شود این مجلس پرتحرک و چابک خواهد بود. ولی اگر نتواند فراکسیون امید با گستردگی لازم شکل بگیرد و مجلسی با فراکسیون‌های متعدد و با تعداد افراد نزدیک به هم باشد، خوب یک مقدار از چابکی کار کم می‌شود. فراکسیون امید یعنی اینکه اصلاح‌طلب‌ها، اعتدال‌گراها و اصولگرایان معتدل. یعنی در حقیقت فقط افراطیون از آن بیرون هستند.

اگر این شکل بگیرد، خیلی کمک می‌کند به چابکی مجلس. ولی اگر اول فراکسیون‌های کوچک‌تر شکل بگیرد و بعد بخواهند با هم تعامل کنند، ممکن است تعامل آنها به وحدت منجر نشود. البته ما غیر از فراکسیون اصلاح‌طلب‌ها و فراکسیون اصولگراها فراکسیون دیگری که بتواند اصالت داشته باشد، نمی‌توانیم تعریف کنیم. یعنی هر فراکسیونی تعریف کنیم، ممکن است کمی به یکی از این دو سو گرایش داشته باشد. مثلا فراکسیون مستقلین بی‌معنی است و اتحادشان امکان‌پذیر نیست؛ یعنی ما نمی‌توانیم مستقلین را در یک ظرف مستقل در نظر بگیریم و اصلا نمی‌توانند شکل بگیرند. یعنی اصلا چنین قابلیتی وجود ندارد.

بنابراین تنها چیزی که ممکن است این است که در اصولگراها چند گرایش ریز شکل بگیرد یا در اصلاح‌طلب‌ها، کسانی که به‌هرحال نزدیکی آنها با دولت کم یا زیاد باشد، خود را به شکل دیگری بخواهند تعریف کنند. بنابراین بنده پیش‌بینی می‌کنم در آینده اگر فراکسیون فراگیر امید شکل بگیرد، ذیل آن فراکسیون‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا و معتدل هم مقداری شکل بگیرد و مطرح شود. البته در مورد معتدل‌ها در اینکه بتوانند یک هویت مستقل از خود نشان دهند، تردید دارم.

http://www.sharghdaily.ir/News/93875

ش.د9500444