سردار حسن کرمی، فرمانده یگانهای ویژه فراجا به تازگی از رخدادی مهم خبر داد که بحث و اقتراح امنیتی پیرامون آن ضروری به نظر میرسد.
سردار کرمی گفته بود: در راستای پایش مناطق کویری و تأمین امنیت این مناطق از لوث وجود اشرار مسلح، گروهکهای تروریستی و قاچاقچیان؛ یگانهای تکاوری استانهای کشور به فرماندهی یگانهای ویژه فراجا واگذار شد.
به گزارش مشرق، وی در این خصوص که یگانهای تکاوری فراجا در گذشته چه مسئولیتی را بر عهده داشته و چگونه فرماندهی میشدند، گفت: یگانهای تکاوری در گذشته در کنترل فرماندهی استانها قرار داشت و کارشان هم تأمین امنیت مناطق کویری بود اما با دستور فرماندهی انتظامی کل کشور در راستای وحدت عمل و هدایت واحد عملیاتها؛ فرماندهی یگانهای تکاور به صورت متمرکز به عهده یگان ویژه گذاشته شد که در این راستا تجهیز، پشتیبانی، آموزش، ساماندهی و ارتباطات متمرکز از ماهواره ای تا دیجیتال این دسته از نیروها بر عهده یگان ویژه گذاشته شد.[1]
*یگانهای تکاور و عملیات مخفی فراجا یکی از مظلومترین و گمنامترین واحدهای فراجا در سطح کشور هستند که مردم و جوانان اغلب با فعالیتها و کارنامه این یگانها آشنایی چندانی ندارند.
یگانهایی که حیطه عملیاتی آنها اغلب در کویر گسترده و صعبالعبور جنوبشرق کشور و مأموریت اصلی آنها انهدام هستههای ناامنی و شرارت در عملیاتهای تخصصی شهری و بیابانی است.
نیاز به این قرارگاهها که در دهه 70 و با جنگ تمام عیار نظام جمهوری اسلامی ایران علیه اشرار مسلح احساس شد؛ به ایجادهای قرارگاههای تکاوری و چریکی همچون "قرارگاه مقدم مرصاد"، "قرارگاه تاکتیکی ابوذر" و... در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان انجامید و برکات بزرگی را در اجرای فرامین امنیتی ولایت فقیه تقدیم ایرانیان کرد.
اگرچه این مأموریت دشوار با حضور و معاضدت یگانهایی از سپاه، وزارت اطلاعات و حتی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز همراه شد؛ اما یگانهای تکاوری و نیروهای چریکی فراجا در پیشانی این جهاد بی امان حضور داشتند و هماکنون نیز کار اصلی درگیری با اشرار مسلح بر عهده همین نیروها است.
*تدبیر بزرگ رادان
تدبیر جدید سردار رادان اما بر این است که "یگان ویژه" فرماندهی واحد تمام این قرارگاهها را بر عهده بگیرد.
در پیوست این دستور مهم فرمانده فراجا، تأملات و پیوستهایی لازم است. از جمله اینکه یگان ویژه تاکنون نهادی صرفا "شهر محور" بوده است، در پیشانی عملیاتهای مسلحانه نبوده و ایضا اینکه اگرچه یگان ویژه شامل زبدگان عملیاتی فراجا محسوب میشود اما جنگ کماندویی و یا جنگ چریکی در محیط صحرا هریک اقتضائات جداگانهای طلب میکند.
معالوصف و با توجه به تدبیر سرداران رادان و درایتی که از سردار حسن کرمی بعنوان فرمانده مقتدر یگان ویژه میشناسیم؛ لازم است به تأملات و پیوستهای این دستور که ضروری به نظر میرسند اشاراتی داشته باشیم.
آن تأملات و پیوستها از این قرارند:
یکم: اشراف اطلاعاتی در عملیات صحرا
نخستین گام این پیوستها این است که بدانیم عملیات در کویر پیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد؛ عملیاتی است اطلاعاتی!
