صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۶۷۸۵۵
پایگاه بصیرت / هادی محمدی

پیروزی انقلاب اسلامی، پیش از هر چیز، یک خسارت و شکست استراتژیک برای رژیم صهیونیستی و آمریکا و غرب بود که ظرفیت بسیار مهمی را در معادله قدرت در قبال بلوک شرق از یک‌سو و تحکیم سیطره رژیم صهیونیستی و هژمون آمریکا بر منطقه غرب آسیا را از آنان سلب کرد.

حتی اگر انقلاب اسلامی در جوهر اعتقادی خود، مبارزه با دیکتاتوری و ظلم و استکبار و حمایت از مظلومان را نداشت، این خسارت راهبردی، انگیزه دشمنی رژیم صهیونی و آمریکا و غرب علیه جمهوری اسلامی را به‎خوبی بیان می‌کرد. شاهد این مدعا، همه پروژه‌های کودتایی، تروریستی، آشوب‌سازی، فتنه‌های سیاسی و قومیتی و مذهبی و جنگ‌افروزی و تحریک صدام علیه ایران و بسیاری دیگر از اقدامات آنان در بیش از چهار دهه گذشته است. 

براندازی، تضعیف، فرسایش توان ملی و مانع‌تراشی در مسیر تعاملات جمهوری اسلامی با محیط منطقه‌ای و جهانی، سرلوحه اصلی دشمنی با انقلاب و جمهوری اسلامی از طرف صهیونیست‌ها و استکبار غربی است.

جمهوری اسلامی نه تنها در چهار دهه گذشته به نوعی موازنه قدرت دست یافته، بلکه موفق به شکست و بی‌اثر کردن و فرسایش جبهه شرارت استکباری ـ صهیونی شده است. تحولات یک سال اخیر نقطه عطف جدیدی در تقابل جبهه مقاومت و جبهه شرارت شیطانی غربی ـ صهیونی است که بنا به برخی شواهد و اطلاعات، رفتاری پیش‌دستانه و مؤثر و راهبردی در راستای شکسته برنامه جدید این جبهه شرارت است که نه تنها، برای منطقه غرب آسیا و ایران، بلکه برای بازیابی و استحکام سیطره و هژمونی جهانی خود، رویکرد هجومی با ماهیت بی‌قاعد‌گی و عبور از تمامی قوانین و عرف‌های جهانی را دنبال می‌کند.

اگر امروز تمامی استکبار جهانی خود را در کنار رژیم صهیونیستی قرار داده و بر تمامی جنایات و نسل‌کشی مکرر و روزانه در فلسطین و لبنان سرپوش می‌گذارد و آن را مجاز می‌داند، صرفاً برای نجات رژیم صهیونی از فروپاشی و نابودی نیست، بلکه نجات راهبرد بزرگ و جهانی و منافع منطقه‌ای و جهانی جبهه شرارت و شیطانی غربی را نیز مدنظر دارد.

این به معنای آن است که حجم و اهمیت و بزرگی شرایط و الزامات برای اقدام و راهبرد‌های مرحله‌ای و میان‌مدت را به‌خوبی درک کنیم. در واقع، مسئله امروز فقط پاسخ به گستاخی و تعرض به امنیت ملی و حاکمیت سرزمینی ایران از سوی رژیم صهیونیستی با مساعدت و مباشرت آمریکا و غرب نیست و باید در کنار موازنه قدرت و بازدارندگی در این مرحله، با نگاه به راهبرد بزرگ استکبار و صهیونیسم که باقی ماندن در سیطره جهانی و نظام بین‌الملل را دنبال می‌کند، لایه‌های اقدام تکمیلی در استراتژی ملی و منطقه‌ای نیز در میان‌مدت مدنظر باشد تا در قبال رفتار هجومی جبهه شرارت غربی ـ صهیونی غافلگیر نشویم. شرایط و سرعت تحولات جهانی و نظام بین‌المللی که در مرحله انتقالی به‌سر می‌برد، به نحوی است که جبهه شرارت غربی ـ صهیونی، نمی‌تواند با موازنه‌سازی قدرت با رویه‌های گذشته، جایگاه و موقعیت گذشته خود را حفظ کند و ناچار به ریسک‌های بزرگ و فرار رو به جلوست و همه سرمایه‌های ۷۵ سال گذشته‌اش در جهان را، اعم از مؤسسات بین‌المللی، قوانین و قواعد بین‌المللی، شعار‌های رنگارنگ حقوق بشر، دموکراسی، حقوق ملت‌ها و تمدن غربی را به حراج گذاشته و از آن عبور کرده است. بنابراین، مسئله جبهه شرارت غربی ـ صهیونی به لبنان و غزه محدود نمی‌شود و ناچار به استمرار و گسترش بحران‌آفرینی، جنگ‌افروزی و تحمیل اراده بر دیگران است.

