(روزنامه آفتابيزد - 1395/01/28 - شماره 4589 - صفحه 8)
عمامهای که به عزای جد بزرگوارش سیاه رنگ است. هر چند رفتارهای دور از شان افراطیون عمامه اش را بر زمین افکند اما فراز و نشیب سیاست و قیام و قعود اقبال از او مردی بزرگ برای همه فصول ساخته است به شکلی که پس از تشکیل مجمع روحانیون مبارز همواره پای ثابت تصمیمات کلان اصلاحطلبان بوده است. چهرهای متین و آرام که در دوران مسئولیتش در وزارت کشور با تدابیر خود به بهترین شکل جای خالی عبدا... نوری را پر کرد و لحظهای نگذاشت خلاء مرد سکوت (نوری) به چشم بیاید. 62سال عمر و سالها فعالیت سیاسی آنقدر موسوی لاری را در پیشبینی قدرتمند کرده است که هفتم اسفند در حسینیه جماران به هنگام نوشتن لیست امید در برگه رای اش با اطمینان نوید مجلسی متفاوت را داد.
جانشینی شایسته
پس از استیضاح عبدا... نوری توسط مجلس پنجم که در دست اکثریت اصولگرایان بود، موسوی لاری در سال 1377 به عنوان "وزیر کشور" به کابینه رئیس دولت اصلاحات پیوست و این سمت را در کابینه دوم نیز حفظ کرد. ایشان پیش از آن در مجلس اول نماینده مردم لار و در مجلس سوم نماینده مردم تهران و معاون حقوقی- پارلمانی رئیس دولت اصلاحات بودند. دوران تصدی گری موسوی لاری بر کرسی سیاسی ترین وزارت دولت، آبستن حوادث مختلف سیاسی از جمله ترور سعید حجاریان و حادثه کوی دانشگاه تهران تا فاجعهای همچون زلزله دلخراش بم است. موسوی لاری را میتوان یکی از مردان بزرگ سیاست کشور و فردی با ردای شیخوخیت برای اصلاحات دانست.
تدبیر موسوی لاری در سال 92
اوج کارگردانی موسوی لاری را میتوان انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری برشمرد که به عضویت در کمیته رسیدگی به ائتلاف کاندیداهای ریاست جمهوری درآمد. در نهایت آن ائتلاف با تصمیم جمعی، از محمد رضا عارف در خواست کردند به نفع حسن روحانی از نامزدی در یازدهمین دوره ریاست جمهوری انصراف دهد و عارف نیز با لبیک و گذشتن از حق مسلم خود، نامش را در زمره بزرگان ثبت کرد. شیخ اصلاحات (لاری) برای او مینویسد: «تقدیر الهی و تدبیر کارساز و دلسوزان ملک و مملکت و خردورزانی که اصلاح طلبانه صلاح و سداد جامعه را سرلوحه منش و روش خویش قرار داده و بر آن پای فشردهاند، جنابعالی را به تصمیمی تاریخی فراخواند و شما که بارها و بارها اثبات کردید مرد اخلاق و نیکاندیشی بوده و خرد جمعی را نه تنها بر احساس و عاطفه که بر باور فردی خویش ترجیح دادهاید، این بار نیز سربلند از آزمونی بزرگ بیرون آمدید که بیتردید پیروزی در این رقابت (رقابت بین خودخواهی و خیرخواهی) نام شما را در تاریخ ایران سرافراز، جاودانه و سربلند خواهد نمود.»
مدافع راستین اصلاحات
موسوی لاری که همواره عضو جدایی ناپذیر بدنه اصلاحات بوده در بدترین و سخت ترین شرایط با تمام توان از اصلاحات دفاع کرده است. اوایل دهه 90 درست در زمانی که برخی اصلاحات را مرده میانگاشتند و شرایط را برای ادامه حیات سیاسی اصلاح طلبان سخت میدیدند، لاری تمام قد در دفاع از اصلاحات میگوید: «وقتی جریانی اعلام میکند ما زیر چتر قانون اساسی و در چارچوب میثاق بین مردم و حاکمیت فعالیت میکنیم، طبیعی است در مقابل حاکمیت نیستند. مگر میشود جریانی تابلوی حضور در متن حاکمیت را در دست داشته باشد و فعالیت زیر چتر قانون اساسی که شاخصترین چارچوب حاکمیت است را داشته باشد، آن وقت به آنها بگویند شما با حاکمیت مشکلدارید؟ مجموعه اصلاحطلبان هیچ وقت نگفتند ما با ساختار نظام و قانون اساسی مشکلداریم و کارکرد و عملکرد این جریان نیز ساختارشکنانه نبوده و نیست؛ اما اگر منظور این باشد که با جریان اصولگرا مشکل داریم، درست است چون ما دیدگاههای آنها را قبول نداریم و برنامههای آنها را برای اداره کشور ناکافی میدانیم».
در اوج شرایط ناهموار اصلاح طلبان در سپهر سیاسی کشور، لاری اصلاح طلبان را مصداق یک بال از پرنده نظام میداند و بال دیگر را اصولگرایان؛ و میگوید: «در نظام جمهوری اسلامی، اگر شما یک بالش که اصلاحات هست را ببندید حتماً با آن بال که اصولگرا هست، زمینگیر خواهد شد» این سخنان لاری منجر به واکنش حمیدرضا مقدم فر شد که گفت: «این جریان وقتی که حاضر نیست اعلام برائت کند و موضعش در رابطه با دشمن را مشخص کند در واقع وزر و وبال است».
