(روزنامه صبحنو - 1396/07/24 - شماره 337 - صفحه 13)
به نظر میرسد تاکنون گفتوگوهایی از این جنس کمتر در محافل علمی ما شکل گرفته است و در مواجهه با موضوع بازشناسی اندیشه آیت الله خامنهای، نوعاً برخوردی سطحی و گرفتار افراط و تفریط با این موضوع صورت میگیرد. از سویی با جمعی مواجه هستیم که در مواجهه با اندیشه ولی فقیه برخوردی سیاسی و فرمایشی داشته و خارج از دایره تنگ حقوقی و قانونی-آن هم تا جایی که مجبور باشند- هیچگونه تحفظی بر نظریات ولی فقیه ندارند و علمیت و حجیتی برای آن قائل نیستند. و از سوی دیگر با جماعتی مواجهیم که با برخوردی اخباری و سطحی و غیر مجموعهنگر با اندیشه ولیفقیه اگر بیشتر از گروه نخست به انسجام اجتماعی حول محور ولی فقیه لطمه نزنند کمتر ازآنان نیز برای جامعه ولایی آسیب ندارند.
در این فرصت تلاش میشود به چند نکته کلیدی درباره منظومه فکری آیت الله خامنهای بپردازیم.
توجه به شخصیتشناسی آیتالله خامنهای
پیش از هر چیز، باید بدانیم اندیشه چه کسی را مورد مطالعه قرار میدهیم. ما با شخصیت منحصربه فردی مواجه هستیم که در تاریخ شیعه بینظیر است. بینظیر نه صرفاً از این حیث که او سید علی خامنهای است؛ بلکه از این حیث که موقعیتهایی برای این شخصیت فراهم شده و او در آنها زیسته است، که برای هیچکدام از علمای شیعه رخ نداده است. شخصیتی که قریب سه دهه از عمر خود را علاوه بر علمآموزی، در کوران مبارزه با رژیم شاهنشاهی گذرانده و پس از آن نیز 4 دهه از عمر خود را در بالاترین سطح مدیریت کلان و راهبردی نظام اسلامی سپری کرده است. این سابقه طولانی مبارزاتی و مدیریتی در رأس یک نظام حکومتی- آن هم با مختصات عصر جدید و دولتهای مدرن و پیچیدگیهای دنیای کنونی- برای هیچکدام از فقهای شیعه فراهم نشده است.
البته بودهاند شخصیتهایی همچون خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهایی؛ اما هیچکدام اینها اولاً دوران مبارزه سیاسی و در ثانی حضور در رأس یک نظام سیاسی را تجربه نکردهاند. حضور قریب نیم قرنی آیت الله خامنهای در رأس نظام سیاسی جمهوری اسلامی، ایشان را در معرض دقیقترین و متنوعترین اطلاعات و گزارشها در همه زمینهها قرار داده است. این را بگذارید کنار ویژگی شخصی ایشان که عادت به ارتباطات گسترده با نخبگان هر حوزه و مشاوره گرفتن از بهترین کارشناسان هر موضوع است.
مروری بر بیانات و محتوای دیدارهای ایشان با اقشار و صنوف مختلف اجتماعی، نشان دهنده پشتوانه علمی و کارشناسی اندیشه ایشان در حوزههای تخصصی و نمایانگر و موید این ادعا است.
حال اگر این اشراف کارشناسی بر حوزههای مختلف اجتماعی روز را همزمان با قوه علمی این « فقیهِ متفکرِ مفسرِ رجالیِ تاریخدان» و در یک کلمه یک «اسلامشناس جامعالاطراف» در نظر بگیریم، این ادعای منحصر بفرد بودن بهتر فهم میشود. جامعیت و اسلامشناس بودن این شخصیت نه توسط راقم این سطور، بلکه توسط امام خمینی ؟ره؟ آن هم مدتها پیش از انتخاب ایشان به مقام ریاست جمهوری مورد تصریح قرار گرفته است، آنجا که مرحوم آیت الله منتظری پس از رحلت آیت الله طالقانی و انتصاب از سوی امام خمینی، از امامت نماز جمعه تهران انصراف داده و امام، آیت الله خامنهای را به این جایگاه منصوب کرده و در حکم انتصاب علاوه بر تصریح بر اسلامشناسی ایشان از لفظ «منصوب میباشید» به جای لفظ رایج «منصوب میکنم» استفاده میکنند. و لازم به یادآوری نیست که تریبون نماز جمعه تهران -آن هم در ابتدای انقلابی که به نام دین و مذهب تشیع- که بناست مواضع این انقلاب دینی را در برابر مهمترین مسائل داخلی و خارجی تبیین کند جایگاهی نیست که در نظر امام خمینی هر کسی لایق آن باشد.
