«مسئله دیگر، طغیان و عصیان جوانان است. هنوز هم خوشبختانه در میان ما کم پیدا شده (نه اینکه پیدا نشده)، آن مقداری هم که پیدا شده، تقلید میمونوار از دیگران است. واقعاً جوانان ما طغیان ندارند، ولی وقتی میشنوند دیگران چنین کردهاند، میگویند ما هم چنین میکنیم. هیپیگری، پشت کردن به تمدن امروز است. در حالی که همه وسایل و امکانات برایشان فراهم است، به همه چیز زندگی پشت کرده، حتی به نظافت. به همه سنتها و به همه پیشرفتها و جلوههای تمدن پشت کردهاند. حاضر نیستند لباس عادی بپوشند. یک شلوار نو به آنها بدهی، اول پارهاش میکنند، بعدمی پوشند. یک گیوه کهنه به پا میکنند و میروند در زیرزمینها زندگی میکنند. خودشان را با مخدرات سرگرم میکنند.»
با مطالعه این عبارات، حس میکنید در مورد جوانان دهه هشتادی و دهه نودی صحبت شده است؛ جوانانی که از زندگی غربی تقلید میکنند و دوست دارند غیرعادی باشند. اما جالب اینجاست که این گزارهها، سخنان شهید مطهری (ره) در ابتدای دهه ۵۰ است. جوانانی که نه اینترنت داشتند و نه هوش مصنوعی و ماهواره، و در ایرانی زندگی میکردند که ۷۰ درصد مردم آن روستانشین بودند.
در طول تاریخ بخشی از جوانها که اینگونه زندگی میکنند، همیشه وجود داشتهاند و نمیتوان از همه مردم انتظار داشت که همیشه عابدانه، زاهدانه و مؤمنانه در تمامی مراحل زندگی رفتار کنند.
جامعهشناسان، وقتی میخواهند به جوانان بپردازند، معمولاً با بزرگنمایی روی این بخش از جوانان تمرکز میکنند. یک تجمع ۵۰ یا ۶۰ نفره از جوانان همراه با یک ناهنجاری، به موضوع بحث آنها تبدیل میشود و آنها را به تحلیل در مورد آموزش و پرورش، حکومت، فرهنگ و تاریخ سوق میدهد تا بگویند نوجوانانی که فلان بازی را کردهاند یا فلان موسیقی را دور هم گوش دادهاند و... حاصل چه عواملی هستند.
اما به نظر میرسد که نسلی که «ضد» این رفتارهاست، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. عجیب است که جامعهشناسان ما در این زمینهها پا به عرصه نمیگذارند تا این ضدیت را بررسی کنند. چرا در کشور ما در این برهه زمانی اتفاقی رخ میدهد که در طول تاریخ تشیع، مانند آن نظیر نداشته است، اعتکاف به منزله یک عمل مذهبی، خلاف جهت جریان جوانی در دنیای حاضر محسوب میشود و ضد حرکتی است که جوانان از دههها قبل دنبالش بودند. اعتکافهای چند صد هزار نفری، با وجود کمبود امکانات، نشاندهنده تمایل عمیق بخش مهمی از جوانان به ارزشهای دینی است. سن اعتکاف در ایران به ۱۲ سال و پایینتر رسیده است. جامعهشناسانی که اینجا باید عرض اندام کنند، باید توضیح دهند چرا در جامعه مدرن، با این همه فشار از سوی فضای مجازی و شایعات، نسلی هنوز عاشق معنویت است.
در دو یا سه دهه اخیر، اعتکاف حتی در کتابهای فقهی حوزه، به منزله امری که مبتلا به نیست، جدی گرفته نمیشد و جز محذوفات درسی بود؛ اما امروز، موج گرایش به اعتکاف به حدی رسیده که حجم احکام و استفتائات مرتبط با آن را افزایش داده و این بخش فقه را فربهتر کرده است. خلاقیتهایی در زمینه اعتکاف به وجود آمده، مانند اعتکاف نوجوانان، اعتکاف خانوادگی و اعتکاف مادر و فرزند، سبب افزایش سؤالات در مورد اعتکاف شده است. نکته مهم این است که جامعهشناسان ما چرا این اتفاق چند صد هزار نفری را نادیده میگیرند؟ از لحاظ حرفهای و تخصصی چنین تجمعاتی چرا موضوع مناظرات و کرسیها و تحقیقات قرار نمیگیرد؟
متأسفانه، در میان برخی جریانات مذهبی نیز، وقتی به کارهای تبلیغی میپردازند، معمولاً توجه بیشتری به جوانان با سبکهای خاص دارند و این بیتوجهی به این رویداد بزرگ باید ترمیم شود و تمامی رسانهها و اندیشمندان به این موضوع توجه کنند.
همانطور که اقبال جوانان به برخی خوانندگان و فوتبالیستها برای کارشناسان فرهنگی و اجتماعی تعجبآور است، باید در مورد اعتکاف نیز بحث و تبادل نظر صورت گیرد. انجام پیمایشهای میدانی و تحقیقات دقیق در این زمینه ضروری است.
اعتکاف به منزله یک عمل عبادی و فرهنگی، یکی از رویشهای بینظیر انقلاب اسلامی است که در طول سالها به شکلهای گوناگونی در جامعه ما تجلی یافته است. این سنت حسنه، نه تنها به تقویت روحیه معنوی افراد کمک میکند؛ بلکه به منزله یک فرصت برای تأمل و تفکر در مورد اهداف و ارزشهای انسانی نیز شناخته میشود.
در کنار اعتکاف عمومی، شجره طیبهای که از دل انقلاب اسلامی روییده است، دارای شاخههای متنوع و زیبایی است. این حرکت. به ویژه در سالهای اخیر، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در گذشته، اعتکاف دانشجویی به منزله بسترهایی برای اعتکاف جوانان و دانشجویان ایجاد شده بود، حالا این سنت به اعتکاف دانشآموزی گسترش یافته است.
این تحول نشاندهنده توجه ویژه به نسل جوان و اهمیت دادن به نیازهای روحی و معنوی آنهاست. این حرکت، نه تنها به رشد معنوی نوجوانان کمک میکند؛ بلکه پایهگذار آیندهای روشن و با ارزش برای جامعه اسلامی خواهد بود.
نوجوانانی که در این مراسم شرکت میکنند و افرادی که برای معتکفین فعالیتهای مثبت و سازنده انجام میدهند. هر کدام میتوانند به منزله نقطه شروعی برای کارهای علمی، فرهنگی و هنری عمل کنند و این رویداد را گسترش دهند. این رویش ناب و اصیل، به توجه و حمایت بیشتری نیاز دارد و باید فعالیتهای مردمی در این زمینه افزایش یابد. مردم محلی باید با حضور در مساجد، مراسم اعتکاف را خودشان مدیریت و برگزار کنند.
امروزه، اعتکاف رجبیه به خوبی جا افتاده است و حالا باید به سراغ اعتکاف رمضانیه برویم که در چند سال اخیر، به ویژه در مکانهایی مانند مشهد و مسجد گوهرشاد، مورد استقبال جوانان قرار گرفته است.