(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/12/06 ـ شماره 5123 ـ صفحه 11)
فحاشی آزاد
اما در عین حال بساط ناسزاگویی چهرههای مختلف سیاسی علیه احمدینژاد حسابی پهن است، دراین چندماه شرایط طوری پیش رفته که دیگر اظهارنظرهای منفی، حمله و بد و بیراه گویی به او از سوی سیاسیون آزادتر از هر چیزی است؛ چهرههایی که خیلی از آنها از یاران سابق احمدینژاد هم بودند. ضمن محکومیت حرکات ساختارشکن احمدینژاد، طی روزهای گذشته او و یارانش را دلقکان بهاری معرفی میکنند و حتی خواهان بستریشدن احمدینژاد، در بیمارستان روانی میشوند، در این میان نیز کسانی هستند که حالا احمدینژاد را تمامیت خواه دانسته و به او لفظپلنگ صفت میدهند.
برخی نزدیکان سابق احمدینژاد البته به جای به کار بردن ادبیات ناسزاگویی از او اعلام برائت میکنند درست مثل صادق محصولی وزیر کشور دولت احمدینژاد که ضمن برائت جستن،گفته برای او هدف، وسیله را توجیه میکند، مهدی کوچک زاده که برائت جستن وی از احمدینژاد هم برای مدتی سوژه بود و کسانی مثل آیتالله مصباح یزدی حامی شماره یک او هم که از توابین شدند!
البته پرویز کاظمی وزیر رفاه او شروع کننده اعلام برائتهای بعدی از احمدینژاد بود. وی که در وزارت سابق به دلیل کنار کشیدن اجباریاش حسابی شاکی است، در اینباره میگوید: «در طول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، هم خسارات مادی و هم خسارات معنوی بر ما وارد شد؛ اعتبار و ارتباطات داخلیمان لطمه خورد، بزرگمنشی در کشور بر هم ریخت، اقتصاد و اخلاق خسارت دید، دروغگویی، ریا و تزویر افزایش یافت و ارتباطات جهانی ایران مورد تمسخر دنیا قرار گرفت.»
بعضی هم مثل حیدر مصلحی از همان وزرای اطلاعات! به اطرافیان احمدینژاد اشاره داشته و میگوید: «اطرافیان احمدینژاد جاسوس هستند.» محمد جهرمی وزیرکارش هم اظهار داشته: « احمدینژاد حرفهایی را میزد که صددرصد خلاف عقلانیت بود.»
از این دست وزرا و افراد بسیارند که سفره دل باز کرده و مرتب علیه احمدینژاد دشنام میدهند. البته ناگفته نماند عدهای هم علیه او مستقیما سخنی نگفتهاند و موضع گیریهای دوگانه دراین زمینه
پشت احمدینژاد
و البته گروهی هم همه جوره پشت احمدینژاد ایستادهاند! بدون تردید درکنار حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی، کسانی را میتوان از این یاران ماندگار دانست که در حاشیههای امروز هم او را ترک نکردهاند. آنها را نیز نمیتوان از احمدینژاد این روزها که راه و روشی متفاوت و جنجالی برگزیده است جدا ساخت. آنها هم همگام با او همچنان پرقدرت پیش میروند.
آنان با توهمی که دارند هنوز وی را ناجی مردم، صدای ملت، مرد انقلاب و عدالت برمیخوانند و هم آنها پشت او هستند و هم او پشت آنها.
ساکتین مشکوک!
اما آنچه که در میان مانورهای پر طمطراق احمدینژاد دراین روزها و ماهها توی ذوق میزند، سکوت عدهای از همان یاران سابق است، کسانی که بعد از موضعگیریهای اخیر، نه علیه احمدینژاد حرف میزنند و از وی تبری میجویند و نه به نفع او سخن بر زبان جاری میسازند. شاید نگاهی به برخی از آنها (و نه همهشان) خالی از لطف نباشد. هر چند که نمیتوان به قطع و یقین حکم داد که عدم اظهارنظرهایشان میتواند به معنی همراهی با احمدینژاد باشد. اما به هر حال دلیل این سکوت مبهم است.
سعید جلیلی: هنوز که هنوز است اگر سخنان سعید جلیلی مرد شماره یک مذاکرات هستهای محمود احمدینژاد را مرور کنید، جمله مشخصی علیه رئیس دولت سابق نمیبینید. او از اقدامات این چند ماهه احمدینژاد نه حمایت کرده و نه در عین حال برضد او سخن گفته...برعکس اینکه در تمام این چند سال از هر تریبونی برای تاختن به دولت روحانی بهره برده است. جلیلی به عنوان دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و رفیق شفیق محمود احمدینژاد این روزها پیرامون اقدامات احمدینژاد سکوت را بهترین گزینه دانسته است.
