صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۱  ، 
شناسه خبر : ۳۶۰۶۴۳

اشتباه نکنید؛ اینجا میدان مسابقه خدمت است

مسعود اکبری
امروز، آخرین روز از مهلت اولیه شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت‌ها است و در صورت نیاز این فرصت تمدید خواهد شد. 
این روزها فضای انتخاباتی بر کشور حاکم شده و شاهد فعالیت رسانه‌ای پرحجم از سوی جریان‌های مختلف سیاسی با چاشنی انتخابات هستیم. نکته بسیار مهمی که در این خصوص وجود دارد، لزوم رعایت اخلاق در رقابت‌های انتخاباتی است. 
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنرانی ۱۴ خرداد امسال فرمودند:«در رقابت‌های پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمی‌کند، به آبروی ملّی هم لطمه می‌زند.»
حضرت آقا بارها بر این مسئله تاکید کرده‌اند. به عنوان نمونه، ایشان- 6 خرداد 1400- در مقطعی که کشور در آستانه سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود، خطاب به نامزدهای انتخاباتی فرمودند:«توصیه به نامزدها. انتخابات را صحنه‌ جنگ قدرت قرار ندهید. نگاه نکنید به آن چیزی که در آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی معمول است که برخوردهای اهانت‌آمیز آبرویشان را برد.» 
رهبر معظم انقلاب در ادامه تاکید کردند:«ما در گذشته هم هر وقتی که نامزدها در مناظرات تلویزیونی و غیره روش اهانت و توهین و تهمت و تخریب طرف مقابل و ترساندن مردم از رقیب را دنبال کردند، کشور به نحوی از انحاء ضرر کرد؛ در گذشته هم این جور بوده. این جوری نباشد که مردم را از رقیب بترسانیم که اگر او بیاید چنین خواهد شد. میدان انتخابات، میدان مسابقه‌ خدمت است. قرآن به ما دستور می‌دهد: فَاستَبِقُوا الخَیرات؛ دنبال کار نیک با هم مسابقه بدهید و پیش بروید؛ با این نگاه بایستی به انتخابات نگاه کنند. نفرت‌پراکنی و اتّهامات چنین و چنان نباشد.»
میدان انتخابات، میدان مسابقه خدمت است و شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، یکی از مصادیق بارز و شاخص در پایبندی به این اصل بود. این شهید بزرگوار به همگان ثابت کرد که می‌توان هم اخلاقی بود و هم به سیاست ورزی و دولت‌داری پرداخت.
یکی از ویژگی‌های بارز اخلاقی در شهید رئیسی، صداقت با مردم بود. وی این خصیصه اخلاقی را در برهه‌های مختلف و از جمله در مقطع انتخابات به شدت رعایت می‌کرد. بر همین مبنا، وی به وعده‌های انتخاباتی به عنوان طعمه‌ای برای جمع‌آوری رأی نگاه نمی‌کرد و با این وعده‌ها، «رویا فروشی» نکرده و وعده‌های انتخاباتی خود را به پشتوانه دلایل فنی و کارشناسی مطرح می‌کرد. 
نشان به آن نشان که وعده‌های انتخاباتی این شهید بزرگوار در طول ریاست جمهوری وی، یکی پس از دیگری به مرحله عمل رسیده و این رویه، بارها کام مردم را شیرین کرد. جدیدترین نمونه در این خصوص، اقدامات ویژه در زمینه رفع مشکل آب در سیستان و بلوچستان بود. 
در روزهای گذشته «بزرگ‌ترین آب شیرین‌کن منطقه غرب آسیا در خشکی» در سیستان و بلوچستان به بهره‌برداری رسید. اجرای این طرح بزرگ و منحصر به فرد ضمن تأمین آب نیمی از جمعیت زاهدان و منطقه سیستان، وابستگی آب آشامیدنی این مناطق به خارج از مرزها را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
روی دیگر سکه «رویا فروشی به مردم در ایام انتخابات»، فرافکنی و انداختن تقصیرها به گردن دیگران و بازی با کلیدواژه‌هایی از جمله «اختیارات رئیس‌جمهور» و «دولت موازی» و «دولت در سایه» و...
در فردای پس از پیروزی در انتخابات است. این رویکرد غلط نیز هیچ‌گاه در گفتار و کردار شهید رئیسی مشاهده نشد. 
این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، در تاریخ دولت‌های پس از انقلاب، هیچ دولتی به ‌اندازه دولت سیزدهم و آیت‌الله رئیسی میراث‌دار مشکلات، ضعف‌ها و کاستی‌های برجای مانده از دولت پیش از خود نبود.
