(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/04/08 ـ شماره 4928 ـ صفحه 3)
زمانه برعکس شده، روزی روزگاری، هرکسی میخواست در برنامههای تلویزیونی دیده شود و حالا این برنامههای تلویزیونی هستند که آرزو دارند در این صفحات مجازی دیده شوند. کلیپهای برخی از مشهورترین برنامههای صداوسیمای ایران وقتی به چشم مردم میآیند که در کانالهای تلگرامی دست به دست میچرخند و نه زمانی که در راس ساعت، در یکی از شبکههای تلویزیونی روی آنتن میروند. این یعنی صداوسیمای ایران و برنامههایش بدجور از دنیای امروز و شبکههای مجازی عقب مانده است. این روزها از بالاترین مسئولان حکومتی از دنیای فعلی بهره میجویند.... ولی با این حال تلویزیون ایران گویا همان سیاستی را که در قبال نشان ندادن ابزار موسیقی بهکار میبرد در قبال تلگرام، اینستاگرام و... نیز برگزیده است. در شبکههای اصلی رسانه ملی، نامی از تلگرام، فیسبوک، اینستاگرام و... برده نمیشود (و با عناوینی متفاوت و بهطور غیرمستقیم از آنها یاد میشود.) از سویی دیگر در این روزها بهطور خیلی مشخص و معنادار، ساخت میان برنامههای تلویزیونی در دستورکار قرار گرفته است که طی آن، استفاده از موبایل و این شبکهها مورد نقد قرار میگیرد. صداوسیما انگار همچنان در همان خانه اول گیر کرده است و گویا نمیخواهد با واقعیات روبهرو شود، بهجای پذیرفتن دنیای امروز به ساخت برنامههایی مانند برنامه «شبکه» پرداخته است که در آن سوالاتی را از (به اصطلاح) مردم در مقابل تلویزیون میپرسند که شاید تا 10 سال پیش از این نیز همانها را میپرسیدند. سوالاتی مثل اینکه از دید شما شبکههای مجازی مفید هستند یا مضر؟! پرسشی که البته با پاسخهایی مثل «این شبکهها غیرمفید است و ما آنها را از گوشیهایمان پاک کردهایم(!)» یا خیلی کم از این شبکهها و فقط برخی مطالب آن استفاده میکنیم(!)» همراه است.
کودک لجباز
اکنون که صداوسیما در مبارزه با این شبکهها شکست خورده است، چون کودکی لجباز به توجیه این شکست پرداخته و حریف قَدَر خود را غیراخلاقی و بد توصیف میکند. این در حالی است که جامعه ایرانی هرگز پذیرای این موضوع نیست. رسانه ملی در محکومیت این شبکهها در حالی بر طبل تو خالی میزند که سالهاست هر فردی به کمک ابزارهای نوین اطلاعاتی میتواند خودش یک رسانه باشد.
جالبتر آنکه علیرغم فیلتربودن بسیاری از شبکههای فعلی اجتماعی در ایران مسئولان و مقامات کشوری نیز از این شبکههای فیلتر شده (احتمالا با بهرهبردن از فیلترشکن یا شاید هم استثناهای از مابهتران) بهره میبرند و در آن به اظهار عقیده و نشر برخی از صحبتهایشان میپردازند. این یعنی آنکه همه حتی مسئولان بعضا تندرو کشور که خود مخالف این ابزار هستند به توانایی اینگونه شبکهها و تاثیرگذاریشان واقف شدهاند. حال آنکه رسانه ملی سعی دارد چشم خود را به حقیقت ببندد.
انحصاری که از بین رفت
عبدالله ناصری، فعال رسانهای و مدیرعامل اسبق ایرنا با بیان اینکه صداوسیما تا به امروز رسانهای انحصاری بوده است و همواره میپنداشته که بهصورت تمام و کمال میتواند افکارعمومی کشور را شکل دهد به آفتابیزد گفت: «صداوسیما بعد از فناوریهای جدید و تاثیرگذاری 3، 4 ساله اخیر شبکههای اجتماعی در ایران با یک رقیب غیرقابل پیشبینی روبهرو شد. پیش از این بسیاری معتقد بودند در کنار صداوسیما (مانند خبرگزاریها و روزنامهها) باید یک رقیب باشد تا هم نشاط بیشتری را به رسانه ملی ببخشد و هم تولیدات این سازمان را ارتقا دهد، اما بنا به تعبیری که از شورای نگهبان درباره صداوسیما وجود دارد، این شورا یک رسانه حاکمیتی بدون رقیب است که کسی نباید با آن رقابت کند یا شبکههای خصوصی جای آن را بگیرند. این موضوع باعث گسترش صرفا کمی این رسانه و ساخت شبکههای متعدد در تلویزیون و جذب هزاران نیرو در این سازمان شد.»
