محمد فاضلی
روزنامه شرق در شماره 707 مورخ یکشنبه 7 اسفند 1384 به قلم نویسنده آن در خصوص ریشهیابی تخریب مراقد شریفه امامان(ع) در سامرا، مطالبی را آورده است که جای بسی تامل و تاسف است. طی روزهای بعد از هتک حرمت به حرمین عسکریین(ع) تعداد معدودی از روزنامههای داخل کشور، در تحلیل و تفسیرهای خود سعی وافری نمودند تا ریشه و علت اصلی این جریان را نه در اشغالگری آمریکا و ایادیاش، بلکه در معارضههای قومی و مذهبی جستجو کنند.
اما در سرمقاله مزبور با صراحت تمام این جنایت عظیم به گروههای مذهبی و قومی داخل عراق نسبت داده شد و جنایتکاران اشغالگر کاملا از مسئولیت و گناه این جسارت مبرا دانسته شدهاند.
نویسنده در بخشی از این سرمقاله آورده است: "شرایط امروزی عراق حاصل نیروهای اشغالگر نیست بلکه بازتاب واقعیات تاریخی و ارزشی این کشور است"1
همین بخش از سرمقاله به تنهایی کافی است تا نیت روزنامه و نویسنده سرمقاله آن روشن شود تا نسبت به واقعیات امر و اهداف شوم استکبار، آگاهانه یا ناآگاهانه همان مسیری را دنبال میکنند که اغیار طالب آنند. در این سرمقاله گذشته از اینکه بیحرمتی و جسارت نابخشودنی به مقدسات و اماکن مذهبی در عراق به نوعی به محدوده و دایره خود مسلمانان عراق بازگردانده شده است، نویسنده کوشیده است تا خشونتهای قبل و احیانا بعدی را نه در اثر اشغال و حضور نامشروع آمریکا در عراق بلکه بعنوان مرحلهای از طی فرایند دموکراسی و استقرار رژیم دموکراتیک القا شود که گریزی از آن نیست.
چنانچه مینویسد: "در مراحل آغازین، خشونتهای قومی، قبیلهای و مذهبی به شکلی فزاینده برجستگی مییابند ولکن در بلند مدت بر بستر نیازهای حکومتی شاهد شکل گرفتن رفتارهای دموکراتیک و نگاه غیر بدوی و به دور از وابستگیهای بلوکی خواهیم شد." گو اینکه چنین جنایتها و خشونتهایی اگر چه تلخ و سخت است لکن با سرانجامی خوش فرجام روبروست و چون لازمه دموکراسی است خوش یمن خواهد بود. (لابد هر چه بیشتر و شدیدتر باشد، درخت دموکراسی زودتر به بار خواهد نشست.)
خوانندگان این سرمقاله قطعا خود متوجه این امر شدهاند نویسنده، تلاش کرده است تا رفتارهای اجتماعی و خطمشیهای سیاسی مردم عراق را به نوعی بدوی و غیرمتمدنانه جای بیندازد و ورود اشغالگران و تداوم حضور آنان، کمک در جهت تسریع استقرار دموکراسی توجیه شود. و این همان چیزی است که بیشک استکبار در پی آن است و شاید بتوان مطالب سرمقاله فوق را تا حدودی موفقیت اشغالگران در ایجاد چنین ذهنیتی دانست که با انواع و اقسام تبلیغات روانی دنبال میکنند. نویسنده این سرمقاله ظاهرا فراموش کرده است که علما و محافل رسمی و قدرتمند اهل سنت در عراق با شدت تمام این اقدام گستاخانه و جنایت هولناک را محکوم و حتی جهت زدودن هرگونه شبهه و شائبه، در نماز جمعه وحدت عراق شرکت نمودند و از این جریان اعلام تنفر وانزجار کردند.
البته چنین تحلیلها و توجیهات اگر از ناحیه مسببان اصلی این قضیه که همان آمریکا و ایادیاش هستند، صورت پذیرد، کاملا موجه و عقلانی است چرا که تمام هم و غم آنان القا این ذهنیت به افکار عمومی است که عراق در حال حاضر آبستن خشونتها و درگیریهای داخلی قومی و مذهبی است و لذا تداوم حضور نامشروع آنان کاملا منطقی و ضروری است بعلاوه انتخابات پارلمانی اخیر عراق که کاملا در جهت عکس امیال و مقاصد آمریکا بود، ضربهای سخت به سیاستها و نقشههای طراحی شده آنان وارد ساخت.
بنابراین اقدام به ایجاد چنین زمینهها و بسترهایی (از قبیل بمبگذاری در حرمین شریفین) با هدف شکستن قدرت ضد اشغال در عراق و هدایت مسیر به سمت مطلوب و البته خطرناک آنان خواهد بود. اما بیان چنین مطالبی از سوی روزنامهها و افرادی که جدا انتظار پایبندی به حداقلی از ارزشهای مذهبی و برخورداری از هوشیاری نسبی نسبت به توطئههای غرب است، جای تاسف خواهد بود. البته در این مقال، نقد و بررسی تمام محتویات سرمقاله فوق دارای مجال نخواهد بود که شاید با حجمی بسیار بیشتر از این همراه میشد، لکن به مختصر بسنده شد تا اینگونه نباشد که دوستانی در داخل گویند و نویسند آنچه را که دشمنان در خارج میپسندند و میخواهند.