صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۹۱۵
خاستگاه اقدام بسیجی، اعتماد به نفس است. یقین به این مسئله که با نیروی خودی و بومی و اتکا به خودمان می‌توانیم نیاز‌ها را رفع و تهدید‌ها را محو کنیم. تعمیم این روحیه در یک فرهنگ سازمانی، روحیه «ما می‌توانیم» است

* رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تلویزیونی ششم آذر سال جاری در بخشی از بیانات خود در تبیین نقش بسیج فرمودند: «باید بسیج را تقویت کرد، باید بسیج را به نسل‌های بعدی منتقل کرد که همه بتوانند از برکات بسیج استفاده کنند و توصیه‌ی من به دستگاه‌های دولتی همیشه این بوده که بسیجی عمل کنند، کار و وظایفشان را بسیجی انجام بدهند؛ به معنای واقعی کلمه بایستی بسیجی عمل بکنند؛ یعنی عملِ باایمان، باانگیزه، باهمّت و باغیرت.»

سوال اینجاست که بسیجی عمل کردن در مقیاس سازمانی و دستگاهی آن هم در قوه اجرایی کشور چه شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی دارد؟

با مراجعه به همین پیام می‌توان چند شاخصه برای کار بسیجی‌وار یافت. در ادامه با قیاس عملکرد سازمان‌ها و نهاد‌ها می‌توان تا حدودی برآورد کرد اقدام بسیجی در مختصات دستگاه‌های دولتی باید از چه ماهیتی برخوردار باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین پیام تلویزیونی یکی از خصوصیات مهم بسیج را تعلق نداشتن به قشر و جریان خاصی از مردم می‌دانند. بسیج به هیچ جریان و خط و قشری متعلق نیست و به آحاد مردم تعلق دارد و خدمت به آحاد جامعه را هدف خود قرار داده است.

بر همین مبنا یکی از خصوصیات اقدام بسیجی در مقیاس سازمانی را می‌توان این ویژگی دانست که سازمان‌های دولتی و اجرایی، خود و خدمات خود را متعلق به قشر و جریان خاصی ندانند.

بسیجی عمل کردن در این مقیاس یعنی همه ۹۰ میلیون را بخشی از عائله و خانواده خود بدانیم. در این نگاه، سازمان در حیطه ماموریت و وظایف خود در حکم خورشیدی است که به همه خلق خدا یکسان می‌تابد و آنها را یکسان از مواهب خود بهره‌مند می‌کند.

با این اوصاف دیگر تکلیف فرهنگ و اقدام‌های سازمانی در افق محدود جناحی و سیاسی هم به‌طور خودکار روشن است.

خصیصه دیگر بسیج و اقدام بسیجی، کار جهادی است. بسیجی در برابر خدمت و فعالیت خود، منت و توقعی ندارد و آن را وظیفه و مأموریت خود می‌داند. او برای خدمت و تکلیفش معطل آیین‌نامه و دستور و نامه نیست. از این منظر، فرهنگ بسیجی در مقیاس سازمانی یعنی تقاطع نیاز‌های اجتماعی و وظایف و تکالیف قانونی که حیطه مأموریت هر دستگاه را مشخص کرده‌اند.

این نگاه برای شروع فعالیت جهاد و خدمت‌رسانی به مردم در حیطه مأموریت خودش معطل تخصیص بودجه و ابلاغ دستورالعمل و آیین‌نامه نیست. انجام ماموریت و وظیفه‌اش را تکلیفی می‌بیند که ممکن است جز خدا کسی شاهد انجامش نباشد؛ مردم و جامعه عائله خدایند و ایمان به خداست که خدمت به عائله خدا را تبدیل به نوعی عبادت در پیشگاه حضرت حق می‌کند.

اقدام جهادیِ سازمانی علاوه‌بر آنکه در راستای ایمان به خدا انجام می‌گیرد از نظر مختصات اجرایی و عملیاتی هم محکم و متقن است؛ عملیاتی با ضریب اطمینان بالا و مقرون‌به‌صرفه. انجام و اجرای چنین کاری با پیشران انگیزه و همت و در راستای ایمان به خدا انجام می‌گیرد نه اختصاص بودجه و تشویق و تحسین و پروپاگاندای اقدامات انجام گرفته یا نگرفته در مجرای روابط عمومی‌های بوروکراتیک.

در این مقام، نه با سخن و حرف بلکه با عمل و کار اثبات می‌شود که مردم چقدر برای سازمان و دستگاه اجرایی اهمیت دارند. آنها عائله خدایند.

در نهایت آنکه خاستگاه اقدام بسیجی، اعتماد به نفس است. یقین به این مسئله که با نیروی خودی و بومی و اتکا به خودمان می‌توانیم نیاز‌ها را رفع و تهدید‌ها را محو کنیم. تعمیم این روحیه در یک فرهنگ سازمانی، روحیه «ما می‌توانیم» است؛ اینکه نیاز‌های این مرزوبوم با علم و دانش و تجربه و خرد حتماً قابل حل است؛ اینکه مشکل لاینحلی وجود ندارد؛ اینکه گرهی نیست که باز نشود؛ اینکه اتکا به زانوی خودمان و علم خودمان و برنامه‌ریزی خودمان اگر متکی بر همت و اراده و دانش باشد حتما راهگشاست.

تعمیم این روحیه و این نگاه در مقیاس سازمانی و نهادی، آن سازمان و نهاد را تبدیل به یک پایگاه بسیج و اقداماتش را اقداماتی جهادی و بسیجی خواهد کرد.