دولت آمریکا در پی یک نشست ویژه میان مقامهای ارشد این کشور درباره مساله کرهشمالی اعلام کرد که قصد دارد «طی چند روز» سامانه دفاع موشکی خود را در کرهجنوبی فعال کرده و تحریمهای اقتصادی علیه کرهشمالی را تشدید کند.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، این بیانیه دولت آمریکا همزمان با افزایش نگرانیها درباره پیشرفتهای نظامی کرهشمالی منتشر شده است.
دولت آمریکا براساس برنامهریزیهای اولیه خود قرار بود سامانه تاد را در کرهجنوبی تا اواخر سال جاری راهاندازی کند.
بسیاری از مردم کرهجنوبی از این نوع طرح ناراضی بوده و علیه آن برگزار کردند.
دریادار هری هریس، فرمانده واحد فرماندهی اقیانوسیه ارتش آمریکا در سخنرانی به نمایندگان کنگره این کشور گفت: سامانه تاد در چند روز آینده عملیاتی خواهد شد تا با استفاده از آن بهتر بتوانیم از کرهجنوبی در مقابل تهدید فزآینده کرهشمالی دفاع کنیم. او تاکید کرد: این سامانه طوری طراحی شده تا رهبر کرهشمالی را نه به زانو بلکه به سر عقل بیاورد.
دولت آمریکا بعد از نشست ویژهای با حضور تمامی 100 سناتور آمریکایی و چندین مقام ارشد دیگر به اعلام راهبرد دونالد ترامپ درباره کرهشمالی پرداخت. در این نشست که از لحاظ عرف سیاسی اقدامی غیرعادی است حاضران بیانیه مشترکی را درباره لزوم مواجهه با تهدیدات امنیتی صادر کردند.
در بیانیه مشترک منتشر شده از سوی رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا و همچنین جیمز ماتیس، وزیر دفاع و دن کوتس، مدیر آژانس اطلاعات ملی این کشور نوشته شد رویکرد رئیس جمهور آمریکا در قبال کرهشمالی هدفش تحت فشار قرار دادن کرهشمالی به منظور برچیدن برنامههای هستهای، موشک بالستیک و اشاعه تسلیحات خود از طریق شدیدتر کردن تحریمهای اقتصادی و پیگیری تدابیر دیپلماتیک نزد همپیمانان و شرکای منطقهای ما است.
این در حالی است که آمریکا پیش از این تحریمهای شدیدی علیه کرهشمالی اعمال کرده بود.
یک مقام کاخ سفید نیز گفت: یکی از گزینهها، گزینههای مدنظر بازگشت کرهشمالی به فهرست پشتیبان تروریست وزارت امور خارجه است.
پشت پرده بحران شبه جزیره کره
در روزهای اخیر تنش در شبه جزیره کره به گونهای نگرانکننده در صدر اخبار رسانههای غربی قرار گرفته است. رد و بدل شدن تهدیدهای پی در پی میان کره شمالی و آمریکا، نگرانی بسیاری را در میان کشورهای منطقه ایجاد کرده است. بحران کنونی در شبه جزیره کره و در واکنش به مانورهای مشترک کره جنوبی و آمریکا شدت گرفت. واحدهایی از ارتش آمریکااز زمان ترک مخاصمه در جنگ کره در سال 1332 در کره جنوبی مستقر بودهاند و در سالهای اخیر، به طور مرتب مانورهای مشترکی را با نیروهای کره جنوبی اجرا کردهاند. در سال جاری، این مانورها در حالی آغاز شد که کره شمالی پیشتر به دلیل نقض قطعنامههای شورای امنیت در مورد منع فعالیتهای هستهای و موشکی، با تشدید تحریمهای بینالمللی و همچنین دور جدید تحریمهای یک جانبه آمریکا مواجه شده بود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، با تشدید تنشها، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا به عنوان متحدان واشنگتن موقعیت امنیتی و بویژه اقتصادی خود را در خطر جدی میبینند. به طور مثال قطعاً کرهشمالی با توجه به اینکه چه در حالت نه جنگ و نه صلح و چه در حالت جنگ هستهای چیزی برای از دست دادن ندارد، لذا از بروز یک جنگ هستهای چندان نگران نیست. در برابر، کرهجنوبی که در آن حداقل پنج پایگاه نظامی آمریکا مستقر است در جریان یک جنگ احتمالی بیش از همسایه شمالی خود آسیب خواهد دید، زیرا هر گونه حمله اتمی کرهشمالی به سئول به تخریب زیر ساختار اقتصادی و ملی کرهجنوبی منجر خواهد شد.
صرفنظر از آغاز نبردی واقعی و یا آرام شدن اوضاع در روزها و ماههای آتی، موقعیت و بازیگری چین، با وجود نقش تعیین کنندهاش در بحران شبه جزیره کره کمتر مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم جار و جنجالهای رسمی رسانهای و دیپلماتیک به باور برخی تحلیل گران آنچه که در عرصه دیپلماسی غیررسمی در جریان است؛ بازی شطرنجی پیچیدهای است میان آمریکا و چین با بازیگری مهرهای به نام کره شمالی. اما به راستی نقش چین در تنشهای اخیر در شبه جزیره کره چیست؟ به هر حال پاسخ به این پرسش و شناخت و واکاوی این مسئله که چینیها به دنبال چه هدفی هستند مورد توجه این نوشتار قرار دارد.
