پس از حمله آمریکا به عراق و اشغال آن در سال 1382 (2003 ) تحولات پیچیده ای در این کشور و منطقه خاورمیانه رخ داد که شاید بتوان گفت مهم ترین آن تبدیل عراق به پایگاه بزرگ تروریسم در منطقه و بلکه جهان است . در سه سال و نیم پس از اشغال عراق تروریست ها بااستفاده از وضعیت به وجودآمده از حضور اشغالگران آمریکایی با بسیج نیروها و امکانات خود تلاش کرده اند عراق را به پایگاه سازماندهی آموزش و عملیات خود تبدیل کنند که نتیجه آن . قتل و عام روزانه مردم بی گناه عراق است .
امام حضور تروریست ها به شرایط پس از اشغال عراق منحصر نیست بلکه برخی از گروه های تروریستی هستند که در زمان حاکمیت رژیم دیکتاتور بعثی صدام در پناه حمایت و پشتیبانی این رژیم در عراق حضور داشته و فعالیت های تروریستی خود را علیه همسایگان سازماندهی و هدایت می کردند اما اکنون نیز به رغم سرنگونی رژیم بعث همچنان تحت حمایت پشتیبانی و نظارت اشغالگران آمریکایی آزادانه به فعالیت های نظامی سیاسی تبلیغاتی اطلاعاتی و تشکیلاتی خود استمرار می بخشند. این درحالی است که حتی به ظاهر نام آنان در لیست سازمان های تروریستی آمریکا قراردارد و از نظر آمریکایی ها این گروه ها سازمان تروریستی هستند. سازمان مجاهدین خلق و حزب کارگران کردستان « پ .ک .ک » از آن جمله اند که البته به غیر از آنها گروه های تروریستی کردی عربی و ایرانی دیگری نیز در عراق فعال هستند.
گروه های تروریست کردی ایرانی که سابقه حضور سی ساله در عراق دارند و در مناطق شمالی این کشور مستقرند تا سال 1991 (1370 ) که احزاب کرد عراقی بر این مناطق حاکم شدند . مستقیم با رژیم بعث همکاری اطلاعاتی و نظامی داشته و از حمایت های گسترده بعثی ها برخوردار بودند. این گروه ها با گروه های کردی معارض رژیم بعث مانند حزب دمکرات و اتحادیه میهنی با توجه به ویژگی های قومی کردی نیز روابط نزدیکی داشتند . در سال 1370 و با خروج رژیم بعث از مناطق شمالی عراق فعالیت این گروه های تروریست تغییر چندانی نیافت : آنان به رغم حضور فعالانه نظامی سیاسی اطلاعاتی تشکیلاتی و تبلیغاتی در مناطق کردی عراق از حمایت و پشتیبانی اکراد حاکم بر این مناطق نیز برخوردار بودند ولی این گروه ها همچنان ارتباطات خود را در ابعاد گوناگون با رژیم بعث حفظ کردند. از سوی دیگر به دلیل حضور حمایت گونه آمریکایی ها در مناطق کردستان عراق این گروه های تروریست مستقیم یا با واسطه احزاب کرد عراقی ارتباطات خود را با آمریکا برقرار و سازماندهی کردند و این وضعیت در مورد گروه های کردی مخالف ترکیه و یا سوریه در شمال عراق نیز صادق بود.
نحوه برخورد احزاب کردی حاکم بر کردستان عراق با گروه های تروریست کردی مخالف کشورهای همسایه در دو دهه اخیر و همچنین دولت های ترکیه ایران و سوریه را می توان یک همکاری دوگانه متناقض و منافقانه دانست . در آن سال ها اکراد عراقی به دلیل نیازمندی های شدید خود در جهت کسب حمایت های سیاسی اقتصادی اجتماعی و تبلیغاتی کشورهای همسایه تلاش می کردند و علیه گروه های تروریستی کردی با دولت های آنکارا و تهران همکاری های نظامی و اطلاعاتی داشتند. البته این همکاری ها تنها در زمان هایی شکل می گرفت که گروه های کردی دیگر کشورها از تبعیت محض از گروه های کردی عراقی سر باز می زدند اما در همان حال چهارچوب و میزان این همکاری ها تا اندازه ای پیش می رفت که منجر به نابودی یا حتی تضعیف کامل این گروه ها نشد.
