(روزنامه جوان ـ 1396/08/21 ـ شماره 5235 ـ صفحه 5)
شخصيتها و رسانههاي تجديدنظرطلب نه حين توافق هستهاي به كارشكني و سهمخواهي مديد كشورهاي اروپايي توجهي داشتند و نه بعد از اجراي توافق هستهاي تلاش کردند چهره واقعي كشورهاي اروپايي را براي افكار عمومي نمايان كنند و مهمتر آنكه طي دو ماه اخير كه رهبران و تئوريسينهاي اين طيف موقتاً از ملاطفت امريكايي رنجور شدهاند، تلاش كردهاند اينبار چهره اروپايي را تطهير کنند و از لزوم تعديل مواضع در مقابل اروپاييها سخن به ميان بياورند. امروز و در شرايطي كه مقامات فرانسه، آلمان و انگليس همگام با امريكاييها اتهام پرتاب موشك به فرودگاه رياض را به ايران نسبت میدهند و موجي از اتهامافكني را عليه كشورمان به راه انداختهاند، روزنامههاي زنجيرهاي بدون توجه به عواقب حقوقي چنين فضاسازيهاي بينالمللي عليه جمهوري اسلامي ايران، منفعت خود را در آن ميبينند كه تنها يك عبارت از دهها عبارت گستاخانه رئيسجمهور فرانسه را به عنوان تيتر نخست خود انتخاب كنند.
اين برجستهسازي مغاير با منافع ملي است و نشاندهنده «سادهانگاري پايدار منهاي منافع ملي» مستمر اين طيف در تحولات مهم منطقهاي و بينالمللي است چرا كه تقليل دادن دشمني كشورهاي متخاصم و سانسور اتهامات مقامات ارشد اروپايي و در مقابل برجسته كردن تنها يك عبارت دوپهلو، اين تصور اشتباه را در بخشهايي از جامعه بهوجود ميآورد كه رويكرد و سياست اروپا با امريكا متفاوت است و حتي ميتوان برجام بدون امريكا را به صرف همراهي كشورهاي عضو اين اتحاديه ادامه داد. برخي روزنامههاي وابسته به طيف تجديدنظرطلب تنها يك جمله از سخنان ماكرون رئيسجمهور فرانسه را برجسته ميكنند، اینکه روح حاكم بر روزنامههاي اين جريان آن است كه رفتارها و مواضع ضدايراني مقامات ارشد اروپايي طي 48ساعت قبل را سانسور كنند، به طوري كه رسانههاي وابسته به اين طيف نه تنها سخنرانيهاي ضدايراني ماكرون در سفر به امارات، عربستان و گفتوگو با رسانههاي اين دو كشور را سانسور بلكه به سادگي از كنار اظهارات تند آلمانيها و انگليسيها نيز چشمپوشي كردهاند.
اولويت با سانسور دشمني اروپاييها و پس از آن تطهير آنهاست
اولويتدادن به سانسور دشمنيهاي مستمر اروپاييها و پس از آن برجسته كردن يك جمله از اظهارات ماكرون را ميتوان با يك بررسي ساده مورد نقد قرار داد.
روزنامه قانون عبارت «برچسب غيرقابل مذاكره به برجام مجدد» را از قول موگريني درج ميكند، روزنامه مردمسالاري نيز با توجه ويژه به اظهارات مثبت موگريني درباره ايران گزاره «سفر هيئت 70نفره اروپاييها به ايران» را مورد توجه قرار ميدهد، جهانصنعت نيز تيتر «ترجيح تهران به واشنگتن» را برجسته میکند و به بزرگنمايي سفر هيئت 70 نفره به ايران ميپردازد، روزنامه ايران ارگان مطبوعاتي دولت نيز جهت تلاش براي همراه نشان دادن اروپا با ايران و تطهير چهره مقامات اين كشورها از قول موگريني مينويسد: «به نظر ميرسد كنگره مايل است امريكا در برجام بماند»، روزنامه اعتماد نيز با چيدمان خاص تصاوير و تيترها در صفحه نخست تلاش كرده ضمن حذف دشمني اروپاييها با جامعه ايراني، ويراني و آوارگي را نتيجه رويه مقاومت در مقابل غرب القا كرده و اميدافزايي مسئولان ارشد حاكميت اسلامي را رفتاري شعاري عنوان كند.
روزنامههای شهروند، آرمانامروز، آفتابيزد و دنياياقتصاد نيز تحركات ضدايراني اروپا را در صفحات خود سانسور كامل کردند تا همگام با جريان متبوع خود اين بار اروپاييها را براي افكار عمومي داخل تطهیر كنند. روزنامههای ابتكار و شرق نيز تلاش کردند يك جمله از ماكرون رئيسجمهور فرانسه تحت عنوان «موضع به شدت تند سعوديها در قبال ايران با نظر ما همسان نيست» را برجسته كنند، به طوري كه انگار اظهارات مقام ارشد فرانسوي طي روزهاي اخير مخالفت با ادعاهاي بدون سند عربستان يا امريكاييها بوده است، در حالي كه طي 48ساعت گذشته رئيسجمهور و وزير امور خارجه فرانسه همراه با آلمان و انگليس بدترين اتهامات را به ايران نسبت دادهاند.
