(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1396/06/04 ـ شماره 10954 ـ صفحه 16)
روابط عربستان سعودی و ایران به دلیل درک مسولان دو کشور مبنی بر اینکه تنش افزایی و تهاجم متقابل رسانهای و قطع همه انواع گفتگو، نتایج معکوس در پی خواهد داشت، بهبودی ناگزیر را شاهد میشود.
اعلام محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران مبنی بر موافقت دو کشور برای دیدارهای متقابل دیپلماتها جهت بازدید از سفارتهای بسته شده و دادن ویزای ورود برای انجام این ماموریت، میتواند موارد زیر را در پی داشته باشد:
- آغاز عادی سازی روابط
- کاهش شدت تنش
- مقدمه سازی برای گشودن سفارتهای بسته شده از زمان حمله به سفارت عربستتان سعودی در سال 2016 (95ش)
رهبران سعودی که به تنش افزایی علیه ایران روی آورده و در مناسبتهای مختلف تاکید میکردند که هرگز به تجدید روابط با ایران اقدام نخواهند کرد چون ایران معتقد به مهدی منتظر است، خود بیشترین اقدام را برای کاهش شدت تنش انجام دادند:
- در گفتگوهای مرتبط با ادای مناسک حجاج ایرانی، نرمش بیسابقهای از خود نشان دادند
- بسیاری از شرطهای موجود در این رابطه همچون ضرورت دستیابی حجاج ایرانی به ویزا از کشورهای ثالث و به کارگیری شرکتهای هواپیمائی غیر ایرانی
- دادن ویزا به ده دیپلمات ایرانی جهت نظارت و سرپرستی حجاج ایرانی و از بین بردن هرگونه مانع برای ادای مناسک آنها.
این نرمش با اظهارات محمد بن سلمان در گفتگو با داود الشریان که در آن ایران را به تلاش برای اشغال اماکن مقدس در مکه مکرمه و مدینه منوره متهم ساخت و تهدید کرد که با ضربهای پیش دستانه جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند، (او به برانگیختن اقلیتهای عرب و ترک و بلوچ علیه نظام ایران اشاره داشته است) کاملاً در تضاد قرار میگیرد.
پرسشی که در این رابطه مطرح میشود به دلایل این چرخش تدریجی در موضع عربستان سعودی در قبال ایران و تمایل رهبران این کشور به گشایش پرشتاب به سوی «دشمن» ایرانیاش باز میگردد.
برای پاسخ گویی به این پرسش باید به چند عامل اصلی که در موارد زیر به صورت خلاصه آورده میشود دقت کنیم:
1) شکست پروژه آمریکائی که عربستان سعودی بازیگر اصلی آن بود و آن، سرنگون ساختن نظام سوریه بود.
رهبران سعودی پس از هفت سال جنگ دریافتند که بشار اسد رئیسجمهور روسیه با حمایت روسیه، ایران و حزبالله در قدرت باقی خواهد ماند و آنها (رهبران عربستان سعودی) به هم پیمانان خود در گروههای مخالفان سوریه، این باور جدید را ابلاغ کردند.
2) دو سال و نیم پس از آغاز «توفان قاطعیت» در یمن و عدم دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلام شده زیر:
- شکست ائتلاف (حوثی – صالحی)
- باز گرداندن عبدربه منصور هادی به صنعا و ریاست جمهوری
3) کاهش امکانات عظیم مالی عربستان سعودی که بزرگترین و قدرتمندترین سلاح این کشور محسوب میشود. پائین آمدن قیمت نفت و بالا رفتن هزینه جنگهای نیابتی عربستان در سوریه و یمن موجب گردید که ذخیرههای مالی آن کشور به شدت کاسته شود.
4) صدور قانون تحت پیگرد قرار دادن کشورهای حامی تروریسم (جاستا) و دادن اجازه به خانوادههای قربانیان برای رجوع به دادگاهها و درخواست غرامت گفته میشود تاکنون 25 دادخواست علیه عربستان سعودی به دادگاهها ارائه شده و ممکن است میزان غرامتها به بیش از 5 تریلیون دلار برسد.
5) رهبران سعودی برای جنگ سیاسی و اقتصادی علیه قطر اولویت مطلق قائل شدهاند و ضمناً آنها برای بستن دست ایران (و یا دستکم بیطرف نگاه داشتن اش) و دور ساختن آن کشور با هر هزینه ممکن، بیشترین تلاش را به کار گرفتند.
6) عمل گرائی و پایداری ایران بر اصول و ترجمه عمل گرائی به نرمش سیاسی در قبال عربستان و خوش آمدگوئی تهران نسبت به هر گامی که از طرف عربستان برای گفتگو و عادی سازی روابط بردارد.
گشایش موضع عربستان در قبال رهبران شیعی عراق برای مدت بیش از بیست سال که «خط قرمز» محسوب میشد و پذیرائی جانانه از مقتدی صدر در ریاض و پیش از آن استقبال از حیدر عبادی نخستوزیر عراق، کوتاهترین و پرشتابترین راه برای عادی سازی روابط با ایران تلقی میشود و اعلام خبر از سوی «قاسم الاعرجی» وزیر کشور عراق که به حشدالشعبی در ایران بسیار نزدیک است مبنی بر درخواست میانجیگری عراق برای بهبود روابط، امری غیرمنتظره نبود ولی نفی مسئولان عربستان سعودی نسبت به این درخواست غیرمنتظره بود. رهبران سعودی بر این باورند که:
این عربستان سعودی است که برای یافتن میانجیگر دست به هر کاری میزند تا اینکه با دشمن منطقهای خود یعنی ایران به گفتگو بنشیند
آیا ما فراروی آغازی برای پایان جنگهای نیابتی در منطقه هستیم و یا اینکه آتش بسی موقت برای نفس گیری عربستان سعودی و ایران است؟
پاسخ دادن به چنین پرسشی بسیار دشوار است زیرا در آغاز راه است ولی چیزی که میتوان گفت این که در جنگ رسانهای آینده میان دو کشور واژههائی همچون: «مجوس»، «رافضی»، «آتش پرست» از فرهنگ لغات ویژه دشنامها، شنیده نخواهد شد و دور از ذهن نخواهد بود که در تکمیل روند عادی سازی دیپلماتیک و گشایش سفارت ایران در ریاض و سفارت عربستان سعودی در تهران و پس از گذشت فقط چند ماه، شاهد حضور رئیسجمهور ایران به عنوان میهمان رهبران عربستان سعودی باشیم.
آیا ما در خوش بینی به شیوهای مبالغهآمیز، غرق شدهایم؟ ما بر این باوریم که چنین پروندههائی به نتایج معقولی خواهند رسید!
* منبع: رای الیوم
http://jomhourieslami.net/?newsid=145922
ش.د9603390