به دیگر سخن آن که سطح همکاری رهبران کرد عراقی با همسایگان علیه گروه های کردی تروریست ترکی یا ایرانی تنها محدود به تضعیف هدایت شده آنان برای تمکین کامل از دو حزب بزرگ کرد عراقی و همچنین جلب نظریات مساعد دولت های همجوار بود.
همکاری های حزب دمکرات و اتحادیه میهنی در سال های حاکمیت بر کردستان عراق با ایران و ترکیه در مقاطع گوناگون موید این مطلب است . بدین ترتیب . احزاب کرد عراقی در این سال ها به رغم نیاز شدید سیاسی . اقتصادی به دولت های همسایه به دلیل پایبندی به منافع قومی کردی و لزوم به کارگیری گروه های کردی مخالف دولت های همسایه در مقاطع سیاسی حساس آینده تلاش کردند از نابودی گروه های کردی همسایه توسط دولت های مذکور جلوگیری کنند و نه تنها آنان را حفظ و حمایت کرده . بلکه درصدد متاثرنمودن این گروه ها از سیاست های حزبی خود نیز می بودند و شاید وجود جریانات قومی وابسته به هر یک از دو حزب بزرگ کرد عراقی در گروه های کرد تروریست ایرانی ترکی و حتی سوری بدین علت باشد.
پس آنچه در این سال ها دلیل اصلی فشار نیاوردن شدید به گروه های کرد غیرعراقی در کردستان عراق می شد تفکرات قومی کردی و سیاست های آینده نگرانه کردهای عراقی نسبت به این گروه ها بود. با سرنگونی رژیم بعث حاکمیت نیمه مستقل کردها بر مناطق شمال عراق عدم حاکمیت دولت مقتدر در بغداد درگیری بین جریانات سنی و شیعی همکاری نکردن ترکیه با آمریکا در حمله به عراق اختلافات شدید ایران و سوریه با آمریکا و روابط و همکاری های گسترده احزاب کرد عراقی با آمریکایی ها پیش و پس از سرنگونی رژیم بعث . موجب شد کردهای عراقی از جایگاه ویژه ای در تحولات عراق برخوردار شوند و به راحتی بتوانند آرزوهای قلبی و برنامه های بلندمدت خود در باره اکراد عراقی و حتی قومیت کرد در منطقه به صورت رسمی اعلام پیگیری و اجرا کنند که قطعا مسائل قومی و به ویژه گروه های قومی کردی منطقه از محورهای اساسی آن است .
در جریان مبارزات کردهای عراقی علیه رژیم های حاکم بر بغداد تا سال های 1975 (1354 ) به رهبری ملامصطفی بارزانی شعار و خواست محوری اکراد « آزادی در عراق و خودمختاری در کردستان » بود و کردهای عراق خواهان برخورداری از خودمختاری در منطقه کردستان عراق بودند که البته در این خودمختاری عمدتا مسائل سیاسی و فرهنگی مدنظر اکراد بود . این شعار تا سال 1991 (1370 ) که اکراد بر منطقه کردستان عراق با حمایت نظامی سیاسی اقتصادی و تبلیغاتی آمریکا حاکم شدند استمرار یافت اما در آن مرحله کردها خواست دیگری را هدف و از شعارهای محوری خود قرار دادند : « دمکراسی در عراق و فدرال برای کردستان » و بدین ترتیب . کردهای عراق خواستار تغییر اساسی در نظام سیاسی این کشور و استقرار نظام فدرالیزم شدند و آن را در همه مواضع سیاسی انفرادی و یا مشترک خود با دیگر جریانات عراقی به طور جدی پیگیری و به خواسته عمومی جریانات سیاسی معارض رژیم بعث مبدل کردند که سرانجام به پایه ریزی نظام فدرالیزم برای کل عراق در قالب قانون اساسی جدید این کشور منجر شد.