شهید بزرگوار آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، هم «ظرفیت پیروزی در انتخابات» را داشت و هم «جنبه شکست در انتخابات». بر همین اساس وی در سال 96 بدون هیچ تعریضی در عین پیگیری قانونی تخلفات، نتیجه انتخابات را پذیرفت و به منتخب ملت تبریک گفت. شهید رئیسی در سال 1400 نیز در فردای اعلام نتایج انتخابات، با دعوت از همه نامزدها و برگزاری جلسه مشترک، برای هم افزایی جهت رفع مشکلات مردم، پا پیش گذاشت. 
یکی دیگر از ویژگی‌های شاخص شهید رئیسی، روحیه گذشت و چشم پوشی در مقابل تهمت‌ها و تخریب‌ها بود. وی نه تنها خود هیچ‌گاه به تهمت و تخریب علیه رقبای انتخاباتی اقدام نکرده بلکه حتی فراتر از آن، در مقابل تهمت‌ها و تخریب‌های ناجوانمردانه علیه خود، گذشت کرده و از رفتار متقابل امتناع می‌کرد. 
یکی از مصادیق این رفتار، تهمت ناروای یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری انتخابات 1400 درخصوص مدرک تحصیلی آیت‌الله رئیسی بود. پس از شهادت آقای رئیسی، فیلم دفاع رساله دکترای وی در فضای مجازی پخش شد و این فیلم، سندی شد بر مظلومیت این شهید بزرگوار و همچنین سندی آشکار از بی‌اخلاقی افراطیون مدعی اصلاحات. گفتنی است که نامزد تهمت‌زننده بعدها از شهید رئیسی پوزش خواست.
از دیگر ویژگی‌های اخلاقی شهید رئیسی در مقطع رقابت‌های انتخاباتی و همچنین دوران ریاست جمهوری، رعایت انصاف و ادب در مقابل رقیب بود. جناب آقای بهادری جهرمی، سخنگوی محترم دولت پیش از این گفته بود:«یک وقتی شهید رئیسی مرا به خاطر سکوت در برابر آمار غلطی که نسبت به دولت روحانی داده شده و من سکوت کرده بودم، توبیخ کرد.»
از دیگر خصایص شهید آیت‌الله رئیسی، تمرکز بر شعارهای انقلاب بود. مردم‌داری، استکبارستیزی، ساده‌زیستی، خستگی‌ناپذیری در رسیدگی به مشکلات و...از جمله ویژگی‌های این شهید بزرگوار بود. رفتارهای شهید رئیسی مصداق آشکار «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ و رُحَماءُ بَينَهُم»بود. 
آیت‌الله رئیسی عمیقا به این مسئله اعتقاد داشت که دشمنی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی و ملت ایران، موسمی و فصلی نیست؛ بلکه این دشمنی، یک دشمنی ذاتی است. بر همین اساس با هوشمندی نسبت به پرونده‌هایی از جمله برجام و FATF رفتار کرد.
وی با کنار زدن «دیپلماسی التماسی»، دستاوردهای بزرگی در حوزه سیاست خارجی بر جای گذاشت که از آن جمله می‌توان به عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، راه‌اندازی کریدور شمال- جنوب، امضای موافقنامه جامع همکاری اقتصادی با چندین کشور، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با ۸۴ کشور، اقدامات تحسین برانگیز در حمایت از محور مقاومت و حمایت از مردم مظلوم فلسطین(به خصوص پس از عملیات طوفان‌الاقصی)، تحول در دیپلماسی منطقه‌ای و روابط با کشورهای همسایه و... اشاره کرد. این توفیقات همگی نتیجه «دیپلماسی عزتمندانه و مقتدرانه» بود که شهید رئیسی عمیقا به آن اعتقاد داشت. 
آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی در دوران رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری، از تبلیغات انبوه و پول پاشی و تشکیل ستادهای آنچنانی و متعدد انتخاباتی پرهیز کرده و به تبلیغات معمول از صدا و سیما اکتفا کرد. 
شهید رئیسی، قانون را فصل الخطاب می‌دانست. بر همین اساس وی هیچ‌گاه سخنی بر زبان نراند که تحسین دشمن را در پی داشته باشد. التزام وی به قانون در تمامی مراحل برگزاری انتخابات، از بررسی صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان تا روز اعلام نتایج انتخابات، مشهود بوده و بدان اصرار داشت. 
شهید بزرگوار آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، میراثی ارزشمند و نیکو از خود بر جای گذاشت که یکی از مصادیق آن، پایبند بودن به رفتار انتخاباتی در تراز انقلاب اسلامی بود. 
امید است که نامزدهای انتخاباتی و ستادهای آنان و افراد منتسب به نامزدها، این روحیه و رفتار نیکو را سرلوحه خود قرار داده و از آزمون انتخابات سربلند بیرون بیایند.
 

