صبح صادق >>  پرونده >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۷۶۶۹۹
سردار زین‌العابدین احمدی مسئول دیده‌بانی تیپ ۱۴ امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس
پایگاه بصیرت / محمد تقی بهارلو

آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱، یکی از درخشان‌ترین صفحات تاریخ دفاع مقدس و نمادی از مقاومت، ایثار و تدبیر ملت ایران است. عملیات بیت‌المقدس که به بازپس‌گیری این شهر استراتژیک از اشغال دشمن بعثی منجر شد، نه‌تنها یک پیروزی نظامی، بلکه نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بود که روحیه ملی را تقویت کرد و دشمن را به زانو درآورد. در این مصاحبه با «حجت‌الاسلام و المسلین زین‌العابدین احمدی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس و مسئول دیده‌بانی تیپ ۱۴ امام حسین (ع)، به بررسی ابعاد گوناگون این پیروزی بزرگ می‌پردازیم. 

عملیات آزادسازی خرمشهر چرا تا این حد اهمیت داشت و چه ویژگی‌هایی موجب شد که آزادسازی خرمشهر از دیگر عملیات‌ها متمایز شود؟
ببینید، خرمشهر از نظر استراتژیک و ملی جایگاه ویژه‌ای داشت. هرچند عملیات‌های دیگری مانند «فتح‌المبین» یا «شکست حصر آبادان» هم بسیار مهم بودند و مناطق وسیعی مانند بستان و دشت آزادگان را آزاد کردند، اما خرمشهر یک نماد بود. دشمن از اشغال خرمشهر به‌منزله یک ابزار تبلیغاتی استفاده می‌کرد و برای ملت ایران هم تحمل این موضوع که بخشی از خاک کشورمان در دست دشمن باشد، بسیار سخت بود. مانند خنجری بود که در قلب ملت فرو رفته بود.

 نکته جالبی که اشاره کردید، بحث نمادین بودن خرمشهر است. حالا اگر بخواهیم به جنبه‌های نظامی این عملیات بپردازیم، چه تدابیری در این عملیات به‎کار گرفته شد که آن را به یک موفقیت بزرگ تبدیل کرد؟ به‌ویژه با توجه به اینکه فرماندهان ما در آن زمان بسیار جوان بودند.
دقیقاً، یکی از نکات برجسته عملیات بیت‌المقدس، نقش فرماندهان جوان بود. ما در آن زمان چه در ارتش و چه در سپاه، فرماندهانی داشتیم که سنشان خیلی پایین بود. برای نمونه در ارتش، استاندارد‌های آن زمان برای فرماندهی یک گردان یا لشکر، سنی بالاتر از این جوان‌ها را طلب می‌کرد. اما این فرماندهان جوان، چه در ارتش و چه در سپاه، با تدبیر و خلاقیت عمل کردند. آنها به‎جای حمله به نقاط قوت دشمن، نقاط آسیب‌پذیرش را هدف قرار دادند. برای نمونه در مرحله اول عملیات، به‎جای حمله مستقیم به خرمشهر یا مناطق نزدیک اهواز، دشمن را از وسط جبهه، یعنی نزدیک «دارخوین» و «معارف»، به دو نیم تقسیم کردند. این کار دشمن را غافلگیر کرد و تدابیرش را خنثی کرد.
در مرحله دوم هم، ما به‎سمت مرز پیش رفتیم و دشمن که فکر می‌کرد ما قصد حمله به بصره را داریم، نیروهایش را از شمال جبهه جمع کرد و عملاً عقب‌نشینی کرد. این تدابیر نشان‌دهنده پختگی و هوشمندی بود که شاید از جوان‌های ۲۰-۲۲ ساله انتظار نمی‌رفت، اما آنها با شجاعت و خلاقیت این کار را انجام دادند.

 آیا خاطره خاصی از این عملیات دارید که نشان‌دهنده این پختگی و خلاقیت جوانان باشد؟
بله، یک خاطره خیلی خاص از مرحله سوم عملیات دارم. من در آن زمان به‎دلیل جراحتی که در عملیات‌های قبلی برداشتم، در بیمارستان بستری بودم و نتوانستم مستقیم در عملیات شرکت کنم، ولی با اجازه بیمارستان برای مراسم یکی از شهدا به اصفهان رفتم. اما چیزی که از هم‌رزمانم شنیدم و بعد‌ها اسرا هم تأیید کردند، خیلی جالب بود. در مرحله سوم عملیات، دشمن در خرمشهر یک خط دفاعی به شکل (U) یا نعل اسبی داشت. ضلع شرقی به رود کارون متصل بود و شمال و جنوب را هم محافظت می‌کردند. اما رزمندگان ما یک تدبیر هوشمندانه به‎کار بردند. آنها با هماهنگی دیده‌بان‌های مستقر در غرب جبهه، آتش توپخانه را از شرق کارون هدایت کردند. این کار سبب شد دشمن فکر کند که از پشت سر مورد حمله قرار گرفته و ارتش عراق خودش نیرو‌های خودش را هدف قرار داده است. این غافلگیری موجب شد حدود ۱۲ هزار نفر از نیرو‌های دشمن تسلیم شوند، چون فکر می‌کردند ارتش خودشان دارد آنها را نابود می‌کند. این تدبیر که از ذهن جوان‌های ۲۱-۲۲ ساله بیرون آمد، نشان‌دهنده خلاقیت و شجاعت آنها بود.

 حالا برسیم به جمله معروف امام خمینی (ره) که فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» این جمله چه پیامی برای رزمندگان و مردم داشت؟
این جمله امام خیلی عمیق بود. من یک تشبیه ساده می‌آورم که شاید کمک کند. در بازی‌های فوتبال، وقتی تیمی گل می‌زند، گاهی چنان سرمست پیروزی می‌شود که حواسش پرت می‌شود و بدترین گل رو می‌خورد. امام با این جمله، هم واقعیت را گفتند که این پیروزی با توکل به خدا به‎دست آمد، هم جلوی غرور و سرمستی رزمندگان و مردم رو گرفتند. این موجب شد که ما بعد از این پیروزی بزرگ، مغرور نشویم و دستاورد‌های عملیات بیت‌المقدس رو حفظ کنیم. 

 شبهه‌ای که در این سال‌ها مطرح می‌شود، این است که چرا بعد از آزادسازی خرمشهر، جنگ ادامه پیدا کرد؟ چرا متوقف نشد؟
این سؤال واقعاً جای تأمل دارد. ببینید، وقتی کسی به شما حمله می‌کند و شما از خودتان دفاع می‌کنید، عجیب این است که از شما بپرسند چرا دفاع کردی؟ این حرف به‎نظرم توهین به عقل و خرد انسان است. دشمن جنگ رو شروع کرد، بخشی از خاک ما رو اشغال کرد و هیچ نشانه‌ای از پشیمانی یا توقف تجاوزگریش نشان نداد. ما در آن مقطع هیچ تضمینی نداشتیم که اگر جنگ رو متوقف کنیم، دشمن دوباره حمله نمی‌کند. تازه ضعف‌های اولیه ما در جنگ هنوز کاملاً برطرف نشده بود. دشمن هنوز روحیه تجاوزگری داشت و اهدافش، مانند جدا کردن خوزستان یا سرنگونی نظام، سر جایش بود. پشت دشمن هم فقط حزب بعث نبود، مجموعه‌ای از قدرت‌های جهانی بودند که از آنها حمایت می‌کردند. پس ادامه دفاع کاملاً منطقی و ضروری بود.

 حالا با توجه به موقعیت امروز، مفهوم «خرمشهر‌های امروز» که گاهی مطرح می‌شود، به‎نظر شما به چه معناست؟
خرمشهر‌های امروز، ذهن و فکر جوانان ماست. ما الان درگیر یک جنگ فرهنگی و نرم هستیم. هر جوان، هر بزرگسال، هر فردی که ذهنش در معرض تهدید فرهنگ بیگانه قرار دارد، یک خرمشهر بالقوه است. اگه این ذهن‌ها تسخیر بشوند، آزاد کردن‎شان به مراتب سخت‌تر از آزادسازی خرمشهر زمینی است. این وظیفه ماست که از این خرمشهر‌های ذهنی محافظت کنیم و نگذاریم دشمن آنها را اشغال کند.