البته کردها در جریان تدوین قانون اساسی عراق موفق شدند ویژگی دوگانه قومی کردی و عربی را در ابعاد رسمیت یافتن زبان و خط و نژاد برای مردم عراق قید کنند. اکراد همچنین تلاش بسیاری کردند تا مسئله اتحاد اختیاری کردها با اعراب در شکل گیری عراق و حق تعیین سرنوشت برای کردها در پیوستگی یا جدایی از عراق گنجانده شود که تاکنون موفق نشده اند. با بررسی این روند اهداف اعلامی و شعارهای اکراد عراق حرکت آنان به سوی استقلال به خوبی مشخص می شود اما استقلال کردستان عراق از عراق موردی است که تا چندی پیش رهبران کرد عراقی به شدت آن را تکذیب و بر پیگیری حقوق و خواسته های خود در قالب عراق دمکراتیک تاکید می کردند.
پس از سرنگونی رژیم بعث و برخورداری از امتیازات و دستاوردهای ویژه در ساختار سیاسی عراق به تدریج رهبران کرد عراقی از استقلال کردستان سخن می رانند و آن را خواست طبیعی و مشروع اکراد می دانند. در این میان از دو رهبر بزرگ و مطرح کرد عراقی « جلال طالبانی » دبیر کل اتحاد میهنی به دلیل تصدی پست ریاست جمهوری عراق کمتر از استقلال کردستان عراق سخن گفته ; نه آن که واقعا قایل به حق اکراد در دستیابی به استقلال نباشد اما در مقابل « مسعود بارزانی » رهبر حزب دمکرات کردستان عراق به شدت با در پیش گرفتن مواضع قومی پرچمدار اصلی حقوق کردی خود را قلمداد کرده و بیشترین تاکید را بر حق طبیعی کردها برای به دست آوردن استقلال دارد. البته شاید مسئولیت رهبری منطقه فدرال کردستان که بر عهده وی گذارده شده در پیش گرفتن مواضع قومی کردی توسط بارزانی تاثیرات شدیدی داشته است .
آوریل 2006 (فروردین 1385 ) مسعود بارزانی در مصاحبه با روزنامه روسی « ورمیانوواستی » از آمریکایی ها به عنوان مهم ترین دوستان خود یاد کرد و افزود : ما همچنان خواستار استقلال کردستان عراق هستیم ولی در اوضاع حساس امروزی نمی توانیم به سادگی وارد پارلمان شویم و اعلام استقلال کنیم اما هدف نهایی ما از سال ها مبارزه همین است و باید بسیار حساب شده و گام به گام پیش برویم .
رهبران اکراد باتوجه به اوضاع داخلی و منطقه ای و حتی بین المللی عراق هم اکنون استقلال را در مقطع کنونی تامین کننده کامل منافع کردها نمی بینند. برای همین مسعود بارزانی در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه مصری « الاهرام » که می پرسد ایا نظام فدرالی زمینه ساز جدایی کردها و تشکیل یک کشور بزرگ کرد در منطقه خواهد شد می گوید : استقلال حق قانونی کردهاست ولی در حال حاضر. منافع ما ایجاب می کند که در چهارچوب عراق فدرالی و دمکرات باقی بمانیم . بدین ترتیب بارزانی با تاکید بر حق قانونی کردها در کسب استقلال منافع فعلی آنان را باقی ماندن در عراق می داند.
مسعود بازرانی که در همه مواضع خود بارها بر حق طبیعی و قانونی و مشروع کردها ـ نه تنها کردهای عراق ـ بر کسب استقلال تاکید می کند بلکه فراهم شدن زمینه آن را لازمه اصلی اعلام استقلال می داند وی در مصاحبه با رادیو صدای کردی آمریکا در 10 آگوست 2006 می گوید : من به عنوان یک کرد معتقدم باید این مانع روانی در مورد استقلال برداشته شود و کردها باید بدون ترس و نگرانی از استقلال شان سخن بگویند و این امر حق طبیعی آنان است ولی چگونگی و زمان به دست آوردن آن مسئله دیگری است و باید آن را در شرایط مناسب به دست آورد . بارزانی همچنین در جمع مسئولان حکومتی در سلیمانیه (17 ژوئیه 2006 ) درباره اتحاد نهادهای اداری دو دولت اتحادیه میهنی و حزب دمکرات و تشکیل دولت واحد کردی می گوید : این نهادهای تازه تاسیس را به منظور ایجاد کیان مستقل اساسی در نظر می گیریم . ما به عنوان یک ملت حق طبیعی خودمان است که از حق تشکیل دولت مستقل خویش برخوردار شویم اما این امر باید در زمان مناسب خود انجام شود که این زمان فراخواهد رسید; حال امروز یا فردا و یا هر زمان دیگری باشد در زمان مناسب باید انجام شود.
تاکیدات مسعود بارزانی رهبر منطقه کردستان عراق بر حق طبیعی کردها برای به دست آوردن استقلال و مشروط نمودن تحقق آن به پدیدآمدن شرایط داخلی و خارجی عراق (که جنگ داخلی در عراق از آن جمله است ) باید دیدگاه واقعی رهبران را درباره آینده کردستان عراق به صراحت کامل مشهود نموده باشد. اما نکته قابل توجه آن است که رهبران کرد عراقی به ویژه مسعود بارزانی برخورداری از استقلال را نه تنها حق کردهای عراق که آن را برای همه کردهای منطقه مشروع و طبیعی می داند. بارزانی در مصاحبه با رادیو صدای کرد آمریکا اظهار داشت : دولت های همسایه نباید به دیدگاههای کردها در باره استقلال به مانند گناه یا خطا نگاه کنند. کردها مانند دیگر ملت ها از اعراب و ترک و فارس حق آزادی و استقلال دارند.بارزانی همچنین در مصاحبه با روزنامه « الشرق الاوسط » به صراحت میگوید : به عنوان یک کرد بر این باورم حق هر کردی است که آزادانه از آرزوی تشکیل دولت کردی در چهارچوب حق تعیین سرنوشت سخن بگوید.
بارزانی به تدریج جرات بیشتری به خرج می دهد و در مصاحبه با شبکه تلویزیون « العربیه » درباره وضعیت کردهای ترکیه و ایران می گوید : ما موافق احقاق حقوق اکراد در ترکیه و ایران و هر منطقه دیگر هستیم و به طور قاطع با سیاست انکارا و ایران در ارتباط بااکراد مخالفیم و این مسئله جز راه حل دمکراتیک راه دیگری ندارد و هر دولتی که راه حل دمکراتیک را به کار گیرد ما با تمام امکانات خود از آن حمایت می کنیم . البته نمی خواهیم در مسائل داخلی دوستان کردمان یاحکومت هایی که کردستان را تقسیم کرده اند مداخله کنیم .بارزانی در ادامه سخنان خود پیرامون وضعیت کردها در ایران می گوید : ما با سیاست ایران در کردستان ایران موافق نیستیم . بدون شک در خصوص کردها در ایران تبعیض وجود دارد وآنان از حقوقشان محرومند.
بارزانی همچنین در مصاحبه با روزنامه مصری الاهرام (27 آوریل 2006 ) پیرامون وضعیت کردهای منطقه اظهار می دارد : کردها امتی واحد در عراق ترکیه ایران و سوریه هستند و هر گونه تحول و رویدادی در هر بخشی از مناطق کردنشین بر دیگر مناطق تاثیرگذار خواهد بود. ما از کشورهای همجوار می خواهیم حقوق قانونی کردها را به رسمت بشناسند.