"لاری" و "باهنر" دو سوی یک جریان
لاری همواره منتقد سرسخت دولتین نهم و دهم بوده است و عامل اصلی روی کار آمدن احمدی نژاد را "باهنر" معرفی میکند. او میگوید: «باهنر عامل اصلی روی کار آمدن این دولت (دولت نهم و دهم) است. باهنر و خواهرزادهاش یعنی همان "ثمره هاشمی" فکر میکردند دولت در دستشان است. با آنها هماهنگ است». موسوی لاری در گفتگویی از صحبتهای محمدرضا باهنر مبنی بر اینکه اصلاح طلبان باید از فتنه اعلام برائت کنند، انتقاد کرده و در پاسخ به باهنر میگوید: آقای باهنر از موضع چه کسی شرط میگذارد؟ آیا ایشان به نمایندگی از جناح رقیب شرط میگذارد؟ یعنی ایشان، خودشان را نظام تلقی میکند یا جریانی درون نظام میداند؟ اگر خودش را کل نظام میداند که بسیار خودخواهانه است و اگر ایشان یکی از جناحهای داخل نظام است، این سوال مطرح میشود که مگر یک جناح میتواند برای جناح رقیب شرط بگذارد و به آنها بگوید به داخل نظام بیایید؟ مگر ایشان سخنگوی نظام است که برای دیگران تعیین تکلیف میکند؟ ایشان میتواند دیدگاههای خودش را مطرح کند و بگوید بنده اینطور فکر میکنم. بنده با آقای باهنر اختلاف نظر دارم و برای همین است که ایشان در یک جناح تعریف میشود و بنده در یک جناح دیگر.
لاری و دولت مهرورزان
وزیر کشور دولت اصلاحات اخیرا در گفتگویی حضور دوباره احمدی نژاد به قدرت را نقد میکند و میگوید: «با اینکه دوسال از پایان عمر دولت احمدینژاد گذشته اما هر روز حاشیه یکی از اطرافیان او مطرح میشود. بالاخره دولتی که تورم را افزایش و فقر را گسترش داده است، در حوزه سیاست خارجی توفیقی نداشته و در حوزه سیاست داخلی هم دستاوردی نداشته قرار است برای مردم از کدام خدمات خود تبلیغ کند». لاری معتقد است که احمدینژاد در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود چه گلی به سر این ملت زده که مردم امروز بخواهند جریان او را وارد عرصه کند.
سیدحسن خمینی در خبرگان شرکت نکند!
بر خلاف نظر خیلی از بزرگان همچنین آیت ا.. هاشمی رفسنجانی، موسوی لاری در خصوص ورود سید حسن خمینی به انتخابات خبرگان رهبری نظر مساعدی نداشت و در این خصوص گفت: نظر شخصی من این است که فکر میکنم سیدحسن خمینی با همه شایستگیها و لیاقتی که دارد، حضورش در حوزه علمیه و حفظ کرسی درس و بحث حوزوی بیشتر میتواند مغتنم باشد تا حضور وی در مجامع این چنینی، ولی عده زیادی از دوستان ما معتقدهستند که وی یک جوان مجتهد، نواندیش، خوشفکر، آشنا به مسائل است که بودنش در خبرگان یک سرمایه است. بنابراین اصرار دارند که او در انتخابات خبرگان حضور داشته باشد، اما تصمیم نهایی با خود ایشان است. شاید لاری پیشاپیش از اتفاقاتی که قرار بود مانع ورود خمینی جوان به مجلس خبرگان رهبری شود، با خبر بود و بازی خوانی سیاسی اش که از هوش ذاتی او نشات میگیرد باعث شد او مخالف حضور سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان رهبری باشد وگرنه برای همه مبرهن است که ایشان از مریدان بیت امام خمینی(س) بوده و هست و حضور سیاسی یادگار امام را فرصتی مغتنم برای نظام میداند.
مردی شجاع و صریحاللهجه
در جریان انتخابات سوال برانگیز اصفهان که کمتر کسی موضع شفاف و قاطعی از خود نشان داد (بجز شورای محترم نگهبان)، موسوی لاری پس از حوادث انتخابات اصفهان و ابطال آراء مینو خالقی از دولت حسن روحانی خواست که با ارسال اعتبار نامه خالقی به مجلس، مجلس را مسئول رسیدگی به تخلفات احتمالی بداند. وزیر کشور دولت اصلاحات، در پاسخ به اینکه آیا اصلا امکان ابطال آراء یک منتخب در حوزهای که پنج نامزد دیگر هم نامشان در یک برگه رای نوشته شده، وجود دارد؟، گفت: اصلا امکان ابطال آراء ایشان وجود ندارد. مگر میشود در صندوقی که در کنار نام ایشان، نام پنج نامزد دیگر نوشته شده است، رای عدهای سالم و رای یک نفر را باطل اعلام کرد. وی افزوده بود: «اصلا بحث فراتر از موضوع خانم خالقی است. موضوع این است که بعد از برگزاری انتخابات نمیشود آراء فردی را باطل کرد. روی حرف ما فقط خانم خالقی نیست که بخواهد وارد مجلس بشود یا نشود. حرف ما درباره این روند از منظر قانون است؛ بنابراین باید وزارت کشور به وظیفه قانونی خود عمل کند و اعتبارنامه این خانم را به مجلس بفرستد و بگذارد که همه چیز مسیر قانونی خود را طی کند».
http://aftabeyazd.ir/?newsid=33325
ش.د9504543