(روزنامه آسمان آبي – 1396/11/10 – شماره 561 – صفحه 10)
* آقای دکتر، ما آماده شنیدن پاسخهای شما به اظهارات آقای تابش و انعکاس آنها هستیم.
** ببینید، همانطور که در گفتوگوی قبلی هم گفتهام تفاوت فاحشی بین بنگاهداری و فعالیتهای عمرانی وجود دارد. ضمن اینکه جدا معتقدم فعالیتهای بنگاهداری نباید در نیروهای مسلح صورت بگیرد، ولی اینکه برخی تلاش میکنند اینگونه القا کنند که فعالیتهای عمرانی نیروهای مسلح موجب ورشکستگی بخش خصوصی میشود، صورت مسئله را به گونه دیگری ارائه دادن است. زمانی دولت پروژهای در دست دارد و میخواهد آن را ارائه کند و به این نتیجه میرسد که هیچ شرکت، سازمان و مقاطعه کاری در کشور توان علمی و فنی انجام این کار را ندارد؛ بنا براین آن را به یک شرکت خارجی واگذار میکند. اینجا کمک گرفتن از شرکت خارجی مباح است و حتی میتوانیم کنار او کار کنیم و این تکنیک و توان فنی را یاد بگیریم و منتقل کنیم. این مطلب درباره نیروهای مسلح نیز صادق است.
در بسیاری از عرصهها نیروهای مسلح توان فنی انجام کارهای عمرانی را دارند. در این میان، دولت نیز قدرت انتخاب دارد و میتواند اگر شرکتهای دیگری در بخش خصوصی توانایی اجرای پروژههای بزرگ را دارند، کار را به آنها واگذار کند؛ کسی نمیتواند به دولت اجبار کند. این بحث تا اندازهای بیشتر تضعیف توان ملی است. اگر ارتش ما در زمینهای دارای توانمندی است که بخش خصوصی از انجام آن ناتوان است، بهطور مثال در زمینه مخابراتی، اصلا معقول و منطقی نیست که از آنها استفاده نکنیم و کار را به شرکتهای خارجی واگذار کنیم.
* آقای تابش معتقد است: «اینکـــه مجمـوعههای پیمانکاری وابسته به نیروهای مسلح باری از دوش دولت برمیدارند خیلی واقعیت ندارد؛ هم در قیمتها و هم در هزینه تمامشده. آنها با بقیه بازیگران تفاوتی ندارند و بالاخره دنبالسود هستند.»
** ولو اینکه به دنبال سودشان باشند اشکالی ندارد؛ ضمن اینکه اصلا اینگونه نیست. برای نیروهای مسلح در این زمینه سودی متصور نیست، یعنی شرکت انتفاعی نیست، بلکه غیرانتفاعی و دولتی است و کاری که انجام میدهد بخش فنی نیروهای مسلح را تقویت میکند. این اشکالی ندارد. وقتی ما قائل به این هستیم که بخش خصوصی باید تقویت شود، چرا نباید به این نیز قائل باشیم که نیروی مسلح ما هم باید تقویت شود. قطعا اگر تهدیدی متوجه این کشور شود، همه ملت باید هزینه این مسئله را پرداخت کنند. اگر شرکتهای خصوصی توانایی انجام پروژههای بسیار پیچیده فنی مثل کارون 4 را داشتند، مشکلی نبود و کار به آنها واگذار میشد.
* بحث ایشان این است که نیروهای مسلح «در عوض کمکهای خود امتیازات گســـتردهای میگیرنــد که شاید در شرایط برابر بخش خصوصی هم حاضر باشد با همین امتیازات حتی تخفیفهای بیشتری هم به دولت بدهد.»
** چه امتیازاتی؟ امتیازات که نمیدهند هیچ، برخی اوقات حتی چون زورشان میرسد خیلی با تاخیر پول میدهند و پول پروژهها را چندین سال نگه میدارند؛ بنابراین نه تنها امتیاز نمیگیرند، بلکه یکسری مزایا برای دولتها ایجاد میکنند. در حال حاضر، میدانید که چقدر نیروهای مسلح بابت پروژههایی که انجام دادهاند از دولت طلبکار هستند؟ اصلا دولتی که در این زمینه معتقد است باید بخش خصوصی را تقویت کند و البته حرف درستی هم هست، اگر شرایط برابر است خب پروژهها را به آنها بدهد، چرا به نیروهای مسلح امتیاز بدهد؟
* اتفاقا شاید چون دولت توانایی پرداخت بهموقع وجه کار آنها را ندارد و به قول شما در مواردی به این توانایی نیازمند است، مجبور به دادن امتیاز به آنها میشود.
** چه امتیازی میدهد؟ اصل امتیاز پول است. وقتی وجه کارشان را دیر پرداخت میکند چه امتیازی برای آنها قائل است. آقای تابش باید این امتیازات را موردی بیان کند. نباید با طرح برخی بحثها جامعه را بیدلیل نسبت به یک امر منطقی بدبین کرد. اگر واقعا امتیازی داده شده باشد بسیار کار اشتباهی است، درحالیکه بهنظر میرسد برعکس است؛ نیروهای مسلح سالهاست پروژههایی را انجام داده، اما دولت هنوز پول آنها را پرداخت نکرده است. ببینید، بسیاری از فناوریهایی که ما در زمینه بعضی از پروژهها باید به خدمت بگیریم در بخش خصوصی وجود ندارد؛ زیرا در گذشته اصلا بنا بر این بوده که همه کارهای کشور را به خارجیها بسپرند. وقتی در داخل کشور بخشی توانایی انجام این کارها را دارد، عقل حکم میکند که کارها به او سپرده شود، اگر این کار را نکنیم کار خطایی کردهایم.
* بهطور کلی، دولت در زمان واگذاری پروژهها به بخشهای مختلف، چه شرایطی را مد نظر قرار میدهد؟
** در این ارتباط چندین پارامتر را مطالعه میکنند؛ یک، آیا این شرکت توان تکنیکی و دانش فنی این کار را دارد؟ دو، آیا ماشینآلات و تجهیزات لازم برای این کار را دارد؟ درواقع، مؤلفه اول توان نرمافزاری بود و مؤلفه دوم توان سختافزاری شرکت را بررسی میکند و درنهایت، آیا سرمایه اولیه و لازم را برای انجام این کار دارد یا خیر. بهطور مثال، پل زدن بین جزیره قشم و سرزمین اصلی قراردادی بین قرارگاه خاتم و دولت بسته شده بود؛ آیا شرکتهای خصوصی ما میتوانستند این کار را انجام دهند؟ مسلما خیر. اگر واقعا قائل به این هستیم که بخش خصوصی را فعال کنیم باید به تدریج در کنار نیروهای مسلح کار کرده و رشد کنند. این هم که دست دولت است و نمیتوان گفت نیروهای مسلح خود را به دولت تحمیل کردهاند، کما اینکه گاهی میبینید ما دانش فنی کاری را در داخل داریم، اما دولت پروژه را به کشورهای خارجی واگذار میکند، آیا کسی میتواند مانع او شود؟ دیدید که سال گذشته رئیس جهاد دانشگاهی نیز به این موضوع اعتراض کرد و هر قدر هم صدایش را بلند کرد کسی به او توجه نکرد؛ بنابراین در اینجا دولت انتخابگر است.
همین دولت قراردادهای بزرگی را بسته است؛ پالایشگاه ستاره خلیج فارس را که نیازمند دانش فنی بالایی است قرارگاه خاتم انجام داد و دولت نیز بسیار به آن مباهات کرد و در افتتاحیه بهعنوان یک افتخار بزرگ از آن نام بردند، اما بعد برخی از دولتمردان همین اقدام را زیر سوال میبرند. نمیدانم این چه بحثی است که ما هم از این توانایی استفاده میکنیم هم آن را زیر سوال میبریم. با این اوصاف، بازهم تاکید میکنم فعالیتهایی که نیروهای مسلح در زمینه بنگاهداری و حتی بانکداری انجام میدهد کاملا غلط است.
* آقای دکتر، آیا همین حضور در عرصه بنگاه داری نمیتواند یکی از امتیازاتی باشد که نیروهای مسلح در ازای فعالیتهای خود ولو عمرانی و در مقابل تاخیر در دریافت وجه کار خود، از دولت و حاکمیت میگیرند؟
** خیر، اینها دو موضوع کاملا جداگانه هستند. این موضوع، یک ولنگاری بود که متاسفانه درمورد امتیاز بانکداری آن هم بانکداریهایی که قانون را درباره آنها رعایت نکردند رخ داد و قطعا امروز آقای سیف باید استیضاح شود که چرا به کسانی که سرمایه اولیه را نداشته و از بانکهای دولتی قرض گرفتهاند مجوز فعالیت داده است. قطعا اگر نیروهای مسلح هم وارد این قضیه شده باشند، قصد استفاده از این ولنگاری را داشته و اشتباه بوده است. یک ولنگاری صورت گرفت و نیروهای مسلح هم فکر کردند حالا که همه مجوز میگیرند ما هم میتوانیم از صندوقهای بازنشستگی بهعنوان سرمایه استفاده کنیم و با وارد شدن به این فعالیتها به سود برسیم.
* وزارت دفاع برای امور مالی خود به یک بانک نیاز دارد که بانک سپه را دارد؛ فراتر از آن دیگر غلط است؟
** بله، در اینجاها خطا صورت گرفته و من در گفتوگوی قبلی هم گفتم که باید ایستاد و اصلاح کرد، اما از فعالیتهای عمرانی آنها قطعا باید حمایت و به آن افتخار کرد. در این صورت هم از عمران آنها استفاده میکنیم و هم بدون اینکه هزینه ثانویهای به ما تحمیل شود در قالب پروژههایی که انجام میگیرد، دانش نظامی و فنی آنها را تقویت میکنیم. درنهایت، من صحبتهای آقای تابش را دارای پشتوانه منطقی نیافتم، اما معتقدم که فعالیتهای عمرانی نیروهای مسلح نیز نباید بر بخش خصوصی تاثیر سوء بگذارد و حتی اگر شرایط برابر داشتند باید اولویت به بخش خصوصی داده شود، اما اگر نداشتند باید از نیروهای مسلح کمک گرفت.
https://asemandaily.ir/post/12931
ش.د9604848