حرفهاي ماكرون جنگافروزي عليه ايران است نه انتشار صلح منطقهاي
در حالي روزنامه شرق تيتر «نه جنگ نه صلح» را از قول ماكرون برجسته ميكند كه اظهارات ضدايراني مبني بر «موشك شليك شده به رياض قطعاً كار ايران بوده» اين مقام فرانسوي دقيقاً سندسازي حقوقي براي حمله نظامي به ايران و تلاش براي جنگافزوي كشورهاي منطقه عليه ايران به شمار ميآيد، كما اينكه با مرور برخي سخنان وي در روزهاي اخير قابل احصاست.
آرمانامروز ديگر رسانه وابسته به طيف تجديدنظرطلب نيز در جملاتي خوشبينانه مينويسد: «اروپاييها بارها اعلام كردهاند در قبال ايران و بر سر موضوع برجام با امريكا اختلافنظر دارند و در زمينه موشكي ايران با امريكا موافقتهايي دارند. مواضع اروپاييها تا حدي خردمندانه بهنظر ميرسد؛ هم ميخواهند هياهوي امريكاييها را ساكت كنند و هم نميخواهند موضوع موشكي ايران به يك بحران غيرقابل بازگشت تبديل شود.»
در حالي برخي روزنامههاي زنجيرهاي تكجمله ماكرون را برجسته ميكنند كه اصل عبارت اين است: «مواضع بهشدت تند سعوديها درباره ايران را شنيدم كه با نظر ما همسان نيست اما به نظرم كار با عربستان براي حفظ ثبات منطقه امري اساسي است» يا به عنوان نمونه از دهها سخن ضدايراني رئيسجمهور فرانسه ميتوان به اظهارات وي در مصاحبه با روزنامه الاتحاد امارات اشاره كرد كه ميگويد: «بسيار مهم است با فعاليتهاي منطقهاي و برنامههاي بالستيكي ايران با قاطعيت برخورد شود... در صورت نياز با اعمال تحريم روندي را آغاز میكنيم كه مذاكرات را امكانپذير كند.
به نظر ميرسد امضاي توافقنامه هستهاي با ايران، كافي نبود» يا سخنگوي وزارت خارجه آلمان نيز در همراهي با رژيم آلسعود بيان ميكند: «ما هيچ مدركي نداريم نشان دهد الحريري در رياض بازداشت است و گمان ميكنيم خودش تصميم ميگيرد كجا برود. برلين هم نگرانيهاي رياض درباره دخالت ايران در يمن، حمايتش از بشار اسد رئيسجمهور سوريه و گروه حزبالله را دارد» يا جانسون وزير امور خارجه انگليس نيز در همراهي با عربستان اعلام ميكند: «اعمال تحريم ميتواند گزينهاي براي پاسخ به برنامه موشكي ايران باشد، به نظر ميرسد موشكي كه از يمن به عربستان شليك شد، ايراني باشد» يا در موضعي مشابه بيان ميكند: «حمايت از توافق هستهاي به معني اين نيست كه ما نبايد عليه رفتارهاي مخرب ايران در حوزههاي ديگر، از جمله برنامه موشك بالستيك و بازداشت ناعادلانه شهروندان دوتابعيتي بريتانيا انتقاد كنيم.»
انفعال، تحريم و تهديد بيشتر را به همراه دارد
همانطور كه اشاره شد دشمني اروپاييها با جامعه ايراني نه تنها بعد از برجام رو به كاهش نگذاشته بلكه بهواسطه سكوت توأم با سادهانگاري دولت از سياستهاي ضدايراني كشورهاي غربي، منجر به آن شده كه مقامات ارشد اروپايي رفتار و مواضع گستاخانهاي عليه ايران نيز اتخاذ كنند كه اين تشديد فشار و گستاخيها را جماعت تجديدنظرطلب براساس منافع حزبي و جرياني بايكوت رسانهاي كردهاند تا همچنان تئوري «تعديل مواضع انقلابي نظام = رفاه اقتصادي مردم ايران» زنده بماند بدون توجه به اينكه انفعال در مقابل دشمن ميتواند زمينه گسترش تهديدات جهاني عليه ايران را فراهم کند و نهايتاً به سندسازي حقوقي جهت اعمال تحريمهاي بيشتر و صدور قطعنامههاي جديد عليه ايران منجر شود، به طوري كه سانسور دشمنيهاي امريكا و تطهير چهره آنها طي چهار سال گذشته نه تنها آوردهاي براي جامعه ايراني چه از بعد اقتصادي و چه از ابعاد سياسي و ديپلماتيك نداشت بلكه زمينه توسعه تحريم و افزايش تهديدات نظامي را به همراه داشت.
ش.د9603305