صبح صادق >>  دیدگاه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۳۸۰۷۱۳
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با صبح صادق
پایگاه بصیرت / محمدمهدی اسکندری

«محسن ردادی» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌و‌گو با «صبح صادق» درباره برخی دوگانه‌سازی‌های کاذبی گفت که در آن دشمن قصد دارد ایران و اسلام را در تضاد و تقابل قرار دهد، در ادامه بخش‌های مهم سخنان این جامعه‌شناس سیاسی را از نظر می‌گذرانید.

یکی از مهم‌ترین حرف‌های اختلاف‌افکن این روزها، پیش کشیدن دوگانه اسلام/ ایران است! در این بین متأسفانه برخی از جریان‌های انقلابی نیز آب در آسیابی ریختند که سودش را دشمن می‌برد و از دریچه‌ای سخن گفتند که چندان در پی وحدت و انسجام ملی نبود. واقعیت آن است که موضوع دوگانه اسلام/ ایران امری ساختگی است و بیش از آنکه واقعیت عینی میدانی داشته باشد، در نزاع‌های سیاسی کاربرد دارد. اسلام و ایران هر دو مؤلفه‌های اصلی هویت جامعه ما هستند. حدود ۱۴۰۰ سال است که مردم ایران، فرهنگ تاریخی خودشان را در کنار اعتقادات اسلامی حفظ کردند و تداخل و تغایری در این بین مشاهده نکردند. از این رو به صراحت باید بیان داشت، سخنان اختلاف‌افکنی که به هر نحوی بخواهد این دوگانه کاذب را برجسته کند یا از سوی افراد ضداسلام بیان می‌شود یا از سوی اشخاص ضد ایران. حتی اگر شخص منظور و غرض خاصی نداشته باشد و با این حال سخن او در این چارچوب دوگانه‌پردازی قرار گیرد، باید گفته آن شخص را در تضاد با هویت مردم ایران بدانیم. 

یکی از مهم‌ترین راهکار‌های پیش روی ما برای برون‌رفت از این دوگانه‌سازی‌های کاذب، رجوع به فرهنگ عمومی مردم کشور ایران است. کافی است به این فرهنگ نظر بیفکنیم و همنشینی ایران و اسلام را درک کنیم. ضمن اینکه، اندیشه انقلاب اسلامی و سیره عملی و گفتاری امامین انقلاب نیز به خوبی بر این همنشینی تصریح دارد. مواجهه امام خمینی (ره) و همچنین آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) با مسائل گوناگون به خوبی همسویی ایران و اسلام را در عرصه‌های گوناگون به نمایش گذاشته است. امام خمینی (ره) بار‌ها در سخنان‌شان به شرق در برابر غرب و محوریت ایران و کشور‌های جدای از نظام سلطه تأکید داشتند که همین امر نشان‌دهنده اهمیت ایران در اندیشه ایشان است. برای نمونه، شیخ اشراق، معروف به سهروردی، حکمت خسروانی ایرانی را به مدد مفاهیم دینی و اسلامی بازتعریف کرده و آن را احیا می‌کند. 

برخی سخنان از چهره‌های موسوم به انقلابی و حزب‌اللهی، مسئله دفاع از کشور و حمایت از ارزش‌های وطنی را تنها از آن باب می‌دانند که احکام دین در آن جاری باشد و رنگ و بوی اسلام در آن وجود داشته باشد. به تعبیری، آنان تنها وجود ارزش دینی در یک جغرافیا را مستمسک دفاع از آن سرزمین قلمداد می‌کنند! اما باید بیان داشت که این نوع اندیشه با خود آموزه‌های دینی در تضاد است. مفهوم کشور، امری مدرن و جدید است و ایرانیان و مسلمین بعد از مسائل مشروطه و افکار جدید با آن آشنا شدند، این در حالی است که اسلام، ۱۴۰۰ سال پیش تأکید داشت که اگر مهاجمانی به شما حمله کردند، وظیفه تقابل با آنان وجود دارد و کشته شده این راه شهید به شمار می‌آید. بنابراین، باید گفت این نوع اندیشه جزم‌اندیش دینی با خود دین اسلام در تغایر است. اگر به سخنان و تمجیدات مقام رهبری درباره شاهنامه نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که ایشان تا چه حد روحیه وطن‌پرستی در این اثر را ستایش می‌کنند، پس موضوع دفاع از کشور و علاقه به میهن، امری انسانی و وجدانی است. 

در تکمله بخش قبل باید گفت، اساساً اسلام و اندیشه دینی و به تبع آن اندیشه انقلاب اسلامی نیازمند جغرافیاست تا بتواند در آن پا بگیرد و رشد کند. اگر ما این جغرافیا را از دست بدهیم، دیگر ارزش‌های دینی آنطور که باید تبلور نیافته و به شکوفایی نمی‌رسند. این موضوعی است که حتی خود صهیونیست‌ها نیز به آن رسیدند و دقیقاً برای پیاده‌سازی افکار ضدانسانی خود به غصب و غارت کشور‌ها رو آوردند. از این رو موضوع جغرافیا و وطن برای مسلمانان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این صحبت که تنها وطنی ارزش دارد که در آن اسلام و اندیشه دینی وجود دارد، بسیار مغلطه خطرناکی است، اساساً وطن و جغرافیا ظرفی است که در آن مظروف اندیشه و فرهنگ می‌تواند تجلی و عینیت پیدا کند. کشور را فرع بر اسلام دانستن، بازی در پازل دشمن است که موجبات تضعیف ایران و فروپاشی آن را فراهم می‌کند. ما اگر این جغرافیا را از دست دهیم، نه می‌توانیم دیگر از اسلام چیزی بگوییم و نه از ایران.