(روزنامه شرق ـ 1395/12/08 ـ شماره 2813 ـ صفحه 12)
** من تصمیم گرفتم روز ٢٦ ژانویه به کشور برگردم. در این کار عمد داشتم. چون این روز در تاریخ معاصر سودان مصادف است با آزادی خارطوم از اشغال بیگانگان به دست نیروهای امام المهدی.
آیا تصمیم برگشت شما به عبارتی روشنتر در اثر معاملهای بین شما و عمر البشیر بوده است؟
** معاملهای در کار نیست. اما بازگشت به دنبال یکسری هماهنگی بین گروه «ندای سودان» بود که احزاب و جنبشهای مخالف را در خود گرد آورده است. بنابراین بازگشت من به سودان براساس کاری از داخل و در چارچوب تحقق صلحی عادلانه و همهجانبه و برای ایجاد تحولی دموکراتیک در سودان بوده است.
* برداشت شما از اظهارات برخی از مخالفان چیست که میگویند باید نظام سودان را با زور تغییر داد؟
** من با هرگونه تلاش که هدفش تغییر از راه زور باشد، مخالف هستم. زیرا این امر مشکلات سودان را نهتنها حل نمیکند بلکه آنها را پیچیدهتر خواهد کرد. من سعی خواهم کرد این تغییر را از طریقی مسالمتآمیز تحقق بخشم. ازاینرو من آمادهام با همه نیروهای سیاسی کشور از جمله نظام حاکم گفتوگو کنم. ما از طریق این گفتوگوها قادر به عبور از بحرانهای فعلی خواهیم بود. به این وسیله میتوانیم جنگ را متوقف کنیم و یک نظام مبتنی بر قانون اساسی داشته باشیم که خطاهای گذشته را تکرار نکند.
* چه گامهایی برای تحقق این هدف برخواهید داشت؟
** من همه تلاشم را صرف آن خواهم کرد که جلوی یک جنگ داخلی قبایلی و نژادی را در کشور بگیرم. میخواهم با این حالت دوقطبیشدن شدیدی که سراسر کشور را فرا گرفته است، مقابله کنم. البته شروع این کار با عقد مصالحه بین قبایل و مقابله با افکار افراطی خواهد بود که موجب برانگیختن فتنههای دینی میشود.
* دیدگاه شما درباره علل شکست گفتوگوی ملی که رئیسجمهور البشیر خواستار آن بود، چیست و چرا حزب امت در آن مشارکت نداشت؟
** به اعتقاد من شکست گفتوگوها که حزب امت هم آن را تحریم کرد، به چند مورد برمیگردد. از جمله اینکه کنفرانس باید به صورت بیطرف برگزار میشد نه اینکه تحت رهبری حزب واحد باشد. همچنین باید آزادیهای لازم برای این گفتوگوها فراهم میشد. این گفتوگوها را جبهه انقلاب که نیروهای موجود در جنوب کردفان و نیل آبی را نمایندگی میکند نیز تحریم کرد. آنها به دو چیز دعوت میکنند: یکی سرنگونی نظام با زور و دیگری تعیین سرنوشتشان طبق همان الگویی که در جنوب سودان اتفاق افتاد. متأسفانه نظام سودان برنامههایی یکجانبه را بر این کنفرانس تحمیل کرد چون رویکردی اخوانی داشت و این برنامهها در جنوب با مخالفتهای زیادی مواجه شد. چون میخواست هویت اسلامی و عربی را بر اهالی جنوب تحمیل کند در صورتی که آنها اصلا مسلمان نیستند.
تغییر نظام
* پس چرا شما با جبهه انقلاب که خواستار تغییر نظام از طریق زور است، ائتلاف کردید وقتيكه خواستار تغییر از طریق شیوههای مسالمتآمیز هستید؟
** توافق با آنها بعد از آن بود که تعهد کردند از این دو خواسته دست بکشند و به دنبال ایجاد یک نظام جدید با ابزارهای خالی از خشونت باشند. از مسئله تعیین سرنوشت نیز قرار شد دست بردارند و به دنبال ایجاد سودانی باشند که در آن مدیریتی متنوع داشته باشد و همه را دربر گیرد. ما اینها را بعد به صورت اعلامیه پاریس در آوردیم که آگوست سال ٢٠١٤ منتشر شد.
