(روزنامه اطلاعات – 1396/11/11 – شماره 26930 – صفحه 12)
«البغدادی»، تروریست ۲۵ میلیون دلاری کجاست؟
سایت دیلی بیست گزارشی را منتشر کرد که دو تحلیلگر در آن درباره کشته نشدن ابوبکر بغدادی به دست آمریکا به رغم داشتن اطلاعات و توانایی نظامی این کشور سؤالاتی را مطرح میکنند.
به گزارش ایسنا، آن اسپیکهارد و آردین شاگوکویچ، دو تحلیلگر و نویسنده این گزارش میگویند: ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش از زمانی که خلافت خودخواندهاش را در سال ۲۰۱۴در موصل اعلام کرد، دیگر دیده نشد. آمریکا در آن زمان ائتلاف بینالمللی را برای شکست این گروه به راه انداخت و جایزه ۲۵میلیون دلاری برای زنده یا مرده ابوبکر تعیین کرد، اما او توانست فرار کند هر چند که بارها اعلام شده او هدف قرار گرفته یا زخمی شده یا مرده است، اما او همچنان زنده است و جایزه نیز باقی است.براساس گزارش دیلی بیست، این دو نویسنده این گزارش را از محل ابوبکر بغدادی در جریان سفرشان به بغداد به عنوان دو پژوهشگر مرکز بینالمللی خشونت و تندروی، تهیه کردند. آنها در جریان این سفر با شماری از زندانیان داعشی در زندانهای عراق دیدار کرده و درباره دلیل عدم قتل ابوبکر بغدادی از سوی آمریکا سؤال کردند.
در این گزارش آمده است که کمبود اطلاعات درباره ابوبکر بغدادی دلیل این مساله است. همچنین نفوذ به این گروه بسیار سخت است. منابع اردنی ادعا کرده بودند که از طریق یک مزدور که قبل از ترک رقه به درجه فرماندهی رسیده بود، به این گروه نفوذ کردهاند.چند تن از مسئولان کوزوو نیز اعلام کرده بودند که برای نفوذ به داعش تلاش کرده، اما شکست خوردهاند. روسها و موساد اسرائیل نیز اعلام کرده بودند که در نفوذ به داعش موفق شدهاند، اما واضح است که اطلاعاتی که مزدورانشان جمعآوری کرده بودند در زمان مناسب به دستشان نرسیده است. دیلی بیست نوشت که هیچ دولتی نیست که اطلاعات کافی برای تحت پیگرد قرار دادن و قتل بغدادی داشته باشد. این دو پژوهشگر طی مصاحبههایی که با ۶۱جدا شده از داعش داشتند، اعلام کردند که این گروه بر تمامی عواملش سیطره دارد و موبایلهای آنها را مصادره کرده و کسانی هم که از موبایلهایشان استفاده میکنند، پیامها و مکالماتشان چک میشود.در این گزارش تأکید شده است: نظارت شدیدی بر مکالمات صورت میگیرد و اعضای داعش میدانند که سرنوشت متهمان به خیانت، ذبح است.
دستگاه امنیت داعش
این دو نویسنده میگویند که دستگاه امنیت داعش که مامور نظارت بر مکالمات خارجی است، هر فردی را که وارد مناطق تحت سیطره این گروه میشود، مورد بازرسی قرار میدهد و بعد از دورهای از نظارت بر آنها، اینان به جبهههای جنگ فرستاده میشوند تا میزان صداقتشان آزمایش شود، اگر سلاح به دست گرفتند و از داعش حمایت کردند این دلیل و مدرک صداقتشان است، اما اگر کشته شدند به "شهادت” نائل آمدهاند و به بهشت میروند و در غیر این صورت سرنوشتشان آتش است .در این گزارش آمده است:دستگاه امنیت داعش از افسران نظامی و امنیتیای تشکیل میشود که با نظام صدام همکاری کردهاند و برای زمانی کوتاه با القاعده ائتلاف داشتهاند؛ القاعدهای که ابومصعب الزرقاوی آن را تأسیس کرد.جستجوی الزرقاوی از سال ۲۰۰۳تا کشته شدنش در سال ۲۰۰۶امروز دیدگاهی را درباره روند پیگرد ابوبکر بغدادی ارائه میکند.
در این گزارش به نقل از نادا باکوس، کارمند سابق سی آی ای که افسر بوده، آمده است: فعالیت افسران بر تحلیل اطلاعات مبتنی بود و هر افسر باید کوهی از اطلاعات را غربال میکرد. هر فردی معمولا اثر انگشتی از خود به جا میگذارد که میتوان به آن دست یافت.هر انسانی دنبال مسائلی مثل غذا، آب، مسکن و ارتباط با مردم است و معمولا اثراتی را به جا میگذارد.این دو نویسنده میگویند: عملیات پیگرد شامل پیدا کردن نقاط ضعف مثل نیاز به مداوای خود یا فردی از خانوادههایشان یا ترجیح دادن مکانی به مکان دیگر است.
