(روزنامه بهار – 1396/04/14 – شماره 221 – صفحه 3)
آتشبس اعلام میکنند آن هم یک طرفه، فرمان پایان آتشبس میدهند، آن هم یک طرفه... این روزها علیرضا زاکانی باز هم خود را انگشت نمای سیاسی کرده و با پیشنهادهای عجیبش نه تنها اصلاح طلبان که برخی اصولگرایان را هم متعجب کرده است. وی چند روز پیش و در پی بالاگرفتن اختلافات سیاسی دلواپسان جریان اصولگرایی با دولت و حامیانش گفته بود:به نظر امروز باید هوشیار بود، از جنجال پرهیز کرد و حتی آتشبس یک طرفه داد و در درگیریهای خودساخته جریان مفتون و یا مرعوب غرب جز به همدلی و کمک برای برون رفت از وضع موجود و رفع مشکلات مردم نپرداخت و با نقد منصفانه- بدون نیش زدنهای بیجا- و دفاع واقعبینانه - از هرکس هر چند منتقدین خود – در پرتو منطق و انصاف خویش با ایجاد آرامش، فرصتی به عموم مردم داد تا با بازشناسی سره از ناسره، راه اصلاح اساسی جهت گیری مسئولان کشور را فراهم آورند.
این اصولگرای دلواپس برجام پس از گذشت تنها دو روز از این پیشنهاد خود و در یادداشتی تلگرامی با اشاره به موضوع قراردادهای نفتی جدید (IPC) که برای نخستین بار بعدازظهر دوشنبه با شرکت بزرگ نفتی توتال فرانسه مورد استفاده قرار گرفت، اشاره کرد و در پایان این یادداشت تلگرامی نوشت:دوستداران انقلاب اسلامی، عزیزان میهندوست و تلاشگر برای سربلندی ایران، سروران علاقهمند به پاکی و صداقت، بزرگواران خیرخواه برای جوانان و آینده این مرز و بوم اینجا موضوعی اصلی است نه فرعی، وقت آتش به اختیار، فریاد کشیدن و اقدام مناسب است و آتشبس، هر چند یک طرفه جایز نیست.
حال بررسی رفت و برگشت این پیشنهادها و البته واکنشها به آن جالب توجه است آن هم زمانی که برخی هم جناحیها و حتی برخی حامیان دولت ابتدا از این پیشنهاد استقبال کردند اما پس از دو روز و با پس گرفتن آن از سوی زاکانی استقبال هایشان در نطفه خشکید.هنگامی که زاکانی آتشبس یک طرفه سیاسی را مطرح کرد اظهار نظرهایی صورت گرفت، سخنگوی دولت اصلاحات از آن حمایت کرد و گفت: آقای زاکانی در اقدامی درست پیشنهاد آتشبس یکطرفه به دوستان خود داده چرا یک طرفه برادر؟ گفتوگوی ملی را شروع کنیم. یا احمد توکلی نماینده سابق مجلس و از همجناحیهای زاکانی عنوان کرد: با این اختلافات خانهسوز، پیشنهاد دکتر زاکانی را باید با آب طلا نوشت که گفت حتی یکطرفه هم شده آتشبس دهیم تا اصلاحات اساسی به دست دولت انجام شود.
برخی از این استقبالها البته به گونهای مطرح شد که به نظر میرسید برخی فراموش کردهاند که زاکانی کیست؟ هنگامی برجام به فرجام رسید و مردم نفس راحتی کشیدند، او و یارانش به برجام تاختند و تیم مذاکره کننده را زیر سؤال بردند و در جایی نیز عنوان کردند ظریف و مردانش از خط قرمزهای رهبری نیز عبور کرده اند. درست زمانی که کشور نیازمند یک هماهنگی و همدلی بود تا در جهت برداشتن تحریمها استوار گام بردارد اما سنگاندازی کسانی مانند زاکانی و بیان توقعات خلاف واقع از برجام سعی شد مردم را مقابل آن قرار دهند.
موسس جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی همچنین در انتخابات اخیر ریاستجمهوری هم بی نصیب نماند، پیکر زخم خوردهای هم از تشکیلات سیاسی جمنا که راهبری اصولگرایان را در انتخابات داشت به دلیل عدم حمایت برای شرکت در انتخابات و هم شکست کلی جریان سیاسی اش از روحانی، خورد. او در کنار جریان تندرو جناح اصولگرا هنوز مهر بر شناسنامههای مردم خشک نشده بود شروع به تخریب دولت کردند و از هرتریبون و محفلی به روحانی حمله کردند و به او هشدار دادند که حدود 14 میلیون مخالف دارد و باید حواسش را جمع کند. زاکانی که رابطه خوبی هم با سعید جلیلی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی و کاندیدای شکست خورده انتخابات 92 دارد از تشکیل دولت سایه خبر دادند و گفتند تمامی حرکات دولت را زیر نظر خواهند گرفت، البته زیر نظر گرفتنی که در آتش بی اختیار آنها در پس ریای آتشبس یک طرفهرو شد.