منطق تصمیم‌گیری در اتحادیه عرب

دکترابراهیم متقی
واقعیت سیاست بین‌الملل مبتنی بر نشانه‌هایی از رقابت، همکاری و تعارض بازیگران است. ایران و سوریه در زمره کشورهایی محسوب می‌شوند که دارای کنش مبتنی بر «ائتلاف منطقه‌ای» برای مقابله با تهدیداتی همانند تروریسم و توسعه‌گرایی صهیونیسم می‌باشند. چنین کشورهایی به گونه اجتناب‌ناپذیر دارای اهداف نسبتاً همگونی با سایر بازیگران بوده و طبیعی است که رفتار آنان می‌بایست بر اساس ضرورت‌های سیاست بین‌الملل و امنیت منطقه‌ای تنظیم و ترسیم شود.   1. اجماع‌سازی در نهادهای منطقه‌ای ادراک عمومی جامعه ایرانی از کنش سایر بازیگران در سیاست بین‌الملل آن است که «انگاره همه یا هیچ» را در دستور کار قرار می‌دهند. چنین رویکرد و انگاره‌ای به گونه اجتناب‌ناپذیر بخشی از واقعیت‌های سیاست بین‌الملل و کنش بازیگران در نظم منطقه‌ای می‌باشد. کنش بازیگران در حوزه‌های ژئوپلیتیکی که نشانه‌هایی از تهدید را منعکس می‌سازد، عموماً بر اساس «انگاره منافع جمعی» خواهد بود. چنین رویکردی در ادبیات روابط بین‌الملل و تصمیم‌گیری سازمان‌های منطقه‌ای به مفهوم «اجماع‌سازی» محسوب می‌شود.  منطق تصمیم‌گیری کشورهای اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج‌فارس مبتنی بر نشانه‌هایی از اجماع‌سازی بوده است. اجماع‌سازی به مفهوم آن است که اگر کشوری دارای انگاره‌های متفاوتی با سایر بازیگران فعال در یک اتحادیه و یا مجمع بین‌المللی است، می‌بایست ذهنیت خود را در ارتباط با سایر اعضا تنظیم نموده و خود را با قالب‌های مربوط به اجماع‌سازی تطبیق دهد. اجماع‌سازی در اتحادیه‌ها و ائتلاف‌های منطقه‌ای به معنای نادیده گرفتن رویکرد سایر بازیگران محسوب نمی‌شود.    2. اجماع‌سازی در اتحادیه عرب کشورهای اتحادیه عرب عموماً از سیاست اجماع‌سازی برای تصمیم‌گیری و «اعلام مواضع» برخوردارند. توضیح آن‎که اعلام مواضع به مفهوم پذیرش و یا تعارض همه‌جانبه کشورها در حوزه سیاست بین‌الملل محسوب نمی‌شود. عموماً در فرایند برگزاری اجلاسیه اتحادیه عرب و یا شورای همکاری خلیج‌فارس، موضوع حاکمیت و امنیت مربوط به جزایر سه‌گانه ایرانی بازخوانی می‌شود. کشورهای جهان عرب عموماً دارای مواضع یکسانی در ارتباط با نام «خلیج‌فارس» و یا سازوکارهای حاکمیت و امنیت در «جزایر سه‌گانه» می‌باشند.  در چنین شرایطی طبیعی به نظر می‌رسد که بازیگران و کشورها تمایلی به اتخاذ سیاست‌های یک‎جانبه نداشته و از مواضع عمومی سایر کشورها حمایت به عمل می‌آورند. هرگونه اجماع‌سازی به مفهوم آن است که واحدهای سیاسی تلاش می‌کنند تا از انگاره‌های عمومی سایر بازیگران عضو ائتلاف در مورد موضوعات امنیتی و راهبردی حمایت به عمل آورند. هرگاه فرایند بیانیه‌نویسی در دستور کار قرار می‌گیرد، طبیعی است که اجماع‌سازی بخشی از واقعیت تصمیم‌گیری بازیگران خواهد بود.    3. چالش‌ اجماع‌سازی سازمان‌ها و اتحادیه‌های منطقه‌ای  در برابر ایران  هرگونه اجماع‌سازی برای نیل به اهداف مشخصی انجام می‌شود. اجماع‌سازی صرفاً به معنای «سیاست اعلامی» خواهد بود. سیاست اعلامی با روحیه و فرهنگ عمومی کشورهای عضو یک اتحادیه پیوند می‌یابد، بنابراین آن‎چه به تازگی در فضای اجماع‌سازی اتحادیه عرب قرار گرفت، به مفهوم تهدید مستقیم، آنی و شدید علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب نمی‌شود. اجماع‌سازی به مفهوم «درک نسبتاً مشترک» کشورهای عضو یک اتحادیه از موضوع سیاسی، حاکمیتی و راهبردی می‌باشد.  در سال‌های 1972 به بعد همواره اتحادیه عرب سیاست حمایت از امارات برای اعمال حاکمیت در جزایر سه‌گانه خلیج‌فارس را در دستور کار قرار داده است. چنین رویکردی به مفهوم آن است که جهان عرب تمایلی به رویارویی مستقیم با ایران نداشته اما از سیاست «بازخوانی اختلاف‌ها» حمایت و پیروی می‌کند. اتحادیه عرب درباره بسیاری از موضوعات امنیتی و راهبردی کشورهای منطقه‌ای دارای مواضع اعلامی بوده و این امر نشان می‌دهد که سیاست عمومی آنان بر نشانه‌هایی از طرح دیپلماتیک اختلافات قرار داشته است. اگر سوریه بیانیه نهایی اتحادیه عرب را مورد پذیرش قرار داده، به مفهوم آن است که با درک عمومی بسیاری از کشورهای منطقه‌ای؛ همراهی و هماهنگی می‌کند. چنین رویکردی هیچ‎گونه تهدیدی برای ایران محسوب نمی‌شود، از سوی دیگر به معنای نادیده گرفتن اهداف و منافع جمهوری اسلامی در حوزه امنیت منطقه‌ای تلقی نخواهد شد. هر کشوری در سیاست بین‌الملل از اراده لازم برای تنظیم اهداف و منافع ملی خود برخوردار است. رویکرد سوریه در مورد جزایر