بکوس میگوید: الزرقاوی بدجنس و دیوانه بود و زمانی که گروگانها را سر برید توجه جهانیان را به خود جلب کرد. در جریان عملیات پیگرد سازمان اطلاعات دنبال مکانی بود که او در آن احساس امنیت میکند و اینکه از کجا تماس میگیرد و زندگیاش را میگذراند. ما میدانستیم که خانوادهای دارد که برخی از اعضایش در برخی مواقع همراه او هستند. براساس گزارش دیلی بیست، در نهایت سازمان اطلاعات آمریکا فهمید که الزرقاوی با یک شخصیت مذهبی در شهر بعقوبه در ژوئن ۲۰۰۶دیدار خواهد کرد. در نتیجه پهپادهایی خودروی آن شخص را تعقیب کردند و زمانی که وارد ساختمان شد جنگندههای۱۶دو بمب ۵۰۰کیلویی را روی آن انداختند.
براساس مصاحبههایی که این دو پژوهشگر با زندانیان انجام دادهاند، تعداد اندکی از اینها ابوبکر بغدادی را بعد از سخنرانیاش در مسجد النوری مشاهده کردهاند. از آن زمان او در حاشیه زندگی کرده و هرازچندگاهی فایلهایی از او پخش میشود.این دو نویسنده میگویند: داعش از گذشته و کشته شدن قائد الخطاب سعودی و فرمانده چچنی باسایِف به دست روسها و الزرقاوی و اسامه بن لادن به دست آمریکاییها این درس را گرفته که ابوبکر بغدادی به این سرنوشت دچار نشود در نتیجه دستیابی به وی به تواناییها نظامی و نظارت ۲۴ساعته در خاک عراق و سوریه مربوط نیست. زمانی که موصل دست تروریستها بود ابوبکر بغدادی از طریق تونلهایی رفت و آمد میکرد و امروزه نیز که داعش در عراق از هم فروپاشیده است او امکان دارد تغییر شکل داده و نقاب زده باشد تا دیده نشود. بغدادی آموخت که از دستگاههای الکترونیکی استفاده نکند و با خبرنگاری که به آنها اعتماد دارد، در تماس باشد.
این دو نویسنده میگویند: بارها درباره کشته شدن ابوبکر بغدادی گزارشهایی منتشر شد. اوت گذشته استفن تاونسند، فرمانده نیروهای ائتلاف ضد داعش اعلام کرد که مکان ابوبکر بغدادی نامعلوم است و هر جایی از این جهان میتواند، باشد. او گفت که معتقد است بغدادی در مکانی بین وادی رود فرات باشد. این منطقهای از دیرالزور سوریه تا راوه عراق را شامل میشود. برخی معتقدند که این منطقه پناهگاه آخر اوست.این دو نویسنده تأکید دارند: تاونسند معتقد است که جنگ در این منطقه شبیه به این نیست که بخواهی یک شهرک را محاصره کنی. این منطقه وسیع و پیچیده است. ما هر روز دنبال بغدادی هستیم و اگر به او دست یابیم اول برای کشتنش تلاش میکنیم چراکه بازداشتش خیلی مهم نیست.
دو نویسنده مذکور معتقدند: ابوبکر بغدادی زنده یا مرده همچنان تحت تعقیب است و معلوم نیست عاقبتش چه میشود. یک مسئول آمریکایی برجسته به شبکه سی ان ان اعلام کرد که سازمان اطلاعات آمریکا در رهگیری تماسهایی که کشته شدن وی را تأیید میکند، شکست خورده است چراکه اگر کشته میشد با توجه به جایگاهش در این گروه نامهها و صحبتها زیاد میشد.مسؤولان وزارت امنیت عراق نیز به این دو نویسنده اعلام کردند که عراق روند جستجوی ابوبکر بغدادی و قتل وی را شدت خواهد بخشید و اگر این اتفاق بیفتد یک پیروزی برای حیدر العبادی که میخواهد در انتخابات آتی پیروز شود، به حساب میآید، اما برخی معتقدند که سرنوشت بغدادی دیگر مهم نیست چراکه داعش شکست خورده است.
