صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۶  ، 
کد خبر : ۱۴۱۲۰۴

اخلاق بستر امنیت


 

 

بصیرت:حیات اجتماعی و زندگی جمعی یکی از ویژگی های زندگی انسانی است که از زندگی در کانون خانواده آغاز و نهایتا به عرصه اجتماع منتهی می گردد. حکومت و بوجود آوردن نظم و سامان دهی به زندگی انسانها به حکم عقل لازم است چرا که اگر نظمی بر زندگی جمعی انسانها حاکم نباشد هرج و مرج هویت آنها را دست خوش دگرگونی کرده مسخشان می کند.
برقرار کردن نظم در جامعه و سروسامان دادن به حیات انسانی علائم و نشانه هایی دارد که « امنیت » « آزادی » و « رفاه و آسایش » جز برترین آنها می باشد. به گونه ای که اگر امنیت نباشد رخوت و سکون جای تلاش و پیشرفت را می گیرد و فقدان آزادی خلاقیت و ابتکار را از میان می برد و نبود رفاه و آسایش رضایت و آرامش جامعه را دچار نقصان می سازد.
برهمین اساس رهبران الهی در مدیریت جوامع بشری حکومت و قدرت را وسیله و ابزاری برای نیل به اهداف ارزنده خود می دیدند. امیرالمومنین علی (ع ) در کلامی بس مهم و راهگشا آنجا که از تعدیات متجاوزان و غفلت و کوتاهی همراهان شکوه می کند اهداف حکومتی خود را چنین بیان می فرماید :
« بارخدایا تو آگاهی که آنچه از ما صادر شده (از جنگ ها و زدوخوردها) نه برای شیفتگی قدرت و سلطنت بوده و نه برای بدست آوردن چیزی از متاع پست دنیا بلکه بخاطر این بود که نشانه های محو شده دین تو را بازگردانیم و برپا سازیم و اصلاحات را در جامعه آشکار کنیم تا بندگان ستم دیده ات (از ظلم و ستم ظالمان ) امنیت یابند و آسودگی داشته باشند و احکام معطل مانده دین تو برپا گردد . » 1
گرچه اهداف چهارگانه ای که حضرت بیان فرمود سرمشق مهم و اساسی برای همه حکومت ها و حاکمان اسلامی است که همواره به خود یادآور شوند که حکومت و قدرت با همه اهمیتی که دارد وسیله و مقدمه ای برای چنین اهداف مقدس و ارزشمند است والا چنانکه حضرت امیر(ع ) به ابن عباس فرمود از کفش وصله زده بی ارزشی کم ارزش تر خواهد بود و از آب بینی بز گر هم کم قیمت تر!
درنگی در امنیت
« امنیت » از چنان وضوح و ضرورتی برخوردار است که همه حکومتها ایجاد آن را از وظایف اصلی و اولی خود می دانند. علی (ع ) هم در کلامی که از حضرتش نقل شده فرمودند : « فیامن المظلومون من عبادک » زیرا جامعه ناامن یعنی جامعه فاقد حکومت و دچار هرج و مرج !
امنیتی که حکومت ها و حاکمان برای افراد اجتماع بوجود می آورند امنیت عمومی و جسمی است یعنی امن کردن راهها و جلوگیری از قتل و غارت و راهزنی و گردنه گیری که حکومت ها با بهره گیری از نیروی پلیس نظم و انتظام جامعه را برقرار می سازند تا افراد جامعه با آرامش و آسودگی خاطر به سر برند.
اما نکته ظریف در این است که آرامش و آسودگی خاطر تنها با ایجاد امنیت به معنای فوق حاصل نمی شود و چنین امنیتی کامل و از بین برنده همه ناآرامی ها نمی تواند باشد. امنیت کامل آنگاه محقق می شود که افراد جامعه از امنیت روحی و روانی برخوردار باشند و از این لحاظ احساس ناامنی ننمایند. اگر چنین فضایی بوجود آید آرامش واقعی و کامل بر ذهن و زندگی افراد حاکم خواهد شد و پس از بوجود آوردن چنین اجتماعی صفا و صمیمت و خیرخواهی و برادری واقعی بوجود خواهد آمد که ثمره آن شکوفایی افراد و اجتماع است .
اصل « اخوت » اسلامی
پیامبراکرم (ص ) در مدینه و به دنبال دعوت انصار از ایشان و یاری مهاجرین به جامعه سازی و تاسیس « مدینه النبی » اقدام کرد. پایه تاسیس جامعه قرآنی و ایمان بدست پیامبر(ص ) برپایه « اخوت ایمانی » بود که در سوره حجرات ـ سوره های مدنی ـ آمده است . قرآن کریم رابطه میان مومنان را تنها رابطه برادری می خواهد و می خواند یعنی برترین و محکم ترین رابطه این برادری غیر از برادری طبیعی یا اعتباری و یا رضاعی است بلکه برادری دینی است که تنها آثار و ثمرات اجتماعی دارد2.
خداوند پس از بیان این اصل بنیادین در جامعه اسلامی اضافه می کند که اگر میان مومنان نزاع و درگیری و زدوخوردی رخ دهد همگان از اعضای این پیکره واحد وظیفه دارند برای صلح دادن آنها گام بردارند.
ریشه های نزاع و درگیری
نزاع و درگیری مرحله پیشرفته بدبینی و بدخواهی نسبت به همدیگر است که اگر بخواهیم درمانش کنیم باید ریشه های آن شناسایی و درمان انجام گیرد. قرآن کریم پس از بیان اصل برادری دینی و دستور به ایجاد صلح در میان مومنان در دو آیه پیاپی شش دستور اخلاقی می دهد که بس آموزنده و نجاتبخش می باشند.
« ای کسانی که ایمان آورده اید هرگز گروهی (از مردان شما) گروه دیگر را مسخره نکند شاید آن گروه (مسخره شدگان ) بهتر از آنان باشند و نه زنانی زنان دیگر را شاید آن گروه بهتر از آنان باشند و از یکدیگر عیب جوئی نکنید و همدیگر را به لقب های زشت مخوانید به نامگذاری است (یادکردن مومن به ) فسق . پس ایمان (مومن را به نام مرتکب گناهان خواندن ) و آنان که توبه نکنند آنهایند که ستمکارند.
ای کسانی که ایمان آورده اید از گمان ها جدا بپرهیزید زیرا که (پیروی ) برخی از گمان ها (گمان بدی که مخالف واقع باشد) گناه است و (چون معلوم نیست پس باید از همه پرهیز نمود و از عیوب و اسرار دیگران ) تجسس و کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت ننمایید آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد. (مسلما) آن را مبغوض دارید! و از خدا پروا نمایید که خدا بسیار عطف توجه کنند . و توبه پذیر و مهربان است . » 3
ملاحظه و دقت در این آیات شریفه نشان می دهد که خداوند متعال تعلیم و تزکیه را در کنار هم آورده است اولا به مسلمانان می آموزد که مومنان برادر دینی یکدیگرند و برهمین اساس وظایف و تکالیفی در عرصه اجتماع نسبت به هم دارند. اما در ادامه برای محقق کردن جامعه ایمانی مومنان را از بیماری های اخلاقی شش گانه ای که برادری ایمانی آنها را در مخاطره قرار می دهد نهی می کند ملاحظه تعلیم و تزکیه در این آیات خود جلوه ای از جامعیت آئین آسمانی اسلام است که تعالیم اجتماعی سیاسی آن چنین آمیخته با اخلاق و تزکیه نفس و خودسازی است .
امنیت اخلاقی
هدفی که در دو آیه 11 و 12 سوره حجرات دنبال می شود ایجاد امنیت روانی و آرامش روحی به عنوان زیرساخت امنیت عمومی برای جامعه اسلامی است . یعنی بوجود آوردن جامعه ای که افراد آن از زنان ومردان از سر ایمان و اخلاص در نهان و آشکار :
1 ـ یکدیگر را به سخره نگیرید و مسخره ننمائید 2 ـ همدیگر را مورد طعن و عیب جوئی قرار ندهند 3 ـ با القاب زشت و ناپسند از هم یاد نکنند 4 ـ از بسیاری از ظن گمان درباره یکدیگر دوری کنند 5 ـ هرگز در کار یکدیگر تجسس نکنند و سرک نکشند 6 ـ از همدیگر غیبت نکنند.
پر واضح است که در چنین جامعه ای آرامش و آسایش و صلح و صمیمیتی حاکم خواهد شد که هر شخصی خود را ایمن از هرگونه بدگوئی و بدخواهی دیگران می داند و البته خود نیز حرمت دیگران را هتک نمی کند. عبودیت واقعی خداوند و گام نهادن در مسیر پیشرفت و کمال حقیقی در چنین فضایی ممکن و شدنی است . اما اگر در جامعه ای به این مقایسه اخلاقی بی اعتنائی صورت گیرد در واقع زیر ساخت آسایش و آرامش ویران می شود و ریشه های بحران های اجتماعی سیاسی نمی گذارند آرامش و برادری در عرصه اجتماع تحقق یابد.
ضررهای اجتماعی
یکی از علل و ریشه های دشمنی مومنان با یکدیگر گناه بزرگ « غیبت » است که در این آیات به شکل و شیوه از آن نهی شده است . امام خمینی بزرگ معلم اخلاق و مربی نفوس درباره آسیب های اجتماعی غیبت می گوید : « یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیا عظام سلام الله علیهم که علاوه بر آنکه خود مقصود مستقل است وسیله پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینه فاضله می باشد توحید کلمه و توحید عقیده است و اجتماع در مهام امور و جلوگیری از تعدیات ظالمانه ارباب تعدی است که مستلزم فساد بنی الانسان و خراب مدینه فاضله است .
و این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعی و فردی است انجام نگرید مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد جسم و الفت و اخوت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند و جمعیت به منزله یک شخص باشد افراد به منزله اعضا و اجزا آن باشد; و تمام کوشش ها و سعی ها حول یک مقصد بزرگ رسمی و یک مهم عظیم عقلی که صلاح جمعیت و فرد است چرخ زند. »
ایشان توفیقات مسلمانان در صدر اسلام را مرهون پدید آمدن چنین فضا و فرهنگی می داند و در ادامه می گوید :
« و پر واضح است که این کبیره موبقه (غیبت ) اگر رایج شود در بین جمعیتی موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشه فساد در جمعیت بدواند درخت نفاق و دورویی در آنها ایجاد کند... و وحدت و اتحاد جامعه را گسسته کند و پایه دیانت را سست کند » در هم تنیدگی معارف و آموزه ها و احکام اسلامی اینگونه رخ می نماید که دستوراتی اخلاقی که به ظاهر ساده و غیره و پیچیده نشان می دهند » زمینه و زیربنای سیاست و اجتماع می باشند. یعنی اگر مسلمانان بدنبال جامعه ای سرزنده و سربلند هستند باید حافظ هویت ایمان خود بر مبنای « برادری دینی » باشند و آموزه های اخلاقی دین را رعایت نمایند تا آثار آن را در سیاست جامعه خود نظاره کنند و از ثمرات و برکات آن بهره ببرند.
