تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۰۳۲۷
پایگاه بصیرت / مترجم: عقيق باذري

(روزنامه اطلاعات ـ 1395/11/19 ـ شماره 26652 ـ صفحه 12)

حقايق دست چين شده در سياست چندان گمنام نيستند،اما ترامپ در اين برهه از استانداردهاي تعريف شده عبور کرده است.

وب سايت خبرب-تحليلي سي.ان.ان در مقاله اي نوشت:نقطه نظرات ترامپ را شايد بتوان به نوعي يک گستاخي بي پروايانه دانست؛درست وقتي که او در حضور افسران سازمان سيا دروغ مي‌گويد،حقايق را تحريف مي کند و خدا را نيز بر ادعاهايش شاهد قرار مي دهد.مستاجر تازه کاخ سفيد حتما بايد اعتماد زائدالوصفي نسبت به توانايي‌هايش داشته باشد،حال آنکه حقيقت، امري کاملاهويدا و آشکار است.

ترامپ در نخستين روزهاي رياستش نشان داد که قصد دارد حقايق موجود را به طرز نابود کننده اي ويران کند و او حتي مشي سياسي جديدش را هم براي اجرا کاملا مشخص کرده است.ترامپ اخيرا ادعاي کذبش را مجددا تکرار کرد گفت: ميليون‌ها مهاجر غير قانوني در انتخابات راي داده اند و اين مهم موجبات عدم توفيقش را درکسب آراي حداکثري مردمي(فارغ از آراي الکترال) فراهم کرده است.

بر اساس اخبار و شواهدي که قانونگذارها، سي ان ان و ديگر رسانه‌ها به آن دست پيدا کرده‌اند، ادعاي ترامپ در مورد آراي مهاجران غيرقانوني، عاري از حقيقت است و به نظر مي‌رسد اساس اين اظهارات از رسانه‌هايي که از فروختن تئوري‌هاي توطئه سود مي‌برند،سرچشمه گرفته باشد.اين در حالي است که تحليلگران ابراز عقيده مي کنند عليرغم تمامي ادعاهاي پوچي که ترامپ سرهم مي کند،او بيشتر از آنچه مستحقش بود،راي کسب کرده است.ترامپ در طول زندگي اش همواره تاکيد مي کرده که ثروتمندتر از آن چيزي است که مردم مي‌پندارند،اما اکنون به نظر مي‌رسد حتي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري هم ترامپ را اغنا نکرده و او اکنون به دنبال کسب امتيازات حداکثري است.

ادعاها و تحريفات صورت گرفته از سوي ترامپ نشان مي دهد که اگر او حتي بتواند وظايفش را به عنوان رئيس جمهوري ايالات متحده آمريکا انجام دهد،اما وي به صورت ناخودآگاه حقايق موجود را با توجه به سليقه و نگاهش به آنچه آن را حقيقت مي‌پندارد، تحريف خواهد کرد. يک روز پس از سخنراني در مراسم تحليف، ترامپ در اظهارتي خطاب به اعضاي سازمان «سيا» (سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا ) صدها عکس گرفته شده از مراسم اداي سوگند را دروغين خواند و اعلام کرد:حضور جمعيت در اين مراسم بسيار پررنگ بود. او حتي در اظهاراتي مبالغه‌آميز از حضور يک تا يک ميليون و 500 هزار نفر در مراسم اداي سوگند رئيس جمهوري جديد آمريکا خبر داد.جالب آنکه ترامپ براي باورپذير شدن دروغ‌هايش خدا را نيز شاهد گرفت و گفت:خداوند به دليل سخنراني من، باران را قطع کرد و بلافاصله همه جا آفتابي شد!!-حال آنکه در طول مدت مراسم تحليف به شدت باران مي‌باريد.

دونالد ترامپ بعد از نخستين روز کاري به عنوان رئيس جمهوري آمريکا به سازمان سيا رفت و در برابر يادبود ماموران کشته شده اين سازمان به مدت 15 دقيقه سخنراني کرد. تصورش هم سخت است که کسي بتواند اين گونه ننگ آميز با کمترين توجه و احترام به حقيقت و صداقت، صحبت کند . اگرچه نبايد از ياد ببريم که او دونالد ترامپ است و صراحت و خويشتنداري و دقت در گفتار برايش محلي از اعراب ندارد.ترامپ توانست با نشان دادن خود به عنوان يک غول در بازار املاک نيويورک به چهره‌اي شناخته شده در اين شهر تبديل شود. حال آنکه او پيش از اين، فقط يک پروژه ساختماني را به اتمام رسانده بود. اولين پروژه او که آن هم بر اساس دورغ و قراردادي امضا نشده است.ترامپ ادعا مي کند که سازندگان هتل‌هاي زنجيره اي «هايت» به عنوان شريک براي او در ساخت آن کار کرده‌اند.خروجي کارهاي ترامپ کوچک و همراه با دروغ‌هاي بزرگ بود.همچنين برخي از پروژه‌ها با هويت‌هاي دروغين که وجود خارجي نداشتند به اتمام رسيده اند.همچنين بيشتر کارهاي ترامپ چيزي است که او از آن با عنوان«مبالغه صادقانه» ياد مي‌کند.اين شق از موارد شامل فاکتورهاي متعددي مي شود.براي مثال او بايد سوار هليکوپتري مي‌شد که سقوط کرد. ثروتش بيشتر از آن چيزي است که اعلام کرده و اين ترامپ است که مالکيت ساختمان «امپاير استيت» را در اختيار دارد.