از سویی،تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت با اشاره به احتمال پایان یافتن جنگهای سوریه و عراق در سال ۲۰۱۸اعلام کرد: در حال حاضر منطقه جدید بی ثباتی در خاورمیانه، یمن است که میتوان آن را خونبارترین و ظالمانهترین جنگ نامید. پاتریک کاکبرن در روزنامه ایندیپندنت در تحلیلی درباره تحولات خاورمیانه به خصوص عراق و سوریه در سال ۲۰۱۷نوشت: بیشتر سال گذشته را من برای پوشش اخبار موصل در عراق و رقه در سوریه گذراندم که در نهایت در این دو شهر داعش با شکست قطعی به پایان رسید. این اتفاقات مهمترین اتفاق در خاورمیانه در سال ۲۰۱۷بود. مردم در حال حاضر فراموش کردن اقدامات وحشتناک خلافت داعش زمانی که در اوج قدرت بود را آغاز کردهاند .
چندان زمانی از این اتفاقات نگذشته است که امیران این خلافت در نواحی غرب عراق و شرق سوریه به اندازه وسعت بریتانیا حضور داشتند و تروریستهای داعش هر از چند گاهی با انجام اقدامات تروریستی از منچستر گرفته تا کابل و از برلین تا صحرای سینا اخبار را به خود اختصاص میدادند .داعش هنوز میتواند غیرنظامیان را مورد حمله قرار دهد. اتفاقات رخ داده در صحرای سینا و افغانستان در چند هفته گذشته این مساله را نشان میدهد اما دیگر داعش از چنین قدرتی برخوردار نیست که بتواند یک دولت مرکزی برای خود ایجاد کند. همچنین شکست داعش دیگر تاثیرات مثبتی نیز برجا گذاشته است. این اتفاق میتواند نشانهای برای پایان یافتن جنگهای سلسلهای در عراق باشد که از سال ۲۰۰۳، زمانی که آمریکا و انگلیس صدام حسین را سرنگون کردند، درگیر آن بوده است.
سوریه نیز از سال ۲۰۱۱با شروع تظاهرات علیه بشار اسد، رئیسجمهور سوریه درگیر سلسله جنگهای داخلی شده است. بیشتر جنگهایی که در عراق و سوریه اتفاق افتاده است – جنگهایی میان گروههای شیعه و سنی، اعراب و کردها، ایران و عربستان، مردم مقابل دیکتاتوری، آمریکا در برابر طیف گستردهای از مخالفان- جنگهایی هستند که پایان آرامی برای آنها قابل تصور نیست. اما کم کم برندگان و بازندگان این جنگها که برای دههها منطقه را شکل خواهند داد در حال پدیدار شدن هستند.
هشدارها درباره ظهور و برخاستن دوباره داعش و القاعده یا تبدیل دوباره آنها به فرمهای مرگبار جدید، عمق تغییراتی را که در چند سال گذشته روی داد، تحتالشعاع قرار نخواهد داد. امروز دیگر افراط گرایان حمایت منطقهای خود، همفکری سنیها، عوامل غیرقابل پیشبینی و پیروزیهای چشمگیر را از دست دادهاند و دشمنان آنها از آنچه قبلا بودهاند، قویتر شدهاند. برخاستن دوباره داعش دیگر عملا غیر ممکن است.اما شکست داعش آن خوشحالی را که انتظار میرفت، برنینگیخت. علت آن هم شاید این باشد که مردم هنوز کاملا متقاعد نشدهاند که این مار واقعا مرده است و هنوز نگرانند که داعش میتواند هنوز تعداد زیادی را بکشد.
من در ماه اکتبر و نوامبر در بغداد بودم. در این ماهها اتفاق خاصی رخ نداد. حالا این شرایط را با کشته شدن و شکنجه بیش از ۳۰۰۰نفر تنها در یک ماه در اوج جنگهای داخلی در سالهای ۲۰۰۶تا ۲۰۰۷مقایسه کنید. در آن ماهها برخی بدنهای خود را خالکوبی میکردند تا حداقل اجساد متلاشیشان قابل تشخیص باشد! همین ۱۸ماه پیش بود که انفجار یک کامیون بمب گذاری شده در منطقه کراده بغداد دست کم باعث کشته شدن ۳۲۳نفر شد و به همین خاطر است که بغدادیها تمایل چندانی به برگزاری شادی ندارند.با این وجود شانس خوبی است که دوره جنگها و شرایط اضطراری که عراق را برای ۴۰سال گذشته نابود کردهاند، پایان یابد. بعید است که شبه نظامیگری بومی و داخلی از سوی دولتهای خارجی تقویت شود. فراتر از مرزها هم روابط ایران و حوزه مدیترانه از طریق عراق، سوریه و لبنان به سمت ثبات پیش میرود.
