در سالهای اخیر، لایه پایین فضا همان محدودهای که ماهوارههای کوچک در آن فعالیت میکنند، به یکی از حساسترین میدانهای رقابت سیاسی و امنیتی جهان تبدیل شده است. اگر زمانی فضا تنها محل نمایش قدرت چند کشور محدود بود، امروز جنگ اطلاعات، رصد لحظهای و برتری راهبردی بهطور جدی در مدارهای پایین رقم میخورد؛ جایی که ماهوارههای کوچک، ارزان و واکنش سریع به مهمترین ابزار دولتها برای کنترل اطلاعات و مدیریت بحران تبدیل شدهاند.
در همین میدان جدید است که ایران آرام و پیوسته به یک بازیگر واقعی تبدیل شده است؛ بازیگری که دیگر نهتنها مصرفکننده فناوری نیست، بلکه توانسته است لایهای از استقلال اطلاعاتی را ایجاد کند که سالها قبل رؤیایی دور از دسترس تصور میشد.
یکی از مهمترین شاخصهای قدرت فضایی، توان پرتاب مستقل است. کشورهایی که پرتابگر بومی ندارند، عملاً در اختیار دیگران هستند و هر مأموریت فضایی به مجوز سیاسی گره میخورد. ایران طی سالهای اخیر با توسعه پرتابگرهای سوخت جامد و ترکیبی، توانسته «پرتاب سریع و کمهزینه» را وارد مرحله عملیاتی کند.
اهمیت این توانمندی زمانی مشخص میشود که بدانیم منظومههای کوچک تنها زمانی ارزش واقعی پیدا میکنند که کشور بتواند در لحظه بحران، ماهواره جدید را به مدار تزریق کند. پرتابگرهای سوخت جامد دقیقاً همین نقش را ایفا میکنند: واکنش سریع، آماده پرتاب و بدون نیاز به زیرساخت پیچیده. این ظرفیت امروز در اختیار معدود کشورهای منطقه است و ایران یکی از آنهاست.
ایران در سالهای اخیر مسیر ماهوارههای کوچک را جدی گرفته است؛ مسیری که دنیا نیز به سمت آن حرکت میکند. ماهوارههای کوچک، برخلاف نمونههای سنگین و گرانقیمت کلاسیک، قابلیت ساخت و پرتاب در تعداد بالا را دارند و همین موضوع آنها را به چشمهای دائمی کشورها تبدیل کرده است.
ماهوارههای سنجشی که متخصصان ایرانی طراحی کردهاند، اکنون قادرند با کیفیت قابل قبول، تغییرات جغرافیایی، فعالیتهای مرزی، تحولات طبیعی و حتی بخشی از تحرکات نظامی را پایش کنند. نکته مهم این است که بخش عمده این فناوری در داخل کشور توسعه یافته است؛ از دوربین تا کنترل حرارتی، لینک مخابراتی و الگوریتمهای پردازش تصویر.
یکی از حوزههای کمتر رسانهای، اما بسیار مهم، تلاش ایران برای ایجاد کانالهای مخابراتی کوچک و مستقل در مدار پایین است. در شرایطی که اینترنت زمینی و زیرساختهای غیرماهوارهای اولین هدف حملات دشمن هستند، یک شبکه فضایی کوچک، اما بومی میتواند اتصال حیاتی را حفظ کند. این توانمندی برای ما یک دارایی راهبردی به شمار میآید.
داشتن ماهواره مهم است، اما مهمتر از آن «فهم اطلاعات» است. ایران طی سالهای اخیر سرمایهگذاری جدی روی پردازش تصویر، تشخیص الگو، تحلیل تغییرات منطقهای و استخراج اطلاعات عملیاتی انجام داده است. داده فضایی در ایران «عکس خام» نیست، بلکه به اطلاعات قابل استفاده در حوزه امنیتی، زیستمحیطی و مدیریتی تبدیل میشود.
اهمیت سیاسی و امنیتی این تحول چیست؟
رقابت امروز جهان بر سر چند محور کلیدی است: ابتدا استقلال اطلاعاتی: کشوری که داده فضایی مستقل دارد، در میدان جنگ روایتها و تحلیل امنیتی دست بالا را دارد. ایران با چرخه کامل بومی فضایی، از جمعآوری داده تا تحلیل، در این حوزه به استقلال قابل اتکایی رسیده است. دوم رصد دائمی تحولات منطقه: خاورمیانه یکی از حساسترین نقاط جهان است. در چنین محیطی، داشتن چشمان دائمی در آسمان یک مزیت تعیینکننده میشود. ماهوارههای کوچک ایران میتوانند بخش مهمی از همین نیاز را تأمین کنند و این یعنی افزایش بازدارندگی. سوم ارتقای جایگاه بینالمللی: قدرت فضایی تنها یک دستاورد فناورانه نیست و اهرم سیاسی است. کشوری که توان پرتاب، کنترل مأموریت و تحلیل داده را دارد، در مذاکرات منطقهای و جهانی جایگاه متفاوتی پیدا میکند. ایران در سالهای اخیر به شکلی آرام، اما مؤثر وارد این باشگاه شده است. در نهایت اینکه مدارهای پایین فضا امروز شلوغتر از هر زمان دیگریاند. شبکههای جدید اطلاعاتی، ماهوارههای کوچک واکنشسریع و فناوریهای هوشمند، جنگ آینده را از زمین به آسمان بردهاند؛ به لایهای که نه دیده میشود و نه دربارهاش زیاد گفته میشود. ایران در این میدان جدید نهتنها عقب نمانده، بلکه با تکیه بر توان فنی و زیرساخت بومی، به یکی از بازیگران تأثیرگذار منطقه تبدیل شده است.