آمریکا و تهدیدی به نام اژدهای زرد
رشد شتابان قدرت اقتصادی چین از اواخر دهه 1370 به این سو و آنچه که کابوس «اژدهای زرد» خوانده میشود سیاست مداران غربی را به شدت نگران کرده است. این ترس و وحشت با آغاز بحران اقتصادی اروپا و آمریکا از سال 1387 به این سو؛ علیرغم اینکه پکن را نیز تا حدودی درگیر خود کرده است، به شدت تشدید شده است. امکانات برتر انسانی چین به نسبت رقبای تجاری خود علت اصلی این مهم بوده است. در بعد نظری ترس نهادینه شده از تمدن شرق در چهارچوب دکترینهای متداول در اروپا و آمریکا و در نهایت تلاش نظریه پردازان غربی به منظور ایجاد دشمنی خارجی در برابر سبک زندگی و ارزشهای خود ریشه اصلی این تصورات را تشکیل میدهند.
توجه به این واقعیتها و مد نظر قرار دادن برخی بزرگ نماییهای عمدتاً رسانهای به منظور نیاز به دشمنی خارجی استراتژیستهای آمریکایی را بیش از گذشته متوجه چین کرده است. این مهم با عنایت به گسترش قدرت دریایی چین، توجه به کانونهای بحرانی این کشور چون تبت، تایوان، اختلافهای سرزمینی میان چین با فیلیپین، ویتنام و مالزی در دریای چین جنوبی و اختلافهای تاریخی و سرزمینی میان پکن و توکیو را دستور کار واشنگتن قرار داده است. در تکمیل این راهبرد، توجه به ابزار حقوق بشر، تبلیغات رسانهای و محدود سازی قدرت اقتصادی چینیها مورد توجه آمریکا بوده است. لذا در استراتژی نظامی اخیر آمریکا به صراحت از چین به عنوان یک تهدید نام برده است. در بعد نظامی واشنگتن در چند سال اخیر تلاش کرده است که با امضای قراردادهای متعدد نظامی و امنیتی با کشورهای هم پیمان خود در شرق و جنوب شرقی آسیا و بویژه انعقاد قراردادهای بلند مدت با استرالیا به منظور اخذ مجوز اعطای پایگاه نظامی، چین را مهار کند.
چینیها و بازی با مهره کره شمالی
چینیها با درک تهدیدهای آمریکاییها با عنایت به ضعف قدرت نرم و هوشمندانه خود سعی دارند با افزایش توان نظامی و اقتصادی خود، حیات خلوتی مشابه آنچه که روسها از آن به عنوان"خارج نزدیک" یاد میکنند برای منافع خود ترسیم کنند. پکن در این راهبرد تلاش میکنند که به آمریکاییها نشان دهند که آنها نیز به مانند روسها در قبال دخالت و نفوذ غرب در حیات خلوت خود حساس هستند. در مورد کره شمالی با مد نظر قرار دادن این نگرش برخی بر این باورند که رمز عملیات جنگ میان کرهشمالی و آمریکا معمولاً از سوی چین صادر میشود.
براین اساس هدف بلند مدت رهبران چین نیز آن است که از بحران کره شمالی به منظور وادار کردن آمریکاییها به خروج نظامیان خود و یا لااقل محدود سازی تحرکات نظامی این کشور در منطقه پیرامونی چین بهره گیرند. در این راهبرد، کره شمالی به عنوان برگ برندهای است که میتواند در آینده نزدیک ضمن افزایش منافع پکن در تعاملات آینده با آمریکا، کشورهای رقیب و همپیمان غرب در حوزه شرق و جنوب شرقی آسیا را به پذیرش قدرت چین وادار سازد.
چینیها و دستگاه رسانهای آنها به دنبال آن هستند که نشان دهند آمریکا و غرب بدون کمک و مساعدت پکن قادر به مهار کره شمالی نیست. سیاست خارجی پکن به دنبال آن است که اثبات کند بخش زیادی از کلید حل این معما در دستچینیها است. این تاکتیک رهبران حزب کمونیست چین تا حد زیادی اثرگذار عمل کرده است. به طور مثال "بیل ریچاردسون" نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل گفته است: "چین میتواند نقش کلیدی در حل بحران کره شمالی داشته باشد". شاید به علت همین احساس نیاز بود که آمریکا از رهبران چین خواست تا از نفوذ خود بر کره شمالی برای کاهش تنشهای منطقهای استفاده کنند. رهبران چین درک کردهاند که تداوم تنشها در شبه جزیره کره زیان سنگینی را متحمل آمریکا و متحدان منطقهای این کشور خواهد کرد. لذا برای حل تنشهای اخیر، جز تفاهم راه دیگری پیش رو واشنگتن قرار ندارد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=131959
ش.د9600682