(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/08/24 ـ شماره 113 ـ صفحه 13)
** درباره نقش ترکیه در خاورمیانه چند نکته را باید در نظر داشت. در میان بخشی از مخالفان رجب طیب اردوغان در ترکیه چه از سکولارهای حزب جمهوریت خلق، چه از برخی سنتگراهای اسلامی نزدیک به افکار مرحوم نجمالدین اربکان، این باور وجود دارد که سیاستهای اردوغان در سوریه اشتباه بوده و ترکیه را منزوی کرده است. حتی برخی نظامیان کمالیست نیز چنین ادعایی دارند؛ بنابراین، ادعای منزویشدن ترکیه در داخل این کشور مطرح شد، اما این دیدگاه بیش از آنکه مبتنیبر واقعیتهای موجود باشد، بیشتر در سیاستداخلی ترکیه و رقابتهای داخلی معنا پیدا میکند؛ چراکه بحث انزوا در سیاست خارجی کمی مبهم است. کمالیستها از ابتدا با دخالت ترکیه در مسائل خاورمیانه مخالف بودند. آنها بر این باورند حضور ترکیه در مسائل خاورمیانه موجب میشود این کشور از مسئله اصلی سیاستخارجی، یعنی ورود به اتحادیه اروپا غافل شود؛ بنابراین گروهی که در داخل ترکیه معتقدند سیاستهای اردوغان در خاورمیانه انزوای ترکیه را درپی داشته از این زاویه به ماجرا نگاه میکنند.
* ترکیه پس از افزایش اختلافات میان تهران و ریاض برای ایفای نقش میانجیگری تلاش کرد؛ آیا این تلاشها در آینده نیز ادامه خواهد داشت؟
** میانجیگری در روابط بینالملل مفهوم مشخص و روشنی دارد. کشوری که قصد میانجیگری دارد فرایندی را پشت سر خواهد گذاشت. درخواست از کشورهای درگیر یا لابیگری از جمله ابزارهایی است که مورداستفاده کشورهایی قرار میگیرد که قصد میانجیگری دارند. درباره پرونده هستهای ایران، ترکیه در مقطعی کوتاه تلاش کرد نقش میانجی را ایفا کند. درباره مناقشات میان ایران و عربستان، ترکیه بهمعنای مرسوم درخواست میانجیگری نکرده است؛ اظهار علاقهمندی با میانجیگری تفاوت دارد. بهصورت علنی و رسمی ملاکی برای میانجیگری ترکیه وجود ندارد.
* یعنی آنکارا با توجه به شرایط موجود در خاورمیانه درگیر فضای دوقطبی نمیشود و همچنان میتواند سیاستهای مبتنیبر اجتناب از درگیریهای مستقیم را دنبال کند؟
** نگاهی در داخل ترکیه وجود دارد که معتقد است نقش اصلی آنکارا در سیاست خارجی حفظ فاصله با قدرتهای اصلی در خاورمیانه است و باید از درگیرشدن در منازعات منطقهای اجتناب کند که بتواند نقش اصلی خود را ایفا کند. نقش اصلی از نگاه ترکها میانجی همه بازیگران است. میانجی بهمعنای آنکه ترکیه ظرفیت آن را دارد که با فاصله از قدرتهای منطقه مسائل موجود را از موضعی بالاتر حل کند؛ البته این دیدگاه چندان واقعبینانه نیست. در منطقه بسیاری از کشورها اختلافاتی با ترکیه دارند و آنکارا در ارتباط با کشورهایی چون ایران و عربستان بیطرف نیست. درحالحاضر، ترکیه خود بخشی از مسائل خاورمیانه است؛ در عراق و سوریه نقشی را ایفا میکند و نمیتواند خارج از این دعوا قرار بگیرد. ائتلافهای موجودی که در خاورمیانه نیز وجود دارند فضا را برای بازی دیگر بازیگران منطقهای محدود نمیکنند؛ البته آمریکاییها دوست دارند محور ضدایرانی در برابر محور مقاومت ایرانی وجود داشته باشد، اما برخی کشورها مانند عمان و ترکیه بیرون از این چارچوب قرار میگیرند؛ بنابراین در واقعیت هیچگاه این اتفاق روی نخواهد داد؛ چرا که نظام امنیتی در منطقه خاورمیانه نظامی چندقطبی است. نمیتوان در این معادلات رژیمصهیونیستی، مصر و ترکیه را نادیده گرفت؛ بنابراین در خاورمیانه نظام دوقطبی شکل نمیگیرد؛ برای مثال مصر وضعیتی کمابیش مشابه ترکیه دارد. درست است که این کشور در دایره کشورهای عربی قرار میگیرد، ولی بهندرت ذیل سیاستهای عربستانسعودی تعریف میشود؛ حتی در شرایط کنونی که مشکلات داخلی زیادی دارد تلاش میکند استقلال منطقهای خود را در ارتباط با سیاستخارجیاش حفظ کند.
