تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۷۸۲۱
کارشناسان در گفت‌وگو با «آسمان آبی» جایگاه روزنامه‌نگاری تحقیقی را بررسی کردند
انتشار اسناد پاناما در سال ۲۰۱۶ موجب تغییر و تحولات زیادی در عرصه سیاسی جهان شد. از برکناری مقام مسئول در یک کشور گرفته تا تیره‌شدن روابط میان دو‌کشور را می‌توان در پرتو انتشار اخبار محرمانه و پشت‌پرده‌های سیاسی قلمداد کرد که اسناد پاناما آن‌ها را آشکار کرد. چندی پیش نیز بخش دوم این اسناد موسوم به اسناد پارادایس منتشر شد که لزوم توجه به‌روزنامه‌نگاری تحقیقی را بیش از پیش یادآوری می‌کرد. «آسمان آبی» در این رابطه با مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و ‌آینده‌پژوه، و همچنین محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس ارتباطات، گفت‌وگو کرده‌است که متن سخنان آنان را در ادامه می‌خوانید. مطهرنیا فرایند تکامل رسانه‌ها و آینده فناوری‌های ارتباطاتی را بررسی کرد و الستی نیز جامعه مدنی و در راس آن مطبوعات آزاد و مستقل را مهم‌ترین موضوع برای تحقق اهداف روزنامه‌نگاری تحقیقی دانست.
پایگاه بصیرت / محسن حسینی

(روزنامه آسمان آبي – 1396/09/25 – شماره 134 – صفحه 13)

مهدی مطهرنیا: تبدیل «دهکده جهانی» به «فلک بلورین»

پیشرفت جهان مدرن

عصر ارتباطات بسیار پرشتاب، در حال آفرینش جهانی دیگر است. به‌گونه‌ای‌که باید گفت از نو، جهانی دگر باید ساخت. مک‌لوهان، دهکده جهانی را در دهه ۱۹۶۰مطرح کرد. سال‌ها بعد در سال ۲۰۱۰ من از مفهوم «اتاق شیشه‌ای» استفاده کردم. پنج سال پس از این عبارت، مفهوم «گوی بلورین» نشان‌دهنده تحولات جهانی در زمینه‌ ارتباطات بود، اما امروز «فلک بلورین» جای مفاهیم قبلی را گرفته است. شتاب تغییر و تحولات در فناوری‌های ارتباطی با توجه به سویه‌گیری مقر اصلی فناوری‌های جدید در جهان، یعنی واشنگتن و ایالات متحده آمریکا به سوی هوش مصنوعی، به سرعت اتاق شیشه‌ای را به گوی بلورین و با شتاب فزاینده به فلک بلورین تبدیل خواهد کرد. در این‌جاست که فناوری‌های ارتباطی جایگاه ویژه‌ای در تغییر و تحولات در ساحت‌های گوناگون و پیشران‌های متفاوت ایجاد خواهند کرد.

مدرنیته دوم، محصول انقلاب صنعتی پنجم

جهان آینده به‌واسطه ورود به گوی بلورین، با مکعب فروریزش بزرگ روبه‌رو خواهد بود. این مکعب فروریزش بزرگ به‌واسطه ایجاد انتقال ارتباطی میان جهان و فلک پیرامونی خود حتی در حوزه کیهان‌شناسی بستری را فراهم می‌کند که در جریان آن نوعی مدرنیته جدید یا مدرنیته دومی به وجود می‌آید که محصول انقلاب صنعتی پنجم در جامعه بین‌المللی است.

چالش دولت‌های سنتی و کلاسیک

با وضعیت کنونی، دولت‌-ملت‌ها اساسا در حال تغییر هستند. دولت‌های سنتی و کلاسیک بی‌تردید با چالش‌های عظیمی روبه‌رو می‌شوند که طبیعتا و بنا بر اجبار باید به سوی شفاف‌سازی رفتارها و عملیات خود روی بیاورند. اینجاست که رسانه‌های عمومی به شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده و با فروریزش بزرگ یعنی مکعب فروریزش در چهار سو، موجب مرگ فاصله‌ها می‌شود. اول، مرگ فاصله‌های مکانی – زمانی دوم، مرگ فاصله‌های بین زمانی به‌واسطه حذف عاملیت انسانی در ترجمه همزمان زبان‌های گوناگون به یکدیگر. سوم، مرگ فاصله‌‌های جسمی، جنسی و جنسیتی که به هر تقدیر جامعه جهانی را آن‌قدر کوچک خواهد کرد که فاصله‌های بسیار بلند امروزی حتی تولید مثل از راه دور ممکن خواهد شد و درنهایت مرگ فاصله‌هایی است که عاملیت سخن گفتن برای انتقال اطلاعات و استفاده از ابزار برای انتقال اطلاعات را از بین خواهد برد.