سه‌گانه، بخشی از قالب‌های ادراکی اتحادیه عرب بوده که از طریق سازوکارهای دیپلماتیک، بیان قالب‌های مفهومی و انگاره‌های کنش همکاری‌جویانه بازیگران معنا پیدا خواهد کرد. لذا طرح موضوعات انتقادی نسبت به مواضع سوریه در ارتباط با اجماع‌سازی اتحادیه عرب در مورد جزایر سه‌گانه به مفهوم نادیده گرفتن اراده سیاسی و جایگاه آن کشور در جهان عرب می‌باشد. جمهوری اسلامی همواره از سیاست ارتقای قدرت کشورهای عربی و آزادی عمل آنان در فضای سیاست منطقه‌ای و روابط بین‌الملل حمایت به عمل می‌آورد. نادیده گرفتن جایگاه و موقعیت سوریه در ارتباط با برخی از موضوعاتی که در طی 50 سال گذشته به گونه وقفه‌ناپذیر تکرار و بازخوانی شده، کاری نادرست نسبت به سیاست‌های امنیت ملی متحدین ایران در محیط منطقه‌ای محسوب می‌شود.  کشورهای منطقه‌ای همانند سوریه، عراق، لبنان و یمن که در زمره متحدین ایران برای مقابله با سیاست‌های تهاجمی اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی محسوب می‌شود، می‌بایست از اقتدار و آزادی عمل لازم برخوردار باشند. حضور این کشورها در مجامع بین‌المللی و نهادهای منطقه‌ای نه تنها ضریب امنیت ملی آنان را افزایش می‌دهد، بلکه زمینه شکل‌گیری «چندجانبه‌گرایی غیر متمرکز» در شرایط گسترش بحران‌های منطقه‌ای را فراهم خواهد ساخت.  اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی در شرایطی حاصل می‌شود که متحدین آن کشور به موازات منافع ملی به ضرورت‌های همکاری جمعی و امنیت‌سازی در محیط منطقه‌ای توجه داشته باشند. ایران همواره از اقتدار دولت‌های منطقه‌ای حمایت به عمل آورده و آن را به‌عنوان زیربنای امنیت جمعی در محیط منطقه‌ای تلقی خواهد کرد. امنیت‌سازی نیازمند همکاری‌های چندجانبه و چندجانبه‌گرایی نامتقارن در فضای تهدیدات گسترش‌یابنده محسوب می‌شود. 
لزوم مهار بداخلاقی‌های انتخاباتی
محمدصادق کوشکی
تلاش برای برقراری یک هنجار به جهت پیشگیری از بروز رفتار‌های ناهنجار در جامعه، نیازمند توجه به دو رکن اساسی آموزش و آگاهی بخشیدن و اجرای قانون است. در شرایط فعلی در کشور و به‌ویژه فضای مجازی و حتی در رسانه‌های داخلی هم کمابیش با برخی رفتار‌های هنجارشکنانه و غیر‌اخلاقی مواجهیم و افرادی که چنین رویکردی دارند، می‌توانند به هر شکلی که تمایل دارند، قانون‌شکنی کنند.
تخریب از‌جمله رفتار‌های غیر‌اخلاقی و خلاف شرع است که در حوزه انتخابات رخ می‌دهد. به این معنا که برخی در فضای مجازی به راحتی به نامزد‌های انتخاباتی حمله می‌کنند و به آن‌ها تهمت می‌زنند و با کمال تاسف با هزینه‌ای هم مواجه نمی‌شوند و برخورد قانونی به میزان جرمی که به وقوع پیوسته با قانون‌شکنان صورت نمی‌گیرد. وقتی قانون‌شکنی هیچ هزینه‌ای ندارد، طبیعی است در هر جامعه‌ای کسانی باشند که نمی‌خواهند قانون و اخلاق رعایت شود و درکی نسبت به این مسأله ندارند یا این‌که منافع‌شان به واسطه قانونگرایی تامین نمی‌شود و از این رو به رفتار‌های هنجارشکنانه به خصوص در حوزه انتخابات روی می‌آورند. طبعا بهترین شیوه برای مواجهه با چنین رویکردی، برخورد قانونی است و صرفا نصیحت، راهگشا نیست. اساسا مشکل بسیاری از این افراد نداشتن آموزش و آگاهی کافی نیست بلکه گره کار آنجاست که خود را برتر از قانون می‌دانند و کارشان را درست می‌پندارند. چاره کار، مهار این افراد با قانون است، اما چنین مواجهه‌ای متاسفانه به میزان کافی و لازم صورت نگرفته است. بخشی از این چالش البته ناشی از نبود قانون در برخی عرصه‌های مجازی است. شبکه‌های اجتماعی، ولنگار است و بسیاری از افراد می‌توانند هر جرمی را که بخواهند در این فضا انجام دهند که اساسا قابل تعقیب و پیگیری هم نیست. اگر کسی با هویت جعلی در بستری مثل تلگرام، اینستاگرام، شبکه ایکس و ... اقدام به هر عمل تخریبی کند، برخورد با او چندان قابل پیگیری و اجرا نیست، چون بر بستر‌های خارجی، قانونی بر آن حاکم نیست. البته در بستر‌های داخلی امکان پیگیری و برخورد وجود دارد و اگر کسانی در شبکه‌های اجتماعی داخل اقدام به بی‌اخلاقی‌های انتخاباتی کنند، مراجع قضایی باید با آن برخورد کنند؛ بنابراین اگر اهتمام جدی نسبت به این موضوع صورت نگیرد و دستگاه‌های ذی‌ربط برای مواجهه با این پدیده ناهنجار عزم خود را جزم نکنند طبیعی است که قانون‌شکنان به شیوه گذشته، هر‌گونه بخواهند فعالیت‌های خود را در حوزه رفتار‌های هنجارشکنانه تداوم می‌بخشند. از این رو یکی از وظایف رسانه‌ها در این بخش مطالبه‌گری است و راه چاره، نشان دادن این زشتی است که متاسفانه در برخی سطوح، عادی شده است.