* برخی تحلیلگران داخلی ترکیه بر این باروند که آنکارا فاقد همپیمان واقعی منطقهای است. این موضوع زمینه را برای انزوای حکومت اردوغان فراهم نمیکند؟
** قدرتها و بازیگران اصلی در خاورمیانه هیچیک همپیمان واقعی در منطقه ندارند. امارات، کویت و کشورهایی از این دست که با عربستانسعودی همسو هستند هم تحت هژمونی آن قرار دارند. وضعیت ترکیه تقریبا مشابه ایران است. این کشورها همپیمان قابلاتکایی در منطقه ندارند. وضعیت ترکیه به یک معنا از ایران «ویژهتر» است؛ یعنی این کشور در مجموعه امنیتی خاورمیانه نقش عایق دارد. ترکیه و ایران از قدرتهای پیرامونی جهان عرب شناخته میشوند. وقتی ترکیه را بیهمپیمان بشناسیم باید در نظر داشت که این کشور ذیل مجموعه کشورهای امنیتی خاورمیانه نیست. در ترکیه همواره برای حضورنداشتن صددرصدی در مناسبات خاورمیانه تمایل نسبتا قوی وجود داشته است. اردوغان همیشه نیمنگاهی به اروپا داشته و ترکیه همه تخممرغهای خود را در سبد خاورمیانه قرار نمیدهد؛ به همین دلیل هم انتظارداشتن همپیمان در خاورمیانه قدری غیرواقعبینانه است.
* خانم هلال کاپلان، روزنامهنگار ترک، معتقد است بنا بر تنشهای موجود در خاورمیانه و براساس سیاستهای ترکیه درباره قطر، این کشور مورد غضب عربستان واقع شده و در آینده آنکارا مانند دوحه قربانی خواهد شد. تحلیل شما در اینباره چیست؟
** اینکه ترکیه مانند قطر قربانی بعدی در خاورمیانه خواهد بود ناشی از هیجاناتی است که بخشی از کمالیستها در داخل ترکیه مطرح میکنند. براساس معادلات پیچیده خاورمیانه نمیتوان بهسادگی کشوری را قربانی کرد. کما اینکه باوجود تلاشهای آمریکا، ایران در منطقه منزوی نشده است. در واقع، آرایش امنیتی منطقهای است که به قدرتهای خاورمیانه امکان بازی میدهد؛ چون این آرایش را نمیتوان برهم زد؛ بنابراین مفهوم انزوا در خاورمیانه برای قدرتهای منطقهای اساسا موضوعیت ندارد. درباره قطر باید توجه داشت این کشور قدرت منطقهای نیست و تلاش میکرد تا نقشی فراتر از ظرفیتهای موجودش بهعهده گیرد.
* با توجه به نقشآفرینی منطقهای ترکیه آیا میتوان نتیجه گرفت اردوغان از غرب رویگردان شده است؟
** اردوغان نمیخواهد با شرایط موردنظر اروپاییها به اتحادیه بپیوندد. او قصد دارد با احترام بیشتری وارد اتحادیه اروپا شود. بخشی از تنشهای ترکیه و اروپا به موضع اتحادیه پس از کودتای نافرجام در ترکیه بازمیگردد. بخشی به روابط آلمان با کردهای ترکیه مربوط میشود، اما نمیتوان گفت اردوغان از غرب چشمپوشی کرده است؛ چراکه بیشترین روابط اقتصادی و تجاری ترکیه با اروپاست. بیشترین واردات تکنولوژیکی این کشور از اروپاست. مخاطب صحبتهای اردوغان درباره برنامههای ملکسلمان و اسلام غربی، عربستانسعودی است. یکی از دلایل آن هم استقبالنکردن عربستان از میانجیگری ترکیه در مناقشه ریاض و دوحه است. چاووش اوغلو به ریاض سفر کرد و با استقبال سردی روبهرو شد. در واقع، اردوغان بهدنبال امتیازگیری است.
* با توجه به تحولات اخیر خاورمیانه به نظر شما در آینده تغییری در سیاست خارجی ترکیه مخصوصا درباره خاورمیانه شاهد خواهیم بود؟
** درباره سوریه در سالهای اخیر سیاست خارجی ترکیه تغییر کرده است. درباره عراق نیز آنکارا از همکاریهای تجاری با اقلیم به همکاری استراتژیک امنیتی با دولت مرکزی بغداد رسیده است. این مسائل تغییر در سیاستخارجی محسوب میشوند، اما درباره جهتگیریهای کلان ترکیه، باید در نظر داشت که این کشور برخلاف آنچه ناسیونالیستها مطرح میکنند قصد دارد بازیگر نقشآفرین خـــاورمیانه باشد.
https://asemandaily.ir/post/7560
ش.د9603259