بنابراین در این گوی بلورین با توجه به تمام تلاش بشریت پیشرو در ایجاد یک ارتباط با منازل کیهانی این گوی بلورین به فلک بلورین تمایل پیدا خواهد کرد. در چنین تحرک پرشتابی، دولت‌های کلاسیک آرام‌آرام از بین رفته و در گردونه شفاف‌سازی اجباری خود را در برابر چالش‌هایی می‌بینند که افکار عمومی برای آن‌ها فراهم خواهند کرد.

توسعه کیفی شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی نیز کم‌کم توسعه کیفی بیشتری پیدا خواهند کرد و با توجه به استفاده از فناوری‌های جدید ارتباطی ما باید در آینده شاهد شبکه‌های فرااجتماعی باشیم که جامعه شبکه‌ای مانوئل کاستلز را به یک جامعه فراشبکه‌ای انتقال خواهد داد که در آن ملت‌- دولت‌ها به ملت- رسانه تبدیل می‌شوند. این‌جا منظور از رسانه فقط ابزار ارتباطی نیست؛ بلکه به معنای گسترده‌تر رسانه یعنی کدگذاری پیام‌ها در گستره بسیار وسیع انتقال آزاد اطلاعات است.

دانایی ملت‌ها در تقابل با قدرت دولت‌ها

در آینده همان‌طور که تاکنون شاهد بودیم، دانایی ملت‌ها در برابر قدرت دولت‌ها صف‌آرایی خواهد کرد. فناوری‌های ارتباطی محیط عمل دانایی ملت‌هاست. دانایی ملت‌ها امری نظری است، ولی تجربه دچار نشدن به پوپولیسم بدخیم یا پوپولیسم کور چیزی است که ملت‌ها باید در عمل بیاموزند. ملت ایران در سال ۱۳۸۴ دچار پوپولیسم کور و بدخیم شد، اما دانایی او نسبت به صف‌آرایی در برابر حکومت شکل و محتوا پذیرفت و در دهه جاری منجر به شفاف شدن بیشتر حکومت در برابر مردم شد و این اجبار در آینده بیشتر به سیستم‌ها و نهادهای دولتی و حکومتی تحمیل خواهد شد. در آمریکا نیز با وجود همه پیشرفت‌های دموکراتیک، پوپولیست دست‌سازی به نام ترامپ موفق شد در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان رئیس جمهوری انتخاب شود.

دانایی ملت‌ها در برابر قدرت حکومتی حاکم بر لیبرال دموکراسی غربی هم چهره نشان داده است. مردم به همان اندازه که به سرعت به پوپولیسم کور و دست‌ساز روی می‌آورند، به همان سرعت هم از آن روی‌گردان می‌شوند. اینجاست که کنشگران عرصه شبکه‌های اجتماعی و فرا اجتماعی باید در کدگذاری پیام‌ها فرهنگ سیاسی و دانایی به وجود آمده را با تجربه عملیاتی همگن کنند تا منجر به رشد دموکراسی و پوپولیسم روشن یا خوش‌خیم در جامعه جهانی بینجامد.

فشار بر رسانه و سود تبلیغات منفی

دولت‌ها تمام قدرت خود را بسیج می‌کنند تا برابر این رسانه‌ها صف‌آرایی کنند، اما آن‌چه در این معنا صورت خواهد پذیرفت، هرچه فشارها بر رسانه‌ها افزایش پیدا کند فضای مثبت در جهت نزدیکی به مردم برای آن‌ها ایجاد خواهد شد. درواقع به نوعی تبلیغات منفی بر ضد این رسانه‌ها به سود آن‌هاست. با توجه به برداشتن دام چاله‌های ذهنی از سوی کنشگران تبلیغات منفی و تهدید برای این رسانه‌ها تبدیل به فرصتی برای ایجاد گستره بیشتر نفوذ و ژرفای رمز‌گذاری پیام‌های آن‌ها برای نزدیکی به توده‌ها خواهد شد.

محمدعلی الستی: مطبوعات آزاد و مستقل در رأس جامعه‌ مدنی

حاکمیت سیاسی و مردم در نظام‌های توسعه‌نیافته

مقوله قدرت و نحوه توزیع آن در جوامع ایجاب می‌کند همواره میان حاکمیت سیاسی و مردم لایه‌ای را در نظر بگیریم. در نظام‌های توسعه‌نیافته سیاسی، میان حاکمیت و مردم تنها خطی باریک وجود دارد. بهانه این نظام‌ها نزدیکی رهبران سیاسی به مردم است. این نحوه تعامل مردم و حاکمیت سیاسی کارایی مثبتی به‌دنبال نخواهد داشت. چراکه براساس چنین تعاملی فردی از مردم عادی می‌تواند یک‌شبه به حاکمیت سیاسی بپیوندد و بالعکس از بدنه حاکمیت جدا شده و به مردم بپیوندد.

جایگاه جامعه مدنی در تقابل میان حاکمیت و مردم

در جوامع توسعه‌نیافته، مسئولیتی متوجه فردی که صاحب اختیارات زیاد بوده‌است، نمی‌شود،اما در نمونه کشورهای توسعه‌یافته، در جریان پرونده افشاگری علیه رئیس‌جمهوری مانند ریچارد نیکسون، جمهوری‌خواهان هنوز هم پاسخگوی عملکرد او هستند. چراکه در آمریکا لایه‌ای میان حاکمیت و مردم موجود است به نام جامعه‌مدنی. جامعه‌مدنی عبارت‌است از حدفاصل میان مردم و حاکمیت که تضمین‌کننده مصالح و منافع مردم است.