اگر مومن برادر مومن باشد دین به او می گوید :
« اعمال برادرت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن ـ و برداشت مثبت از آن داشته باش ـ مگر دلیلی بر خلاف آن بیابی و هرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر تا آنجا که می توانی محمل نیکی برای آن بیابی . »
در پرتو چنین تعالیمی است که امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی در جامعه اسلامی بوجود می آید و آبرو و حیثیت افراد تضمین می شود. چرا که اسلام با مجموعه تعالیم خود در پی آن است که امنیت کامل و همه جانبه ای بوجود آورد که نه تنها افراد با دست و پا به حقوق و حرمت یکدیگری تجاوز ننمایند که در نظر و زبان و حتی فکر و اندیشه هم متعرض برادران ایمانی خود نشوند و از ناحیه یکدیگر در امن و امان باشند. یعنی سرمایه های اصلی آدمی که جان مال ناموس و آبروی او هستند از امنیت کامل برخوردار باشند. رسول اکرم (ص ) می فرمایند :
« خدا خون و مال و آبروی مسلمان را بر دیگران حرام کرده همچنین گمان بد درباره مسلمان بردن را. »
نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که نباید این تعالیم را تنها در حوزه رفتاری فردی افراد دید زیرا چنانکه ذکر شد این دستورات و توصیه ها سازنده هویت ایمانی مسلمانان و تشکیل دهنده زیرساخت حیات جمعی و زیست گروهی آنان است . به همین خاطر امام خمینی (س ) از جایگاه فقیه حاکم در فرمان هشت ماده ای معروف نوشتند :
« هیچ کس حق ندارد... به نام کشف جرم و یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هرچند گناه بزرگ باشد شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده و او برای یک نفر فاش کند . » (8 ) از نگاه حضرت امام این گونه کارها گناه و جرم است که « بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی می باشند. » (9 )
ارزیابی خود
اگر با انصاف وضعیت فعلی اجتماعی ـ سیاسی جامعه خودمان را بررسی کنیم می بینیم با دستورات قرآن و تعالیم پیشوایان معصوم در حوزه مورد بحث فاصله زیادی داریم . پرخاشگری و چنگ انداختن به صورت یکدیگر و مباح شمردن آبرو و حیثیت مومنان به شکل های گوناگون غیبت تهمت و دروغ و تخریب شخصیت افراد محترم علائم و نشانه های بیماری مومن و آفت آزار دهنده ای هستند که « امنیت روحی و اخلاقی » جامعه را در مخاطره جدی قرار داده اند. اگر افراد در جامعه احساس آرامش و امنیت اخلاقی نداشته باشند مدیریت سیاسی با چالش سختی دست به گریبان خواهد بود و پویایی و پیشرفت از حرکت باز خواهد ایستاد.
راستی اگر قرآن تخریب شخصیت و ایجاد ناامنی اخلاقی را حرام کرده است چرا ما به نام دین و با تظاهر به دینداری پرده های حرمت اشخاص را می دریم ! اگر بد گمانی درباره یکدیگر ممنوع است چرا ما بدترین صفات و اعمال را به یکدیگر نسبت می دهیم ! اگر تجسس در امور خصوصی افراد حرام است چرا اینهمه پرده دری و افشاگری و و نیمه پنهان نشان دادن . باور کنیم که مشکلات و بحران های اجتماعی ـ سیاسی با بکار بستن دستورات قرآن و عترت ـ بویژه شش دستور مطرح در این آیات درمان شدنی است . اگر حرمت همدیگر را پاس بداریم و حریم ها را هتک نکنیم بستر مناسب برادری مومنانه و خواست اسلامی را فراهم خواهیم ساخت و اگر برادری بنیادین بوجود آید کینه ها و دشمنی ها رخت برخواهد بست و این همان وحدت ملی و روح جمعی و تعاون و همکاری است که نیاز ضروری هر جامعه ای است و تجربه شیرین مسلمانان در صدر اسلام و نمونه ملموس آن حاکم شدن روحیه برادری و صفا و خیرخواهی در روزهای مبارزات مردم مسلمان ایران در سال های نخست برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران . باشد که بد اخلاقی ها و بی اخلاقی های ما در پرتو تربیت قرآن و هدایت عترت تغییر یابد و در عمل پیرو پیامبر باشیم که فرمود : من به پیامبری مبعوث شده ام تا کرامت های
اخلاقی را به کمال برسانم .
محمدکاظم تقوی

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات