(روزنامه اطلاعات ـ 1394/11/13 ـ شماره 26367 ـ صفحه 12)
** همانگونه که در جریان هستید بیش از 100 هزار نیروی نظامیخارجی با تجهیزات پیشرفته جنگی و مخابراتی در افغانستان حضور داشتند. این نیروهای بین المللی در یک سال گذشته از افغانستان خارج شدند و مسئولیتهای امنیتی و سیاسی را نیروهای افغان برعهده گرفتند. طولانی شدن انتخابات ریاست جمهوری و عملیات پاکستان به نام «ضرب عضب» در وزیرستان شمالی برای سرکوب تروریستها، تعداد زیادی ازتروریستهای مستقر در وزیرستان شمالی و جنوبی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، چچن، ایغورهای چین و برخی از تروریستهای کشورهای عربی را وارد افغانستان کرد. آنها سرزمین افغانستان را تقسیم کردند و هر گروه در یک منطقه مستقر شدند و قصد تصرف سرزمین و سپس حکومت را داشتند.
تروریستهای اتباع کشورهای آسیای میانه، چچن و چین در استانهای شمالی مستقر شدند و اتباع کشورهای عربی و پاکستان مانند لشگرطیبه و لشگر جهنگوی و انصارالاسلام درمناطق دیگر جا گرفتند. این گروهها در کنار طالبان افغانی تحرکات وسیعی را درسال 1394 به راه انداختند و تا تصرف قندوز هم پیش رفتند، اما نظامیان افغان با وجود همه مشکلاتی که داشتند، اجازه ندادند آنان به اهداف خود برسند.قندوز یک شوک به مردم افغانستان وارد کرد، اما آنان در قندوز مرتکب جنایت بشری شدند و مردم دیدند که تغییری در رفتار طالبان به وجود نیامده است و طالبان امروز همان طالبان دیروز هستند و هیچ تغییری در عملکرد شوم و شیطانی آنان ایجاد نشده است. به همین خاطر در تخار این مردم بودند که در مقابل طالبان مقاومت کردند.علت اساسی افزایش ناامنیها در مجموع، انتقال مسئولیتهای امنیتی و سیاسی از نیروهای خارجی به نیروهای افغان بود و سال آینده در وضعیت خوبی خواهیم بود.
* ارتش در کدام استانها با طالبان درگیر جنگ است؟
** ارتش در حال حاضر سرگرم نبرد با طالبان دراستان هلمند است. طالبان، قاچاقچیان مواد مخدر و جنایت کارانی که از چنگ قانون فرارکرده اند، مثلثی را در هلمند تشکیل داده اند ونیروهای ارتش در این استان با آنان در جنگ هستند. همچنان در برخی نقاط دیگر مانند استانهای «فراه» و «زابل» که داعشیها نفوذ کرده بودند، آنان را سرکوب کرد.
* پژوهشهایی منتشر شده که نشان میدهد سربازان افغان بیشتر برای امرارمعاش به ارتش پیوستند و ناتو گزارشی منتشر کرده که سربازان افغان آماده جنگ در مقابل گروههای مسلح مخالف نیستند. تا چه حد این گزارش به واقعیت نزدیک است؟
** من با این گزارشها موافق نیستم. معاش سربازان افغان محدود است و سربازان افغان بخاطرمسئولیتهای ملی و اسلامیخود میجنگند. باوجود تلفاتی که در یک سال گذشته داشتیم، جوانان باز هم به صفوف ارتش میپیوندند و در کنار امرار معاش، انگیزه ملی، اسلامیو وطن دوستی باعث پیوستن آنان به ارتش شده است. اگر موضوع معاش بود دیگر کسی حاضر به پیوستن در ارتش نبود. شما شاهد هستید که نیروهای ارتش با روحیه عالی در استانهای مختلف سرگرم جنگ با گروههای مسلح مخالف است و این روحیه عالی وقربانی شدن آنان در راه دفاع از وطن و آرمانهای خود، دقیق نبودن گزارشهای منتشر شده در باره آماده نبودن سربازان افغان را اثبات میکند.
* موقع سقوط شهرستان «وردوج» به دست طالبان گزارشهایی مبنی بر تسلیم شدن 20 سرباز همراه با فرمانده آنان منتشر شد؟
** در وردوج یک سرباز هم تسلیم طالبان نشد. پاسگاهی در این شهر در محاصره طالبان قرار گرفت و 18 تن از آنان تا آخرین لحظه با طالبان جنگیدند و به شهادت رسیدند. یک نفر هم به اسارت طالبان درنیامد.
* داعش علاوه برننگرهار در کدام استانها توانسته حضور پیدا کند؟ برخی ازشخصیتهای سیاسی نسبت به حضور داعش و تشدید اوضاع امنیتی در بهار سال آینده ابراز نگرانی کرده اند. ارزیابی شما چیست؟
** اولین بار داعش در ولایت فراه در شهرستانهای «انار دره» و «خاک سفید» ظهور کرد و خیلی سریع، سرکوب شدند و نتوانستند پایگاهی در آنجا ایجاد کنند. آنان به زابل عزیمت کردند و در زابل هم سرکوب شدند. اکنون به ننگرهار رفته اند و میخواهند در آنجا پایگاه ایجاد کنند. اکثریت داعشیها در ننگرهار از قوم «اروکزی» پشتون از پاکستان هستند و طولانی بودن و باز بودن مرز کشور باعث حضور آنان در این مناطق شده است،اماارتش تلفات سنگینی را به آنان در3شهرستان« چپرهار» ، «اچین» و «کوت» استان ننگرهار وارد کرده است و عملیات ارتش برای نابودی داعش اکنون در کوهستانهای «اسپین غر» و «ده بالا» این استان ادامه دارد. پیش بینی میشود باوجود بیشتر بودن منابع مالی و تجهیزات داعشیها به نسبت طالبان و حمایت سلفیت از آنان، تا بهار سال آینده ما تنها شاهد تعداد محدودی از داعشیها در مناطق کوهستانی و صعبالعبور خواهیم بود. آنان ناگزیر به فرار از افغانستان خواهند شد.
* گزارشها نشان میدهد که داعش در استانهای غزنی، اروزگان و هرات هم مشاهده شده اند و «عبدالقادر واحدی» با نام مستعار«ابو ابراهیم خراسانی» از فرماندهان سابق طالبان و سخنگوی داعش در افغانستان در غزنی دستگیر شد؟
** بله این امکان وجود دارد که عناصر داعش یا برخی از حامیان این گروه تروریستی به صورت فردی در بسیاری از استانها حضور داشته باشند. حتی ممکن است در کابل هم باشند، اما آنان در این مناطق دارای جبهه نیستند. آنان قصد داشتند که در مناطقی از افغانستان برای خود پایگاه ایجاد کنند.
* در زابل هم داعش تحت نام جنبش اسلامیازبکستان فعالیت میکند؟
** در زابل گروه انشعابی از طالبان به فرماندهی «منصور دادالله» بود که به داعش تمایل پیدا کرد و سرکوب شد و گروه موسوم به جنبش اسلامیازبکستان و برخی دیگر از اتباع کشورهای آسیای میانه که از القاعده جدا شده اند، از داعش حمایت کرده اند، ولی ارتش بهشدت آنان را سرکوب کرد.حامیان داعش نمیتوانند علنی در مقابل طالبان از داعش حمایت کنند. افکار مردم افغانستان هم با داعش و سلفیت سازگار نیست.
* رهبران برخی احزاب خواستار مسلح کردن مردم برای مقابله با گروههای مسلح شده اند و شما واکنش تندی در قبال این موضوع نشان دادید؟ ارتش میتواند تا انتهای راه بر نظر خود باقی بماند؟ چون آنان به صراحت گفتهاند که اگر دولت نسبت به مسلح کردن مردم اقدام نکند، ما خود اقدام خواهیم کرد؟
** من بازهم تکرار میکنم. به هیچ کس اجازه نمیدهم که افراد مسلح غیرمسئول در افغانستان باشند. رهبران سیاسی فرصت دارند تا از طریق سیاسی و مسالمت آمیز به مردم خدمت کنند و در بازسازی کشور ایفای نقش کنند و از طریق اراده مردم به قدرت برسند و رئیس جمهوری شوند. در آن صورت من اولین کسی هستم که از آنها اطاعت خواهم کرد، اما هرگز اجازه مسلح کردن مردم را نمیدهم تا بار دیگر جنگهای فرقه ای، قومیو زبانی را در کشور براه اندازند.
* منابع افغان اعلام کرده اند ظاهر قدیر نایب رئیس مجلس افغانستان در ننگرهار نیروی نظامیدارد و حتی شمار آن را هم ذکر کرده اند؟
** ظاهر قدیر در ننگرهار خیزش مردمیایجاد کرد و میخواست از آن استفاده کند. فعالیت این نیروها هم درچارچوب پلیس محلی قرار گرفت. آنان دیگر اجازه ندارند به صورت مستقل عمل کنند.مسلح کردن مردم و گروههای غیرمسئول، تجربه تلخی است که مردم افغانستان آن را از یاد نمیبرند. در دولت کمونیستی نیز همین کار انجام شد و گروههای قومیباعث تفرقه قومیو مذهبی در افغانستان شدند. ما قصد نداریم بار دیگر به گذشته برگردیم. آنانی که میخواهند از افغانستان دفاع کنند بیایند و به صفوف ارتش بپیوندند.
* مردم غزنی بعد از سر بریده شدن هفت گروگان خواستار استقرار لشکری از ارتش برای تامین امنیت شان شدند. دولت وعده داد در حد توان این کار را انجام خواهد داد. آیا اقدامیدر این زمینه انجام شده است؟
** ما در غزنی یک لشگر ارتش داریم و این نیروها سرگرم تامین امنیت مردم هستند. بعد از حادثه سربریده شدن مسافران هزاره، بخاطر خواست مشروع مردم، 10 پاسگاه برای تامین امنیت جادههای مردم تامین کردیم .آنانی که برای ایجاد اختلافهای قومیومذهبی در افغانستان تلاش میکنند باید بدانند که به اهداف خود نخواهند رسید. زمانی که شهدای هزاره از زابل به کابل انتقال داده شدند، تمامیاقوام، آنان را همراهی کردند و این نشان از بلوغ سیاسی مردم افغانستان است.
* بزرگترین مانع ارتش در مبارزه با تروریستها چیست؟
** بزرگترین چالش ارتش این است که تروریستها غیر نظامیان را سپر میسازند و همیشه حملات خود را از مناطق مسکونی انجام میدهند. ما برای انجام عملیات مجبور میشویم با احتیاط پیش برویم تا مردم آسیب نبینند و مشکل دیگر مین گذاری خیابانها و محلهها است که باعث افزایش تلفات ارتش میشود. پیش از این، با چالش دیگری در پشتیبانی هوایی نیروهای زمینی مواجه بودیم که اکنون بالگردهای نظامیاز کشورهای دوست هندوستان و آمریکا، دریافت کردیم.
* عده ای میگویند بزرگترین مشکل ارتش افغانستان ضعف اطلاعاتی است. از تحرکات دشمن اطلاع ندارد و به همین دلیل مانند سقوط شهر قندوز در جبههها غافلگیر میشود؟
** من میپذیرم که در جنگهای غیرکلاسیک وچریکی، کسب اطلاعات بسیارمشکل است و در افغانستان نظام اطلاعاتی متفاوت است. در پاکستان سازمان اطلاعات ارتش وجود دارد. ایران هم یک نیروی اطلاعات جداگانه ای دارد،اما در افغانستان ریاست امنیت ملی بطور مستقل ایجاد شده و در ارتش و پلیس بخشهایی به نام کشف وجود دارد که در کسب اطلاعات جنگ کار میکند، ولی مسئولیت اصلی اطلاعاتی در جنگها برعهده امنیت ملی است و ما اطلاعات را از امنیت ملی دریافت میکنیم.
* اگر خارجیها به کمک ارتش نمیآمدند، هلمند هم مثل قندوز سقوط میکرد؟
** نه، نظامیان آمریکایی در هلمند کمک هوایی کردند و عملیات اصلی توسط نیروهای ارتش پیش برده شد و در قندوز هم آمریکاییها، تنها حمایت هوایی کردند و عملیات زمینی را نیروهای ارتش افغانستان پیش بردند.
* ولی انگلیس هم نیروی زمینی به هلمند اعزام کرده بود؟
** اعزام نیروهای محدود جوابگوی یک درگیری گسترده و سنگین نیست. شمار اصلی نیروها را در نبردها، نظامیان افغان تشکیل میدهند.انگلیسیهایی هم که در این جنگها حضور یافتند، اما به طور مستقیم در جنگ حضور نداشتند. جنگ در افغانستان را نظامیان افغان پیش میبرند.
* نیروی هوایی افغانستان بشدت در حال بازسازی است؟
** هر روز فناوریها و تاکتیکهای جنگی تغییر میکند. ما هم علاقهمند به داشتن نیروی هوایی قوی و نیرومند هستیم، اما نیروی هوایی پیشرفته و قوی، نیازمند هزینه زیاد و آموزش نیروهای متخصص است. ما از چند سال پیش در تلاش تجهیز نیروی هوایی بودیم و افرادی را برای آموزش در بخش هوایی به کشورهای مختلف اعزام کردیم. بزودی بیش از8فروند هواپیمای جنگی دیگر در اختیار ارتش قرار میگیرد و تا سال 2018 شاهد نیروی هوایی کامل و قدرتمند در افغانستان خواهیم بود. ما امیدواریم این کار بر اساس برنامه و توافقهای صورت گرفته با کشورهای دوست به پیش برود.
* بیش از سه دهه قبل ارتش افغانستان روسی بود. آیا این ارتش به سمت غربی شدن پیش میرود؟
** ارتش افغانستان قبلا روسی نبود و حالا هم غربی نمیشود. ارتش ما افغانی است و افغانی باقی خواهد ماند. تجهیزات قبلی ما روسی بود و اکنون از کشورهای غرب بهدست میآوریم. کشورهای عضو ناتو بیشترین کمک را به ارتش افغانستان کرده اند و ما متناسب با تجهیزات، تاکتیک خود را نیز تغییر دادیم.
* ژنرال نظر شما در باره گلوله باران کابل در شب پیروزی تیم ملی کریکت افغانستان چیست؟ آیا این اتفاق نشان نمیدهد که اغلب مردم کابل مسلح هستند؟
** وزارت کشور شمار زیادی از کسانی را که در تیراندازیها مشارکت داشتند، بازداشت کرده و تجهیزات آنان را نیز ضبط کرده است. تحقیقات ما نشان میدهد که شلیکهای صورت گرفته بیشتر توسط پلیس، نگهبانان شرکتها و ساختمانها و محافظان نمایندگان مجلس صورت گرفته و کمترین شلیکها توسط مردم انجام شده است. سربازان ارتش باید در مقابل یک گلوله ای که شلیک میکنند، پوکه آن را تحویل و حساب پس بدهند، اما در میان نیروهای پلیس این قانون کمتر اجرا شده و مشکلاتی را به بار آورده است. البته وزارت کشور در حال برنامه ریزی برای رفع این نقیصه است. در مجموع، مجوز داشتن سلاح برای افراد در افغانستان زیاد توزیع شده و مشکلاتی را ایجاد کرده است.
از طرفی،پیر محمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره در گفتگو با خبرآنلاین ماجرای کشته شدن ملا اختر منصور رهبر طالبان را بررسی کرد.دسته ای از سرکردگان طالبان برای حل و فصل اختلافات در خانه ای در نزدیکی کویته دور هم جمع میشوند اما به جای اینکه حل و فصل اختلافات حاصل شود کار به گلوله و تفنگ کشیده میشود و شنیدهها حاکی از آن است حتی سرکرده طالبان هم کشته میشود. با این اوصاف کار برای طالبان و به ویژه برای جریانهای میانه این گروه دشوارتر هم خواهد شد و دیگر رهبران این گروه حتی برای حضور در جلسات صلح و آرامش هم تردید خواهند داشت. ماجرای شورای کویته و خبر کشته شدن ملا اختر منصور سر و صدای زیادی به پا کرده است. هنوز هم مشخص نیست واقعا رهبر طالبان کشته شده یا نه، اما به باور پیرمحمد ملازهی این ماجرا به شدت موجبات تضعیف این گروه را فراهم خواهد کرد. برای بررسی اوضاع طالبان گفتگویی با پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره انجام دادیم. مشروح گفتگوی خبرآنلاین با پیرمحمد ملازهی را در ادامه میخوانید.
* ماجرای کشته شدن رهبر طالبان همچنان ابهامات زیادی دارد. خود طالبان تایید نکرده ولی نیروهای دولتی و محلی میگویند ملا اختر منصور کشته شده است. داستان از چه قرار است؟
** بله همانطور که اشاره کردید خود طالبان این خبر را تایید نکرده و گفته ملا اختر سالم است ولی آنچه در رسانههای افغانستان منتشر شده حاکی از این است که او کشته شده است و این موضوع را سخنگوی معاون رئیس جمهوری هم تایید کرده است.
* ماجرای این درگیری چه بوده است؟
** داستان از این قرار است که در ۲۵کیلومتری کویته شورایی تشکیل میشود تا اختلافات میان رهبران طالبان بر طرف شود. در این جلسه که در منزل عبدالله سرحدی برگزار شده و خود ملا اختر منصور هم حضور داشته و نماینده ملا دادالله هم بوده بر سر اختلافات بحث در بر میگیرد. تلاش بر این بوده گروههای مختلف را در این جلسه به سمت مصالحه ببرند و به همین دلیل هم جلسه در خانه سرحدی در حومه کویته برگزار شده است. ولی ظاهرا نه تنها اختلافات حل نمیشود بلکه طرفین دست به سلاح میبرند. خود سرحدی که میزبان است کشته میشود و ۴نفر از همراهان آقای منصور هم کشته میشود که برخی میگویند خود آقای منصور به همراه معاونانشان هستند ولی برخی میگویند محافظان منصور کشته شدهاند.
* خود سرحدی که قصد میانجیگری داشته هم کشته شده است؟ او از طرف چه کسی حضور داشته؟
** سرحدی نماینده دادالله در شورای کویته بوده است. خود دادالله هم هم از فرماندهان موثر طالبان بوده است و در زمان حیات ملا عمر هم از نزدیکان او بود ولی رهبری اختر منصور را نپذیرفته است. دادالله خودش در افغانستان حضور دارد و به همین دلیل هم نماینده اش در این شورا حضور یافته است.
* واکنش دولت افغانستان به این ماجراها چطور بوده است؟
** واکنش خاصی از سوی دولت دیده نشده است. اما طبیعتا نمیتوانند از این ماجرا ناراحت شوند. چرا که بعد از این نتایج شورای کویته تضعیف میشود و در عین حال ممکن است پاکستانیها هم قانع شوند که خیلی نمیتوانند روی طالبان حساب کنند چرا که به هر حال گروهی که در جلسه حل اختلاف با یکدیگر دست به سلاح میبرند خیلی نمیتوان روی ثبات و صلح درون گروهی اش حساب کرد.
* اگر اختر منصور کشته شده باشد، چه کسانی به عنوان جانشین مطرح هستند؟
** الان دو نفر به عنوان جانشین احتمالی مطرح میشوند یکی آقای هیبت الله آخوند و سراج الدین حقانی که شبکه حقانی را دارد مطرح ترین هستند. اگر خبر فوت منصور درست باشد یکی از اینها باید به عنوان سرکرده جدید تعیین شود. ولی اگر این اتفاق افتاده باشد موقعیت طالبان تضعیف شود. احتمال دارد اشرف غنی در سفر آینده خود به پاکستان به این جمع بندی برسد که طرف پاکستانی را به سمت پایان بخشی حمایت از طالبان ترغیب کند. به هر حال واقعیت این است اوضاع در طالبان پیچیده شده است. طالبان انسجام قبلی را ندارد و احتمال دارد این گروه باز هم تجزیه شود.
* داعش چقدر شانس دارد که از این فضا استفاده کند و از این خلاء در افغانستان استفاده کند؟
** داعش تلاش خود را میکند تمامیناراضیان طالبان را جذب کند و در این تردیدی نیست. اگر ملا منصور کشته شده باشد و آنهم در درگیری سران طالبان اطمینان داشته باشید که سطح اختلاف میان سرکردگان این گروه جدی تر هم میشود و گروههای میانی تر طالبان بیشتر از رهبران خود دلسرد خواهند شد. ولی باید در نظر داشته باشیم که جریان کویته نزدیکترین جریان به پاکستان و به ویژهISI پاکستان است. از سوی دیگر اگر این اتفاق افتاده باشد پاکستانیها به سراغ انتخاب فرد تازه تری میروند. ضمن اینکه داعش هم تلاش دارد گروههای ناراضی رادیکال را جذب خود کند و برای اینکار حتما از چنین خللهایی در بدنه طالبان استفاده خواهد کرد. گروههای شبه نظامیمیانه که در حال حاضر با طالبان پیمان بستند بسیار احتمال دارد در وضع جدید دعوت داعش را بپذیرند. به ویژه که داعش پول دارد و این جریانات به پول و سرمایه ای که داعش میتواند در اختیار آنها قرار دهد احتیاج دارند.
ش.د9405605