وقتي مخالفان ادعاهاي ترامپ را بررسي کردند، او دروغ‌هايي که گفته بود،گرفتار شد.در قضيه ساختمان امپاير استيت او حتي نتوانست از خودش دفاع کند،اما در عوض به گزارشگر «بريتيش تي وي» يعني «سلنا اسکات» تاخت و او را يک روزنامه نگار درجه سه خواند.در حقيقت ترامپ تا کنون تلاش کرده انتقادات عليه عملکردش را با حمله به خبرگزاري‌ها و مطبوعات خنثي کند.او همين مشي را در اردوگاه انتخاباتي خود نيز ادامه داد و خبرنگاران را پليد، دروغگو و نفرت انگيز خطاب کرد.او تمامي اين اتهامات را مجددا مقابل اعضاي سازمان سيا تکرار کرد.اگر چه سياست معمولا حقايق دست‌چين شده و مبارزه با قهرمان‌هاي خيالي را شامل مي‌شود، اما ترامپ با عبور از استاندارد‌هاي از پيش تعيين شده در ماهيت سياست، از معيارهاي شاخص نيز فراتر رفته و تحليلگران و متخصصان را متعجب کرده است.ترامپ تلاش کرد در طول مبارزات انتخاباتي‌اش که دربرگيرنده ادعاهاي مشکوک درباره رقبايش بود، و بسياري از آنها نوشته يا گفته شد،خود را به عنوان محور اصلي اين همه پرسي معرفي کند و بگويد که فقط اوست که مي‌تواند رئيس جمهوري آمريکا شود. هيچ تغييري رخ نداد و اکنون نيز که او سکان کاخ سفيد را در دست گرفته به نظر مي‌رسد ميلي به تغييرو تحول نداشته باشد.اذعان به عملکرد فردي مهم است مخصوصا زماني که او با دروغ درگير مي شود و در آن گم مي شود.

شخصيت،سرنوشت است و والدين به فرزندانشان مي‌آموزند که حقيقت را بگويند، اما کودکان در دوران پيش از مدرسه مي‌فهمند که صداقت هميشه هم احتياج نيست. بعضي موارد کوچک در دوران مهد کودک بسيار هيجان انگيز مي‌نمايد حال انکه موارد بزرگتر در دوران بزرگسالي چندان هم سرگرم کننده نخواهند بود.کودکان بعدها درک مي کنند که که چگونه مي‌توانند دروغ‌هاي پيچيده بگويند طوري که کشف غيرواقعي بودن ادعاهايشان سخت باشد و آنها مي‌فهمند که هر فردي قابل فريب دادن است.

تطبيق با بزرگسالي نيازمند اين است که بتوان اين واقعيت را درک کرد که دروغ بخشي از ذات انسان است. افراد دروغ گفتن را با احتساب ميزان ريسک پس از آن يا دستاوردي که پس از تحريف حقيقت کسب مي کنند، ارزيابي مي نمايند. اقتصاددانان و جامعه شناسان اسنادي در دست دارند که ثابت مي‌کند وقتي افراد از دروغ گفتن خود ناراحت نمي‌شوند که احساس کنند مخاطبشان ارزش راست گفتن را ندارد. خوشبختانه افرادي که هميشه دروغ‌هاي بزرگ مي گويند، کم هستند.علم اعصاب نشان داده در ميان کساني که هميشه دروغ مي‌گويند، افرادي که از دروغ گفتن ناراحت مي‌شوند، پس از فروکش کردن آثار فريب به حال معمولي و طبيعي باز خواهندگشت و اين چرخه ادامه دار خواهد شد.

