تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۸۴۱۹۸

ویژگی‌های فرهنگ استکباری

بنابراین استکبار به این معنا است که «عنصری یا شخصی یا جمعی و یا جناحی، خود را بالاتر از حق به حساب آورد و زیر بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاک قرار دهد.»
پایگاه بصیرت / احسان کرمی
استکبار دارای یک بستر تاریخی ظهور و بروز است و اساساً پیدایش مستکبران را نیز باید در همین چارچوب مورد بررسی قرار داد. بر این اساس، نخستین مستکبر تاریخ، ابلیس بود که قدرت خود را ملاک قرار داد و زیر بار حق نرفت. همچنان که مشاهده می‌شود، بار دیگر ارجاع به قرآن و مستندسازی از این طریق، در آیینه اندیشه رهبری، در ارتباط با استکبار مد نظر قرار گرفته است. یکی از مهم‌ترین شعارهای انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر استقلال و آزادی، که در نهایت به استقرار جمهوری اسلامی منجر شد، مبارزه با استکبار است. در واقع استکبارستیزی، چه در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه در دوران استقرار انقلاب، از جایگاه خاصی در گفتمان حکومت اسلامی برخوردار بوده است و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران و همچنین رهبر معظم انقلاب، علاوه بر اینکه در مقام نظر به تئوریزه کردن استکبار و بیان شاخصه‌های آن پرداخته‌اند، الگویی عملی از مبارزه با استکبار را نیز به نمایش گذاشته‌اند. بررسی ابعاد گوناگون فرهنگ استکباری، زمینه‌ای گسترده‌تر از این می‌طلبد. در این جا خوانندگان را به تأمل در سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری که بیانگر ابعاد این فرهنگ است، فرا می‌خوانیم.
دیدگاه امام خمینی (قدّس سرّه):
واژه «استکبار» که در ادبیات سیاسی ما وارد شده است از تعالیم قرآن کریم مایه می گیرد. مبارزه با ظلم و نفی استکبار، از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی حضرت امام بوده و همواره مورد تأکید قرار گرفته است. ظلم زدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسئولیت دینی - سیاسی، جدی ترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است. اندیشه ظلم ستیزی حضرت امام(ره) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده ظلم‌ستیزی به عنوان تکلیف دینی، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره خورده و برای همیشه به عنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقش‌آفرین گردد و از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرت‌های استکباری را در عمق جان توده های تحت ستم کاشته و بدین سان، زمینه خیزش و جنبشهای رهایی بخش و ضد استعماری را بیش از بیش فراهم  سازد. مواجهه و رویارویی جدی و همه جانبه حضرت امام با دنیای استکباری و بویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تاثیرات خاص و عمیقی را در جهان و بویژه جنبشهای اسلامی از خود به جای گذاشت. بنابراین به برخی از این اصول و فرهنگ استکباری اشاره خواهد شد.
الف- تداوم استکبار ستیزی: اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا، تنها یک آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی می شد؛ با شکل گیری انقلاب اسلامی و پیروزی همه جانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهایی بخش خویش امیدوار گردید و نهضتهای اسلامی در عرصه جهانی جان تازه‌ای یافت. امام خمینی این نکته را چنین بازگو می نمایند: «براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود..»(صحیفه امام، ج‏5، ص: 301)  
ب-  ستم به پایین دست: خاصیت اعیانیت و اشرافیت و رفاه این است که چون همیشه خوف این مطلب را دارند که مبادا از این مقام پائین بیایند و مبادا یک لطمه‌ای به اشرافیتشان بخورد، این خوف اسباب این می‌شود که نسبت به زیر دست‌ها ظالم و نسبت به بالادستها تو سری خور باشند. (صحیفه نور، ج 18، ص 52)
ج- اخلاق و تربیت فاسد: طبع کاخ نشینی با تربیت صحیح و اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت منافات دارد.تمام مستضعفین از این کوخ‌نشینان بودند تقریباً، از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد،این کارها بر نمی‌آید. (صحیفه نور، ج 17، ص 217)
د- صدور خلق و خوی فاسد: وقتی خوی زمین خواری و باغداری و کاخ نشینی در بین مردم باشد، اسباب آن می‌شود که انحطاط اخلاقی پیدا بشود، اکثر این خوی های فاسد از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است. (همان، ص 218)
