سخنان قاطعانه مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا مبني بر متعلق بودن برجام به جهان و تضمين اجراي آن از سوي بروکسل، موضوعي مشخص را نشانه رفته و آن ضرورت پايبندي آمريکا به اجراي اين توافق معتبر بينالمللي به رغم ميل باطني رييسجمهوري اين کشور است.
به گزارش ايرنا، در ماههاي اخير به خاطر مسائل مختلف شکافي بين اتحاديه اروپا و آمريکا شکل گرفته و با گذشت زمان بر عمق آن افزوده مي شود تا جايي که برخي معتقدند اين دو شريک تاريخي امروز راهي متفاوت را در پيش گرفتهاند. مواضع آمريکا در قبال ناتو، خروج از پيمان آب و هوايي پاريس و بي توجهي به توافق هستهاي ايران تنها چند نمونه از مسائلي است که به شکل گيري و تعميق شکاف ميان آمريکا و اتحاديه اروپا منجر شده است. از مواضع آشکار سران بروکسل و واشنگتن در قبال يکديگر مي شود به تيرگي روابط آنها پي برد. همانند سخنان اخير «فدريکا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا درباره برجام که از اين توافق معتبر جهاني حمايتي تمام قد به عمل آورد که خود از مولفههاي گوناگوني تاثير پذيرفته بود.
پرچمداري ايران در اسلو و تاثيرگذار بر مواضع بروکسل
مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا که در طول سالهاي گذشته، هماهنگ کننده مذاکرات هستهاي نيز به شمار ميرفت در دوره پسابرجام از هر فرصتي براي اعلام حمايت از توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 استفاده کرده است اما سخنان اخير وي در نشست اسلو حمايت قاطعانهاي را تصويرگري ميکند. موگريني در اين نشست اظهار داشت: «همه ما به اين توافق هستهاي پايبند هستيم و اين توافق متعلق به يک کشور نيست. اين توافق متعلق به جامعه جهاني است و تا زماني که مربوط به اتحاديه اروپا باشد ما تمام تلاش خود را مي کنيم که مطمئن شويم که توافق اجرايي شده و در حال اجرا است. » اين سخنان موگريني پس از آن مطرح شد که «محمدجواد ظريف» وزير امور خارجه کشورمان چند روز پيش در اجلاس مجمع اسلو حضور يافت و موضوع برجام و ضرورت پايبندي طرف مقابل به توافق را در گفتوگو با افرادي چون موگريني، «جان کري» وزير امور خارجه سابق آمريکا و «کوفي عنان» دبير کل اسبق سازمان ملل مطرح ساخت.
در همان ديدارها بود که آنها اجراي درست برجام به عنوان توافق معتبر بين المللي از سوي همه طرفها را خواستار شدند؛ موضعي که مي توان آن را برآيند مشارکت فعالانه وزير امور خارجه کشورمان در اجلاس اسلو ناميد. نکته مهمتر که مورد توجه جدي سران بروکسل قرار گرفته، پايبندي ايران به توافق هستهاي در عمر حدود يکسال و نيم اجراي برجام است که موگريني را بر آن داشت تا نگاهي به گزارشهاي انتشار يافته از سوي آژانس بينالمللي انرژي اتمي داشته باشد؛ گزارشهايي که نشان ميدهد هيچ گونه انحرافي در برنامه هستهاي ايران و جود ندارد و اجراي صحيح برجام از جانب جمهوري اسلامي به پيش ميرود. در همين راستا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا تاکيد کرد: ما همين چند هفته پيش شاهد چندمين گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي بوديم که تاييد کرد ايران به تعهدات خود در برجام پايبند است.
موگريني همچين اضافه کرد حالا که در آستانه رسيدن به سال دوم حصول برجام هستيم آژانس بينالمللي انرژي اتمي در ششمين گزارش جامع خود تاييد مي کند که ايران به توافق هستهاي پايبند است اما در هر حالتي اتحاديه اروپا تضمين مي کند توافق هستهاي با ايران دوام خواهد داشت. سازمان بينالمللي انرژي اتمي که از همان روزهاي نخست گفتوگوهاي هستهاي ارتباطي تنگاتنگ با ايران يافته بود، به طور مکرر گزارشهايي را درباره چگونگي پيشبرد برنامه هستهاي ايران در اختيار شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار مي داد و پس از عملياتي شدن برجام، اين گزارشها از پايبندي کشورمان به مفاد و بندهاي مندرج در متن توافق حکايت دارد. آژانس در تازهترين گزارش خود که دوازدهم خردادماه منتشر کرد سطح و ابعاد غنيسازي ايران را مورد تاييد قرار داد و همچنين ميزان توليد و ذخيره آب سنگين را کمتر از ميزان مشخص شده در برجام برآورد کرد. در اين ميان اما هنوز ايالات متحده که خود عضوي از اعضاي 1+5 محسوب مي شود به دليل شکل گيري تحولاتي در سياست داخلي خود از همراهي با ديگر اعضاي اين گروه خودداري مي کند.
