
روحالله طباطبایی
مناسبتهای انقلابی ذکر شده در تقویم علاوه بر آنکه از مبنایی واقعی ریشه میگیرند، میتوانند نشانهای از یک آرمان و هدف بزرگتر نیز باشند؛ آرمانها و اهدافی که همزاد هر انقلابند و راهنمای تعالی و چشمانداز تکامل آن. 27 آذر ماه یکی از این روزها و مناسبتهای همزاد انقلاب اسلامی است؛ روزیکه هر چند ریشه در رویدادی واقعی- شهادت آیتالله دکتر مفتح- دارد اما ابعاد آن از این واقعه ناگوار تاریخی فراتر رفته و با پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی تبدیل به یکی از ارکان راهبردی نظام جمهوری اسلامی میشود.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ 31 شهریور 1358 در پیامی درباره وحدت حوزه و دانشگاه تاکید کردند: «با وحدت این دو قطب متفکر، کشور عزیز به رشد واقعى و ترقى و تعالى حقیقى مىرسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند در پیوند دادن این دو قشر عزیز و باید بدانند که نه دانشگاهى بدون روحانى مىتواند به استقلال برسد و نه روحانى بدون دانشگاهى.»
معمار بزرگ انقلاب در این پیام راهبردی خود بر دو نکته مهم و کلیدی تاکید کردهاند؛ نکاتی که هم حکایت از نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت کنونی این دو نهاد دارد و هم بیانگر جایگاه و انتظاری است که رهبر کبیر انقلاب در چشمانداز بلند نظام جمهوری اسلامی از این دو نهاد ترسیم کرده است.
امام (ره) در این پیام خود استقلال درونگفتمانی هر دو نهاد به مثابه دو بال معرفتی جامعه و نظام را در گرو پیوستگی و ارتباط با یکدیگر دانستهاند؛ امری که با استقلال کل نظام نیز پیوندی مستقیم دارد. امام(ره) در نگاهی آسیبشناسانه یکی از مهمترین علل عقبماندگی و وابستگی کشور در زمان طاغوت را در جدایی این دو نهاد از یکدیگر عنوان میکنند. از سوی دیگر امام(ره) در این پیام تنها راه نیل به رشد و تعالی حقیقی کشور را به ایجاد این وحدت و پیوند منوط کردهاند.
بدینگونه است که در اندیشه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی سرنوشت این وحدت که از آن میتوان با عنوان «ضرورت اجماع نخبگان» یاد کرد، به سرنوشت کل نظام گره میخورد و بدینگونه هر عاملی که این وحدت را مورد تهدید قرار دهد، سرنوشت و آرمانهای کل نظام و انقلاب را با چالش مواجه خواهد ساخت.
اهمیت سرنوشتساز این وحدت ما را بر آن میدارد تا با نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت کنونی این پیوند، به بازنگری و بازخوانی اهداف و آرمانهای نظام بپردازیم.
امروز در حالی که 30 سال از این پیام تاریخی امام(ره) میگذرد، همچنان تحقق این آرمان و هدف بزرگ انقلاب اسلامی به سبب وجود آسیبها و آفتهای بزرگ، در هالهای از ابهام قرار گرفته است. از جمله این آسیبها را میتوان وجود نگرشهایی دانست که مقصود از وحدت را استحاله یکی از این دو نهاد در دیگری تعبیر میکنند.
آفت دیگر غلبه رویکردهایی است که درصدد تحت تاثیر قرار دادن این رویکرد راهبردی نظام توسط نگاهها و سلایق سیاسی محدود خود هستند. خروج از وضعیت سکون و انفعال کنونی در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه در وهله نخست منوط به برطرف کردن این دو آفت و تهدید بزرگ است.
از یکسو باید ضمن احترام به تفاوتهای ماهیتی این دو نهاد معرفتی، وحدت آنها را در تعاملی منطقی میان آنها دنبال کرد به گونهای که استقلال این دو نهاد که مورد تاکید امام راحل نیز بود، مخدوش نشود و از سوی دیگر نفی سیاستزدگی و نگاه سیاسی به این مقوله همانند سایر عرصههای راهبردی و کلان فرهنگی و اجتماعی جزو ضروریات اولیه نیل به این آرمان بزرگ است.