ه- به حساب نیاوردن توده‌های مستضعف مردم: مستکبرین، جهان را از آن دید خاص خود و آن بیماری روحی که در آن هست، نگاه می‌کنند و این بیماری موجب شده است که توده‌های بزرگ ملت‌ها را از جهان حساب نمی‌کنند. این دید مستکبرین است که سایر قشرهای بزرگ ملت‌ها را نمی‌بینند. (همان، ج 10، ص 211)
و- درک نکردن محرومیت: کسی که در مهد اشرافیت- به اصطلاح آن وقت- بزرگ شده است و از اوّلی که چشمش را باز کرده، با نوکر و کلفت و حشم روبرو بوده، این وقتی بزرگ شد، خیال می‌کند همه چیز همین است، نمی‌تواند ادراک کند که یک طبقه‌ای هستند که نان ندارند، نمی‌توانند زندگی کنند. (صحیفه نور، ج 18، ص 52)
دیدگاه مقام معظم رهبری:
رهبر انقلاب، استکبار را واژه‌ای قرآنی خواندند و افزودند: استخوان‌بندی استکبار در طول تاریخ، ثابت، اما روشهای آن متفاوت و متغیر بوده است.ایشان با تاکید بر مخالفت با هر گونه برخورد غیر خردمندانه در هر عرصه ای خاطر نشان کردند: باید در همه زمینه ها از جمله مخالفت و مبارزه با استکبار با برنامه ریزی و درایت و حکمت عمل کرد. رهبر انقلاب برای تحقق برخورد مدبرانه و خردمندانه با نظام استکبار، شناخت "خصوصیات، عملکرد و جهت‌گیری‌های فرهنگ و نظام استکباری” را ضروری برشمردند و افزودند: بدون شناخت و درک صحیح خصوصیات نظام سلطه، برنامه‌ریزی حکیمانه برای مقابله با آن امکان پذیر نیست.
الف- تکیه استکبار به تروریسم: از نگاه رهبری، یکی از بزرگ‌ترین خصایص استکبار جهانی، اتکای آن به عنصر تروریسم است و این رویکرد ناشی از اتکای آن‌ها به قدرت حیوانی است. این مسئله سبب می‌شود تا کشورهای استکباری مسائل خود را با اتکای به منطق گفت‌وگو و مصالحه دنبال نکنند، بلکه همواره بر استفاده از ابزارهای غیرقانونی مانند زور، ترور و استفاده غیرعادلانه از قدرت، تمرکز داشته باشند. بنابراین استکبار به این معنا است که «عنصری یا شخصی یا جمعی و یا جناحی، خود را بالاتر از حق به حساب آورد و زیر بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاک قرار دهد.»( منوچهر محمدی، آمریکا در نگاه رهبر معظم انقلاب، 1385، ص 39) از نگاه رهبری، یکی از بزرگ‌ترین خصایص استکبار جهانی، اتکای آن به عنصر تروریسم است و این رویکرد ناشی از اتکای آن‌ها به قدرت حیوانی است.( برگرفته از بیانات رهبری در دیدار فرماندهان و پرسنل ارتش، 30 فروردین 1377) این مسئله سبب می‌شود تا کشورهای استکباری مسائل خود را با اتکای به منطق گفت‌وگو و مصالحه دنبال نکنند، بلکه همواره بر استفاده از ابزارهای غیرقانونی مانند زور، ترور و استفاده غیرعادلانه از قدرت تمرکز داشته باشند.
ب- تداوم استکبار: ایشان در زمینه‌ استکبار آمریکایی، اشاره‌ای به خط سیر تاریخی دارند؛ به این معنا که استکبار آمریکایی را منحصر به دوره حاضر نمی‌دانند، بلکه آن را جریانی ممتد از دوران پهلوی می‌دانند که در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و سپس برهه بعد از انقلاب، به اوج خود رسیده است. چناچه در این خصوص فرموده اند:«استکبار یعنی در دنیا قدرتی هست که به منافع ملت‌ها و به خواست انسان‌ها، توجهی نمی‌کند؛ به مفاهیم ارزشی انسانی هیچ اعتنایی نمی‌کند و برای او فقط یک چیز اهمیت دارد و آن خود اوست؛ آن هم با روحیه تکبر، افزون‌خواهی و زورگویی، آن هم با زبان زور، با خشونت، با شدت، با بی‌رحمی و سفاکی، امروز آمریکا چنین وضعی دارد.»( بیانات رهبری در اجتماع مردم مشهد، 4 فروردین 1375)
ج- خوی سلطه گری: از نگاه ایشان، استکبار عصر حاضر، استکبار آمریکایی است و هر سیئه‌ای که در جای‌جای این عالم رخ دهد، قطعاً ردپایی آمریکایی دارد(برگرفته از بیانات رهبری در جمع دانشجویان و دانش‌آموزان، 10 آبان 1374) و ملت ایران هیچ گاه برای پیدا کردن مستکبر در بین دولت‌های دنیا دچار مشکل نمی‏شود، زیرا دولت آمریکا که امام خمینی (رحمت الله علیه) به او لقب شیطان بزرگ دادند، در مقابل ندای حق‌طلبانه ملت ایران مستکبر بود. بنابراین در چارچوب گفتمان رهبری، آمریکا مظهر نظام سلطه است و معنای نظام سلطه آن است که اگر رژیم آمریکا برای خود در نقطه‌ای از دنیا منافعی فرض کرد، حق دارد در آن نقطه حضور قدرتمندانه نظامی پیدا کند و هر کسی را که با منافعش مخالفت کند، بکوبد.