انتخابات ریاست جمهوری و “تکانه های دموکراتیک”

هوشمند سفیدی

ایام انتخابات در ایران ، فرصتی استثنایی در اختیار سیاستمداران قرار می دهد تا بتوانند با استفاده از فضای بازی که در اختیارآنان قرار داده می‌شود، دامنه و عمق سیاست ورزی خود را گسترش دهند و برخی از نقد ها ، مواضع و حرف هایی را که در سایر ایام نمی توان گفت و یا باید با نگرانی و احتیاط گفت ، بر زبان آورند و مطرح کنند . این فرصت ، وضعیتی را رقم می زند که می توان در آن ، تا حدودی دموکراسی و مردم سالاری را پیش راند .
در این یادداشت، آثار این وضعیت را “تکانه های دموکراتیک” می نامم و بر این باورم که در ایام انتخابات در ایران ، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری ، تکانه های دموکراتیک ، نقش اثربخشی را در پیشبرد دموکراتیزاسیون برجای می گذارند و بازی می کنند و به رشد سیاسی و ارتقای آگاهی سیاسی جامعه کمک می کنند . تکانه را می توان در این یادداشت فشار و اتمسفر سیاسی دانست که بر تنگناها ، انسداد ها ، محرومیت ها و ملاحظات وارد می شود و بازیگران اصلی انتخابات که همان نامزد ها و نخبگان و اطرافیان آنها هستند در این ایام با استفاده از فضای بازی که در اختیار آنها قرار می گیرد ، مرزها را درنوردیده و دیدگاه های انتقادی و بی پروای خود را مطرح می کنند ؛ حاصل جمع چنین رویکرد و تکانه هایی ، پیشروی دموکراسی است ، پیشروی هایی که قابل عقب نشاندن نیستند و همیشه رو به جلو حرکت می کنند . این وضعیت ، بی‌تردید از لحاظ سیاسی ، حائز اهمیت است ، بنابراین ،با هر انتخابات ریاست جمهوری ، گامی بلند به سمت دموکراسی و مردم سالاری برداشته می‌شود .

اینک که در آستانه معرفی نامزد های انتخابات توسط شورای نگهبان هستیم، و نامزد ها این فرصت را می یابند تا دیدگاه های خود را صریح تر و بعضا بی پروا مطرح کنند ، آن هم در حالی که میلیون ها ایرانی آنها را به نظاره و تماشا می‌نشینند و پس از آن دیدگاه ها را بیان و تحلیل می کنند ، در استانه تکانه های مهمی قرار داریم ، این تکانه ها از نطق پس از ثبت نام شروع می‌شود و هر نامزدی،نقد های خودرا مطرح می‌کند و اوج این تکانه ها، در مناظره تلویزیونی رخ می‌دهد ؛ به ویژه زمانی که جریان های سیاسی مختلف ، رو در روی هم قرار می‌گیرند .

نا گفته پیداست که عامل عمده تاثیرگذاری بیش از حد و غیر طبیعی تکانه ها بر اوضاع و احوال سیاسی کشور، فقدان احزاب سیاسی به معنای واقعی و علمی آنهاست و از طرف دیگر ، عدم اعطای فرصت مشابه ایام انتخابات به افراد و جریان‌های منتقد.

بی تردید، اگر سیاست گذاران جامعه ما تحت تاثیر مثبت تکانه‌های سیاسی و به واقع  شور و شعف سیاسی و اجتماعی ناشی از تکانه ها را لمس کنند و فایده آن را به درستی  بتوانند تحلیل کنند آن گاه تنگناهای سیاسی را کاهش می دهند.در این صورت فضای سیاسی کشور به وضعیت ایام انتخابات نیاز نخواهد داشت، وضیعیتی که می‌تواند شورانگیز و امید آفرین باشد . این دستاوردی است که می تواند در مقابل سیاه نمایی ها قد علم کند و امید های واقعی را شکل دهد . در غیاب احزاب سیاسی و فضای همیشه باز ، باید فرصت انتخابات را ارج نهاد و ناگزیر به تکانه‌ها دل بست؛زیرا هرتکانه ای به ارتقای سطح دموکراسی و مردمسالاری منجر می شود.

