صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۸  ، 
شناسه خبر : ۳۷۱۰۹۱
پایگاه بصیرت / اکبر معصومی /کارشناس بین‌الملل

سقوط دولت سوریه و ایجاد فضای جدید برای محور عبری‌ـ غربی‌ـ عثمانی موضوعی بود که رژیم صهیونی هیچ گاه تصور چنین اتفاقی با این سرعت را نداشت.  

سیا به دنبال براندازی دولت بشار اسد
گروه SETF یا همان کارگروه اضطراری سوریه طبق اطلاعاتی که در وبگاهش منتشر کرده، درست اندکی پس از آغاز ناآرامی‌ها در سوریه در سال ۲۰۱۱ تشکیل شده است.
طبق اطلاعات منتشرشده در این وبگاه، مقر اصلی این گروه در واشنگتن دی‌سی قرار دارد. در بخشی از این وبگاه در معرفی SETF آمده است: «تیم ما متشکل از فعالانی پرشور از سراسر دنیاست که با همدیگر برای رسیدن به یک سوریه آزاد، امن و دموکراتیک همکاری می‌کنند.»
اطلاعات موجود نشان می‌دهد، این گروه تحت حمایت مالی یک گروه آمریکایی به نام آژانس آمریکایی توسعه بین‌المللی (USAID) قرار دارد. این سازمان خودش یکی از گروه‌های نیابتی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی آمریکاست.
آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) در سال ۱۹۶۲ و با فرمان «جان اف. کندی» رئیس‌جمهور وقت آمریکا تأسیس شد. در ابتدا هدف از تأسیس این نهاد «مقابله با نفوذ کمونیسم شوروی در جهان اعلام شده بود؛ اما فعالیت‌های سال‌های اخیر و نوع همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه این سازمان با سازمان‌های خصوصی در سایر کشور‌ها نشان داد که هدف از تأسیس چنین نهادی، چیزی فراتر از مقابله با نفوذ کمونیسم در جهان بوده است. این سازمان، به دنبال تغییر در ساختار‌های سیاسی و اجتماعی کشورهاست؛ به گونه‎ای که گاهی این فعالیت‌ها منجر به براندازی دولت‌ها و روی کار آمدن دولت‌های وابسته به آمریکا شده است. USAID از طریق مفاهیم فریبنده‌ای مانند «حقوق بشر»، «دموکراسی»، «انتخابات آزاد» و ... به دنبال وابسته کردن دولت‌ها به آمریکاست. «معاذ مصطفی» مدیر این گروه تنها یک روز بعد از براندازی دولت سوریه با «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار کرد تا تکمیل «مأموریت آمریکا» را به اطلاع کاخ سفید برساند.

اتخاذ استراتژی یا طرح مباحث حاشیه‌ای
در چنین وضعیتی، متأسفانه برخی در داخل و بدون شناخت اهداف دشمن در سوریه به دنبال ریز شدن در ماجرای سقوط  دولت سوریه هستند؟  
در حالی که امروز مسئله این است که استراتژی دقیقی مبنی بر توقف سیاست‌های آمریکا و رژیم صهیونی در منطقه اتخاذ شود، برخی اصرار بر مطرح کردن مباحث گذشته و غیر ضرور دارند؟  
جمهوری اسلامی ایران همواره توانسته است مقابل راهبرد‌های آمریکا در منطقه، سیاست‌های دقیقی را تعریف و اجرا کند؛ به گونه‎ای که در طول دو دهه گذشته سه بار مانع از تحقق راهبرد «خاورمیانه جدید» آمریکا در منطقه شده است. در زمان حمله آمریکا به عراق و افغانستان، زمان تأسیس داعش در دو کشور سوریه و عراق و همچنین تلاش برای فعال‎سازی گسل اختلاف بین ایران و کشور‌های همسایه، ایران توانسته است آمریکا را با شکست روبه‌رو کند. به عبارتی هزینه کرد ۷ تریلیون دلاری آمریکا در منطقه به بن‌بست راهبردی برای این کشور تبدیل شده است. حال سیاست خاورمیانه جدید را دوباره در سوریه دنبال می‌کند که به نظر می‌رسد ضرورت توقف آن نیازمند هوشمندی است.

الجولانی با کدام سیاست همراه است؟
بر مبنای استقبال آمریکا و رژیم صهیونی از اتفاقات رخ داده در سوریه، این امر بدیهی است که الجولانی و حامیان آن دقیقاً در راستای کلان راهبرد کاخ سفید مبنی بر «خاورمیانه جدید» در منطقه قدم برداشته است و هم بر اساس اهداف دکترین بن گورین مبنی بر جنگ داخلی و تضعیف کشور‌های اسلامی رفتار می‌کند.  
بعد از فروپاشی ساختار سیاسی سوریه، رژیم صهیونی تمام زیرساخت‌های نظامی و تحقیقاتی و اقتصادی این کشور را از بین برد؛ در حالی که در زمان دولت بشار اسد تا اینکه اندازه توان تجاوز به زیرساخت‌های دمشق را نداشت. همچنین رژیم برای تصاحب منابع آبی سوریه نیز قدم‌هایی برداشته است. در همین راستا، «المیادین» در گزارشی می‌نویسد: «اهمیت راهبردی سد الوحده که به عنوان نمادی از همکاری بین اردن و سوریه ساخته شد، برای تأمین آب برای آبیاری و تولید برق در منطقه است. تصرف آن توسط نیرو‌های صهیونیست نه تنها این برنامه‌ها را مختل می‌کند، بلکه ناامنی آبی را برای میلیون‌ها نفر افزایش می‌دهد. کنترل این سد به این رژیم اهرم فشار قابل توجهی بر هر دو کشور می‌دهد که عدم تعادل قدرت موجود را تشدید و ثبات منطقه را تهدید می‌کند. آب که قبلاً یک موضوع بحث‎برانگیز بود، اکنون در مرکز اختلافات ژئوپلیتیکی مربوط به زمین و حاکمیت قرار دارد. کنترل این رژیم بر ۴۰ درصد از منابع آبی سوریه و اردن در یک استراتژی بزرگ‎تر، تسلط بر منابع قرار می‌گیرد. تل‌آویو با هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی مانند سد‌ها و حوضه‌های آبی، موقعیت استراتژیک خود را تقویت و در عین حال همسایگان خود را تضعیف می‌کند.»

این اتفاقات و همچنین تحرکات برخی از کشور‌های منطقه در حمایت از الجولانی و استقبال دولت‌های دیروز دشمن با دولت سوریه، از الجولانی نشان‌دهنده آینده‌ای مبهم، از سوریه است که دشمن صهیونی از فرصت پیش آمده به تجاوز و تصاحب سوریه به هر طریق ممکنی اقدام کرده است. از این رو آنچه گردانندگان این کشور به همراه رسانه‌های موردحمایت خود بیان می‌کنند، با آنچه در صحنه واقعی سوریه رخ می‌دهد، کاملاً متفاوت است. به نظر می‌رسد مردم سوریه از حمایت نکردن‎‌شان از حاکمیت قانونی خود که در هفته‌های گذشته سرنگون شد، پشیمان شده‌اند و در این میان فشار قابل‌توجهی که این روز‌ها به‌ویژه به اقلیت‌های مذهبی و قومی در سوریه وارد می‌شود، مردم این کشور را خسته کرده است. بنابراین، آنچه در سوریه رخ می‌دهد، به نفع رژیم صهیونی و برخلاف منافع کشور‌های منطقه از جمله منافع ترکیه در بلندمدت است.