نکته مهم این است که از نگاه رهبری، فعالیت‌های تروریستی استکبار جهانی در حالی انجام می‌شود که خودشان این فعالیت‌ها را با عنوان و هدف «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کنند: «مروجان تروریسم، امروز به دروغ و نفاق، پرچم مبارزه با تروریسم را در دست گرفته‌اند و آن را برای دخالت در کشورهای اسلامی بهانه قرار داده‌اند.»( بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 23 شهریور 1383)
د- مخالفت با اسلام و قرآن: در اندیشه‌ رهبر معظم انقلاب، ضدیت با اسلام و معارضه با قرآن، خصیصه‌ای دیرپا در نزد استکبار جهانی است. ایشان با تعابیر مختلفی مانند سیاست اسلام‌زدایی، رفتارهای قبیله‌ای، مقابله با بیداری اسلامی، اتهام‌زنی به اسلام و... به این خصلت یا در واقع ضعف استکبار اشاره می‌کنند. رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «امروز دشمنی با ایران اسلامی به خاطر اسلام است، و گرنه این همان ایرانی است که قلعه آمریکا و استکبار بود. آن‌ها با اسلام دشمنی عمیقی دارند؛ اسلام به معنای حکومت و نظام؛ اسلام زنده و اسلامی که حقیقتاً می‌خواهد خودش را بر واقعیت‌های موجود در فضای جهان تحمیل کند.» ( بیانات در دیدارهای دسته‌جمعی دوشنبه، 26 آذر 1375) از این رو مهم‌ترین ابزاری که استکبار جهانی با توسل به آن، سعی در تخریب و تهاجم به اسلام را دارد، رسانه‌های جمعی هستند که خط اصلی تبلیغات آن‌ها، ضدیت و معارضه با اسلام است.
ه- ظالم دانستن دیگران: از نگاه رهبری، استکبار با دستاویز قرار دادن عنوان پرطمطراق حقوق بشر برای گسترش ظلم و جنایت در دنیاست. ایشان معتقدند که کشورهای استکباری با این عنوان، کلاه بزرگی بر سر تاریخ و بشریت گذاشته‌اند؛ در حالی که خود از معنای واقعی حقوق بشر آگاه نیستند و رفتار و اندیشه آن‌ها فرسنگ‌ها با این عنوان فاصله دارد:«دفاع آن‌ها (استکبار جهانی و آمریکا) از حقوق بشر، برای ملت‌ها و مظلومان دنیا، هم خنده‌آور و هم گریه‌آور است؛ از طرفی خنده‌آور است چون خود نقض‌کنندگان درجه‌اول حقوق بشر، سنگ حقوق بشر را به سینه می‌زنند، از طرف دیگر گریه‌آور هم هست، برای بشریت مصیبتی بالاتر از این نیست که مفاهیم و ارزش‌های انسانی، این‌طور در دست‌ و پای سیاست‌بازان خبیث بیفتد.»( بیانات در دیدار جمع کثیری از نیروهای مقاومت بسیج، 7 آذر 1369)
نتیجه‌گیری
در این یادداشت، مقوله‌ی فرهنگ استکبار و استکبارستیزی از نگاه امام و رهبری مورد واکاوی قرار گرفت. بنابراین در نخستین گام، باید این نکته مد نظر قرار گیرد که نگاه پراکنده به استکبار، نمی‌تواند زمینه مبارزه و جبهه‌گیری علیه آن را فراهم کند. مسئله دیگر در همین چارچوب نگرش سیستماتیک به استکبار و ضرورت شناسایی استکبار است که با توجه به خصلت‌هایی که امام و رهبری برای آن برمی‌شمرند، می‌توان این مختصات را در وجود نظام سلطه به طور اعم و آمریکا به صورت ویژه مشاهده کرد.گسترش جنایت، مبارزه با اسلام، دستاویز قرار دادن حقوق بشر، کشتار مردم بی‌گناه و استفاده روزافزون از ابزارهای تروریستی از جمله خصایصی است که آنها برای استکبار به عنوان یک وضعیت بیرونی احصاء می‌کنند.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات