* در دنیایی بهشدت مادیگرا که همه چیز را با معیار هزینه و سود میسنجد و سعی در تجاریسازی هر چیزی دارد، با پدیدهای در ایران مواجه هستیم که با اطمینان میتوان گفت در هیچکدام از چارچوبها و معیارهای چنین وضعیتی نگنجیده و با چنین تعاریفی، قابل درک و فهم نیست.
این پدیده جمعی ویژگیهایی ممتاز و خاص دارد. برخی از این ویژگیهای شاخص این جمع از این قرار است: مردمی هستند، اهل کار نمایشی نیستند، خستگیناپذیرند، بابت تلاشی که میکنند توقعی از کسی ندارند، خطرپذیر هستند، از فرصتها و ابزارهای احتمالی که در اختیارشان است استفاده شخصی نمیکنند، احساس مسئولیت میکنند، برای حضور در صحنهای که لازم است منتظر فرمان و دستور نیستند، از خود برای دیگران مایه میگذارند، ناامید و بیتفاوت نیستند، اهل یکجانشستن و نق زدن نیستند، یاور و پشتیبان مظلومان و مستضعفان هستند، از دشمن هراسی ندارند و اهل باند و جناح و گروهی هم نیستند.
وقتی گروهی بزرگ در یک کشور دارای چنین ویژگیهایی باشد، بدون شک در بسیاری از بزنگاهها و مقاطعی که لازم باشد، میتواند بسیار مؤثر و کارآمد ظاهر شود؛ و وقتی آن کشور دشمنان بسیاری داشته باشد، بدون شک چنین جمعی، از سوی دشمنان بسیار مورد غضب و کینه خواهد بود و خواهند کوشید با انواع و اقسام ترفندها آن را تضعیف کرده و به حاشیه برانند. اما مقابله با چنین جمعی آسان هم نیست.
آنان انگیزههای مادی و شخصی ندارند که بتوان آنها را تطمیع کرد. اهل ترس هم نیستند. پس ابزار ارعاب نیز کارایی ندارد. در چنین وضعیتی شاید تنها سلاح باقیمانده علیه این جمع، عملیات روانی و تخریب باشد؛ باید چهره و جایگاه و ماهیت آنان را مخدوش کرد تا مانع گسترش و تداوم آن شد. دشمنان ایران عزیز هم که در هرچه دستوپاچلفتی باشند، در دروغگویی و لجنپراکنی استاد هستند!
اما این راهکار نیز علیرغم صرف بودجههای سنگین و تلاشهای شبانهروزی اثر چندانی نداشته و نخواهد داشت. چرا؟ چون مردم کارنامه و عملکرد این جمع را از ابتدای انقلاب تاکنون دیدهاند؛ در جنگ تحمیلی هشتساله و مقابله با دشمن متجاوز به میهن، در بلایای طبیعی از سیل و زلزله گرفته تا مقابله با آتشسوزیهای وسیع، در حرکتهای بزرگ و ملی که نیاز به نیروی انسانی فراوان داشته مانند طرح ریشهکنی فلج اطفال، در زدودن محرومیت از نقاط دوردست کشور و بسیاری موارد دیگر ازایندست.
مردم دیدهاند که این جمع هرگاه لازم بوده، بیمزدومنت پای کار آمده، سختی و خطر را به جان خریده و حتی از نثار جان خود نیز دریغ نکرده و وقتی هم که وظیفهاش به پایان رسیده، بی توقع و نمایش و گزارش، به خانه و کار خود برگشته است.
امروز پنج آذرماه، سالروز تولد این پدیده اجتماعی و جمع مبتنی بر فرهنگ ایرانی-اسلامی است. جمعی که کمتر از یک سال پس از پیروزی انقلاب با تدبیر حکیمانه حضرت امام خمینیرحمهاللهعلیه تشکیل شد چرا که امام معتقد نبود با پیروزی انقلاب، کار مردم تمام شده است. انقلاب اسلامی سال ۵۷ انقلابی مردمی بود و زنده ماندن و به پیش راندن آن نیز منوط به ادامه حضور مردم در صحنه بود. بسیج مولود چنین نگاه و تفکری بود.
دو سال پیش رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان فرمودند بسیج یک تفکر و فرهنگ است و بسیجی بودن لزوماً وابسته به ثبتنام و مشارکت سازمانی در فعالیتهای بسیج نیست. هرکس از این فرهنگ برخوردار باشد، بسیجی است. شرایط خاص امروز کشور و لزوم همبستگی ملی در برابر دشمنان این آبوخاک، نیاز به فرهنگ بسیجی را برجستهتر میکند.
در جنگ اخیر دشمن محاسبات خاصی درباره مردم ایران داشت. محاسباتی که یکسره غلط از آب درآمد و نشان داد مردم ایران علیرغم همهی اختلافسلیقهها و تفاوتها، وقتی پای موضوعات کلان و خطیر در میان باشد، «در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آینده کشور بیتفاوت» نیست و متعهد است.
این همبستگی و حساسیت و تعهد را باید گسترش داد و تعمیق کرد. رهبر انقلاب اولین تکلیف از تکالیف هفتگانه را «حفظ اتحاد ملّی» بیان کردهاند و آن را وظیفه تکتک آحاد جامعه دانستند. بیشک امروز یکی از نمودهای اصلی و محوری فرهنگ بسیجی، عمل به این تکلیف است.