* نظر شما درباره پیشنهادی که اتحادیه آفریقا برای گفتوگوهای سودانی – سودانی داد، چیست؟
** شورای صلح و امنیت آفریقا پیشنهادی داد و یک هیئت عالی برای نظارت بر گفتوگوها را تعیین کرد. این برخلاف گفتوگوهای داخلی با نظام سودان بود و ما در ندای سودان ماه آگوست ٢٠١٦ آن را امضا کردیم. فکر اصلی این گفتوگوها تحقق اقداماتی سازنده برای ایجاد اعتماد و آتشبس و آزادی بازداشتشدگان، آزادیهای مدنی، توافق بر صلح و بعد انتقال به گفتوگوهای داخلی بود.
* نظر شما درباره مشارکت السیسی رئیسجمهور مصر و تعدادی از رؤسای آفریقا در جلسه اختتامیه این گفتوگوها چیست و آیا این بیانگر بهبود روابط مصر و سودان است؟
** نظام سودان میخواهد از طریق حضور رؤسایی که به لحاظ زبانی با آنها اشتراک دارد، به خود مشروعیت بدهد. این در حالی است که مصر و سودان در برخی مسائل داخلی و منطقهای با هم اختلافات جدی دارند. مثل موضعگیری در قبال اخوانالمسلمین یا روابط با ترکیه و قطر. درعینحال ضرورتهایی وجود دارد که ایجاب میکند بین دو کشور همسایه روابطی قوی وجود داشته باشد. به باور من اگر بر مسئله شکاف بین دو کشور غلبه و مواضع هر دو کشور در قبال مسائلی مثل امنیت غذایی یا مسائل امنیتی دیگر هماهنگ شود، روابط آنها به شکلی حیرتآور تحول پیدا میکند.
* با وجود اینکه شما از اقدامات اخوانیها بسیار رنج کشیدید، در نامهای که به السیسی نوشتید از او خواستید مرسی را آزاد کند. این چه دلیلی دارد؟
** واقعیت این است که اخوان از مصر ریشه گرفته است و در عین حال نقشی هم در خارج دارد. نمیشود بر این گروه از طریق شیوههای امنیتی یا قضائی غلبه کرد. اینجا به یک راهحل سیاسی نیاز است که بتواند این گروه را در جامعه جذب کند. البته در مقابل اخوان هم باید دست به تجدیدنظرهایی بزند. مثل تجدیدنظرهایی که احزاب اسلامی و اخوانی در ترکیه، تونس و مراکش کردند.
خطر تروریسم
* واقعیت اتهاماتی که دولت لیبی به سودان میزند و میگوید از این طریق سلاح برای شبهنظامیان اسلامگرا فرستاده میشود، چیست؟
** صرفنظر از میزان درستی این اتهامات باید درک کنیم که نظام سودان دارای مرجعیتی اخوانی است. الان نزاع لیبی بین پارلمان قدیم است که گروههای اخوانی بر آن سیطره دارند با پارلمان جدید که الان در برقه تشکیل میشود و حجم اخوان در آن بیش از ١٠ درصد نیست. این نزاع میطلبد تا دخالتهای خارجی صورت گیرد. چون عناصری که با ریشه اخوانی هستند، با نظام حاکم بر سودان مشترکات زیادی دارند و سودان نیز برای حمایت از این عناصر است که دخالت میکند. شما میدانید که خود لیبیاییها هم خواستار دخالتهای خارجی و بینالمللی هستند. آن چیزی که در لیبی اتفاق افتاده نتیجهاش یک جنگ داخلی است که دارد به صورت نیابتی انجام میشود. اگر لیبی به این حال گذاشته شود، در نهایت شاهد تجزیه این کشور و تقسیم آن به بخشهای مختلف خواهیم بود. بخشهایی که در آن حکومتهای قبایلی یا امارتهای اسلامی وجود داشته باشد. این وضعیت نیازمند دخالت نیروهای خارجی برای ایجاد ثبات است. به نظر من راه خروج از این تنگنا تشکیل یک ارتش عربی یکپارچه است که همه کشورهای عرب در آن عضویت داشته باشند و زیر نظر اتحادیه عرب امنیت و ثبات و صلح را در کشورهای عربی تأمین و با تروریسم مقابله کنند.