بارزانی راجع به حمایت از کردهای کشورهای همسایه می گوید : ما نمی خواهیم در مسائل داخلی دولت های همسایه در حمایت از برادرهای کرد و کسب حقوقشان دخالت کنیم ولی این البته به معنای آن نیست که از همدردی با اکراد این کشورها و از نصیحت آنان به عدم به کارگیری زور در تحقق حقوقشان که ما آنها را تایید می کنیم خودداری کنیم .
اما شاید بارزانی حرف آخر را درباره کردهای منطقه به روزنامه الشرق الاوسط (5 ژوئن 2006 ) گفته باشد . او در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسیده بود امروز به مسئله کردستان بزرگ چگونه می نگرید گفته است : این مسئله جدا مهم و حساس است . مردم کرد یک امتند وامت کرد در طول تاریخ مورد ظلم بزرگی قرار گرفته اند.
بارزانی سپس به ذکر چگونگی تقسیم کردستان بین ایران و امپراتوری عثمانی در پانصد سال گذشته و همچنین تقسیم این منطقه از سوی طرف های پیروز جنگ جهانی اول می پردازد و می گوید : حق قانونی امت کردی وحدت و تشکیل دولت مستقل است ومسئله تشکیل دولت کردستان بزرگ حق طبیعی و قانونی کردهاست .
بدین ترتیب مشخص می شود که رهبران اکراد عراقی با توجه به وضعیت پیش آمده در عراق و ایفای نقش جدید در تحولات این کشور به ویژه قرار گرفتن در کنار آمریکا و غرب به عنوان یک بازیگر منطقه ای و نه عراقی تلاش می کنند با پیمودن گام های برنامه ریزی شده به هدف بزرگ خود که همانا جدایی از عراق و تحقق استقلال کردستان و تشکیل دولت کردی است دست یابند. ایجاد زمینه های پذیرش روانی در افکار عمومی عراق منطقه و جهان با ابراز مواضعی چون اظهارات مسعود بارزانی یکی از اقدامات اصلی آنان است و در این راه اکراد دیگر کشورهای منطقه از اهمیت ویژه ای در طرح ها و برنامه های آنان برخوردار است . رهبران کرد عراقی در پی آنند که از مسائل اکراد منطقه در راستای تحقق اهداف خود در منطقه بهره جویند که اهم اقدامات آنان عبارتند از :
دامن زدن مستمر به مسائل مرتبط با اکراد به عنوان یک مسئله مهم و تاثیرگذار منطقه ای
نمایندگی و پرچمداری دفاع از حقوق کردی در چهارچوب شیوه های مسالمت آمیز و دمکراتیک
حمایت سیاسی تبلیغاتی و حتی نظامی اطلاعاتی از گروه های کرد دیگر کشورها در کردستان عراق
ایفای نقش میانجی با هماهنگ کننده بین اکراد منطقه و آمریکا در کردستان عراق
ایفای نقش میانجی بین دولت های همسایه و احزاب کرد مخالف آنها
بررسی چگونگی مواضع و اقدامات اکراد عراقی نسبت به حزب کارگران کردستان ترکیه « پ .ک .ک » و همچنین مواضع و اقدامات دولت ترکیه درباره « پ .ک .ک » نمونه بارز و مناسبی برای شناخت دیدگاه ها و عملکرد کردهای عراق راجع به اکراد دیگر کشورهای منطقه است . در این بخش نخست به بررسی مواضع و اقدامات حزب دمکرات کردستان به عنوان حزبی که محوریت قدرت را در کردستان عراق در اختیار دارد خواهیم پرداخت . حزب دمکرات کردستان عراق با توجه به پیوستگی جغرافیای مناطق تحت نفوذ سنتی خود در شمال مناطق کردی عراق با مناطق کردنشین جنوب شرقی ترکیه و از سوی دیگر روابط اقتصادی و سیاسی گسترده با دولت ترکیه دارای روابط پرفراز و نشیبی با « پ . ک . ک » بوده است . حزب دمکرات در سال های 98 ـ1995 (77 ـ1374 ) به دلیل درگیری با اتحادیه میهنی و نزدیکی فکری رهبران « پ .