«تالي شارت»محقق دانشگاه لندن در مصاحبه با مجله نيويورک گفت:پس از مدتي احساس منفي دروغ ديگر چندان احساس نمي‌شود.در حقيقت بيشتر ما دوست داريم به عنوان فردي صادق شناخته شويم و مي‌دانيم تمامي روابطمان از شخصي تا سياسي بر مبناي حقيقت و صداقت تعريف مي‌شود. البته در اين ميان استثناء‌هايي هم وجود دارند يعني افرادي هم به چشم مي خورند که با تحريف کنار آمده‌اند يا حتي از کتمان حقيقت سود مي‌برند. اين افراد عموما مستعد گفتن دروغ‌هاي پيچيده و بزرگ هستند . همچنين آنها را مي‌توان به عنوان افراد بي شرم نيز قلمداد کرد و حتي ممکن است آنها ديگران را هم براي کمک به تحريف کردن‌هاي خود به خدمت بگيرند.تاريخ انباشته از نمونه‌هاي دروغ است که با رسوايي‌هاي بزرگي عجين شده‌اند. گناه و مخفي‌کاري در دروه رياست جمهوري نيکسون(رسوايي واترگيت) نمونه‌اي از خطرات ناشي از تحريف و فريب است. سقوط شرکت‌هاي به اصطلاح دات کامي از جمله انرون و ورلد کام هنگامي رخ داد که دروغ‌هاي سيستماتيک فروپاشيدند.

در زندگي پيش از سياست ترامپ نيز مي توان نمونه‌هاي کوچکتري را ديد.به عنوان مثال ترامپ در زمان پخش برنامه «کارآموز» تلاش مي کرد نشان دهد ميزان روابطش با مردم بسيار بيشتر از آن‌چيزي است که حقايق بر آن دلالت داشتند.

وب سايت پوليتي‌فکت که به صورت مستقل ميزان صداقت مقامات رسمي را رصد مي‌کند، اعلام کرد که فقط 16 درصد از فحواي صدها سخنراني ترامپ آن هم به صورت 50 درصدي به حقيقت نزديک بود.گرچه شايد به نظر برسد اين سخنان ترامپ که مورد بررسي قرار گرفته پيشتر جنبه شعاري داشته است اما اکنون نيز شاهديم که با پايان يافتن مبارزات انتخاباتي همچنان او مشي خود را ادامه مي‌دهد.در اين فرايند ترامپ همچنان تمامي اعضاي کمپين خود را براي حمايت از دروغگويي‌ها و تحريفاتش بسيج کرده است.

بعد از انتخابات اسکاتي نل هوگز، از هواداران برجسته ترامپ گفت:چيز زيادي باقي نمانده و متاسفانه آنچه باقي‌مانده، حقيقت است.در بحبوحه مشاجرات بر سر سخنان ترامپ در سازمان سيا، شان اسپايسر، دبير مطبوعاتي کاخ سفيد،به صورت تمام قد از اظهارات رئيسش دفاع کرد.

سپس کلين کانوي توضيح داد مدارکي در دست دارد که نشان مي‌دهد بر عکس آنچه اعلام شد،ترامپ صرفا چند حقيقت جايگزين را بيان کرده است.سخنان کانوي به حقايق جايگزين اشاره دارد حال‌ آنکه لفاظي‌هاي عجيب اسپايسر در دفاع از شيوه ترامپ در مقابله با حقايق موجب انتقادهايي شده است.حال آنکه اسپايسر در نشست بعدي با خبرنگاران ،که مجبور است با آنها کار کند، گفت:رسانه‌ها بايد ما را درک کنند؛به شيوه‌اي که ترامپ تا کنون آن را انجام نداده است. او گفت:روايت‌هاي خبري به صورت پيش فرض هميشه منفي است و اين امر او را مايوس مي‌کند.

اسپايسر افزود:کمي نااميد کننده است چون شما اينجا نشسته ايد و بيرون را نگاه ميکنيد و از انبوه جمعيتي که آمده‌اند (منظور در مراسم تحليف است) به هراس افتاده‌ايد.اما وقتي تلويزيون را روشن مي کنيد و مي‌بينيد که در تصاوير فقط چند برش از فيلم مراسم آن هم با نگاه مقايسه‌گرانه(منظور حضور جمعيت در مراسم اداي سوگند اوباماست) در حال پخش است ،مايوس مي شويد.

شايد همدردي با تجربيات اسپايسر کار چندان دشواري نباشد،اما به واقع او فردي مايوس است چون در تيمي قرار دارد که رهبر آن شخصي است که هيچوقت از دستاوردهاي واقعي خود راضي نيست. وقتي شما از ديگران مي‌خواهيد آنچه را حقيقت است نپذيرند و به جاي آن پذيراي يک چشم‌انداز غيرواقعي باشند،مجبور خواهيد بود جوابي مايوس کننده دريافت کنيد.

منبع: سي. ان. ان

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2017\02\02-06\19-55-31.htm&storytitle=%CA%D1%C7%E3%81%20%E6%20%D1%C7%E5%C8%D1%CF%20%CF%D1%E6%DB%20%D3%ED%C7%D3%ED

ش.د9504295