امروز حوزه جدید بی ثباتی در خاورمیانه بیشتر در شبه جزیره عرب است که در سال ۲۰۱۷تنشها در این منطقه به سرعت افزایش یافت. در حال حاضر جنگ به بن بست رسیده در یمن، اکنون خونبارترین و ظالمانهترین جنگ در منطقه است. هشت میلیون تن از مردم یمن به دلیل محاصره عربستان سعودی، با قحطی مواجه هستند. هم چنین بیش از یک میلیون نفر در معرض ابتلا به وبا هستند که بزرگترین شیوع یک بیماری در تاریخ معاصر است.اکنون بیشتر بی ثباتی در شبه جزیره اعراب ناشی از سیاستهای بیش فعال خارجی و داخلی شاهزاده بن سلمان است. این سیاستها عربستان سعودی را که زمانی به شدت محتاط و محافظه کار بود، به یک مهره غیر قابل پیش بینی در منطقه تبدیل کرده است.
برخی از اقدامات وی مانند بازداشت و استعفای اجباری سعد حریری، نخست وزیر لبنان شاید یک اپرای خندهدار باشد اما برخی کارهای دیگر پیامدهای جدیتری دارند.زمانیکه ترامپ در ماه مه به عربستان سعودی سفر کرد، محمد بن سلمان به طور حتم فکر میکرد که بادهای تغییرات به نفع وی در حال وزیدن است. اما چیزهای کمی به دست آورد: ترامپ، سعودیهای میزبان را با سرزنش اینکه تمام مشکلات خاورمیانه ناشی از ایران است، خشنود کرد، اما بخش اعظم سیاست ضد ایرانی آمریکا تنها در حد لفاظی است. مهمترین ابتکار عربستان سعودی در خلیجفارس تحریم قطر بود که این اقدام نیز دستاورد کمی برای پادشاهی عربستان و امارات متحده عربی به همراه داشت. در واقع این کشورها با این اقدام خود قطر را به سمت ترکیه و ایران سوق دادند. در همین راستا این اتفاقات باعث شد که تبادلات لفظی خشمگینانهای میان ترکیه و امارات متحده عربی رد و بدل شود.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه در پیامی در توئیتر به وزیر امور خارجه امارات اعلام کرد: زمانی که نیاکان من از مدینه دفاع میکردند "توی گستاخ کجا بودی؟” در آن سوی دریای سرخ، نیز سودان به دنبال خروج نیروهای خود از یمن است، سودان در طول این مدت تعداد بالایی از نیروهای زمینی ائتلاف سعودی را تامین کرده است.به طور کلی آمریکا و اروپای غربی، با عربستان سعودی به عنوان یک هژمون منطقهای رفتار میکنند. انگیزه آنها منافعشان است زیرا آنها میخواهند که تسلیحات خود را به پادشاهی عربستان و متحدان خلیجفارس این کشور بفروشند اما اتفاقات رخ داده در شبه جزیره عرب در طول یکسال گذشته این حقیقت کلی را درباره کشورهای نفتخیز نشان داد: پول آنها ممکن است باعث شود که قدرتشان افزایش یابد و نفوذشان را تا حد مشخصی گسترش دهد اما ظرفیت عملی آنها بیش از آنچه که آنها تصور میکنند محدود است. عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، عراق و حتی کردستان عراق تنها مناطقی دارای نفت هستند.
تاریخ اخیر این کشورها نشان میدهد که یک قانون کلی بر این کشورها حاکم است: مالکیت درآمدها و منابع بزرگ نفت و گاز یا هرگونه منابع طبیعی دیگر مانند منابع معدنی تنها به غرور و خود تخریبی منجر شده است.
زمانی که به پادشاه ادریس لیبی در دهه ۱۹۶۰گفته شد که "شرکتهای نفتی، نفت را در کشورش کشف کردهاند جواب داد من آرزو میکنم که مردم من آب پیدا کنند زیرا آب، مردم را کاری میکند اما نفت آنها را رویاپرداز٫ این نقل قول تاحدودی در این باره صدق میکند زیرا تمام اتفاقاتی که در خاورمیانه و شمال آفریقا در طول نیم قرن گذشته اتفاق افتاده است این حقیقت را آشکار میکند. پول نفت میتواند باعث شود که برخی چیزها را به دست آورد مثلا میتوان تسلیحات مدرن با هزینه گزاف خریداری کرد اما نمیتوان جنگها را پیروز شد؛ همانگونه که ما اکنون وضعیت یمن را میبینیم. میتوان متحدانی را خرید اما تنها زمانی که پول آنها به پایان برسد توجه و وفاداری آنها نیز به پایان خواهد رسید.
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=343886
ش.د9604913