بصیرت: تلفنش که تمام میشود کارت را درمیآورد و با لگد حفاظ پلاستیکی تلفن همگانی را میشکند.
سرداور با علامت دست اوت را نشان میدهد ولی داور خط پرچم را به سمت زمین میگیرد. رأی سرداور مقدم بر رأی داور خط است ولی این بهانهای برای شکستن صندلیهای سالن و پرتاب آن به داخل زمین والیبال است.
همین طور که دارد با دوستش در اتوبوس حرف میزند با لاک غلطگیر روی پشتی صندلی جلویی یادگاری مینویسد.
این رفتارها و امثال آن همهروزه در گوشه و کنار خیابانهای شهرها، کوچهها و معابر عمومی دیده میشود. افرادی که به این امور مبادرت میکنند جنس خاصی نیستند. کله پوستی نیستند. لباسهای آنچنانی و آرایش نابهنجار ندارند. همهشان بیسواد و عقبافتاده نیستند. بعضی از آنها تحصیلکرده هستند. به قول خوشان آدم حسابی هستند. خانوادهدار هستند، اما با این تفاوت که در باطن روحیهای متفاوت با بقیه دارند و از تخریب اموال عمومیو اموال دیگران لذت میبرند.
پدیده وندالیسم یا تخریب اموال عمومییک پدیده اجتماعی زشت و مذموم است که ریشه در ضمیر انسانها دارد و به جنسیت، نژاد، ملیت، فرهنگ، مذهب، سن، قومیت، مدرک، نوع خانواده و جامعه بستگی ندارد و در همه ممالک توسعهیافته، کمترتوسعهیافته و درحال توسعه دیده میشود. وندال یا به عبارتی دیگر فرد خرابکار، به صورت ارادی و آگاهانه به تخریب اموال عمومیو در برخی موارد اموال خصوصی میپردازد و آثار و تبعات منفی از خود برجای میگذارد.
انجام این اعمال که عمدتاً بدون برنامهریزی قبلی انجام میشوند لذت چندانی ندارند ولی یک هیجان آنی و تخلیه انرژی کاذب در فرد به وجود میآورد که فرد را برای ارتکاب دوباره این عمل با شدت یا وسعت بیشتر آماده میسازد. از جمله مواردی که باعث تشدید و گسترش پدیده وندالیسم میشود خلوتی یا نبود مأمور یا به عبارت سادهتر نبود بازدارندههای بیرونی است، به عنوان مثال یک تابلو راهنمایی و رانندگی در یک جاده خلوت ییلاقی یا یک تابلو هشداردهنده در جنگل یا کوهستان بیش از تابلوهای سطح شهر در معرض حمله وندالها قرار دارند.
هر چند تابلوهای شهری نیز در شب هنگام یا اوقات خلوت شبانه روز دست کمیاز تابلوهای نقاط خلوت ندارند و مورد حمله وندالها قرار میگیرند. نکته دیگر اینکه وجود کوچکترین اثر تخریبی روی وسایل افراد ناراحت و وندال را برای انجام اعمال خرابکارانه تحریک میکند، به نحوی که وندالها سعی میکنند دامنه رفتار فرد قبلی را توسعه دهند یا با شدت بیشتری تخریب را ادامه دهند و به قولی کار ناتمام را تمام کنند. به عنوان مثال مادامیکه روی میز تحریر یک کلاس چیزی نوشته نشده باشد، مدتها کسی روی آن چیزی نمینویسد ولی به محض اینکه اولین جمله روی آن نقش بست، نقاشیها و حکاکیهای سایرین نیز شروع میشود و این آیین به سایر میز و نیمکتهای همان کلاس و کلاسهای مجاور سرایت میکند.
