فرهنگی >>  دین >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۷  ، 
شناسه خبر : ۳۵۷۵۶۴

 دعای روز دوم ماه مبارک رمضان را در زیر می خوانیم:

دعای روز دوم ماه رمضان

اللّٰهُمَّ قَرِّبْنِى فِیهِ إِلىٰ مَرْضاتِکَ، وَجَنِّبْنِى فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ، وَوَفِّقْنِى فِیهِ لِقِراءَهِ آیاتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

خدایا، مرا در این ماه به خشنودی‌ات نزدیک کن و از خشم و انتقامت برکنار دار و به قرائت آیاتت موفق کن، ای مهربان‌ترین مهربانان.

 

تفسیر:

خدایا! مرا در چنین روزی به آن چه موجب رضای توست، نزدیک گردان.

در این فراز، خشنودی و غضب خداوند متعال، معیار و ملاک عمل و سعادت و شقاوت آدمی قرار گرفته است. پس باید دید عوامل ایجاد رضایت معبود چیست؟

از اعمالی که می توان به عنوان عوامل رضایت خداوند برشمرد، عمل صالح، حق طلبی، ایثار، اخلاص، انفاق، صدقه، طاعت و عبادت است. خشم او نیز با اعمالی هم چون نافرمانی، کینه توزی، بدخواهی، سوء نیت، حسد، غیبت، احتکار، زراندوزی، گران فروشی، کم کاری، حرام خواری، ستم و حق کشی پدیدار می شود. قرآن کریم در آیه ی ۱۶ سوره ی مائده به کسانی که در راه به دست آوردن رضای خدا گام بر می دارند، نوید می دهد که در پرتو قرآن، سه نعمت بزرگ به آنان داده می شود:

۱ _ هدایت به جاده های سلامت؛ سلامت فرد، سلامت اجتماع، سلامت روح و جان، سلامت خانواده و سلامت اخلاق.

۲ _ رهایی از ظلمت های کفر و بی دینی و رسیدن نور ایمان.

۳ _ هدایت به جاده ی مستقیم زندگی.

از نظر اسلام، نعمتی از این بالاتر نیست که معبود، مولا و خالق انسان، از او خشنود باشد، به همین دلیل در آیه ی ۱۱۹ سوره ی مائده، پس از آن که نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان می کند، می فرماید:

رَضِیَ اللّهُ عَنْهُم و رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفُوزُ العَظیم؛

خداوند از آنان، خشنود و آنان نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است.

البته باید دانست که مقام رضایت پروردگار را درجه و جایگاه خاصی است که هر کسی، توان دسترسی به آن را ندارد. خداوند متعال در قرآن کریم درباره ی این مقام رفیع می فرماید:

وَ رِضْوانُ مِنَ اللّهِ اَکْبَر

رضایت و خشنودی خدا که نصیب مؤمنان راستین می شود، از همه برتر و بزرگ تر است.

هیچ کس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که آدمی هنگام خشنودی خداوند، به دست می آورد، توصیف کند. به گفته ی بعضی مفسران، حتی گوشه ای از این لذت روحانی از همه ی بهشت و نعمت ها و مواهب گوناگون و بی پایانش، برتر و بالاتر است.

خشنودی خالق و معبود، در گروی زیر پا نهادن بسیاری از هوس ها و گذشتن از خواسته های نفسانی است و این طریق، سالکی را می طلبد که آماده ی محاسبه، مراقبه و ریاضت های طولانی و شرعی باشد.

روزه داری در روزهای طولانی و گرم، پرهیز از خوردن و آشامیدن، چشم پوشی از لذت های حلال، برخاستن از خواب شیرین سحرگاهان و وضو ساختن برای مناجات با خداوند، کار ساده ای نیست. این کار به تحمل دشواری ها و برخورداری از توفیق الهی بستگی دارد. آمادگی برای جهاد، دوری از کانون گرم خانواده، پذیرفتن آسیب های جسمانی و توفیق شهادت نیز نیازمند ایثار، شجاعت، از خودگذشتگی و عبودیت مطلق است. اکنون که به دنبال طلب رضای وی هستیم، باید کمر همّت ببندیم و از خداوند در این راه مدد بجوییم و برای تحقق این هدف متعالی از هیچ سرزنشی نهراسیم.

قرآن کریم درباره ی آنان که رضایت خدا را به دست آورده اند، می فرماید:

یُجاهِدُون فی سَبیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِم؛

در ره خدا می جنگند و از سرزنش کنندگان نسبت به راه خدا هراسی ندارند.

آری، انجام یک کار کوچک که برای خدا انجام می شود، بسیار پربرکت است. می بینیم که حضرت موسی(ع)، یک دلو آب از چاه کشید و انگیزه ای جز جلب رضای حق نداشت. با این حال این کار کوچک، بسیار پربرکت بود؛ زیرا همان کار سبب شد که به خانه ی حضرت شعیب(ع) پیامبر بزرگ خدا راه پیدا کند، از غربت رهایی یابد و به پناهگاهی مطمئن برسد. این گونه بود که همسری پاک دامن نصیب او شد و از همه مهم تر این که در مکتب انسان ساز پیر روشن ضمیری چون شعیب، آموزش دید و برای دریافت وحی آمادگی پیدا کرد.

