(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/08/01 – شماره 11001 – صفحه 6)
گزارشهای خبری و تحلیلهای رسانهای در مورد نظام پادشاهی سعودی در عربستان حاکی از برخی فعل و انفعالات درونی خاندان آل سعود با هدف زمینه چینی به تخت نشینی رسمی بن سلمان و شکستن موج فشارهای بینالمللی ناشی از نقصهای گسترده حقوق بشری است. تجاوز به مردم مظلوم یمن و سرپوش گذاشتن به شکستهای اخیر این کشور در صحنه عراق و سوریه را دارد. این اقدامات ادامه همان طرح خاورمیانهای جدید بوش با محوریت بازسازی چهره برای در اختیار گرفتن ثروت عربستان و هماهنگیهای به عمل آمده با اسرائیل و برخی سران عرب، بیشتر تحت تاثیر اقدامات حاکمان امارات و بحرین اکنون پس از چالشهای بوجود آمده با قطر صورت میگیرد. برخی رویدادهای مرتبط در این زمینه که با محوریت بازسازی چهره منفی این کشور در بحث حقوق بشر، حق شهروندی زنان، تعدی به حقوق همسایگان صورت گرفته عبارتند از:
-گزارش برخی اصلاحات نمایشی برای تغییر قدرت پادشاهی در داخل عربستان
- حضور زنان در ورزشگاهها همزمان با جشن هشتاد و هفتمین روز ملی این کشور
- اجازه پادشاه عربستان به زنان برای گرفتن گواهینامه رانندگی مثل مردان
- برداشتن قید شرط و اجازه سرپرستان مرد برای آموزش رانندگی زنان و مسافرت
- اجازه ورود زنان این کشور به ورزشگاهها و تماشای مسابقات
- آزادسازی ورزشهایی نظیر بوکس برای زنان
- پخش موسیقی مختلط با صدای زن توسط شبکه دولتی و برگزاری جشنهای مختلط
- تعیین سخنگوی زن برای سفارت عربستان در آمریکا
- تاسیس یک شرکت تفریح و سرگرمی با سرمایهگذاری یک صندوق مالی.
- قرار گرفتن عربستان در لیست سیاه سازمان ملل برای دومین بار به عنوان ناقضان حقوق کودک.
- افزایش دستگیری فعالان حقوق بشر – فعالان سیاسی – فعالان مذهبی در عربستان.
سالجاری سازمان ملل از عربستان خواسته بود قانون منع رانندگی زنان را لغو و در قانون ممنوعیت .... نیز اصلاحاتی انجام دهد. هم چنین در خبرها آمده مجلس شورای عربستان برای اولین بار به زنان اجازه صدور فتوا داد (موافقت 107 از 150 عضو) این در حالی است که گزارشهای مالی و اقتصادی بینالمللی از کاهش شدید ذخایر ارزی این کشور – کمبود مالی برای اجرای قراردادهای کلان منعقده – کمبود و کاهش 29 درصدی معاملات مسکن و پروژههای عمرانی این کشور خبر میدهد. این موضوع به دلیل رد گم کردن ناشی از فشارهای حقوق بشری نهادهای بینالمللی است و مشخص است که سلمان با توجه به جنگ قدرت داخلی بدنبال مشروعیت بینالمللی است.
انجام اصلاحات اجتماعی بدون مقدمه و در نظر گرفتن نظام قبیلهای و مسائل اجتماعی این کشور که برخی آنرا به زلزله اجتماعی تعبیر کردهاند در حالی است که طبق گزارشهای رسانهای برخی پروندههای مهم در حوزه نقض حقوق بشر – مداخله یمن و عراق و سوریه – مداخله تروریستی دولتی این کشور با فشارهای بینالمللی در حال باز شدن است. در میان تحلیلهای رسانهای آمده است اصلاحات سیاسی، اجتماعی عربستان که خود بازمانده فروپاشی امپراطوری عثمانی است (1909- 1839) یادآور اصلاحات سیاسی – اجتماعی – اداری سلطنت عثمانی است که منجر به فروپاشی نظام عثمانی در سال 1924 گردید.
سفرهای خارجی نسل جوان و تحصیل کرده به آمریکا و اروپا و مشاهده عمق عقب ماندگی سیاست و دولت این کشور از قافله پیشرفت و دموکراسی در قرن بیست و یکم این کشور را مجبور به گام نهادن در فرآیندهای جدید کرده است. با این حال برررسیها نشان میدهد فرآیند مدرنیزاسیون و نوسازی با زیر پا گذاشتن برخی قوانین سخت و غیر قابل انعطاف تفکر وهابی خود موجب نارضایتی قشر مذهبی و مشایخ سخت گیر در نظام متعصب و واپسگرای عربستان شده است.