مطبوعات‌ آزاد و مستقل، رأس جامعه‌مدنی

اجزای جامعه‌مدنی عبارتند از اتحادیه‌ها، سندیکاها، انجمن‌های صنفی، احزاب و رسانه‌های مستقل که در راس آن مطبوعات آزاد و مستقل قرار دارند. این نهادهای مدنی موظفند فرایند انتقال قدرت از مردم به مسئولان و حاکمیت به مسئولان را مدیریت ‌کنند. رسانه‌ها از طریق ایجاد شفافیت این فرایند را مدیریت می‌کنند. از آن‌جا که مردم نمی‌توانند حاکمیت سیاسی را به‌درستی رصد کنند مطبوعات با ایجاد شفافیت عملکرد حاکمیت را مورد توجه قرار می‌دهند. از سوی دیگر بسیاری از حاکمیت‌ها در تبلیغاتشان شعار می‌دهند که باید در برابر مردم پاسخگو بود. باید در نظر داشت که این پاسخگویی نیازمند مقدمه و پیش‌نیاز است. مردم قادر نیستند حاکمیت را به‌صورت مستقیم مورد پرسش قرار دهند و نهادهای مدنی که در راس آن مطبوعات قرار دارند این پرسشگری را انجام می‌دهند.

مطبوعات‌ آزاد، نماینده مردم

زمانی که هدف ایجاد شفافیت باشد، رسانه‌های آزاد تلاش می‌کنند عملکرد حاکمیت سیاسی را به طور واضح به‌مردم نشان دهند و از طرف دیگر مطبوعات آزاد و مستقل می‌خواهند به‌نمایندگی از مردم پرسشگری کنند چراکه توده‌های مردم نمی‌توانند مستقیما مسئولان سیاسی را مورد پرسش قرار دهند. در این مسیر به‌سیستمی نیاز است که اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند. اساسا کارکرد روزنامه‌نگاری تحقیقی در تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز مورد توجه‌ویژه واقع می‌شود. یعنی در روشن‌شدن زوایای پدیده‌ها و وقایع رخ‌داده اعم از عملکردها و کارکردها فعال است و فرایند تحقیق این زوایا را روشن می‌کند و سوالات مردم نیز از سوی این مطبوعات نمایندگی می‌شود.

رویکرد روزنامه‌نگاری تحقیقی

در روزنامه‌نگاری کلاسیک، اخبار به نرم خبر و سخت خبر تقسیم می‌شوند. سخت خبرها رویداد‌مدار هستند. نر‌م‌خبرها نیز فرایند‌مدار هستند. به‌عنوان مثال درمورد واقــعــه‌ رخ‌داده، رســانه‌هــا اطلاعات مرتبط با خبر را یکسان منتشر می‌کنند، اما رویکرد هر یک به فرایند این خبر نشان‌دهنده رویکرد آن رسانه است. در روزنامه‌نگاری تحقیقی نوک پیکان به سوی نـرم‌خبرهــاسـت و درواقــع نرم‌خبرها در روزنامه‌نگاری تحقیقی مورد توجه قرار می‌گیرد. پیدا کردن ریشه‌ها و علت‌های اصلی و اساسی در این روش روزنامه‌نگاری دنبال می‌شود. روزنامه‌نگاری تحقیقی از وقایع‌نگاری به سوی آگاهی بخشی حرکت می‌کند و می‌تواند به‌عنوان حد‌فاصل حاکمیت سیاسی و مردم در نظر گرفته شود.

پوپولیسم، بهانه‌ای برای تقابل

پوپولیسم برخلاف تبلیغات، چندان بد نیست. بعضی معتقدند پوپولیسم مختل‌کننده جریان‌های اصلاح‌طلب واقعی است. به باور من پوپولیسم می‌تواند هوشیاری عمومی را افزایش دهد. اگر فکر می‌کنید گروهی پوپولیست با سوءاستفاده از نقاط ضعف می‌تواند مردم را تحریک کند، با بالا‌بردن فهم و فرهنگ مردم جلوی فریب‌دادن پوپولیست‌ها را بگیرید.

بنا‌براین علم کردن بهانه‌ای مانند پوپولیسم، خود تبدیل به روشی پوپولیستی شده‌است. همان‌طور که در رویکرد علمی، هیچ سوالی خنده‌دار نیست در روزنامه‌نگاری نیز هیچ پرسشی پوپولیستی نیست. حاکمیت سیاسی باید در برابر تمام پرسش‌های روزنامه‌نگاران پاسخگو باشد. دنبال‌کردن چنین روشی درنهایت موجب استقرار دموکراسی خواهد شد.

https://asemandaily.ir/post/9646

ش.د9603902