ریشه پدیده وندالیسم
هر چند ریشه این پدیده ربطی به توسعه روزافزون این ناهنجاری در جوامع امروزی ندارد ولی داشتن آگاهی از ریشه این ناهنجاری بد نیست. وندال نام قومیاز اقوام ژرمن اسلاو بوده که در قرن پنجم میلادی، در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه اودر و ویستول زندگی میکردند. آنان مردمانی فاقد تمدن و در حقیقت جنگجو، خونخوار و بیرحم بودند که به دفعات، به سرزمینهای اطراف خود تجاوز میکردند و هر جا میرفتند، به تاراج و تخریب عمدی اموال و آتش زدن آبادیها و روستاها، زمینهای کشاورزی و خانههای مردم میپرداختند. وندالها پیش از ورود به قاره آفریقا، مدتی جنوب اسپانیا اسکان یافتند. گفته میشود نام اندلس در اسپانیا برگرفته از نام وندلوسیا (سرزمین وندالها) است. وندالها در یک دوره زمانی، سرزمینهای گل (فرانسه امروز) و اسپانیا را تحت سیطره خود داشتند و در این زمان به کشور روم حمله بردند و در چند سال، حوزه وسیعی شامل کارتاژ تا مدیترانه را تحت نفوذ خود گرفتند. از آنجا که وندالها در سال 455 میلادی تحت فرمانروایی شاه گایسریک، شهر روم را ویران کردند، هنگام انقلاب فرانسه، واژه وندالیسم هم معنی با ویرانگری، وارد زبان فرانسه و دیگر زبانهای اروپایی شد. روحیه ویرانگرانه این قوم سبب شده است که همه رفتارهای بزهکارانهای را که به منظور تخریب اموال، اشیا و متعلقات عمومیصورت میگیرد و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن را به وندالیسم تعبیر کنند. از دیگر آثار وندالی در تاریخ میتوان به حمله چنگیز خان مغول اشاره کرد که مبارزه با تاریخ و فرهنگ در این حمله کاملاً نمایان است. اما وندالیسم به شکل جدید آن، با شکلگیری جوامع مدرن پدید آمده است. آنچه دیده میشود نیز تأییدی است براینکه اینگونه از خشونتها، از روستاها به شهرها و از شهرها به کلانشهرها بیشتر و بیشتر میشود. در روستاها به دلیل کوچک بودن و شناختی که افراد نسبت به یکدیگر دارند (بازدارنده بیرونی) پدیده وندالیسم کمتر دیده میشود ولی به مجرد بزرگتر شدن شهرها و ایجاد کلانشهرها پدیده وندالیسم هم توسعه یافته است. شاید هم از دلایلی که در شهرهای کوچکتر و روستاها پدیده وندالیسم کمتر دیده میشود تحمل انتظار طولانی برای دسترسی به خدمات شهری عمومیباشد که به قولی قدر امکانات را بیش از افراد شهرها میدانند که از همان ابتدا اکثر خدمات شهری در اختیارشان بوده است. وندالها میتوانند مجموعهای از عادیترین و آرامترین شهروندان حتی دارای مدارک علمیو شغل و حقوق مکفی تا افراد لاابالی و جنایتکارانی را که بدون انگیزههای مالی یا شغلی دست به جنایت میزنند، باشند. وندالها که فرزند ناخلف جوامع مدرن محسوب میشوند و در واقع زاییده سوءتدبیر فرهنگی هستند. آنها در سراسر دنیا در همه شهرها، خیابانها و اماکن عمومیمشغول فعالیتند و همه آنچه را که ساخته دست بشر یا مورد استفادهشان است، نابود میکنند. آثار تخریبی و هنرنماییهای ! بیوقفه آنها را میتوان در جای جای شهر دید: تخریب و شکستن میز و صندلیهای مدرسه به ویژه در روزهای پایانی سال، حکاکی و نوشتن روی دیوارها و میز و نیمکتهای مدرسه، نوشتن یا مخدوش کردن علائم ترافیک و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، شکستن شیشهها و نوشتن روی دیوارهای اماکن خالی از سکنه و کارخانجات متروکه ، شکستن