نزدیکی انتخابات آمریکا باعث شده است بسیاری این سوال را مطرح کنند که کدام یک از نامزدها برای جمهوری اسلامی ایران بهتر است؟ ترامپ یا هریس؟ یا برخی سوال میپرسند که کدامیک از نامزدهای دموکرات یا جمهوریخواه میتواند روند افزایش تنش در منطقه را کنترل کند؟ پاسخ به این سوال را باید در مفروضات ذیل جستجو کرد:
جمهوری اسلامی ایران و منطقه غرب آسیا نسبت به هر دو نامزد انتحاباتی ۲۰۲۴ آمریکا آشنایی کامل دارند. ترامپ از سال ۲۰۱۶ سیاست فشار حداکثری را نسبت به جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت و به لحاظ منطقهای نیز بدنبال تقویت محور بی در غرب آسیا بود. دولت آمریکا پس از خروج از برجام کمپین فشار حداکثری را علیه تهران ایجاد و ۱۲ شرط برای برداشتن آن وضع کردند تا با فشار بر جمهوری اسلامی ایران و هموار کردن تونل مذاکرات، قدرت بازدارندگی ایران را تضعیف کنند. از طرفی ترامپ تلاش کرد رژیم صهیونیستی را در قالب صلح آبراهام در غرب آسیا و در بین کشورهای عربی مطرح کند و امنیت پایدار برای رژیم را ایجاد کند که نتیجه آن عملیات طوفانالاقصی شد که برای همیشه برای رژیم معمای امنیت ترسیم نمود.
کاملا هریس معاون رییسجمهور آمریکا نیز تلاش خواهد کرد دولت دوم بایدن را ترسیم کند. از این رو وی با حمایت از ایده دو دولتی بدنبال تضمین امنیت و آینده رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا خواهد بود. وی نسبت به جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش خواهد کرد که سیاست اجماعسازی بینالمللی بایدن علیه ایران را همچنان ادامه دهد و از طریق تحریم و مذاکره ایران را مهار کند.
اما شرایط کنونی بسیار متفاوت از سال ۲۰۱۶ یا سال ۲۰۲۰ میباشد. عملیات طوفانالاقصی و ادامه جنایت صهیونیستها در غزه و لبنان، باعث شد منطقه و حتی جامعه بینالملل، صهیونیستها را به دید مخل امنیت بینالمللی تحلیل و ارزیابی کنند. اعتراض علیه صهیونیسم در نیویورک و در دانشگاههای آمریکا شرایط برای ادامه سیاستهای حمایتی مستاجر جدید در کاخ سفید را، در داخل آمریکا سخت خواهد کرد و حتی ممکن است ادامه وضعیت کنونی باعث تعدیل بخشی از سیاستهای حمایتی آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی نیز باشد.
همچنین ترمیم رابطه بین ایران و عربستان سعودی و حرکت این دو به سمت سیاستهای تنشزدایی در منطقه، سیاست همگرایی آلسعود با صهیونیستها را با چالش روبرو خواهد ساخت و اگر ترامپ رئیسجمهور شود، صلح آبراهام چندان مورد استقبال آلسعود نخواهد بود؛ بنابراین شرایط امروز بسیار متفاوت از سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ میباشد و نه تنها دیگر ترامپ توان عملیاتی سیاست فشار حداکثری بر روی ایران را ندارد بلکه حتی در منطقه نیز نمیتواند بدون هزینه، از نتانیاهو حمایت کند. عدم مقبولیت نتانیاهو در داخل سرزمینهای اشغالی و همچنین خسارت تحولات منطقه بر امنیت و اقتصاد رژیم صهیونیستی باعث خواهد شد که روز بعد آتشبس بین رژیم صهیونیستی و محور مقاومت، یار ترامپ، بیبی از صحنه قدرت کنار گذاشته شود.
کاملا هریس نیز با توجه به عملیات وعده صادق ایران علیه رژیم صهیونیستی، امکان پیشبرد سیاستهای منطقهای را بدون جلب نظر ایران نخواهد داشت؛ بنابراین رایآوری هر کدام از نامزدهای انتخاباتی ۲۰۲۴ آمریکا، با محدودیتهای در غرب آسیا و حتی در سیاستهای ضد ایرانی خود، روبرو خواهند شد. به بیانی بهتر، شرایط منطقه و ایران و محور مقاومت نسبت به قبل متفاوت شده است. امروز در غرب آسیا نه تنها رژیم صهیونیستی تعیینکننده سیاستهای منطقهای نیست، بلکه بازیگران اصلی در غرب آسیا نیز به لحاظ اسمی تفاوت پیدا کرده است. ایران و محور مقاومت، عربستان و گرایش به سمت ایران، روسیه و چین و... از محورهای اصلی منطقه میباشند.