یار شاطر نه بار خاطر...

پژمان جوزی
مدت‌هاست فریاد می‌زنیم و می‌نویسیم که صنعت گردشگری و جذب توریست خارجی و داخلی (که من به‌جد معتقدم ایران در گام نخست نیازمند سرمایه‌گذاری و جذب توریست داخلی است) احتیاج به همکاری و حضور فعال بخش خصوصی دارد. چندی پیش مصاحبه‌ای کوتاه از آقای ضرغامی، وزیر گردشگری توجهم را جلب کرد که گفته بود: «امکانات دولتی در حدی نیست که در حوزه گردشگری سرمایه‌گذاری کند». بله قطعا همین‌طور است آقای وزیر؛ امکانات در حدی نیست که در حوزه گردشگری سرمایه‌گذاری شود. وقتی تأمین قوت روزانه مردم مشکل شده و مشکلات اقتصادی از هر سو به دولت فشار می‌آورد، طبیعی است که تأمین مایحتاج اولیه مردم و رفع نیازهای اقتصادی و امنیتی کشور در اولویت باشد. مزید اطلاع در دنیا نیز چنین است و هدف دولت‌ها تأمین مایحتاج مردم و امنیت است و معمولا سرمایه‌گذاری در بخش توریسم در کمتر کشوری مستقیما به دولت سپرده شده است. اصولا صنعت توریسم برای دولت صرفا باید درآمدزا باشد نه هزینه‌بر. متأسفانه نبود برنامه مناسب و نبود نقشه راه دقیق که ابعاد اقتصادی و فرهنگی این حوزه در آن تبیین شده باشد، کار را به جایی رسانده که می‌بینیم وزیر محترم، متأسف از این می‌شود که امکانات دولتی (بفرمایید سرمایه دولتی) در حدی نیست که در حوزه گردشگری هزینه کند.  در حالی که با یک نقشه راه درست، دولت باید از بخش توریسم و گردشگری بخشی از هزینه‌های خود را تأمین کند و این صنعت علاوه بر آنکه به گردش اقتصاد دولتی کمک کند، به گردش اقتصاد مردم نیز با ایجاد اشتغال و درآمدزایی‌های پنهان و پیدا کمک کند.

مدت‌هاست که در دنیا دولت‌ها از بخش توریسم به مدد بخش خصوصی برداشت می‌کنند و نه هزینه. 

‌همچنین بخش خصوصی با سرمایه‌گذاری در این حوزه علاوه بر ساخت‌وسازهای ماندگار، دیدنی و به‌یادماندنی هم برای خود، هم برای دولت و هم برای مردم کسب درآمد و توانمندی می‌کند و در واقع با این سرمایه‌گذاری‌ها بار بزرگی از دوش دولت برداشته می‌شود.

در کشورهایی که برنامه‌ریزی دقیقی در این حوزه دارند، وزرای صنعت گردشگری نه‌تنها نگرانی از باب سرمایه‌گذاری در این صنعت ندارند بلکه برداشت و مازاد هم دارند، اگرچه، باید در گام نخست، نوع نگاه به بخش خصوصی را تغییر داد و این بخش را در کنار خود دید نه در مقابل خود.

دوم باید راه صدور مجوزها را هموار کرد تا دست‌و‌پاگیر نباشند.

سوم، باید با تدوین برنامه‌هایی فرهنگ توریسم و توریست‌پذیری را جا انداخت.

چهارم، باید قوانین لازم در این حوزه را نه در خلوت که در جلوت و با حضور اهل فکر نوشت.

در این صورت می‌توان امید داشت که از مزایای این سرزمین پهناور که جای جایش دیدنی و مفرح است، بیش از صنعت نفت و حتی ساختمان که خود نیز در آن هستم، کسب درآمد کرد.

ایران پهناور است و این نعمت مشکل سرمایه‌گذاری و ایجاد امکانات جذاب، راحت و ایمن را در جای جای خود برای دولت دشوار می‌کند. راهکاری نیست جز آنکه دولت به بخش خصوصی در همه ایران به‌عنوان بازوی یاری‌رسان بنگرد. هچنان‌که دولت باید در کنار بخش خصوصی به مثابه یار شاطر باشد نه بار خاطر.

حال که در آستانه تشکیل دولتی تازه هستیم، بد نیست حاضران در صحنه که تعدادشان هم کم نیست، برنامه‌ای در این حوزه و در نگاه کلان‌تر نوع همکاری با بخش خصوصی در همه عرصه‌ها ارائه کنند.

سیاست‌های ابلاغی اصل 44 قانون اساسی تاکنون آن‌گونه که باید در دولت‌ها مورد توجه قرار نگرفته و برنامه‌ای برای آن وجود نداشته است. حال که مسئولان متوجه شده‌اند که دریافت مالیات از این بخش می‌تواند جایگزین مناسبی برای درآمدهای نفتی باشد، باید راه را هموار کنند تا دست‌کم این بخش بتواند نه‌تنها در برنامه‌ریزی‌ها، بلکه در ایجاد اشتغال و افزایش درآمد ناخالص ملی توانمندترعمل کند.