در فراز دوم این دعای روح بخش می خوانیم:

خدایا! از خشم و انتقام خود، دورم ساز.

نافرمانی و کردار زشت بندگان سبب نزول غضب و سخط الهی است. غضب الهی در مرتبه ی نخست به صورت اخطارها و هشدارهایی به انسان است تا او را به خود آورد. اگر متنبّه نشد، عذاب خداوند نازل می شود. غضب خداوند، گاهی به صورت اجتماعی و عذاب همگانی است مانند عذاب قوم عاد و ثمود که همگی به یک باره از بین رفتند. گاهی نیز عذاب فردی است. برای نمونه، فرد به مرگ ناگهانی و برخی حوادث دیگر دچار می شود. یا این که برخی توفیق های معنوی مانند راز و نیاز با خدا، اقامه ی نماز شب و انجام اعمال صالح از انسان سلب می شود. بزرگ ترین عذاب برای بنده ی مؤمن، دوری از قرب حق است که خود، سرچشمه ی همه ی بدبختی ها و گرفتاری ها خواهد بود.

در دعای کمیل درباره ی غضب الهی می خوانیم:

آسمان ها و زمین طاقت تحمل غضب تو را ندارند. پس من چگونه عذاب تو را تحمل کنم؟!

باید دانست ارتکاب گناه در اجتماع، آثار شومی در پی دارد. فساد و تباهی موجود در میان جوانان و نوجوانان جامعه که به وسیله ی نوارهای مبتذل ویدئویی، عکس ها و فیلم های ناسالم، شرکت در مجالس نامشروع و جشن های آن چنانی و… شایع شده است، نتیجه ی کردار خود ماست. آنان که از غضب الهی می هراسند، می کوشند با تمام توان در برابر گرایش به گناه مبارزه کنند. در روایتی است که امام باقر(ع) می فرماید: زنی بدکاره برای آلوده کردن شماری از جوانان بنی اسراییل فعالیت می کرد. زیبایی زن آن چنان خیره کننده بود که گروهی از جوانان گفتند: اگر فلان عابد، او را ببیند، تسلیم می شود! زن، سخنان آنان را شنید و گفت: به خدا سوگند! به خانه نمی روم، مگر این که آن عابد را گرفتار بند شهوت و گناه کنم. زن شب هنگام به خانه ی عابد رفت. در زد و گفت: مرا راه بده. عابد از پذیرفتن او خودداری کرد. زن فریاد برآورد و گفت: گروهی از مردان هرزه در پی من هستند. اگر مرا نپذیری، کارم به رسوایی می کشد. عابد چون این سخن را شنید، در را باز کرد. هنگامی که زن وارد خانه شد، لباس هایش را از بدن درآورد. جمال زن، عابد را مسحور خود کرد. عابد بی اختیار به سوی بدن زن، دست دراز کرد، ولی ناگاه دست خود را کشید و در برابر آتشی که زیر دیگ روشن بود، قرار داد. زن به او گفت:

چه می کنی؟ پاسخ داد: دستی که بر خلاف خدا به اجرای عملی برخیزد، سزاوار آتش است. زن از خانه بیرون دوید. ناگاه با گروهی از مردم بنی اسراییل روبه رو شد و فریاد زد: عابد را دریابید!! مردم به سراغ آن بنده ی خایف رفتند. دیدند از ترس عذاب الهی، دست خود را به آتش سوزانده است!

به راستی سوختن در آتش دنیا، از برانگیختن عذاب الهی و آلوده کردن دامان به گناه، آسان تر است. قرآن کریم می فرماید:

کردار زشت مردم، سبب ایجاد گناه و فساد در خشکی و دریا می شود.

در فراز آخر از این دعا می خوانیم:

خدایا! مرا در خواندن آیات قرآنت توفیق ده، ای مهربان ترین مهربان!

همان گونه که طبیعت برای خود بهاری دارد، ماه مبارک رمضان نیز بهار قرآن است. در چنین ماهی شکوفایی معنویت به برکت روزه ی روزه داران، سبب ایجاد ارتباط خدا با بنده و بنده با خدا می شود. قرآن خواندن، دست یابی به سخنان وحی الهی و سخن گفتن معبود با عبد است که نورانی شدن قلب و آگاهی و دوری انسان از گناه را در پی دارد. در اهمیت قرآن خواندن همین بس که ائمه(ع) در ماه مبارک رمضان، بارها قرآن ختم می کردند و در ماه های دیگر نیز بر این عمل مداومت داشتند.

قرآن دربر دارنده ی همه ی ارزش ها، نمودار حیات انسان و ریسمانی است الهی که باید به آن تمسک جست. عزّت مسلمانان در سایه ی قرآن و عترت(ع) فراهم می شود. و نتیجه ی دوری از قرآن و عترت(ع) ذلّت و خواری خواهد بود.