اثرگذاری بر محاسبات جبهه شرارت، در سقف یک پاسخ پشیمان‌کننده به رژیم صهیونی نمی‌تواند و نباید تصور شود، هرچند این پاسخ قانونی و مشروع می‌تواند برنامه و راهبرد جبهه شرارت را با اختلال، تعویق و خسارت و شکست روبه‌رو کند. آنچه باید در هدف‌گذاری تغییر محاسبات دشمن صهیونی برنامه‌ریزی شود، دارای دامنه‌ای فراتر از این رژیم و اثرگذاری بر محاسبات جبهه شرارت غربی و استکباری است؛ به همین دلیل نیازمند یک استراتژی فوری و میان‌مدت با ارکان متفاوت و در عرصه‌های گوناگون داخلی و خارجی، منطقه‌ای و بین‌المللی و سطوح سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، رسانه‌ای و توسعه صنعتی و صنایع نظامی و... است. این به معنای این نیست که اقدام فوری و مشروع علیه رژیم صهیونی، منوط به آماده‌سازی مؤلفه‌های لازم در راهبرد میان‌مدت باشد؛ چرا که بنیه فرسوده رژیم صهیونی در یک سال گذشته و آسیب‌پذیری‌های راهبردی جبهه شرارت غربی ـ استکباری در شرایطی است که اگر عزم بی‌قاعده و بزرگ در پاسخ مشروع جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت را احساس و پیامد‌های این پاسخ بر آنان آوار شود، نه تنها پروژه منطقه‌ای آنان، بلکه محاسبات و ریل‌گذاری جهانی آنان با شوک راهبردی مواجه می‌شود. پاسخ قاعده‌مند و تکرار دو وعده صادق گذشته، با تمامی نتایج و پیامد‌های آن بر پیکر جبهه شرارت استکباری ـ صهیونی در محاسبات آنان قابل پیش‌بینی است؛ ولی همان‌گونه که یک جنگ نامتقارن، سامانه‌های راهبردی آنان را مختل می‌کند، پاسخ بی‌قاعده به رژیم صهیونی با ابعادی فراتر از رژیم، عقبه اصلی استراتژی‌های جبهه شرارت را از مسیر خود خارج می‌کند.

پاسخ فوری و قبل از انتخابات ریاستی آمریکا، بسیار مؤثرتر و کم‌هزینه‌تر و نتیجه‌بخش‌تر از اقدام پس از انتخابات ریاستی آمریکاست و شیشه عمر غرب، در اقتصاد انرژی پایه آنان است که هم تمامی ارکان اجتماعی و اقتصادی رژیم و بخش اعظم صنایع و ماشین نظامی آنان را متوقف می‌کند و در کنار منابع انرژی رژیم، خطوط امداد انرژی به سمت رژیم را باید هدف قرار دهد. این پاسخ در بخش انرژی و چند مؤلفه بندری و صنعتی در این رژیم، جنگ در غزه و لبنان را همان‌گونه که ایام پایانی جنگ ۳۳ روزه برای آنان کابوس کرد و سراسیمه به توقف جنگ سرازیر شدند، خاتمه خواهد داد. بدیهی است که زنجیره‌ای از اقدامات گوناگون دیپلماتیک، ائتلاف‌سازی منطقه‌ای اسلامی، عربی، بین‌المللی و اقدامات رسانه‌ای، مجازی و سایبری و امنیتی – اطلاعاتی، در داخل و خارج از کشور، گام اول یک استراتژی بزرگ‌تر را فراهم خواهد کرد.