محمد نجار: جلیلی تنها ساکت میدان نیست. کسانی مثل مصطفی محمدنجار وزیر کابینه نهم و وزیر کشور در کابینه دهم محمود احمدینژاد هم که زمانی در روزهای بحبوحه بعد از انتخابات 88 یاور شماره یک احمدینژاد بود، این روزها تنها نظارهگر نمایشی است که احمدینژاد کارگردانیاش را برعهده دارد.
باقری لنکرانی: «هلو»ی احمدینژاد نیز ظاهرا به پاس نمکی که در چهار سال وزارت احمدینژاد و مدیریت بهداشت کشور داشته ترجیح داده که نه موضع تندی علیه رئیس سابق خود بگیرد و نه کاری به این کارها داشته باشد، او خیلی وقت پیش تنها درباره همان جریان تکراری انحرافی و مخالفتش با آن گفت، ولی هیچ گاه بهشخص احمدینژاد حمله تندی نکرد؛ حتی در این روزها.
حسینی وزیر اقتصاد: سید شمسالدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی دولتهای نهم و دهم جمهوری اسلامی که روزی روزگاری رسانهایترین عضو کابینه دولت بود و بیش از هر وزیری در تلویزیون و خبرگزاریها سرو کله اش پیدا میشد مدت زیادی است که به کلی کنج عزلت سیاسی برگزیده و دیگر حتی برای رسانهای شدن هم حاضر نیست علیه محمود احمدینژاد سخنی بهزبان بیاورد.
مسعود میرکاظمی: مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی احمدینژاد هم خیلی وقت پیش در گفتوگویی، تنها به بیان اختلافاتش با احمدینژاد بسنده کرد ولی به طور مشخص از او بدگویی نکرد، او دراین ماههای پرحاشیه محمود احمدینژاد، نه خواسته از آب گلآلود ماهی بگیرد و با فحاشی نسبت به او عقدهگشایی روزهای وزارت و اختلافاتش را بکند و نه اینکه نظری درباره رفتار امروز رئیس دولت سابق بدهد.
داوود دانش جعفری: دانش جعفری یعنی یکی دیگر از وزرای اقتصادی احمدینژاد، هرچند در برخی اظهارنظرها جسته و گریخته انتقاداتی به دوران ریاست جمهوری وی داشته اما واکنشی به اقدامات اخیر رئیس سابق خود نشان نداده است.
منوچهر متکی: حتی پر بحث ترین وزیر خارجه ایران منوچهر متکی که در اقدامی بیسابقه و پر حاشیه بعد از پنج سال و چندماه کار در این وزارت خانه درحین انجام ماموریت در سنگال به شکل تحقیر آمیزی کنار رفته بود، برای انتقام هم که شده دراین روزهای آزادی ناسزاگویی به احمدینژاد سکوت اختیار کرده تا شیخ الوزرای احمدینژاد! هم جزو ساکتین لقب بگیرد.
محمد مهدی زاهدی: از محمد مهدی زاهدی وزیر علوم دولت نهم و رئیس کمیسیون آموزش مجلس فعلی هم خبری نیست، زاهدی که حسابی از احمدینژاد و تغییر خود در دولت دهم گلایه داشت، تا حدی که گفت: «اگر کابینه را به تیم فوتبال هم تشبیه کنیم باید از رئیس جمهور بپرسید که کجا یک تیم فوتبال میآید یک دفعه تعداد زیادی از بازیکنان خود را در نیم فصل تغییر میدهد»، هیچ حمله یا ضربهای به سمت احمدینژاد در این ماهها وارد نکرده است.
علی نیکزاد: بیتردید علی نیکزاد اگر زبان به مخالفت با کارهای احمدینژاد برمی داشت یکی از بزرگترین دوستان سابق و مخالف امروز او لقب میگرفت. نیکزاد که وزیر مسکن و شهرسازی بود و با ادغام وزارت راه، این وزارت خانه هم به او سپرده شد و حتی برای مدتی سرپرستی وزارت ارتباطات را هم برعهده گرفت. هرچند نیکزاد در انتخابات 96 رئیس ستاد انتخاباتی رئیسی نام گرفت ولی او همانی بود که از طرحهای دولت احمدینژاد به ویژه مسکن مهر به نیکی یاد میکرد و در روز ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی در انتخایات سال 92 هم پشت احمدینژاد و مشایی ایستاد، هرچند امروز نه از احمدینژاد دفاع میکند و نه برخلاف او سخن میگوید.