البته اینها یک سوی موضوع بود و پس از پیشنهاد اول زاکانی کم هم نبودند کسانی که پیشنهاد وی را درست نداسته بودند، اگرچه نه از در آتش بیاری به سبک خود وی بلکه به دلیل نحوه طرح آن از سوی این اصولگرای دلواپس. جلال جلالیزاده فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید:اصلاحتی که برخی افراد اختراع میکنند در قاموس سیاسی هیچ معنا و مفهومی ندارد. کسانی که آتشبس سیاسی را مطرح میکنند قصدشان رعایت موازین سیاسی نیست آنان از این حربه استفاده و اهدافی را نیز دنبال میکنند مانند منحرف کردن مردم و جلوگیری از خدمت سازنده است. جالب آن است تعبیری که این عضو حزب اتحاد در بیان مقاصد زاکانی از آن یاد میکند به فاصله کوتاهی تحقق مییابد و پیشنهاد دهنده آتشبس یک طرفه خود همه چیز را عیان میکند.
جلالی زاده همچنین بااشاره به آخرین اظهار نظرهای زاکانی درمورد لغو آتشبس سیاسی و استفاده از لفظ آتش به اختیار در مورد قرار توتال نیز میگوید:آنان با بیان کردن این الفاظ بیشتر قصد دارند که به منافع خودشان دست پیدا کنند. جناح مخالف قصد دارد از دولت سهمخواهی کند و اگر دولت غیر از این انجام دهد قطعاً آنها تخریبهای خود را شروع میکنند. جالب است که حتی به گفتههای خودشان نیز پایبند نیستند و آتشبس را که شروع نشده است لغو میکنند و از تعابیر مطرح شده برداشت خود را انجام میدهند. آتش به اختیار را همانطور که رهبری فرمودند کار تمیز فرهنگی است و دانشجویان در این زمینه باید فعالیت کنند اما این دوستان آن را طور تعبیر میکنند.
جالبترین واکنش که البته باز هم مقصود زاکانی هم دلواپسانش بیشتر عیان میکند صحبتهای عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز است که با بیان اینکه آقایان زاکانی و توکلی بیکار هستند و مینشینند کلماتی مانند آتشبس را مطرح میکنند، گفت: نقد و انتقاد حتی اگر به اختلاف هم برسد برای جامعه یک امر مفید و ضروری است منتهی به شرط اینکه غرض از نقد و انتقاد و اصلاح عالمانه، علمی، عقلی، اجتماعی و خیرخواهانه باشد. حجتالاسلام سیدرضا اکرمی افزود: من خدمت آقای زاکانی عرض میکنم که آقای زاکانی! همین نامه اولیه شما که اعلام آتشبس بود با اتهام شروع شده است. شما گفتهاید که طرف مقابل شما مرعوب و مفتون غرب هستید! خود این نقض غرض است. شما بگویید در جامعه مشکل وجود دارد. عوض اینکه ما مدام به یکدیگر بپریم و مچ همدیگر را بگیریم بیایید اول روبهروی هم بنشینیم و مشکلات را مطرح کنیم و با کمک همدیگر آنها را حل و فصل کنیم. آن وقت نظراتتان را درباره کرسنت یا قرارداد توتال مطرح کنید.
حال با این مواجهها بهتر میتوان مقصود زاکانی را در طرح موضوع آتشبس و پس گرفتن آن را فهمید. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور یکی از بهترین دلایل را برای بیان مواجهه تندروها با دولت و رئیسجمهور آورد و چندی پیش به عصبانیت این گروه از آرای مردم اشاره کرد. جدا از این نکته آنچه در این اعلام و پس گرفتن نهفته است را نیز محمد هاشمی در یک سؤال به رخ این جریان کشید: مگر جنگی بوده که آتشبس لازم باشد؟ علیرضا زاکانی تلویحا پذیرفته است که او و جریانش به قدری از نتیجه انتخابات عصبانی بودهاند که با دولت حسن روحانی وارد جنگ شدهاند!به هر شکل این آتشبس چه آغاز شده باشد و چه پس گرفته شده باشد، نشان داد که فضای ایجاد شده از سوی جناح تندرو بعد از انتخابات غیر قابل تحمل شده است اما برای مدیریتش درمانده شده و نمیداند چه کند که این طور کور فرمان آتش میدهد آن هم بی اختیار.
ش.د9603532