* قطع روابط اقتصادی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی یکی از مهمترین راهکارهایی است که میتواند این رژیم را منزویتر کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز تأکید دارند که قطع روابط بازرگانی باید در اولویت قرار گیرد و حتی بر قطع روابط سیاسی مقدم است. اهمیت این موضوع در ابعاد گستردهی تجارت میان کشورهای اسلامی و رژیم صهیونیستی آشکار میشود.
بر اساس برآوردهای سال ۲۰۲۴، مجموع صادرات کشورهای اسلامی به رژیم حدود ۱۳.۳۵ میلیارد دلار و واردات آنها از این رژیم حدود ۴.۵ میلیارد دلار بوده است. با توجه به اینکه کل صادرات رژیم در این سال حدود ۵۵ میلیارد دلار برآورد میشود، میتوان دریافت که نزدیک به یکچهارم صادرات آن به کشورهای اسلامی اختصاص دارد و این رقم نشاندهندهی ظرفیت تأثیرگذاری جدی است.
در حال حاضر ۱۸ کشور اسلامی با رژیم صهیونیستی مراوده تجاری دارند، اما روابط جدی و قابل توجه تنها به پنج یا شش کشور محدود میشود. بخشی از این روابط نیز به صورت غیررسمی انجام میشود؛ یعنی صادرات از طریق واسطهها به کشور ثالث و سپس به مقصد نهایی ارسال میشود، در حالیکه دولتها چنین مبادلاتی را در آمار رسمی ثبت نمیکنند.
برای سنجش پیامدهای قطع روابط اقتصادی دو سناریو قابل تصور است. در سناریوی نخست، اگر حجم روابط تجاری کشورهای اسلامی با رژیم به نصف کاهش یابد، صادرات ۱۳.۳ میلیارد دلاری به ۶.۷ میلیارد دلار و واردات ۴.۵ میلیارد دلاری به ۲.۲ میلیارد دلار میرسد. خالص اثر این تغییرات کسری ۴.۵ میلیارد دلاری در تراز تجاری رژیم خواهد بود. این رقم در مقایسه با تولید ناخالص داخلی ۵۰۰ میلیارد دلاری رژیم، معادل کاهش ۰.۹ درصدی رشد اقتصادی است.
هرچند این میزان به ظاهر کوچک به نظر میرسد، اما با توجه به روند رشد اقتصادی رژیم در سالهای اخیر که از ۹.۳ درصد در ۲۰۲۱ به ۱.۶ درصد در ۲۰۲۴ کاهش یافته است، چنین ضربهای میتواند بیش از نیمی از رشد موجود را از میان ببرد و اثر قابل توجهی داشته باشد. در سناریوی دوم و در صورت قطع کامل روابط اقتصادی، رشد اقتصادی رژیم تا ۱.۸ درصد کاهش خواهد یافت و با فرض تداوم شرایط سال ۲۰۲۴، رشد اقتصادی آن منفی خواهد شد.
پیامدهای این تحول صرفاً محدود به کاهش رشد اقتصادی نیست، بلکه بر ابعاد دیگری همچون تراز پرداختها، ذخایر ارزی، ارزش پول ملی، سطح اشتغال و درآمدهای مالیاتی رژیم نیز اثر خواهد گذاشت. از همین روست که راهبرد قطع روابط اقتصادی میتواند به عنوان یک ابزار واقعی و عملی برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شود. با این حال، دستیابی به چنین هدفی ساده نیست. شرایط کشورها با یکدیگر متفاوت است و هر یک با موانع خاص خود روبهرو هستند.
بنابراین، تحقق کاهش یا قطع روابط اقتصادی نیازمند مطالعه دقیق، برنامهریزی و ارائه راهکارهای جایگزین است. این امر مستلزم آن است که ظرفیت کارشناسی و علمی در سطح جهان فعال شود. همچنین باید توجه داشت که حمایتهای اقتصادی از رژیم تنها در قالب تجارت مستقیم انجام نمیشود.
برای نمونه، خرید اوراق جنگی ایالات متحده توسط برخی شرکتهای عربی به طور غیرمستقیم به تقویت رژیم منجر میشود. بهطورکلی باید دانست اجرای چنین سیاستی اگرچه دشوار است، اما امکانپذیر و ضروری است و میتواند در کنار سایر اقدامات، یکی از جدیترین ضربهها به رژیم صهیونیستی محسوب شود.