منظور از منظومه فکری چیست؟
مطلب بعدی این است که باید بدانیم وقتی از منظومه فکری سخن میگوییم، مراد ما دقیقاً چیست. ارکان یک منظومه فکری کدام است؟ منظومه فکری واجد کدام ویژگیهاست؟
آنچه از مفهوم منظومه فکری به ذهن نگارنده متبادر میشود، مجموعهای منسجم و نظاممند از مفاهیم است که با هدفی خاص و در جهت پاسخگویی به نیازهای مشخص با یکدیگر مرتبط شده باشند. هر مجموعهای از محتوای در کنار هم قرار گرفته را نمیتوان منظومه نامید. وقتی سخن از منظومه به میان آید، لاجرم نمیتوان «مبنا»یی برای آن متصور نشد، همانطور که «هدف و غایت» را. همانگونه که هر نظام دارای اجزایی مشخص و مختص به خود است، منظومه فکری نیز باید دارای اجزای مفهومی مشخص و محدود باشد و بتواند تعاریف خود را از موضوعات و مفاهیم ارائه دهد. و نیز همانگونه که در هر نظام اجزا دارای ارتباطات مشخصی با یکدیگر هستند «نظم، ارتباط و ساختارمندی» نیز از ویژگیهای بدیهی هر منظومه فکری هستند.
همچنین است « انسجام و قاعدهمندی» و حاکمیت «منطق» بر یک منظومه فکری. نمیتوان از منظومه فکری سخن گفت و آن را تحلیل کرد اما عامل انسجام، هماهنگی و قواعد حاکم بر آن را توصیف و تحلیل نکرد.
بنابراین باید احتیاط کرد و دچار «تهوّر علمی» و «سطحیاندیشی» بیجا نشد. نباید تصور کرد که با تنظیم فهرستی از موضوعات و جایابی متون و مفاهیم در آن فهرست، به منظومه فکری آیت الله خامنهای دست پیدا کردهایم.
ویژگیهای منظومه فکری مطلوب
در ادامه برخی از مهمترین ویژگیهایی که لازمه هر مجموعه محتوایی مدعی توصیف منظومه فکری آیت الله خامنهای است بیان میگردد
الف) توضیح مبانی مستحکم
شخصیت فکری آیت الله خامنهای را بیش از هر چیز، باید تحت تأثیر قرآن دانست. تاریخچه مبارزاتی ایشان پیش از انقلاب اسلامی نشان میدهد که برنامه مبارزاتی ایشان، تربیت نیروی انسانی مؤمن انقلابی بر اساس آموزههای قرآن کریم بوده است. از تشکیل نخستین درس رسمی تفسیر در حوزه علمیه مشهد تا تشکیل جلسات تفسیر مسجد کرامت و سلسله درسهای طرح اندیشه اسلام در قرآن در مسجد امام حسن ؟ع؟، همگی گویای محوریت و جایگاه ویژه قرآن در اندیشه ایشان است. محوریت «ایمان، توحید و ولایت» در اندیشه قرآنی ایشان واضح و جدی است. این مبانی توحیدی حتی به وضوح در روبناییترین اندیشههای ایشان یعنی مفاهیم سیاسی و اجتماعی و همه اعلام نظرهای کارشناسی ایشان واضح و مبرهن است.
تکیه جدی ایشان بر معارف و سیره سیاسی اهل بیت عصمت و طهارت نیز رکن دیگر معارفی اندیشه آیت الله خامنهای است که در تلاش جدی ایشان بر احیای نهجالبلاغه در پیش و پس از انقلاب اسلامی و مطرح کردن نظریاتی همچون نظریه معروف «انسان250ساله» تجلی یافته است.
تبیین و ترسیم این معارف در هر مجموعهای که مدعی تبیین منظومه فکری آیت الله خامنهای است ضرورت دارد. نمایش تأثیر اندیشه توحیدی در مفاهیمی همچون استکبارستیزی و استقلالطبی و یا نقش سیره و سنت اهل بیت ؟عهم؟ در تکوین مفاهیمی همچون مردمسالاری دینی و عدالتطلبی از این جملهاند.
ب) توصیف غایت و اهداف مطلوب
احیای «اسلام سیاسی-اجتماعی» در عرصه علمی و فرهنگی و «تمدن نوین اسلامی» در عرصه عمل اجتماعی، غایت مطلوبی است که بارها و بارها بوسیله آیت الله خامنهای تصریح شده است. لذا بدون التفات به این دو موضوع و نمایش نسبت تمامی موضوعات با این دو چشمانداز، نمیتوان مدعی استخراج و تبیین منظومه فکری ایشان بود. همانگونه که در اندیشههای مارکسیستی در همه حوزهها و در همه سطوح اعم از علم، فرهنگ، تاریخ، سیاست و اقتصاد میتوان نسبت موضوعات را با آرمان جامعه بدون طبقه مشاهده کرد. یا همانگونه که در منظومه تفکر اقتصادی لیبرال سرمایهداری در همه موضوعات و تحلیلها و تجویزها میتوان نسبتی با آرمان بازار آزاد برقرار نمود.
ج) نمایش قواعد حاکم بر اندیشه
بر اندیشه آیت الله خامنهای قواعدی حاکم است که بر همه حوزهها شمولیت دارد. این قاعده کلی و منطق جهانشمول در همه حوزهها و نظریههای روبنایی بکارگرفته میشود و موجب زایش و بسط مفهومی میگردد. این ویژگی هر منظومه فکری جامع و پر قوت است. جهت تقریب به ذهن مجدداً ناچاریم از اندیشه مارکسیسم کمک بگیریم. قاعده کلی و منطق جهانشمول اندیشه مارکسیسیم عبارت است از «منطق دیالکتیک» یعنی سهگانه ازلی و ابدی «تز، آنتیتز، سنتز». منطقی که در همه حوزهها ملاک سنجش و صدق و کذب قرار میگیرد و کارآمد است. در تبیین عالم، در تاریخ، در علم، در اقتصاد، در سیاست و حتی طبیعیات و اساساً در هر حوزهای این منطق دیالکتیک است که به مثابه یک ماشین جادویی تمام عالم را تبیین میکند. اهمیت این منطق تا بدانجاست که اگر این منطق از اندیشه مارکسیسم گرفته شود قدرت تبیین سادهترین پدیدههای عالم از آن گرفته خواهد شد.
آیا در اندیشه اسلامی آیت الله خامنهای نیز میتوان چنین منطق جهانشمولی یافت؟ اگر پاسخ مثبت است آن منطق چیست؟ خود ایشان به این سؤال پاسخ دادهاند. این قاعده کلی و مبنایی و جهانشمول عبارت است از «ایمان و اعتماد مطلق به خداوند عالم و سنتهای الهی و نفی و بیاعتمادی مطلق به دشمنان خداوند و اولیایش» و در دو کلمه «تولی و تبری».
تولی و تبری بهعنوان یک منطق کلیدی و کلی در همه حوزههای اندیشه ایشان جاری است. هیچ موضوع و اظهار نظر و نظریهای از ایشان نمیتوان یافت که با این منطق ارتباط واضحی نداشته باشد. بنابراین در پرداخت به منظومه فکری ایشان، ضروری است که این قاعده کلی و جهانشمول مورد توجه جدی قرار گیرد.
د) ارتباط شفاف و هماهنگی مفاهیم با یکدیگر
از ویژگیهای ضروری هر مجموعه نظاممند، اصل هماهنگی و انسجام است. هر چه یک منظومه فکری از انسجام معنایی بیشتری در موضوعات مختلف برخوردار بوده و از تناقض و ابهام بهدور باشد، نشان دهنده تکامل یافته بودن آن منظومه فکری است.