آمريکا ناراضي توافق و ناتوان از برجام شکني
دولت دموکرات گذشته و جمهوريخواه کنوني آمريکا ديدگاهي کاملا متفاوت از يکديگر در قبال برجام دارند. «باراک اوباما» رييس جمهوري دموکرات آمريکا اين توافق را بزرگترين دستاورد خود در حوزه سياست خارجي مي دانست و براي به ثمر رسيدن آن هر روزه با جمهوريخواهان کنگره در حال مناقشه بود. پس از آنکه در انتخابات 2016 اين کشور جمهوريخواهان در کنار کنگره، دولت را نيز به دست گرفتند بر تلاش آنان براي زير پاگذاشتن برجام افزوده شد اما غافل از اينکه ديگر متحدان اروپايي را در کنار خود نخواهند يافت.
«دونالد ترامپ» رييسجمهوري جديد آمريکا که پاره کردن برجام را در رقابتهاي انتخاباتي مطرح مي کرد پس از ورود به کاخ سفيد مجبور به اجبار تغيير رويه داد و بر بازبيني توافق هستهاي تاکيد کرد؛ خواستهاي که تحقق نيافت و پس از اين نيز محقق نخواهد شد.تغيير رويه ترامپ از اين رو حاصل شد که اصرار بر برجام شکني يک طرفه آمريکا، هزينههاي سنگيني را بر اين کشور تحميل مي کرد. ضمن اين که تصميمهاي بزرگ و در عين حال نسنجيده ترامپ، انرژي وي را هدر داده و به خاطر اين تصميمات هر روز در آمريکا گرفته تا گوشه و کنار جهان تظاهرات اعتراضي را در مقابل خود مي بيند. بنابراين در چنين شرايطي، ريسک ورود جدي به برجام و به عبارتي اجراي شعار انتخاباتي خود را به گوشهاي نهاده است.
عقب نشيني ترامپ در قبال برجام به منزله تاييد توافق هستهاي نيست و از ناتواني وي حکايت دارد چرا که مقامات کاخ سفيد هر از گاهي مخالفت خود را با برجام اعلام ميدارند. همانند سخنان اخير «رکس تيلرسون» وزير امور خارجه اين کشور که در کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان با ابراز بدبيني دولت جمهوريخواه ترامپ به توافق هستهاي، اظهار کرد «واقعيت اين است که اين توافق، بد بنا شده. سطح لازم براي پايبندي ايران خيلي پايين است. پس نبايد عجيب باشد که دارند به آن عمل ميکنند. چون عملکردن به آن اصلا برايشان دشوار نيست».
ترامپ و همفکران وي معتقدند که توافق هستهاي راه را براي قدرت يابي فزون تر ايران باز کرده و تهران را به بازيگري موثر در منطقه مبدل ساخته است. آنان با چنين نگرشي سعي مي کنند که حتي اگر خود قادر به زير پاگذاشتن برجام نيستند ايران را تحريک و به نقض برجام وادار کنند که اقدام اخير مجلس سناي اين کشور مبني بر تصويب پيشنويس طرح تحريمهاي جديد عليه ايران را مي توان در اين راستا تحليل و تفسير کرد.
مصائب ايرانستيزي در خاورميانه
رهبران آمريکا با درکي مخدوش و نادرست از واقعيتهاي خاورميانه انگشت اتهامهاي گوناگون را به سوي ايران نشانه ميروند تا سياستها و منافع مورد نظر خود را در منطقه پيگيري کنند؛ رويکردي که از ديد برخي تحليلگران غربي پيامدهايي چون گسترش تروريسم را به بار خواهد آورد.
ايالات متحده و برخي متحدان منطقهاي واشنگتن سالها است اتهامهايي متعدد را عليه جمهوري اسلامي ايران تکرار ميکنند. اين در حالي است که واشنگتن خود با يکي از بزرگترين حاميان تروريسم در جهان هم پيمان شده و رييسجمهوري آمريکا در کانون ناامن سازيهاي منطقه رقص شمشير مي کند. درحالي که بخش مهمي از اقدامهاي تروريستي در جهان به دست افراطيون مسلح نزديک به عربستان سعودي انجام مي شود اما مسائلي همچون معاملات تسليحاتي چند صد ميليارد دلاري، حفظ موجوديت و منافع رژيم صهيونيستي و ... باعث شده است کاخ سفيد بر موضع غيرمنطقي خود اصرار بورزد و ايران را عامل تنش در منطقه نشان دهد.
رفتار کودکانه رهبران آمريکا
بيان اتهامهاي تکراري از سوي مقامهاي آمريکايي عليه ايران، از سوي بسياري از تحليلگران و رسانهها بي پايه و با اهدافي خاص تفسير شده است. تارنماي خبرگزاري روسي «راشا تودي» در گزارشي عنوان داشت ايالات متحده آمريکا در حالي ايران را به حمايت از تروريسم متهم مي کند که مهمترين متحد منطقهاي اين کشور يعني عربستان سعودي هنوز از داعش و اقدامات آن پشتيباني مي کند. به نوشته رسانه روسي، بازي اتهام زني و سرزنشها عليه ايران چيز جديدي نيست اما به رويهاي کودکانه تبديل شده است زيرا زماني که همه مي دانند عربستان سعودي پشت گروههايي همچون داعش ايستاده است بازهم انگشت اتهام را به سوي ايران نشانه مي رود. کارشناس اين خبرگزاري افزود: ايران هميشه به علت ايستادگي خود مورد سرزنش آمريکا قرار دارد. آمريکا اين رويه را دنبال کرده است تا تحريمها عليه ايران را توجيه کند.
بر اساس اين گزارش، بازي اتهام زني آمريکا چيز جديدي نيست. اين تعجب آور نيست که ترامپ و کاخ سفيد از اتهام زدن به متحدي همچون رياض طفره مي رود. اين کشور از داعش به شدت حمايت مي کند و از نظر ايدئولوژيکي به آن نزديک است. رياض و داعش نگاه يکساني به مسائل دارند و هيچ حقي را به مرد، زن يا رقيبي که ديدگاه متفاوت دارد نمي دهند. به نوشته راشا تودي، در حالي که رياض بنيانگذار و پدر تروريسم است ايران در کنار روسيه و سوريه در مقابل تروريسم مقاومت مي کند. رد پاي رياض در تروريسم آشکار است ضمن اينکه عربستان توانسته است آمريکا را به واسطه دلارهاي نفتي به اين معرکه بکشاند. اين گزارش بحران قطر را نيز در اين چارچوب تحليل کرد و ضمن اشاره به تقابل ديدگاهي تهران و واشنگتن در اين موضوع افزود دشمني ميان دوحه و رياض وجود دارد؛ اکنون عربستان به يک قرباني و سپر بلا براي تروريسم نياز دارد. اين درحالي است که عربستان مهمترين حامي تروريسم است نه ايران، اما نکته مهم اين است که آنها نيازمند يک عامل ترس هستند تا دشمنيها را گسترش دهند.
خطاي واشنگتن در تشخيص ريشه تحولات خاورميانه
برخي تحليلها نيز مدل رفتاري مقامهاي آمريکا را از اساس اشتباه و هدفدار مي بينند. آنها اعتقاد دارند تا زماني که سياستگذاران و مجريان در آمريکا الگوي رفتاري و تفکري خود را عوض نکنند نمي توان شرايط تغيير را ايجاد کرد. تارنماي تحليلي «لبلاگ»در گزارشي تاکيد کرد که آمريکا بايد از بدگويي و بهتان زدن عليه ايران دست بردارد. اينکه وزير دفاع آمريکا مي گويد هرجا را که در خاورميانه نگاه مي کنيد ايران را ميبينيد، گفتهاي نيست که با واقعيت همخواني داشت باشد.اين گزارش با روايت چند مورد از برخي حوادث تروريستي در منطقه آورد: اين واقعيتي ساده است که ايران پشت بسياري از اتفاقها نيست. تا زماني که دولتمردان آمريکايي ديدگاه خود را تغيير ندهند و اين مدل فکري و رفتاري را دنبال کنند که همه جا و همه زمانها ايران مسئول است؛ نتيجهاي به جز شکست نصيب آمريکا نميشود. در اين شرايط نکته قطعي آن است که آنها (آمريکاييها) بيمار را به اشتباه تشخيص دادهاند و به همين دليل در حال معالجه اشتباه هستند.
سخنان وزير دفاع آمريکا عليه ايران نشان مي دهد که واشنگتن پر از افرادي است که گرفتار ايران هراسي هستند. در اين چارچوب بسياري از وقايع و سخنان در مورد ايران دچار مشکل بزرگنمايي شده است. چالش اين است که به طور کلي آمريکاييها دقيق و نکته سنج نيستند و مي خواهند نقش بد را ايفا کنند حتي اگر اين نمايش ناخوشايند، سياست آنها را ضعيف نشان دهد. اين تحليل افزود: ايران يک قدرت منطقهاي مهم و بازيگري نقش آفرين در موقعيتهاي گوناگون خاورميانه است. ايران از حزبالله حمايت مي کند اما اقدامات حزبالله با داعش و القاعده کاملا متفاوت است و حتي با داعش در سوريه و لبنان مي جنگد. اين گزارش تحليلي جامع نوشت سياست خارجي ايالات متحده در مورد ايران چهل سال شکست خورده است. سياستگذاران دموکرات و جمهوريخواه آمريکا بدون شک در اين چهار دهه با چنگ و دندان به جنگ با ايران رفتند اما همان اتفاقي که براي تحريمهاي کوبا رخ داد، براي هدف منزويسازي ايران اتفاق افتاده و سياستهاي کاخ سفيد را بي اثر کرده است. به باور نويسنده به طور کلي سياستهاي ايالات متحده در خاورميانه درهم، نامشخص، غيرمفيد و خطرناک است.
پيشفرضهاي غلط ترامپ
تحولات در منطقه حساس خاورميانه به گونهاي رقم خورده است که دخالتهاي ايالات متحده، کاخ سفيد را در کنار داعش و در راستاي اهداف اين گروه تروريستي قرار داده است. تارنماي تحليلي آلترنتاز هم راستايي ايالات متحده با داعش خبر داد و نوشت رئيس جمهوري آمريکا اکنون جنگ خود را با ايران به راه انداخته و دو حمله تروريستي در تهران آغازي براي اين بحران بوده است. گرچه داعش مسئوليت اين حملات را پذيرفت اما اين حملات، اهداف ترامپ را در گسترش دشمني با ايران تضعيف نکرد. ترامپ ميراث دار جنگ در افغانستان، عراق و سوريه و يک جنگ سرد با ايران است. وي حتي به دنبال آن است تا صلح سرد با ايران را به جنگ گرم تبديل کند. ديدار ترامپ از عربستان سعودي طنزي نبود که تنها در آن گوي درخشان به نمايش درآيد بلکه تشکيل شورايي متشکل از آمريکا و کشورهاي سني براي اعلان جنگ با ايران بود. به نوشته اين تارنما، ترامپ با اين کار به جنگ مذهبي در منطقه دامن مي زند. وي حتي در سخنراني رسمي خود نيز اتهامهاي تندي را عليه ايران مطرح کرد اما نکته اينجاست که همه تروريستها در منچستر، پاريس و نيويورک بنيادگراي سني بودند و هيچ يک از آنها با ايران ارتباط نداشتند.
از سال 2000 به بعد بيش از 95 درصد عمليات تروريستي در جهان به وسيله شبه نظاميان وابسته به عربستان سعودي صورت گرفته است. اين نشان ميدهد که سياستهاي ترامپ بر اساس پيش فرضهايي غلط شکل مي گيرد. در واقع بي توجهي آمريکا به نقش عربستان سعودي راه را براي وهابيهاي داعش باز مي کند که با شيعه، دموکراسي و حقوق زنان مخالف هستند. ترامپ پس از حمله تروريستي به منچستر از اين اقدام ابراز انزجار کرد اما پس از حملات تروريستي تهران در مورد سفرش به سينسيناتي توييتهايي را فرستاد. کاخ سفيد هم در بيانيهاي که در آن نامي از داعش برده نشد دوباره به ايران اتهامهايي را وارد کرد.حتي برخي تحليلگران مي گويند همزماني تقريبي سفر ترامپ با حملههاي تروريستي تهران اتفاقي نيست و ميتوان اين اقدام را نوعي توطئه از سوي عربستان و ايالات متحده فرض کرد. اين حادثه در حالي رخ داد که دولتمردان در آمريکا آتش جنگ مذهبي را شعله ورتر مي کنند و تروريسم را در منطقه گسترش مي دهند. ادامه دارد...
ش.د9600970