امیرالمؤمنین علی(ع) درباره ی پرهیزگاران می فرماید:

آنان شب هنگام به پا می خیزند و قرآن را شمرده و با اندیشه تلاوت می کنند. جان خویش را با آن در غمی دل پذیر فرو می برند و داروی درد خود را در آن می جویند. هرگاه به آیه ای که در آن تشویق است، برخورد کنند، به آن دل می بندند؛ چشم جان شان با شوق تمام در آن خیره می شود و آن را نصب العین خود می سازند. هرگاه به آیه ای برسند که در آن، تخویف و انذار باشد، گوش دل به آن فرا می دهند؛ گویا صدای ناله ها و به هم خوردن زبانه های آتش مهیب جهنم در گوش شان طنین انداز است.

امام صادق(ع) می فرمایند:

سه دسته به خدا شکایت می کنند: مسجد خرابی که در آن، اهلش نماز نمی خوانند. دانشمندی که بین نادانان قرار گرفته است و قرآن رها شده ای که غبار روی آن را پوشانده است و خوانده نمی شود.

علی(ع) درباره ی برکت های قرآن می فرماید:

قرآن را فرا بگیرید؛ که بحق نیکوترین گفتار است. آن را بفهمید، که بهار دل هاست. از نورش شفا بخواهید؛ که علاج درد سینه هاست. آن را بخوانید و به آن عمل کنید؛ که پرسودترین داستان هاست.

امام صادق(ع) از پدرش امام باقر(ع) نقل می کند:

خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا یاد گردد، برکتش افزون خواهد شد. فرشتگان در آن حضور می یابند و شیاطین از آن می گریزند و برای اهل آسمان ها می درخشد همان گونه که ستاره ی درخشان برای اهل زمین می درخشد. امّا برعکس، برکت خانه ای که تلاوت قرآن و ذکر خدا در آن نیست، کم خواهد بود. فرشتگان از آن می گریزند و شیاطین در آن آشیانه می کنند.

آداب قرآن خواندن:

عارف بزرگ، فیض کاشانی از غزالی نقل می کند که قاری قرآن باید به ده حقیقت توجه داشته باشد:

۱ _ باید بفهمد که با کلام چه کسی روبه روست و با نزول قرآن مجید، چه عنایت و لطفی به او شده است.

۲ _ توجه به عظمت متکلم، داشته باشد؛ زیرا وجود مقدس او، آفریننده ی همه ی هستی است و هستی با همه ی عظمتش، در برابر او نقطه ای بیش نیست.

۳ _ با حضور قلب و توجه کامل به قرآن و مفاهیم ملکوتی و آسمانی آن، از حدیث نفس دوری جوید.

۴ _ در آیات و کلمات، تدبّر و موشکافی کند.

۵ _ با عمق جان، واقعیت های قرآن به ویژه احوال انبیا، صلحا، راست گویان، مؤمنین و احوال معاندان و مستکبران و دروغ گویان را درک کند.

۶ _ عقل، نفس، فهم و قلب خود را از موانع فهم کتاب، تهی سازد.

۷ _ به کار بردن تخصیص، یعنی باید بیاندیشید که قرآن کریم با همه ی اوامر و نواهی آن درباره ی شخص او نازل شده و مقصودی جز او نبوده است.

۸ _ تأثر داشتن؛ اثر گرفتن قلب از واقعیت ها و حقایقی است که قرآن، به آن اشاره دارد.

۹ _ ترقّی، منظور آن است که قرن را از زبان صاحب آن بشنود، لذا از جانب زبان و صوت خودش. هم چنین هنگام قرائت باید به حال ابتهال و تضرع و سؤال باشد.

۱۰ _ تبرّی؛ مقصود از آن، تحقق به حقیقتت «لا حول و لا قوه الّا باللّه» است و این که هرگاه آیات مربوط به شایستگان را خواند، خود را در شمار آنان نداند و چون آیه ای خواند، درباره ی مجرمان و گنه کاران خود را از گروه آنان بشمارد. سپس در پیشگاه الهی، سر عجز و تقصیر و نیاز فرود آورد.

هرچند قرآن کریم، برای هدایت عموم است، امّا افراد زیادی بودند که قرآن را از لب های مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می شنیدند و این آب زلال حقیقت را در سرچشمه ی وحی می دیدند، امّا به دلیل آلودگی به تعصب، عناد و لجاجت، کم ترین بهره ای از آن نگرفتند. با این حال، کسانی که اندکی خود را پاک کردند و با روح حقیقت جویی به سراغ آن آمدند، هدایت یافتند. بنابراین، هر قدر پاکی و تقوای انسان بیشتر شود، به مفاهیم ژرف و بیشتری از قرآن مجید دست می یابد. ناگفته پیداست که شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه ی معصومین(ع) و ملایکه مقرب درگاه الهی، روشن ترین مصداق مقربان اند و حقایق قرآن را از همه بهتر درک می کنند. امید آن که ما نیز با طهارت نفس، بتوانیم از این آب زلال حقیقت، هرچه بیشتر ره توشه برگیریم.