منظومه فکری لیبرال، چه آنجا که از دست نامرئی بازار سخن میگوید، چه آنجا که در تعلیم و تربیت از نظامات افراطی معلم محور انتقاد کرده و نظریات یادگیرندهمحور را مطرح میکند، چه آنجا که از عدالت سخن میگوید؛ در همه جا نهتنها میتوان ارتباط روشنی با مقوله «آزادی» آنگونه که لیبرالها تبیین میکنند مشاهده نمود، بلکه متفکرین لیبرال تلاش کردهاند تناقض و ابهام میان حوزههای موضوعی فوق را به حداقل برسانند.
نمایش این انسجام و هماهنگی در اندیشه آیت الله خامنهای نیز از ضروریات و بایستههای پرداختن به منظومه فکری ایشان است. آن تبیین برترین تبیین از اندیشه ایشان است که بتواند ارتباط عدالت را با آزادی، آزادی را با استقلال، استقلال را با عزت ملی، همه این مقولهها را با مردمسالاری و ... آن هم در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و در طراحی کلیه نظامها همچون نظام آموزش و پرورش، نظام علم و فناوری، نظام بهداشتی و درمانی، نظام بیمه و تأمین اجتماعی و سایر نظامات اجتماعی تبیین نماید.
و) توضیح نوآوریهای مفهومی
از دیگر ویژگیهای منظومههای فکری قوی و پیشرو، قدرت زایش مفهومی و توسعه معنایی است. اندیشه و علم بشر همواره در حال توسعه و پیچیدهتر شدن است. تمدنها و فرهنگها در عصر جدید به شدت با یکدیگر مرتبط و درگیر شدهاند. رسانه و ارتباطات سرعت تغییرات فرهنگی را بسیار زیاد کرده است. چه بسیار واژهها و مفاهیمی که به سرعت خلق میشوند و انبوهی از اطلاعات را نمایندگی میکنند و چه بسیار واژهها که میمیرند یا دچار تغییرات جدی معنایی میشوند. میزان توانمندی یک منظومه فکری در نوزایی مفهومی برای زنده ماندن آن اندیشه ضروری است.
واژهها را از حیث نوآوری معنایی به سه دسته میتوان تقسیم نمود: واژگان ابتدایی، واژگان بازتولیدی، واژگان تولیدی.
دسته نخست واژگانی هستند که ذاتاً دستخوش تغییرات جدی نشده و در بازهای از زمان همان معنای اولیه خود را حفظ میکنند و صرفاً در ارتباطات ادبی و زبانی است که در کنار سایر مفاهیم میتوانند معانی جدیدی را خلق کنند.
دسته دوم واژگانی هستند که در عین حفظ لفظ، معنای جدیدی پیدا کردهاند. واژگان «استکبار» و «بسیج» در گفتمان انقلاب اسلامی و «بصیرت» در گفتمان چندسال اخیر آیت الله خامنهای از این دستهاند. اما دسته سوم واژگانی هستند که هم در لفظ و هم در معنا جدیدند، یعنی هیچکدام از الفاظ موجود در گنجینه زبانی، طرفیت انتقال آن مفهوم جدید را نداشتهاند، فلذا خلق واژهای جدید ضرورت پیدا کرده است. واژگانی همچون «تهاجم فرهنگی»، «جهاد اقتصادی»، «اقتصاد مقاومتی»، «عزت ملی» از این دستهاند. در اندیشه آیت الله خامنهای بیش از هزار واژه تولیدی و بازتولیدی وجود دارد که نشان قدرت بالای این اندیشه در نوزایی مفهومی و ظرفیت بینظیران در مواجهه با کلیه جریانات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. در نتیجه، پرداختن به این توان بالای نوزایی مفهومی و چیستی و چگونگی آن از ضروریات بررسی این منظومه فکری است. این موضوع نشان میدهد که این اندیشه از توان زیادی برای پاسخگویی به مسائل عینی و نیازهای روز برخوردار است.
http://sobhe-no.ir/newspaper/337-1/13/13140
ش.د9604593