لامپ چراغهای برق در خیابانها و پارکها، کندن نهالهای کوچک و شاخههای درختان کوچکتر در پارکها، تخریب کیوسکهای تلفن، قطع سیم گوشیهای تلفن همگانی، قطع سیمهای تلفن، سوزاندن شیشه محافظ دوربین عابربانکها و شکستن شیشه مانیتور عابربانکها، تخریب وسایل بدنسازی و بازی در پارکها، شکستن درختان در خیابانها و پارکها، تخریب مجسمههای میادین، تخریب اموال در اماکن عمومیمانند کتابخانهها، گالریها و موزهها، پارهکردن صندلی سینماها، تئاترها و اتوبوسهای شهری و مترو، زشتنگاری یا نوشتن یادگاری با اسپری روی دیوارها، تخریب صندوقهای صدقات، زشتنگاری روی در سرویسهای بهداشتی، خطانداختن روی بدنه اتومبیلها، تخریب و صدمه زدن به اتومبیلهای پارک شده، شکستن صندلیهای ورزشگاهها، درآوردن پیچ و مهره صندلیهای مکانهای عمومی، تخریب تجهیزات کافینتها، تخریب وسایل داخل هواپیماهای مسافربری، قطارها و ترنهای زیرزمینی، تخریب ریل راهآهن، شکستن شیشههای قطارهای در حال حرکت، تخریب اموال بیمارستانها و مراکز تجاری، استفاده از مواد منفجره نظیر ترقه و در اشکال خطرناکتر ایجاد آتشسوزی در جنگلها، بمبگذاریها و. . . این اعمال بخشی از هنجارشکنیهای رایج این افراد در جوامع مدرن امروزی است؛ رفتاری که میتواند از شهر به شهر و از فرهنگ به فرهنگ تفاوت داشته باشد، اگرچه روح آن همان تمایل به تخریب و ویرانگری است. وندالیسم کلاس، رتبه یا درجهبندی مشخصی ندارد و افرادی که به این امور مبادرت میورزند عمدتاً بدون برنامهریزی قبلی و به طور ناگهانی تصمیم به این کارها میگیرند و چه بسا بعد از ارتکاب این اعمال پشیمان نیز شوند و در پیش وجدان خود شرمسار شوند و هیچ توجیه و دلیل منطقی برای عمل خود نمییابند. لازم به ذکر است که اکثر این تخریبها در مکانهای عمومیرخ میدهد و امکانات بخش خصوصی به دلیل دلسوزی صاحبان آن کمتر مورد تخریب قرار میگیرد هر چند برای وندالها خصوصی یا عمومی بودن چندان مطرح نیست و هر جا که بتوان بدون مزاحم دست به تخریب زد، از انجام آن ابایی ندارند و هرچه نظارت یا مقاومت کمتری از سوی مردم یا نهادهای دولتی صورت گیرد دامنه این تخریبها بیشتر میشود. به عنوان مثال بعد از شکست یک تیم هواداران نه تنها در داخل ورزشگاه بلکه بعد از اتمام بازی نیز به انجام فعالیتهای خرابکارانه در خیابانهای مجاور ورزشگاه مبادرت میورزند.
دلایل بروز پدیده وندالیسم
کارشناسان اجتماعی نظرات گوناگونی راجع به بروز این پدیده ابراز کردهاند. در برخی موارد کارشناسان اعتقاد دارند نسل گذشته با نسل امروز رابطه عقلانی درستی برقرار نمیکند. در بعد دولتی نیز رسانهها همواره برای جوانان پند واندرز ارسال میکنند و در مدارس و دانشگاهها هم سیستم یکطرفهای برقرار شده که بدون توجه به نیازهای فرد متقابل و بدون دریافت بازخورد و توجه به تأثیر متقابل، به کار خود ادامه میدهند، از این رو گروهی از جوانان و نوجوانان در معرض خرابکار شدن هستند، اما بروز و وجود این پدیده در مدارس ابتدایی و راهنمایی را چگونه میتوان توجیه کرد. به نظر میرسد ریشه اصلی این پدیده در نوع تربیت بچهها و در خانواده یافت میشود. دانشآموزی را در نظر بگیرید که در خانه کامپیوتر دارد، در نهایت دقت و وسواس از آن محافظت میکند ولی همین دانشآموز در مدرسه با کوچکترین وقفه در اجرای یک برنامه آن را ری استارت(restart ) میکند!
همین فرهنگ در سنین بالا نیز ظهور میکند. رانندهای که برای عبور از روی یک سرعتگیر با خودرو شخصی از سنگینترین دنده استفاده میکند، برای عبور از همان سرعتگیر با خودروی دولتی نیاز به کم کردن دنده نمیبیند! و با سرعت رد میشود و چون هزینه مستقیمیاز افراد در قبال نگهداری از اموال و اشیای دولتی و عمومیدریافت نمیشود، لذا تخریب و ایجاد سرگرمیو خنده با وندالیسم گسترش پیدا کرده است. در واقع هنگامیکه فاصله بین فرهنگ عمومیو فرهنگ رسمیزیاد شود، عکسالعمل نسلی را در پی دارد که هنجارها، قواعد، رسوم، الگوها عادات و قوانین نسلی دیگر را که واقعیات و شرایط جوان را در نظر نمیگیرند و این فاصله و شکاف هرچه بیشتر و عمیقتر شود، این قبیل مشکلات هم بیشتر میشوند. البته فرهنگ عمومیفرهنگ عمومیدر خانه تا حدی رعایت میشود. به عنوان مثال فرد درخانه از الفاظ رکیک استفاده نمیکند چرا که از خواهر و مادر و سایر اعضای خانواده خویش خجالت میکشد و حفظ حرمت میکند ولی همین فرد در خیابان با علم به اینکه دهها زن و دختر رهگذر صدای او را میشنوند از الفاظ ناشایست استفاده میکند و نگه داشتن حرمت سایرین را ضروری نمیبیند. به عبارتی رعایت فرهنگ را در خانه ضروری میبیند ولی در جامعه خود را مقید به رعایت فرهنگ و داشتن ادب نمیبیند. همین عدم نیاز به کنترل رفتار در جامعه باعث بروز ناهنجاریهای اجتماعی فراوانی میشود. زمانی که فرد خود را در مقابل هیچکس پاسخگو نداند قطع به یقین دست به هر کاری میزند و وندالیسم بخشی از این نابهنجاریهای عمومینسل جوان در جوامع امروزی میباشد. از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند وندالیسم در زمره آن دسته از انحرافات و بزهکاریهایی است که در جامعه جدید نمود و ظهور یافته است و به علت عصیان روزافزون انسان، به ویژه نسل جوان در برابر تحمیلهای اجتماعی و نیروهای قاهر و گویای خشم و پرخاشگری آنان در اثر احساس اجحاف و درماندگی است. از اینرو، وندالیسم پدیدهای نوظهور و مدرن در جوامع جدید و عکسالعملی خصمانه و واکنشی کینهتوزانه برخی از اشکال فشار، تحمیلات، ناملایمات، حرمانها و شکستهاست. از سویی نبود برنامههای جامع و دائمیبرای پر کردن اوقات فراغت جوانان، از دغدغههای تمام جوامع است؛ زیرا انرژی جوانان در دوران تحصیل ناخودآگاه صرف آموزش میشود ولی اگر برنامه صحیحی برای پر کردن اوقات فراغت نباشد، بیتردید آثار تخلیه انرژی در بعضی مواقع به شکل وندالیسم ظاهر خواهد شد.
بیماریهای روحی، روانی و فقر اقتصادی را نیز میتوان از دلایل بروز پدیده وندالیسم دانست چرا که این افراد به دلیل نداشتن تعادل روحی روانی، خود را با اقدامات خشونتآمیز خرابکارانه تخلیه میکنند و به نوعی، ارضای روانی میشوند. البته فقر اقتصادی را هم میتوان عاملی دانست که اختلاف طبقاتی را در جامعه به وجود میآورد. آنانی که در قعر فقر زندگی میکنند، دست به انتقام از افراد بالادست جامعه میزنند.
پایین بودن سطح تحصیلات، عامل دیگری در بروز این رفتارهاست، بیشتر وندالها افرادی بیسواد و کمسوادند و از فرهنگ اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند. مصاحبت با دوستان وندال را میتوان عامل دیگری در بروز وندالیسم دانست. عمده وندالهای اجتماعی با همنشینی دوستان بزهکار دست به خرابکاری میزنند. در حالت کلی، گروهی عمل کردن، نوعی جرأت و جسارت برای تعدی بیشتر به اموال عمومیرا به وندالها میدهد. وندالها معمولا دوستان بزهکار زیادی دارند. چنین افرادی برای به دست آوردن جایگاه مناسب در گروه یا به دست گرفتن رهبری باند، به اقدامات مخرب خود میافزایند.
بخش دیگری از وندالهای شهری را مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی تشکیل میدهند، اما بخش عمده وندالهای نوین، شهروندان عادی هستند که در اثر شرایط محیطی به این رفتارها سوق داده شدهاند. شخصیتهای ضد اجتماعی به قانون دلبستگی ندارند، احساس مسئولیت نمیکنند، فقط در پی ارضای فوری خواستههای خویش هستند، هر مانعی آنان را به سرعت تحریک و پرخاشگر میکند، به سادگی به خشونت دست میزنند، قدرت صبر کردن و تعویق خواستههایشان را ندارند. افراد ضد اجتماعی به علت کینهای که نسبت به جامعه دارند، مظاهر زندگی اجتماعی را تخریب میکنند. این افراد در خانوادههای دچار کژرفتاری که امکان همانندسازی مثبت و سازنده را ندارد، بار آمدهاند.
پیشگیری از وندالیسم
اکثر کارشناسان معتقدند خانواده بهنجار و وجود سرمشق برای رفتارهای شایسته در محیط خانواده، نخستین گام در پیشگیری از وندالیسم است.