 

غزه؛ کلیدواژه رهایی از ولایت طاغوت

جواد شاملو 

هر ماه قمری مناسبت‌هایی در دل خود جا داده است اما ویژگی ماه ذی‌الحجه است که گویی مناسبت‌های آن با یک نخ تسبیح به یکدیگر متصل شده و با هم کاملا مرتبط‌اند. این نخ تسبیح، وجود مبارکی است که ولادت یا شهادتش در این ماه نیست اما مجموع خاطرات ذی‌الحجه بوی او را می‌دهند. وجود مبارکی که به واقع مثل کعبه  در مرکز و نقطه ثقل همه آن چیزی که ما به آن اسلام می‌گوییم قرار گرفته است. ذی‌الحجه ماه امیرالمؤمنین علیه‌السلام است؛ ماه ولی و ولایت. روز اول آن مصادف است با سالروز ازدواج مولا با فاطمه زهرا سلام الله علیها. ازدواجی که خود به معنای فضیلت و افضلیت حضرت است. حضرت فاطمه زهرا به عنوان شخصیت برجسته‌ای که پیامبر اسلام بارها بزرگی فوق حد و حصرش را به امت معرفی کرده، به اطرافیان خود معنا می‌دهد و خدا نیز خمسه طیبه را با محوریت ایشان معرفی می‌کند. شوهر ام ابیها بودن، یعنی قرینه مظهر تام و تمام طهارت و پاکی بودن. جلوتر که می‌آییم، به عیدی می‌رسیم که باطن آن هم ولایت است. عید قربان، فقط ماجرای قربانی شدن اسماعیل نیست، ماجرای جنگ با شیطان به عنوان نماد ولایت طاغوت است و از اساس قربانی کردن اسماعیل نفی کامل ولایت هرکه جز خدا بر وجود حضرت ابراهیم. جلوتر، عید غدیر است به عنوان روزی که مفهوم ولایت در آن جلوه یافت. بعدتر روز مباهله و نزول آیه تطهیر قرار دارد که هر کدام به جایگاه ولایت و وصایت و خلافت و افضلیت امیر مؤمنان علیه‌السلام اشاره دارد. 
گویی ذی‌الحجه به دور کعبه امام می‌گردد و سلسله مناسبت‌ها، اشاره به باطن حج دارد که چیزی جز ورود به ولایت‌الله و خروج از ولایت شیطان نیست. 
تن دادن به ولایت طاغوت، مقصدی جز اعظم مصیبت‌ها ندارد. همانگونه که عدم درک اهمیت غدیر، امت را به تباهی‌ای کشاند که نتیجه‌اش قتل نفس مطمئنه در وادی طف شد. 
آنچه امروز در غزه رخ می‌دهد نیز نتیجه عدم درک اهمیت ولایت طاغوت است. ولایت طاغوت جهان را به مرتبه‌ای از تباهی می‌کشاند که در آن، هزاران کودک ظرف چند ماه سلاخی می‌شوند و هیچ اقدام قاطع و مؤثری نیز جهت جلوگیری کامل از این فاجعه رخ نمی‌دهد. غزه که اعظم مصیبت‌های امروز ما و به نوعی عاشورای امروز ماست، نتیجه کوتاه آمدن جامعه بشری در برابر استیلای نظام استکبار است. 
تاریخ شیعه به ما می‌آموزد برای به زیر کشیدن طاغوت باید انتقام بزرگ‌ترین ظلم آن را گرفت. از همین رو امروز فلسطین خط مقدم مبارزه با نظام سرمایه‌داری مستکبر غربی است و کانونی است که اگر طاغوت در آن نقطه شکست بخورد؛ در تمام جبهه‌های دیگر نیز فرو خواهد ریخت.
 ابلیس زمان را جز در کنار قربانگاه اسماعیل‌هایی که در غزه در خون می‌غلتند نمی‌توان رمی کرد و سنگ زد. غزه و رفح، امروز کلیدواژه‌های رهایی از ولایت طاغوت و مقدمه حرکت به سمت ولایت‌الله است. غزه امروز هم کربلا است و هم غدیر خم.
 
