(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1396/06/14 ـ شماره 10963 ـ صفحه 6)
روزنامه «رای الیوم» به بررسی دلایل واقعی انتقاد دولت عراق از توافق میان حزبالله و داعش جهت انتقال نیروهای داعش به شهر البوکمال در دیرالزور در مجاورت مرز سوریه با عراق پرداخت.
به گزارش ایسنا، عبد الباری عطوان، تحلیل نویس مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت: اختلاف میان حیدر العبادی، نخستوزیر عراق و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در پی توافق قلمون غربی که اجازه انتقال 310 نیروی داعش و نیز دهها تن از خانوادههایشان به البوکمال سوریه در مرزهای عراق را داد، اختلافی بیسابقه است و آمریکا به یک نحوی در پشت این اختلافات قرار دارد.
رایان دیلون، سخنگوی ائتلاف بینالمللی ضد داعش زمانی که گفت "جنگندههای آمریکایی برای ممانعت از عبور کاروان داعش مسیر و پل کوچکی را بمباران کردند" به صراحت این حمایت آمریکا را اعلام کرد و گفت که "ممکن است هر گونه بمباران دیگری در هر لحظه صورت بگیرد، چراکه آمریکا اجازه ایجاد پناهگاههای امن برای تروریستها را نخواهد داد و انتقال آنها از یک مکانی به مکان دیگر یک راه حل نیست"!
مشکل آمریکاییها این است که حزبالله لبنان و با نظارت دولت سوریه به این توافق دست یافته است. مشکل آمریکاییها انتقال تروریستهای داعش از یک مکان به مکان دیگر نیست، چراکه تعداد زیادی از این اعضای این گروه پس از نبرد موصل به اقلیم کردستان پناه بردند و خود را تحویل دولت اقلیم دادند و نیروهای دموکراتیک سوریه نیز با اجازه به تروریستهای داعش برای خروج از منطقه منبج در شمال غرب سوریه به شهر الباب و حومه حلب همین کار را کردند و در آن هنگام آمریکا به هیچ وجه به این اقدامات اعتراض نکرد و خواهان جنگ با تروریستهای داعش تا پای مرگ آنها نشد.
آنچه که بر این نظریه صحه میگذارد دودستگی به وجود آمده در رویکردهای مقامات عراقی در قبال توافق میان حزبالله و داعش است، چراکه حیدر العبادی به شدت با این توافق مخالفت کرده اما نوری مالکی، رئیس ائتلاف فراکسیون دولت قانون و معاون رئیسجمهوری این کشور رویکرد متفاوتی را در مقایسه با موضع حیدر العبادی در پیش گرفت و گفت: "این توافق کاملا مربوط به سوریه است و عراق ارتباطی با آن ندارد. انتقادهای هدفدار که حزبالله و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله و تصمیمات درست آن را هدف قرار داده است یک اقدام مغرضانه است و کسانی که در پشت این اقدام قرار دارند از لحاظ عقلی دچار اختلال هستند".
نوری مالکی بدین ترتیب حمایت آشکار خود را از دبیرکل حزبالله و دولت سوریه اعلام کرد و در جبهه مقابلِ حیدر العبادی و همپیمانان آمریکایی وی و برخی از عراقیها ایستاد. مساله مهمتر و خطیرتری که مالکی گفت این بود چرا پس از اینکه صدها تن از نیروهای داعش سلاحهای خود را به نیروهای پیشمرگ تحویل دادند به آنها اجازه داده شد از تلعفر عقب نشینی کنند. شهر تلعفر با نبرد آزاد نشد بلکه براساس یک توافق آزاد شد. نوری مالکی این سوال را مطرح کرد که آیا دستیابی به توافق در عراق جایز بوده اما در سوریه غیرمجاز است.
این اختلافات از نظر ما حکایت از سناریوها و اختلافات قابل پیشبینی در مرحله پسا داعش در سوریه و عراق دارد و برجستهترین مشکلات، جنگ همپیمانان دیروز است که طرح جنگ آنها را یکپارچه کرده و باعث شده که اختلافات خود را کنار بگذارند. حیدر العبادی این گزینه را انتخاب کرد که در جبهه همپیمان آمریکایی خود بایستد اما رقیب سرسخت او یعنی نوری مالکی قویا در اردوگاه ایران ایستاده است و از حزبالله و سوریه حمایت میکند و سفر العبادی به عربستان یک شاخص مهم در این چارچوب به حساب میآید و این کشاکشها در انتخابات مجلس آتی عراق نیز منعکس خواهد شد.
زمانی که کاروانهای داعش حدود چهار سال قبل از مرکز صحرایی از رقه به سمت موصل در حرکت بودند آمریکا به هیچ وجه به این کاروانهای داعش حمله نکرد در حالی که حریم هوایی سوریه و عراق شاهد حضور هواپیماهای شناسایی و ماهوارههای این ائتلاف بود که این ماهوارهها حتی حرکت مورچهها در زمین را نیز رصد میکنند و علت این موضعگیری آمریکا را به سادگی هرچه تمامتر باید اینگونه خلاصه کرد که میخواست دولت مالکی که حامی ایران بود، سقوط کند.
آیا دولت آمریکا خاستگاه مناسبی را در عراق برای داعش ایجاد نکرد و همپیمانان آمریکا در آغاز بحران سوریه از داعش حمایت مالی و نظامی به عمل نیاوردند تا سقوط نظام در سوریه تسریع شود؟ آیا مسوولان سوریهای از مقاومت عراق علیه اشغالگر آمریکایی حمایت نکردند و هرگونه حمایت را به آنها ارائه نداده و تحرکات آنها را از طریق مرزها تسهیل نبخشیدند؟
دو رویکرد در چگونگی تعامل میدانی با داعش و نیروهای آن و دیگر گروههای تروریستی در سایه نزاع علنی کنونی مطرح است: نخست اینکه سوریه، حزبالله و ایران با حمایت روسیه بگویند که با این گروهها مذاکره میکنند و پس از شکست این گروهها در میدانهای نبرد، برای آنها در مناطق تحت کنترل خودشان گذرگاههای امن ایجاد کنند تا آنها در یک منطقه جمع شوند و در صورتی که با زمین گذاشتن سلاح و تسلیم شدن و منحل کردن خود مخالفت کردند آنها را از بین ببرند. وضعیت در ادلب بهترین نمونه برای این امر است. رویکرد دوم مربوط به موضعگیریهای عراقی است که براساس آن باید با این گروهها بالاخص داعش تا فرارسیدن مرگ یا تسلیم شدنشان جنگید و نباید هیچ مذاکرات "علنی" با آنها داشت و سخنان العبادی و بسیج مردمی در این زمینه کاملا شفاف است.
ما در حال حاضر در مقابل مرحله جدیدی از تقابلها در داخل ائتلاف سوریه، عراق و ایران هستیم که محور اصلی آن دو جناح است. جناح نخست که در آن حیدر العبادی و جریان صدر و برخی از گروههای سنی حضور دارند که این جناح مورد حمایت آمریکا و همپیمانانش در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است و در جناح دوم حزبالله لبنان، نوری مالکی و بسیج مردمی در عراق حضور دارند که این جناح از حمایت ایران، سوریه و روسیه برخوردار است.
ما بعید نمیدانیم که ترکیه به دلیل نابسامان بودن روابطش با آمریکا و همچنین به دلیل حمایت واشنگتن از طرح تشکیل نظام فدرالیسم کردها در طول مرزهای جنوبی ترکیه با سوریه و عراق و در شمال غرب ایران به محور دوم یعنی سوریه، ایران و روسیه ملحق شود و چه بسا این رویکرد شاخص اصلی جنگ منطقهای آتی باشد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه پس از تعطیلات عید قربان یک سفر بسیار مهم استراتژیک و نظامی به تهران دارد و پیشبینی میشود که این سفر به شکلگیری یک نقشه سیاسی جدید و ایجاد یک ائتلاف جدید بینجامد که در آن، کشورهای مذکور نقش محوری را در رویارویی با ائتلاف آمریکایی، کردی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ایفا میکنند که این ائتلاف کاملا مورد حمایت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه است.
http://jomhourieslami.net/?newsid=147299
ش.د9603398