تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۷۰۳
نبود تحزب در اصول‌گرایان در گفت‌وگوی «آسمان آبی» با عبدالله ناصری
مقدمه: تحزب به جامعه، اجازه نوزایی و بازاندیشی در عملکردهای خود را می‌دهد و این امر، توسعه بیشتر جامعه را در پی خواهد داشت، زیرا توسعه مستلزم بازبینی و اصلاح روندهای گذشته است. انجام این مهم نیز به یک مبنای نهادی نیازمند است که تحزب آن را در اختیار جامعه قرار می‌دهد. در واقع تحزب، مبنایی برای نقد سیاست‌ها فراهم می‌کند، اما برخی چهره‌ها و جریان‌ها در کشور هنوز بر اهمیت این موضوع وقوف نیافته و همچنان از حرکت‌کردن در چارچوب حزب ابا دارند؛ جریان‌هایی که به‌تازگی نیز دولت را هدف هجمه‌های خود قرار داده‌اند. برای بررسی چرایی این رویگردانی و نحوه عملکرد این جریان با عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و استاد دانشگاه الزهرا، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:
پایگاه بصیرت / عاطفه شمس / خبرنگار

(روزنامه آسمان‌آبي - 1396/10/11 - شماره 148 - صفحه 7)

* احزاب با تربیت یک قشر سیاستمدار بر افزایش کارآمدی نظام سیاسی اثر می‌گذارند. به نظر شما آیا روش و مشی آقای رئیسی به‌عنوان یک سیاستمدار و حامیان او با رویکردهای حزبی همخوانی دارد؟

** خیر، آقای رئیسی به هیچ‌وجه حزبی نبوده است؛ نه ساختار ذهنی حزبی دارد و نه اساسا پرورش‌یافته نظام حزبی است و با همه احترامی که برای ایشان قائل هستم، قطعا می‌توان گفت یکی از چهره‌های شاخص ضدتحزب و مخالف آن در ایران است؛ بنابراین، به هیچ‌وجه او را شخصیتی حزبی نمی‌دانم؛ البته چنین امری هم طبیعی است، چراکه اگر شخصیت حزبی و به‌تبع، سیاسی داشتند، تمام دوران خدمت 40 ساله بعد از انقلاب خود را در حوزه امنیت و همچنین قضا نمی‌گذراندند.

* به نظر شما چرا آقای رئیسی به‌ویژه پس از موفق‌نشدن در انتخابات، اساسا تمایلی به تشکیل حزب و حرکت در چارچوب حزبی ندارند؟

** با توجه به جایگاه جدیدی که آقای رئیسی پیدا کرده است، به نظر می‌رسد حتی اگر عضو حزب هم بود از آن خارج می‌شد؛ البته اگر این جایگاه جدید را پیدا نمی‌کرد، باز هم در قوه قضائیه باقی می‌ماند و بازهم وضع به همین شکل بود، زیرا اساسا هیچ‌یک از شخصیت‌های قوه قضائیه حزبی نیستند؛ البته این فقط مختص قوه قضائیه نیست، زیرا در ساز و کار حکومت دینی اساسا تحزب خیلی معنا و مفهومی ندارد، اما آقای رئیسی با توجه به ارتقایی که پیدا کرد و تولیت آستان قدس به او واگذار شد، حتی اگر شخصیت حزبی‌ای هم بود، مسئولیت جدید اقتضا می‌کرد که به هیچ‌وجه هویت حزبی از خود نشان ندهد.

* آیا بهتر نبود افرادی که در رأس جریان منتسب به او قرار گرفته‌اند، خواسته‌های طرفداران و مخاطبان خود را در چارچوب حرکت حزبی نمایندگی می‌کردند؟

** نفسِ آمدن و حضور آقای رئیسی به عرصه انتخابات یک پدیده منحصربه‌فرد و دقیقا شبیه آمدن آقای احمدی‌نژاد در انتخابات 94 بود. احمدی‌نژاد هم که آمد، خیلی از اصول‌گرایان فکرش را هم نمی‌کردند و حتی مخالف حضور او بودند؛ زیرا در چارچوب هیچ حزبی به‌جز حوزه آبادگران، برای او تصمیم‌گیری نشده بود. درباره آقای رئیسی نیز وضع به همین صورت بود، یعنی آمدن‌شان براساس یک سازوکار خاص تعریف‌شده و تصمیم گرفته شد که با توجه به سیادت و روحانی بودن و مسئولیت‌هایی که داشت، وارد انتخابات شود.

دورانی هم که در مشهد سپری کرده بود حاکی از نوعی ساده‌زیستی و رفتارهای مردمی بود که به‌طور طبیعی، در کارزار انتخاباتی تاثیرگذار هستند؛ بنابراین، فراتر از یک حزب یا چند حزب درباره او تصمیم‌گیری شد، زیرا تحلیل این بود که به‌طور طبیعی، با آوردن او می‌توانند برای اولین‌بار نظام تک‌دوره‌ای آقای روحانی را تثبیت کنند؛ البته رأی قابل‌توجهی را نیز کسب کرد. به عبارت دیگر، خیلی از عوامل در به صحنه آوردن ایشان، خارج از نظامات حزبی وابسته‌شان موثر بودند و همین باعث شد از یک‌سو، رأی بالایی بیاورد و از سوی دیگر، بالاخره احزاب قدیمی و سنتی آن جریان، مثل حزب مؤتلفه زیر بار نرود.