دوئل شیاطین در تل‌آویو
حنیف غفاری
 جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا طرح آتش‌بس جدیدی را به حماس و رژیم اشغالگر قدس ارائه کرده که به عقیده کارشناسان، مصداق نوعی عقب‌نشینی از مطالبات قبلی واشنگتن (با هدف آزادی همه اسرای صهیونیست در ازای آتش‌بس موقت) محسوب می‌شود. مقامات حماس کلیت طرح را ایجابی دانسته و در مقابل مقامات رژیم اشغالگر قدس دید سلبی و بازدارنده‌ای نسبت به این طرح دارند. با همه این اوصاف، بحث بر سر طرح جدید ارائه‌شده در تل‌آویو ادامه دارد. واقعیت امر آن است که ارائه طرح آتش‌بس جدید توسط بایدن، مصداق صلح‌دوستی یا تلاش آمریکا برای پایان دادن به یک مناقشه و نسل‌کشی در غرب آسیا نیست و منبعث از استیصال و سردرگمی میدانی مشترک واشنگتن و تل‌آویو در طول ۸ ماه منازعه است. نباید فراموش کرد آمریکا پس از عملیات غرورآفرین حماس در ۷ اکتبر 2023 میلادی، حامی مطلق اهداف سه‌گانه اعلامی صهیونیست‌ها در غزه بود و نابودی حماس، اشغال کامل غزه و آزادی اسرا بدون انعقاد توافق آتش‌بس و حتی مذاکره با مقاومت فلسطین را دست‌یافتنی قلمداد می‌کرد. سنتکام و پنتاگون با اعزام غیررسمی هزاران تفنگدار دریایی و فرماندهان نیروی زمینی از آمریکا، در برخی مناطق، فرماندهی عملیات نسل‌کشی و جنایت علیه کودکان و زنان بی‌دفاع غزه را برعهده گرفته و علاوه بر آن، از انواع تکنیک‌های مدرن  (از هوش مصنوعی گرفته تا ارسال پهپادهای انفجاری مدرن) در پشتیبانی از صهیونیست‌ها استفاده کردند. از این رو ارائه طرح اخیر بایدن را نباید به مثابه طرح یک بازیگر واسطه‌گر یا کشور ثالث مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. کلیت ارائه این طرح، بیانگر شکست طرف جلاد و ظالم در جنگ غزه، یعنی زوج واشنگتن - تل‌آویو است. رسانه‌های وابسته به حزب دموکرات و حتی برخی رسانه‌های وابسته به حزب جمهوری‌خواه آمریکا به‌گونه‌ای طرح ارائه‌شده از سوی کاخ سفید را برای مخاطبان خود توجیه می‌کنند که گویا بایدن، بلینکن و سالیوان کمترین دخالتی در وقوع بحران و نسل‌کشی اخیر در غزه نداشته‌اند! همان‌گونه که بارها اشاره شده است، تفکیک آمریکا از رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه، یک خطای راهبردی و محاسباتی محض محسوب می‌شود. نکته دیگر، معطوف به بحران تمام عیاری است که در کابینه رژیم اشغالگر قدس، متعاقب ارائه طرح بایدن رخ داده است. در پی تشدید اختلافات سران رژیم صهیونیست درباره طرح پیشنهادی برقراری آتش‌بس در نوار غزه و تبادل اسیران، «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت قومی این رژیم، نتانیاهو و کل کابینه را تهدید به سرنگونی کرده است.
بن گویر طرح ارائه‌شده از سوی رئیس‌جمهور آمریکا را «بسیار بد» خوانده و آن را مصداق عینی پذیرش شکست در برابر مقاومت فلسطین قلمداد می‌کند. با این حال، اصرار نتانیاهو بر ادامه جنگ در رفح نیز منتج به بروز منازعات تمام‌عیاری شده که حد وسط (نقطه توافق) معینی نیز برای رضایت طرفین مدعی وجود ندارد. به عبارت بهتر، میان مقامات امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس که خواستار انعقاد هرچه سریع‌تر آتش‌بس در جنگ برای آزادی اسرا و گریز از تشدید هزینه‌های شکست در این آوردگاه هستند و افرادی مانند بن گویر و اسموتریچ در کابینه رژیم اشغالگر قدس، نقطه اشتراک و راه‌حلی برای رسیدن به تفاهم وجود ندارد. انتخاب هر یک از این ۲ گزینه (آتش‌بس یا ادامه جنگ) مولد بحران‌های پایدار در اراضی اشغالی خواهد بود که حل‌وفصل آن قطعا از عهده حکمرانان صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپایی‌شان خارج خواهد بود، بنابراین باید حیات شوم صهیونیسم را به ۲ دوران قبل و بعد توفان الاقصی تقسیم کرد. صهیونیسم در دوران پساتوفان الاقصی فرجامی جز سقوط نخواهد داشت. 
نکته پایانی آنکه حتی در صورت پذیرش آتش‌بس، سقوط کابینه نتانیاهو و حضور افرادی مانند یائیر لاپید و بنی گانتس در راس معادلات سیاسی و اجرایی تل‌آویو، تضادهای آنتاگونیستی و عمیق ایجادشده در اراضی اشغالی، زیربنای ساختار قدرت در رژیم نامشروع صهیونیستی را هدف قرار خواهد داد. این تضادها در ۳ سطح «سیاسی»، «امنیتی»و «نظامی» تبلور یافته و جابه‌جایی قدرت در تل‌آویو نیز نمی‌تواند این معادله را تغییر دهد. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان به مناسبت سی‌وپنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، به تبعات و عواقب عملیات توفان الاقصی و جبران‌ناپذیری شکست صهیونیست‌ها در آوردگاه جنگ غزه اشاره فرمودند. امروز مصادیق این شکست تمام‌عیار را صهیونیست‌ها در ابعاد گوناگون مشاهده می‌کنند؛ از ناتوانی در دستیابی به اهداف میدانی و نظامی تا خیزش جهانی علیه ماهیت صهیونیسم و گفتمان سازش با دشمن. اعتراضات ضدصهیونیستی بی‌سابقه‌ای که  امروز در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا رخ می‌دهد، نقطه آشکارساز گذار گفتمانی، عملیاتی و جهانی از صهیونیسم و پیش‌درآمدی بر نابودی مطلق و کامل اسرائیل است؛ ان‌شاءالله.