از حیث تجربیات گذشته اینکه در "عملیات صحرا" اگر اشراف اطلاعاتی نباشد حتی گاهی بهترین عملیاتها نیز به دستاوردهای کمی منجر میشوند. آنهم در جغرافیای عجیب صحرا که شبیه هیچکدام از عرصههای عملیاتهای معمولی نیست.
اهمیت اشراف اطلاعاتی برای یگانهای تکاور البته در ابعاد دیگری هم خود را نمایان میکند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
علاقه نیروهای آمریکایی و اسرائیلی برای ارائه خدمات به اشرار مسلح، حمایتهای بینالمللی اقتصادی از باندهای شرارت، تفاوت بافتار مناطق عبور و مرور اشرار از حیث فرهنگ مردم، مسائل مذهبی، چند ملیتی بودن برخی رؤسای باندها و نبود عزم راسخ در 2 کشور افغانستان و پاکستان برای برخورد با هستههای شرارت.
دوم: شناخت ژئوپولتیک
شناخت اهداف هستههای شرارت با توجه به جغرافیای عملیاتی یگانهای تکاور و چریک؛ یکی از رموز اصلی پیروزی در عملیاتهای صحراست.
هستههای شرارت همگی متحدالهدف نیستند!
بخشی از آنها بعنوان کارتلهای بینالمللی مشغول کارند، عدهای از آنها همانند یک اژدهای دو سر؛ سری در تروریسم دارند و سری در مواد مخدر، کسانی از آنها عملهی تروریست آمریکا و اسرائیل هستند و برخی در رویای مخالفت مسلحانه با مردم و نظام اسلامی هستند.
طبعا چند وجهی بودن اهداف اینان، بایستی در جبهه مقابل به چندوجهی بودن اقدامات اطلاعاتی، سیاسی، دیپلماتیک و در یک وجه نیز به عملیات نظامی منجر شود.
سوم: شناخت اقتصادی
"پول" عاملی مهم در سرنوشت عملیاتهای کوچک و بزرگ در صحرا است.
یک فرمانده عملیاتی در کویر باید در وهله اول بداند انتظار فایترهای دشمن از درآمد مالی چقدر است؟
مردم ما کمتر میدانند که عده بسیاری از تنفگچیان اشرار، مردمان فریبخوردهای هستند که به جای کار و تلاش؛ به پول اندکی میاندیشند که در انتهای مسیر کاروان یا پروژه از جانب سرباند به آنها پرداخت میشود.
بدیهیست که در قبال این فریبخوردگان میتوان به اقدامات فرهنگی بسیاری اندیشید.
و یا همینطور اگر یک فرمانده بداند که ارزش یک محموله مواد مخدر در کویر چقدر است و در مرکز کشور و یا در مرزهای شمالغربی چقدر؟! آنگاه درباره اهمیت طراحی عملیات و جهاد خود بیشتر توجیه خواهد شد.
فعالیت مخبرین هم در این میان باید مد نظر فرماندهان قرار گیرد. این فعالیت در حدی از اهمیت و راهبردی بودن قرار دارد که گاهی درصد بالایی از ارزش کشفیات یا عملیات؛ به مخبران پرداخت میشود. چون همانطور که اشاره شد؛ "اطلاعات" رمز پیروزی در عملیات صحراست.
نتایج اقتصادی و مثبت عملیات علیه باندهای ناامنی هم گزینهای است که باید در پیوستهای فرهنگی عملیات صحرا مد نظر فرماندهان، رزمندگان، مسئولان و البته مردم باشد.
چهارم: شناخت جغرافیا و گستره
شناخت بیابان برای فرماندهان تکاور یگان ویژه ضرورتی حیاتی است.
