بازشناخت منازعه تاریخی دو ابَر ایده حکمرانی در ایران و الزامات موفقیت دولت سیزدهم
رهیافت و رویکرد کارآمدی در هر دولتی براساس ایده حکمرانی آن شکل میگیرد. ایده حکمرانی هم به زبان ساده عبارت است[...]
رهیافت و رویکرد کارآمدی در هر دولتی براساس ایده حکمرانی آن شکل میگیرد. ایده حکمرانی هم به زبان ساده عبارت است از گزاره یا ایدهای اساسی که جهتدهنده و مشخصکننده مسیر سیاستگذاری و اقدام از سوی هر دولتی است. درواقع، ایده حکمرانی را میتوان چکیده مبانی معرفتیـ اندیشهای و در عین حال، نوع نگاه دولتمردان نسبت به حل مسائل کشور دانست. نکته مهم درباره ایده حکمرانی آن است که مهمترین عرصه منازعه میان نخبگان و جریانهای سیاسی است. به تعبیر دقیقتر، مهمترین تجلیات منازعهها در حوزههای معرفتیـ اندیشهای را میتوان پیرامون ایده حکمرانی جریانهای سیاسی و دولتهای برآمده از آنها جستوجو کرد. بنابراین، اینکه هر دولتی با توجه به خاستگاه متمایز جریانی که دارد، ایده حکمرانی متمایزی نیز دارد، طبیعی به نظر میرسد.
منازعه ایدههای حکمرانی در ایران
در ایران کنونی به طور کلی میان دو اَبَر ایده حکمرانی، منازعه جدی وجود دارد که البته ریشههای این منازعه حداقل به 200 سال گذشته، یعنی از زمان آشنایی ایرانیان با دنیای متجدد برمیگردد. این ایدههای متنازع عبارتند از: ایدهای که حل مشکلات کشور را در گرو «نگاه به بیرون» و اعتماد به ظرفیتهای خارجی میداند یا به عبارت دقیقتر، معتقد به نقشدهی بیشتر به ظرفیتهای خارجی در اداره کشور و تحقق کارآمدی است و البته، تا حدودی(کم و بیش) از توجه به ظرفیتها و استعدادهای داخلی غفلت میورزد. این ایده ترجمان همان دیدگاههایی است که در دوره قاجار و پهلوی به «غربی شدن از فرق سر تا نوک پا» معتقد بود. در نقطه مقابل، ایده دیگر معتقد به حل مشکلات کشور با اعتماد به ظرفیتهای داخلی و به طور کلی، تمسک به میراث بومی اسلامیـ ایرانی است. این ایده نیز مطلق نیست و نقش ظرفیتهای خارجی در اداره موفق کشور را به طور کامل نفی نمیکند؛ اما راهحل مسائل کشور را در تمسک به خارج جستوجو نمیکند.
همانگونه که اشاره شد، این دو ایده در تاریخ حدود 200 ساله اخیر ایران، پیوسته با هم در حال منازعه بودهاند؛ هر چند در بیشتر موارد و برههها، ایده نخست بیشتر در مصدر اجرا و اداره کشور بوده است. بر این اساس، میتوان گفت یکی از مهمترین دلایل تداوم برخی از مهمترین مسائل کشور و فاصله میان بایدها و واقعیتها یا فتح نشدن برخی عرصهها در واقعیت این منازعه مهم ریشه دارد.
دولت سیزدهم و عرصه منازعهخیز ایدههای حکمرانی
با توجه به آنچه گفته شد، دولت سیزدهم در حالی روی کار آمد که عرصه منازعه ایدههای حکمرانی به قوت خود باقی بود و در عین حال، مشکلات متعددی هم در کشور وجود داشت. بنابراین، این دولت تلاش کرد با انتخاب یک ایده حکمرانی که با مقتضیات فرهنگی، هویتی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی و سیاسی ایران تناسب دارد، در مسیر تحقق کارآمدی قدم بگذارد. ایده حکمرانی این دولت نیز به طور کلی عبارت است از: «حل مشکلات با اعتماد و فعالسازی ظرفیتهای درونی.» در توضیح این ایده باید گفت، دولت سیزدهم با توجه به فشارهای خارجی و منازعهانگیزیهای ایده حکمرانی رقیب و البته ناکارآمدی آن و همچنین، براساس مبانی معرفتی اندیشهورزان خود، ایده حکمرانی خود را براساس «ما میتوانیم» و باید بتوانیم مبتنی کرده است. به عبارت دقیقتر، این دولت میکوشد ترجمان یکی از مهمترین شعارها و ادعاهای ملت ایران باشد مبنی بر اینکه در کشاکش فشارها برای تسلیم شدن در برابر امواج جهانیسازی غرب، ما قادر هستیم با تمسک به آنچه خود داریم، الگوی موفقی از کارآمدی و اداره موفق حیات سیاسیـ اجتماعی را ارائه کنیم.
مبتنی بر این ایده حکمرانی است که این دولت هماکنون تلاش میکند ضمن تعریف کردن کارآمدی و حل مشکلات کشور مبتنی بر ظرفیتها و دینامیسمهای درونی و البته اولویتبخشی به آنها، به بیشینهسازی استفاده از ظرفیتهای خارجی نیز بپردازد. نمونههای موفق آن را میتوان علاوه بر آمادهسازی و اجرای طرح تحول اقتصادی، در توسعه متوازن سیاست و روابط خارجی با کشورهای شرقی و همسایه در عین تلاش برای به نتیجه رساندن مطلوب احیای برجام دید. نکته مهم، متمایز و امیدبخش در ایده حکمرانی دولت و برنامهها و اقداماتش این است که برخلاف گذشته که روند شرطی شدن اقتصاد به نتیجه مذاکرات و احیای برجام یا به تعبیر دقیقتر، معطل ماندن کشور برای گشایشهای خارجی، خسارتهایی برای کشور در پی داشت، اما این دولت به طور جدی از این مهم خودداری کرده است. کلید زدن طرح تحول اقتصادی در داخل در کنار فعالسازی گزینههای بدیل برجام در روابط خارجی که به محورهای آن در بالا اشاره شد، آن هم درست در شرایطی که مذاکرات احیای برجام هنوز در جریان است، گویای اجراییسازی این ایده از سوی دولت سیزدهم است.
درواقع، برخلاف گذشته، دولت سیزدهم اکنون میکوشد که اثبات کند با وجود فشارهای تحریمی خارجی، به شرط اتکا به ظرفیتهای داخلی و گره نزدن سرنوشت کشور به دنیای خارج، میتوان کشور را اداره کرد و در حل مشکلات نیز توفیق داشت. روند اقدامات دولت در کنترل نقدینگی، مثبت شدن تراز تجاری کشور در سه ماهه نخست امسال(تراز تجاری کشور در سه ماهه نخست امسال مثبت 605 میلیون دلار بوده است)، تبدیل کردن ایران به هاب ترانزیتی منطقه با تکمیل و فعالسازی کریدورهای ارتباطی شمالـ جنوب و شرقـ غرب کشور که علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی، میتواند سبب شکوفایی و رونق تولید در کشور نیز بشود، تلاش برای احیای حیات تولید در کشور، در عین تلاش برای اصلاح ساختار بودجه و جلوگیری از بیانضباطی مالی و... بخشی از مهمترین اقدامات دولت در عرصه اقتصاد داخلی است که نشان میدهد، این دولت با ایده تحقق کارآمدی با نگاه به درون، تا کنون با وجود دشواریها، در مسیر درستی در حال حرکت است.
سخن پایانی
ایده حکمرانی و چگونگی انتخاب آن عرصه بسیار حساسی است که بر تمامی ساحتهای زندگی به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر میگذارد. در این میان، ایدههایی میتوانند موفقیتآمیز باشند که در عین تطابق با خاستگاههای فرهنگیـ هویتی جامعه، با اقتضائات و واقعیتهای حیات جامعه نیز تطابق داشته باشند. میتوان گفت، هنر دولت سیزدهم آن است که برخلاف گذشته در این حوزه با دقت عمل کرده است. بنابراین، تفاوت ریلگذاری آن در اداره کشور با دولت گذشته را نیز باید در این مهم جستوجو کرد. درواقع، مبتنی بر اتخاذ دقیق و درست این ایده است که به نظر میرسد این دولت در سیاستگذاری و اجرا و اقدام، در مقایسه با گذشته، تفاوتهای جدی دارد. نقطه طلایی این تمایز هم ایده حکمرانی و مدیریت امور کشور است که مبتنی بر نگاه به داخل و فعالسازی ظرفیتهای بومی و ملی برای عبور از شرایط دشوار و پیچیده کنونی است. نشانههای موفقیت این ایده را میتوان در عرصه عمل و بهبود شرایط زندگی مردم و تقویت زیرساختهای توسعهای و اقتصادی کشور دید و امیدها را به آینده روشن معطوف کرد.