مهرداد بذرپاش: رئیس سابق سازمان ملی جوانان هم علیرغم اختلافات با احمدینژاد، هیچ گاه علم مخالفت علنی با رئیس دولت سابق در این روزهای پر حاشیه برنداشته و اظهارنظری نکرده است و ترجیح میدهد خط روزنامهای مثل وطن امروز را صرفا با حملات متعدد به دولت حسن روحانی ادامه دهد. بذرپاش اما با تمامی این تحولات هیچ گاه احمدینژاد را ضد انقلاب یا اپوزیسیون ننامیده است.
حمیدرضا حاجی بابایی: حاحی بابایی دیگر وزیر آموزش و پروش دولت احمدینژاد است که نه در سالهای گذشته و نه در این ماهها و روزهای پرجنجال احمدینژاد هیچ گاه علاقهای به جواب دادن پیرامون سوالات درباره احمدینژاد را نداشته است. او یکی از نمونههای ساکتین در برابر اقدامات اخیر احمدینژاد است.
عزت الله ضرغامی: موضع گیریهای ضرغامی رئیس سابق صداو سیما و گاهی به نعل و گاهی به میخ زدنهایش نیز جالب توجه است. او هیچ گاه نه برضد محمود سیاست ایران به شفافیت سخن گفت و نه به سودش. ناگفته نماند ضرغامی این روزها در کنار مواضع اصلاح طلبانهای که در پیش گرفته از فروتنی و خاکی بودن و مرد کار بودن احمدینژاد تعریف! و در خاطرهای نقل کرده که احمدینژاد در یکی از سفرها با هواپیما طوری روی زمین خوابیده بود که انگار نه انگار رئیس جمهور بوده و ضرغامی نگران بوده که یک وقت پایش را روی احمدینژاد بگذارد!
مصطفی پورمحمدی: پورمحمدی وزیر کشور احمدینژاد که البته وزارت دادگستری در دوره روحانی را هم بر دوش میکشید کلا خاموش است؛ نه از کسی بد میگوید و نه از کسی خوب.
بدون شک این اسامی تنها بخشی از یاران سابق احمدینژادند که این روزها در برابر مواضع او سکوت کردهاند.
پرسش اصلی
اما پرسش اینجاست که به راستی دلیل این سکوت و عدم موضع گیری صریح له یا علیه او چیست؟ این سوالی است که ترجیح دادیم از حجت الاسلام بهمن شریفزاده از نزدیکان احمدینژاد در اینباره بپرسیم. البته در ابتدا از او درباره یاران سابقی که علیه احمدینژاد اظهارنظر میکنند سوال کردیم که او در پاسخ میگوید: « همه همکاران احمدینژاد را در دولتهای نهم و دهم نباید یاران و همفکران احمدینژاد دانست. این باور همیشه ما بوده که دولت احمدینژاد تنها دولت فراجناحی درتاریخ انقلاب است. چرا که بسیاری از همکاران او از مخالفان فکری او بودهاند.» شریفزاده به این نکته هم اشاره دارد که:« یاران گذشته الزاما یاران حال و آینده نخواهند بود و طبیعی است کسی از یاران سابق احمدینژاد در مسیر پر فراز و نشیب او نتواند با وی همراهی کند.» بعد از این اظهارنظرها درباره بخش اصلی سوالمان یعنی سکوت امروز عدهای از یاران سابق در برابر موضع گیریهای احمدینژاد میپرسیم که پاسخ میدهد: « سکوت در برابر موضعگیری همیشه به معنای تفاوت عقیده کسی که ساکت است با کسی که یک موضع خاص گرفته، نیست. بلکه اتفاقا در بسیاری از مواقع سکوت به معنای رضایت به آن موضع است.» اما چرا سکوت ؟ چرا اگر رضایت به موضعگیری وجود دارد، سکوت اختیار میشود؟ شریفزاده علل گوناگونی را برای این سکوت ذکر میکند مثلا برخی مصلحتاندیشی میکنند و با مصلحتاندیشی ترجیح میدهند اعلام رضایت نکنند، با آنکه راضی هستند. برخی هم ممکن است در یک فضای پر خطر و پر آسیب شجاعت لازم را برای اعلام رضایت نداشته باشند. برخی هم به دلایل دیگر ممکن است سکوت اختیار کرده باشند.
آنچه قابل تامل است
به هرروی احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری اش در طول تاریخ انقلاب بیشترین برکناریها و استعفاهای اجباری وزرا و مدیران را به ثبت رساند؛ ثبتی در حد یک رکورد.
طبیعی است که همین موضوع بهانهای برای هجمههای عدهای از این یاران سابق و برکنار شده وی نسبت به رئیس دولت باشد، اما در این میان سکوت برخی از برکنار شدههای احمدینژادی از اینکه سخنانی علیه او نمیگویند بهاندازه سکوت برخی از کسانی که همیشه با او بودند، در عدم دفاع امروز از وی قابل تامل است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=99804
ش.د9605097