سمت و سوی اصلی این حرکات اهداف پروژه کلان و برنامه دراز مدت پادشاه جوان عربستان موسوم به 2030 که توسط گروه غربی مکنزی مطابق الگوهای اروپایی و آمریکا تدوین شد و آن را در تضاد با منافع ملی و فرهنگ بومی این کشور دانستهاند را دنبال میکند که برخی آینده نظام پادشاهی عربستان را در دنیای کنونی به اجرای موفق آن منوط نمودهاند، در حالیکه تضعیف یا قطع ارتباط سنت و مذهب با سلطنت در عربستان که عامل اصلی و منحصربفرد در تداوم و بقاء پادشاهی سعودی و موروثی شدن سلسله حاکم بر این کشور تاکنون بده، خود خط بزرگ برای تضمین آینده این نظام است.
باید توجه داشت برداشتن ممنوعیتهای زنان که اندیشه وهابی – تکفیری آن را در گذشته گناهی بزرگ دانسته بود و روی آوردن به طرحهای فرهنگی نظیر تفریح و سرگرمی منافی ارزشهای دینی این کشور و تضعیف جایگاه مفتیهای شرعی نهاد امر به معروف و نهی از منکر موضوعی است که به سادگی نهادهای مذهبی در این کشور از آن عبور نخواهند کرد چرا که اندیشهها و تمایلات لیبرال و نوگرایی در مقابل وهابی – تکفیری در اقلیت و اندک است.
به همین دلیل با مشاهده وضعیت امروز عربستان و نضجگیری برخی تحولات و جریانهای اخیر همزمان با پیروزیهای صحنه مقاومت برخی نویسندگان با یادآوری خاطره شکست سلمان عبدالحمید عثمانی همزمان با روی آوردن دوباره اردوغان نوعثمانی به ایران و جریان مقاومت و همسان پنداری عاقبت این دو قدرت مستبد و متحجر که با آمال غربیها و جدایی از ملتها – همراه به تغییر تحولات ضد دینی و ضد ملی دست زدهاند، پیامدهای غیرقابل پیشبینی برای این کشور رقم میزند.
در مقایسه و بررسی و ارزیابی شرایط تاریخی امپراتوری عثمانی در گذشته به عنوان امپراطور بیمار اروپا، امروزه عربستان به عنوان امپراتور بیمار خاورمیانه خاطره ورود روسیه و اروپا در جداسازی و نابودی عثمانی به ورود آمریکا و اسرائیل در جداسازی و نابودی عربستان تعبیر شده است که این پیشبینی در برخی خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعاتی غرب نیز قابل مشاهده است.
بدیهی است نظامی که در بحبوحه جنگ جهانی با نقش غرب برای نابودی یکپارچگی سرزمینهای اسلامی تحت سلطه عثمانی با سه پایه حکایت آمریکا – اتحاد وهابیت و سلطنت – درآمدهای نفت با هدف کلان پاسداری از آمال و آرزوهای ارتجاع عرب با قطعه قطعه کردن کشورهای عربی و اسلامی تاسیس و در این سالها پترو دلارهای آن بیشتر در خدمت منافع بوده و پروژه ویرانگر تروریسم را در خاورمیانه و اقصی نقاط جهان به گفته نخست وزیر سابق پاکستان و وزیر خارجه سابق آمریکا مدیریت نموده نخواهد توانست با این گونه اقدامات وجهه اصلی خود را تغییر دهد و مردم مظلوم عربستان را قانع سازد.
پرونده سعودیها در دخالتهای ویرانگر در دیگر سرزمینهای اسلامی که امروزه وزیر خارجهشان ریاکارانه آنرا به ایران نسبت میدهد از پیدایش اولیه القاعده و طالبان در سرزمین محروم و مظلوم پاکستان و افغانستان گرفته تا حادثه 11 سپتامبر که با حمله تروریستهای جوان سعودی ناشیانه در راستای منافع بعدی غرب و صهیونیسم شروع و امروز با ظهور و افول داعش در قلب سرزمینهای اسلامی ادامه یافته و ادامه آن به واگرایی و تجزیه طلبی در اقالیم و اقوام وابسته به کشورهای اسلامی نظیر عراق منجر شده، هیچگاه از دیدگاه جهانیان مخفی نمانده و فراموش نخواهد شد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=151806
ش.د9603919