* آیا به باور شما نظام سودان با پیشزمینه اخوانی که دارد، ممکن است به محلی برای بروز تشکلها و گروههای افراطی شبیه داعش شود؟
** سودان الان هم زمینه کافی برای رشد گروههای افراطی را دارد. بهطور مثال اخیرا شخصی به نام محمد علی الجزوری پیدا شده که از داعش حمایت میکند. گروههای دیگری هم هستند که وفاداری خود را به داعش یا القاعده اعلام کردهاند. به اعتقاد من همینها ضرورت گفتوگوهای داخلی را دوچندان میکند تا جلوی اتفاقاتی را بگیرد که ممکن است سودان را به محلی برای تأسیس امارتنشینهای افراطی نظیر داعش و القاعده تبدیل کند و این خطر امنیتی بزرگی را به دنبال خواهد داشت.
* درباره اینکه دولت سودان مراکز فرهنگی ایران را به بهانه ترویج تشیع بست، چه میگویید، چون در گذشته بین نظام سودان و ایران ارتباط تنگاتنگی وجود داشت؟
** مسئله ایران فراتر از چند مرکز نشر تشیع است. ما بهعنوان یک کشور عرب نیازمند یک توافقنامه امنیتی ترکی، عربی و ایرانی هستیم که همه مسائل را به صورتی اصولی دربر گیرد و براساس آن ما بر سر امکان صلح و همزیستی متقابل با هم در این منطقه توافق کنیم. باید درها را به روی تنش بست. اگر این دولتها به یک همزیستی مسالمتآمیز روی نیاورند همه ضرر خواهند کرد و در این میان تنها اسرائیل، برنده خواهد بود.
* به نظر شما بهترین راه برای حل مشکل سد النهضه بین مصر، اتیوپی و سودان چیست؟
** مشکل آب یک مشکل حیاتی برای مصر و سودان است. به نظر مصر، آب تنها شریان حیاتی این کشور است و سال ١٩٥٩ درباره تقسیم این آب توافقنامهای امضا کرد که به موجب آن سهم مصر ٥٥ میلیارد مترمکعب تعیین شده است. مصر جمعیتی معادل ٩٠ میلیون نفر دارد و طبعا این منطقی است که بخواهد سهمش را افزایش دهد یا اینکه از سهمیهاش کاسته نشود. از این رو مصر تأکید دارد که نباید به سهمیهاش آسیب برسد و همه راهها را برای تحقق این امر طی میکند. یک بار السیسی به من گفت زمانی میرسد که مصر به طوری شایسته از منافعش دفاع کند. در مقابل سودان احساس میکند سد النهضه برایش منافع زیادی دارد. از سوی دیگر اتیوپی احساس میکند این سد میتواند برایش برق تولید و حتی آن را صادر کند. به نظر من راهحل این مشکل در گفتوگو پیرامون منافع مشترک هر سه کشور است. اتیوپی از طریق این سد میتواند به مصر و سودان هم برق صادر کند. ما باید در مصر و سودان منطقی حوضهای و توسعهای درباره آب داشته باشیم و بکوشیم مسائل مربوط به آب، زمینهای زراعتی، برق، امنیت غذایی و... را همه با هم در نظر بگیریم.
منبع: الزمان
http://www.sharghdaily.ir/News/115998
ش.د9504187