کویر رفتارهای عجیب و مناطق صعبالعبوری دارد. پر از گذرگاههای مخفی است، برخی از مناطق آن یک دژ طبیعی هستند که گاهی جز با عملیاتهای هوایی تسخیر نمیشوند (دقت شود به ارزش اطلاعات)، تابآوری در کویر هرگز تابعی از تابآوری تکاور در جنگل و دریا و کوهستان نیست و قواعد خود را میطلبد و برخی مناطق کوهستانی در عمق کویر؛ هرگز در چارچوب معمول جنگهای تکاوری تسخیر نمیشوند.
مسئله دیگر گستره است.
هرگز نباید تصور شود که عملیات یگانهای تکاور فقط محدود به جنوبشرق است. بسا تکاورها مجبور شوند عملیاتهایی در مرکز و یا حتی مرزهای شمال غرب و یا حتی در دریا انجام دهند.
حوالی سال گذشته بود که از درگیری رزمندگان نیروی انتظامی در اصفهان با اشرار مسلح در کویر مرکزی ایران خبری منتشر شد!
باید دانست که هم سرکردگان باندهای شرارت بعضا تمایل به تسری شرارت دارند و هم مسیر برخی باندهای مواد مخدر؛ به عبور از کمربند ایران میاندیشد.
پنجم: شناخت نیروی مقابل
اشرار مسلح اگرچه به حکم باطلی که به آن گرفتارند هرگز عددی برای دلاوران فراجا محسوب نمیشوند اما شناخت رویکردهای و تواناییهای آنها برای طراحی عملیاتی ضروریست.
میزان قدرت مانور نفرات آنها در کویر، توان آفرودی، مهارتهای فردی، استتار، توان و امکان پنهانسازی محموله در کویر، سطح تابآوری، چیستی تجهیزات و... همگی از مواردی هستند که فرماندهان محترم یگان ویژه بایستی در منصه جدید عملیاتی خود به آنها توجه کنند.
ششم: اجرای پیوستهای فرهنگی و رسانهای
جهاد در کویر؛ اگر با پیوست رسانهای و فرهنگی مطلوب همراه شود و این "روایت فتح" آنطور که هست به سمع و نظر مردم برسد؛ از دو سو به نفع جبهه حق خواهد بود.
وهله اول آنکه افرادی که ممکن است به دلیل فرهنگ ضعیف و با وعده پول و... جذب هستههای شرارت بشوند، مورد حمایت فرهنگی قرار میگیرند و دوم اینکه جهاد مجاهدان در دیده مردم با تحسین و تشکر نگریسته میشود که این مسئله لازمه سرزمینی برای هر جهادی است.
متأسفانه باید اذعان کرد که جامعه ایرانی آشنایی چندانی با جهاد 44 ساله با اشرار مسلح و باندهای شرارت ندارد و نمیداند که چه خونهای پاک و مظلومی در این راه بر زمین ریخته است.
هفتم: استفاده از تجربیات گذشته
طی 44 سال گذشته رجال زیادی در عرصه این مبارزه بیامان حضور داشتهاند. مردانی از ژاندارمری سابق، کمیتههای انقلاب اسلامی، نیروهای اطلاعاتی، فرماندهان قرارگاه مرصاد، جانبرکفان سپاه پاسداران و ردههای مختلف فراجا که در عرصه خط مقدم و پشت جبههی این نبرد، فعالیت مستقیم داشتهاند.
آنها اگرچه بعنوان همرزمان شهدا امروز در خط مقدم عملیات نیستند اما تجربیات نهفتهای دارند که در صورت استخراج مدبرانه از سوی فرماندهان مقتدر یگان ویژه میتواند سبب پیروزیهای بیشتری شود و البته جلوی تلفات زیاد را بگیرد.
یگان ویژه قطعا از این تجربهها سود فراوان و غیر قابل وصفی خواهد برد.
***
در این باره گفتنیهای دیگری هم هست... لکن این هفتخوان اگر با دقت عملیاتی و درایت فرماندهی یگان ویژه همراه شود و مورد توجه قرار گیرد؛ فصلی نوین را در حیات طیبه "یگان ویژه" رقم خواهد زد و فراجا را در "عملیات صحرا" سربلند خواهد کرد.