با توجه به اینکه درکشور ما ناهنجاریهای اجتماعی و خشونت فردی رو به گسترش است، باید با ایجاد برنامههای فرهنگی در کاهش اینگونه جرائم گامهای موثری برداشت. به عنوان مثال، با آموزش تماشاگران در مورد هدفهای واقعی ورزش و با نمایش دوستی بازیگران دو تیم در طول مسابقه و پس از آن، احساس خشم و ناکامیرا کاست.
از روشهای دیگر پیشگیری از وندالیسم، افزایش مقاومت وسایل مورد استفاده عمومیاست. استفاده از پلاستیک مقاوم برای صندلیهای اتوبوس شهری یا استفاده از فلز در آنها از آن جمله است. زیاد کردن ارتفاع برخی تابلوها از دیگر راههای حافظ از تابلوها میباشد. استفاده از رنگهای تیره داخل آسانسور باعث میشود قابل زشتنگاری نباشند. به کار بردن فلز یا سرامیک در سطوح داخلی آسانسورها مانع از تخریب عمدی آنان توسط وندالهای شهری میشود.
در کنترل وندالیسم، استفاده بیشتر از ماموران برای نظارت بر تاسیسات عمومیو آثار هنری و تاریخی، گاهی ضروری است.
آگاه ساختن عموم مردم از مجازاتهای سنگینی که اعمال تخریبی به دنبال دارد نیز میتواند سبب کاهش وندالیسم شود. براساس ماده 558 قانون تعزیرات، هر فرد که به ابنیه و مجموعههای فرهنگی و تاریخی یا اشیای آنها صدمه بزند، علاوه بر الزام به جبران خسارت وارده، به حبس از یک تا 10 سال محکوم میشود. براساس ماده 678 قانون تعزیرات، هرکس در تاسیسات مورد استفاده عموم از قبیل شبکههای آب، برق، تلگراف، تلفن و علائم راهنمایی و رانندگی مرتکب تخریب یا از کار افتادن شود، بدون آنکه قصد اصلی او اختلال در نظم هم باشد، مستحق 3 تا 10 سال حبس است. براساس ماده 618 هم هر کسی با هیاهو و جنجال، با حرکت غیرمتعارف یا تعرض به افراد، موجب اخلال نظم، آسایش و آرامش عمومیشود یا مردم را از کسب و کار بازدارد، به حبس از 3 ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
راهکارهای فرهنگی جلوگیری از توسعه وندالیسم
اما مهم ترین مولفه در کنترل وندالیسم، خشک کردن ریشه و دلایل فرهنگی آن است. به همین منظور خانواده، مدرسه، دانشگاه، صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی کشور میتوانند در کنترل و مهار این پدیده شوم نقش اساسی ایفا کنند.
آموزش تبلیغ: توجه به امر آموزش و تبلیغ، پیرامون موضوع وندالیسم از جمله راهحلهای اساسی است که برای حل این مساله اجتماعی در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است.
مطلوب ساختن شرایط محیط زیست: توجه به امور زیباشناسی در ساخت اموال و اماکن عمومیاز جهات گوناگون، بهبود و اصلاح محیط زیست و زیباسازی، وندالها را از دست زدن به خرابکاری منصرف میکند و میتواند به عنوان راهحلی مناسب برای مقابله با وندالیسم به کار آید.
ایجاد زمینههایی برای مشارکت مردم در حل مشکل وندالیسم مؤثر است، به عنوان مثال در سوئد، دانشآموزان مدارس در برنامهای به نظافت وسایل و اماکن عمومیدعوت شدند و به آنان دستمزد هم داده شد. در انجام این فعالیتها، رسانههای گروهی نیز باید مشارکتهای فعالی از خودشان نشان دهند. نظارت اجتماعی (کنترلهای اجتماعی و غیررسمی) از دیگر راهحلهای مشکل وندالیسم در برخی کشورهاست. استفاده از نیروهای رسمینظارت و کنترل اجتماعی مانند ابزارهای قانونی و پلیس و کنترلهای غیررسمیمانند ابزارهای اخلاقی، ارزشی، ملی و فرهنگی میتواند موثر واقع شود. امید است با تلاش در جهت نهادینه کردن ارزشهای یک جامعه آرمانی در کشور عزیزمان ایران آثار این پدیده اجتماعی مخرب هر روز در کشورمان کمرنگ و کمرنگتر شود.