صفحه نخست >>  عمومی >> نبض تحلیل
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۳۸۱۹۷۹
درک منطق سیاست از منظر رهبری، تنها در چارچوبی ممکن است که قدرت بازدارنده‌ی سخت و قدرت اقناع‌کننده‌ی نرم را مکمل یکدیگر بداند.
پایگاه بصیرت / مهرداد دهنوی

یکی از نشانه‌های بلوغ سیاسی در هر نظام حکمرانی، توانایی آن در هماهنگ‌سازی قدرت سخت و قدرت نرم است؛ یعنی ترکیب بازدارندگی نظامی و فناورانه با دیپلماسی فعال و هوشمند. قدرت سخت، هسته‌ی مقاومت و صیانت از استقلال است، و قدرت نرم، بازوی اقناع و مشروعیت جهانی. هرگاه حکمرانی بتواند این دو بُعد را به موازات هم پیش برد، در مسیر قدرت هوشمند گام نهاده است؛ همان نقطه‌ای که امنیت ملی از اتکای صرف به بازدارندگی سخت فراتر می‌رود و در مدار اقتدار پایدار قرار می‌گیرد.

اما تجربه نشان داده است که برخی دانسته و برخی نادانسته، با رفتار‌ها و تصمیمات غیرکارشناسی، هزینه‌سازی‌هایی سنگین برای نظام ایجاد کرده‌اند. عده‌ای در پازل دشمن بازی می‌کنند، یا به نام واقع‌گرایی، قدرت سخت را تضعیف می‌سازند، و گروهی دیگر با نگاه افراطی، عرصه‌ی دیپلماسی را بی‌ثمر می‌دانند. هر دو سوی این افراط و تفریط، به زیان منافع ملی است و مانع شکل‌گیری همان قدرت هوشمندی می‌شود که رهبر معظم انقلاب اسلامی بار‌ها بر آن تأکید فرموده‌اند.

در بیانات ایشان نیز، تأکید بر ادامه‌ی مذاکره در عین حفظ اقتدار هسته‌ای و تحقیق و توسعه‌ی ملی، در واقع بیانگر الگویی از دیپلماسی درون‌زا و بازدارندگی هوشمند است. ایشان فرمودند:

«موافقت با این مذاکرات برای شکستن فضای خصمانه جبهه استکبار بر ضد ایران بود...، اما همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیت‌های جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته‌ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچ یک از دستاورد‌های هسته‌ای نیز تعطیل‌بردار نیست.»

این سخن، شالوده‌ی هندسه‌ی قدرت در جمهوری اسلامی را آشکار می‌سازد؛ یعنی دیپلماسی در خدمت اقتدار، نه در تقابل با آن.

رهبری در همان مسیر نیز یادآور شدند که اعتماد بیش از حد به طرف مقابل و چشم‌پوشی از واقعیات قدرت، نتیجه‌ای جز زیان و بدعهدی ندارد.

«در زمان مذاکرات برجام، مسئولان وقت گفتند عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران ۱۰ سال طول می‌کشد... گفتم ۱۰ سال یک عمر است...، اما به هر حال قبول کردند، حالا ملاحظه کنید که نه تحریم برداشته شد، نه طرف مقابل به قولش عمل کرد.»

بنابراین، درک منطق سیاست از منظر رهبری، تنها در چارچوبی ممکن است که قدرت بازدارنده‌ی سخت و قدرت اقناع‌کننده‌ی نرم را مکمل یکدیگر بداند.

نه عقب‌نشینی در برابر فشار، عقلانیت است و نه بی‌اعتمادی مطلق به گفت‌و‌گو. عقلانیت راهبردی، همان است که در مکتب سیاسی رهبری ترسیم می‌شود: مذاکره بدون انفعال، مقاومت بدون انزوا.

امروز، نظام اسلامی در مسیر دستیابی به بازدارندگی قطعی و هوشمند قرار دارد؛ مسیری که با «اقتدار علمی و فناورانه» از درون و با «دیپلماسی فعال و عزتمند» در بیرون تکمیل می‌شود. هرگونه کج‌فهمی در یکی از این دو حوزه، می‌تواند ساختار امنیت ملی را آسیب‌پذیر کند.

بر این مبنا، و مطابق با هشدار‌های مکرر مقام معظم رهبری در باب ضرورت هم‌افزایی قدرت سخت و نرم، می‌توان استنباط کرد که:

قدرت ایران نه در افراط در مذاکره است و نه در تفریط از گفت‌و‌گو؛ بلکه در حکمرانی هماهنگ قدرت سخت و نرم است، همان جایی که عقلانیت انقلابی به‌جای احساسات زودگذر می‌نشیند و تصمیم‌ها بر مدار حکمت گرفته می‌شود.