وی افزود: «در دنیای امروز که ارتباط به شدت گسترش پیدا کرده و دهکده جهانی شکل گرفته و مرزهای سنتی برداشته شده است، اکنون تلویزیون ایران در برابر گوشیهای موبایل ضربه فنی شده است، البته غیرقابل انکار است که این تکنولوژی در حالت منفیاش در اختیار تروریستهایی مثل داعش و القاعده نیز قرارمیگیرد که بهخوبی هم از آن بهره بردهاند، اما وجه مثبت آن در ایران، در کارزار انتخاباتی سال 96 بود. صداوسیما با تمام قوا به کمک و دفاع از رقیب روحانی آمد، اما شبکههای اجتماعی، صداوسیما را در سال 96 بیشتر از هر زمانی بیتاثیرتر و بیخاصیتتر کرد.» ناصری گفت: «طبیعی است تا زمانی که صداوسیما انحصاری بوده و مهمتر از آن گرایش سیاسی در تمامی برنامههای آن رسوخ کرده باشد آنها در برابر شبکههای مجازی شکست خواهند خورد.»
وی افزود: «پیشتر از این، صداوسیما در حوزه خبر و تحلیلهای سیاسی، یکسویه و با یک نگاه خاص سیاسی عمل میکرد، اما اینبار این سازمان در برنامههای نسبتا پربینندهاش نیز که درونمایه سرگرمی دارند (مانند دورهمی و خندوانه) این سمت و سوی سیاسی را اعمال کرده است، دلیل آن هم بیاثری نگاه یکسویه اخبار و تحلیلهای سیما در برابر شبکههای اجتماعی است، برای همین اکنون صداوسیما در برنامههای طنز و سرگرمی و سریالها تلاش میکند همان نگاه جانبدارانه خود را نفوذ دهد، موضوعی که به مرور زمان باعث میشود تا یک نوع نفرت رسانهای از صداوسیما بهوجود بیاید.»
وی افزود: «از همین روست که صداوسیما ناامیدانه این روزها تمرکز خود را روی مشکلات و ایرادات شبکههای مجازی و موبایل گذاشته است و در اینباره برنامهسازی میکند. البته ساخت این برنامهها هیچ تاثیری بر مردم ندارد و گوش شنوایی برای آن نیست، شبکههای مجازی در جهان جا باز کرده و تا زمانی که صداوسیما نتواند از رویکرد خودش فاصله بگیرد شکستش از شبکههای اجتماعی بیشتر و بیشتر میشود و شبکههای اجتماعی به کمک روزنامههای مستقل باعث خلع سلاح صداوسیما میشوند.»
ناصری افزود: «برنامههای تلویزیونی علیه این شبکهها هیچ تاثیری ندارد و بهمعنای واقعی آب در هاون کوبیدن است. این شبکهها مانند تنفس هوا تبدیل به یک ضرورت شدهاند که در همه زمینهها نه تنها زمینههای اطلاعاتی و علمی بلکه در زمینههای دیگر نیز رسوخ کرده است. هر چند صداوسیما با این برنامهها انگار به مردم میگوید که لباس نپوشید(!) معلوم است که مردم به این حرفها توجهی نخواهند کرد.»
انتقام تلویزیون
محمدصادق جوادی حصار دیگر فعال سیاسی و رسانهای نیز در این باره به آفتابیزد گفت: «تلویزیون ایران با مواضع فرهنگیاش تبدیل به یک شاقول برای سنجش نزدیکی و دوری از رسانه آزاد و گردش آزاد اعتقاد در کشور شده است.»وی اضافه کرد: «سالها رسانه ملی در غیاب رسانههای مجازی و رسانههای بزرگ جهانی، هر کار که دلش میخواست، انجام میداد، سفید را سیاه جلوه میداد و سیاه را سفید. اما درحال حاضر در رقابت سنگینی که بین رسانه ملی و رسانه مجازی پیش آمد، رسانه مجازی گوی سبقت را از رسانه ملی ربود و اکنون حتی صداوسیما هم از شیوه خبرپراکنی رسانه مجازی پیروی میکند.»
جوادی حصار گفت: «برنامهسازیهای اخیر تلویزیون علیه این شبکههای اجتماعی نیز به خاطر شکستی است که صداوسیما از رسانههای مجازی خورده است. رسانه ملی با ساخت برنامههایی که درآن از قول مردم علیه شبکههای مجازی سخن گفته میشود بهدنبال بسترسازی برای حذف دنیای مجازی است. صداوسیما میخواهد بگوید اگر رسانههای مجازی حذف یا فیلتر میشوند دلیلش نارضایتی مردم است.»
وی افزود: «این در حالی است که در انتخابات 96، نقش رسانههای مجازی نقش تعیینکنندهای بود، این رسانهها تاثیر واقعی و غیرمجازی در حرکت اجتماعی مردم و شیوه مواجهه با انتخابات انجام دادند.»جوادی حصار در پاسخ به این سوال که «ساخت برنامههای تلویزیونی علیه شبکههای اجتماعی تا چه اندازه میتواند مردم را از استفاده از این شبکهها باز دارد و از سویی زمینهساز توجیه فیلترینگ و ممنوع شدن رسانههای مجازی باشد؟» گفت: «نمیتوان گفت ساخت این برنامهها بهطور صددرصد بیتاثیر است، بلکه طبیعی است تاثیرات کوتاهمدتی داشته باشد. اما در کلان ماجرا، رسانه ملی قافیه را باخته است.»
http://aftabeyazd.ir/?newsid=76406
ش.د9603273