اساسا ذهن آقای رئیسی و دیگران و خیلی از نیروهای سیاسی، پرورش‌یافته چارچوبی کاملا غیرحزبی است و نظام دینی از نظر آن‌ها اساسا با لوازم مدرنیته و نظام مدرن خیلی همخوانی ندارد؛ زیرا به‌هرحال، در چارچوب حزب، تقسیم کار، تقسیم قدرت، انتقاد و مسائل دیگری وجود دارد که الزاما در نظام‌های دینی کفایت نمی‌کند و اصلا لازم نیست؛ به همین جهت، حتی این نگرش در بین برخی از شخصیت‌های روحانی اصلاح‌طلب نیز وجود دارد که خیلی رویکرد حزبی ندارند و به‌ویژه با نظام تحزب به معنای مدرن آن، خیلی سر سازگاری ندارند؛ البته امثال رئیس دولت اصلاحات در این مقوله استثنا هستند.

* درباره وقایع اخیر، به نظر شما آیا طرح بحث عبور از روحانی و راه‌اندازی کارزار «من پشیمانم» و در نهایت تشویق جامعه به شرکت در تجمعات علیه دولت، یک بسته تهاجمی برای خارج‌کردن قطار دولت از ریل و کنار زدن آقای روحانی بود؟

** من خیلی درباره پشت پرده ماجرای این تجمعات به‌ویژه تجمع مشهد و این‌که چه تشکیلاتی از آن حمایت کرده است، اطلاعاتی ندارم، اما به‌هرحال، واقعیت امروز جامعه ما گواه این موضوع است که ترجمه آن را هم در این دو، سه روز اخیر دیدیم که مطالبات مشروع جامعه بالاخره باید مورد توجه نه‌تنها دولت بلکه ساختار حکومت قرار بگیرد. خودمان را نباید گول بزنیم؛ دولتی که آقای روحانی تحویل گرفته، امروز کمتر از 50 درصد قدرت اقتصادی کشور را در اختیار دارد و برخلاف دولت هاشمی یا دولت اصلاحات است؛ بنابراین، به‌طور طبیعی شما نمی‌توانید از دولتی که کمتر از 50 درصد قدرت اقتصادی و گردش مالی کشور را در اختیار دارد، انتظار داشته باشید همه مشکلات را حل کند؛ بنابراین، فارغ از این‌که چه کسی پشت این قضایا بوده یا نبوده که به قول شما دامن‌گیر بخش‌های وسیعی از کشور شده، به هر صورت باید حکومت اعم از دولت و غیردولت، تدبیری منطقی بیندیشند زیرا اگر این پدیده اخیر به‌درستی مدیریت و پاسخگویی نشود، قطار دولت از ریل خارج نمی‌شود بلکه اتفاقات دیگری می‌افتد که حتما برای جمهوری اسلامی نامطلوب است.

* پیش از این تجمعات، در بحث عبور از روحانی و کارزار «من پشیمانم» را در بدبین‌شدن جامعه به عملکرد روحانی، چگونه تحلیل می‌کنید؟

** نقش چندانی برای آن‌ها قائل نیستم. به نظر می‌رسد این اتفاقات تا اندازه‌ای ناشی از هیجان‌زدگی جامعه ایران است و تا حدی نیز به ضعف حوزه افکارسازی دولت که هم در دولت یازدهم شاهد آن بودیم و هم متاسفانه در دولت جدید، کاری در ارتباط با آن انجام نگرفت، مربوط می‌شود. جامعه ما ضمن این‌که جامعه عجولی است، در اردیبهشت 96 کار بزرگی انجام داد و خیلی انتظار دارد که نتیجه کار بزرگی را که برای دولت آقای روحانی کرده، ببیند؛ بنابراین، خیلی از نخبگان و کنشگران از سال 92 به آقای روحانی گوشزد می‌کردند که در برابر دوربین تلویزیون، گفت‌وگوهای مستقیم با مردم داشته باشد و در سخنرانی‌ها آن‌قدر کلی‌گویی نکند و واقعیت دولت و قوه مجریه‌ای را که تحویل گرفته است که تحول اساسی بنیاد برافکنی در ساختار آن در فاصله سال 84 تا 92 ایجاد شده بود برای مردم بازگو کند، بدون این‌که بخواهد بهره‌برداری تبلیغاتی کند تا رأی مردم براساس واقعیتی که در آن قرار دارند، شکل بگیرد.

متاسفانه آقای روحانی این کار را نکرد. پشت اتفاقاتی مثل کارزار «من پشیمانم» گرچه ممکن است دسیسه‌ای هم بوده باشد، اما بیشتر هیجان‌زدگی است. بالاخره فضای مجازی با ویژگی‌ها و تاثیرگذاری‌هایی که دارد خیلی‌ زود پدیده‌ها را فراگیر می‌کند، اما این کارزار با توجه به موضع‌گیری‌هایی که عقلای هوادار دولت و اصلاح‌طلبان کردند، در این مورد کارایی و خاصیت خود را از دست داد؛ البته حوادث اخیر، کل کارزار را هم تحت تاثیر قرار داد و حتما دولت و کل حاکمیت باید برای آن برنامه داشته باشند و به مطالبات جامعه پاسخ دهند تا این حوزه‌های ساختارشکنانه شکل نگیرد و دوباره اتفاقاتی برای جامعه رخ ندهد.

https://asemandaily.ir/post/10908

ش.د9604234