ک .ک » به مواضع طالبانی و از سوی دیگر لزوم بهره مندی از حمایت های لجستیکی سیاسی و حتی نظامی ترکیه همکاری های گسترده و همه جانبه ای را با ارتش ترکیه در سرکوب نظامی « پ .ک .ک » انجام داد اما پس از تغییر سیاست اتحادیه در سال 1998 (1377 ) و نزدیکی اتحادیه میهنی به ترکیه حزب دمکرات سیاست خود را نسبت به « پ . ک . ک » تغییر داد و در حالی که طالبانی با کمک مستقیم نظامی ترکیه با نیروهای « پ .ک .ک » در کوه های قندیل می جنگید بارزانی با حمایت از « پ .ک .ک » به درگیری های « پ .ک .ک » با اتحادیه میهنی دامن می زد.
در تحولات اخیر که دولت ترکیه فشارهای سیاسی و تبلیغاتی بسیاری بر رهبران کردستان عراق و دولت بغداد و حتی آمریکا به عنوان اشغالگر عراق و حامی بزرگ کردهای عراقی برای جلوگیری از رفت و آمد و حملات « پ .ک .ک » از مناطق کردستان عراق به خاک ترکیه وارد آورد و حتی اقدام به تجمع نیروهای نظامی خود در جوار مرز با مناطق کردنشین عراق کرد دولت عراق برای حل مشکل به وجودآمده « هوشیار زیباری » وزیر خارجه کرد خود را به آنکارا فرستاد تا از راه سیاسی مشکلات فیمابین را برطرف کند. مقامات آنکارا در این سفر نام و محل های استقرار 150 فرمانده « پ . ک . ک » را به هوشیار زیباری به عنوان فرستاده دولت عراق ارایه دادند و خواستار دستگیری آنان شدند ولی « هوشیار زیباری » عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات و دایی مسعود بارزانی در پاسخ می گوید : ما دستور پیگیری قانونی آنان را داده ایم ولی طبعا این دستور در مناطقی اعتبار دارد که تحت کنترل و نظارت نیروهای امنیتی ماست چون برقراری امنیت در عراق سخت است . اجرای این دستور نیز سخت است . زیباری در حالی این سخنان را بر زبان می راند که همگان از حضور عناصر « پ .ک .ک » در مناطق کردنشین عراق به خوبی آگاهند و این اظهارات زیباری نه از جایگاه وزیر خارجه عراق بلکه از دید یک رهبر کرد بیان می شود.
سال گذشته نیز 13 آگوست 2006 (22 مرداد) بدنبال تشدید فشارهای ترکیه برای ممانعت از فعالیت « پ . ک . ک » در خاک عراق دفتر نخست وزیر عراق در بیانیه ای تصمیم دولت را مبنی بر تعطیلی دفاتر و ممنوعیت همه فعالیت های « پ .ک .ک » در عراق را اعلام کرد و زمانی که پس از حدود یک ماه دولت عراق که با تروریست خواندن « پ . ک . ک » در 18 سپتامبر 2006 (27 شهریور 1385 ) اقدام به تعطیلی دفاتر « پ .ک .ک » در بغداد و ممنوعیت فعالیت « پ .ک .ک » در کل مناطق عراق را رسما ابلاغ کرد دفتر مسعود بارزانی از این که جنبش کردهای کردستان ترکیه تروریسم قلمداد شده ابراز ناخرسندی کرد و اعلام نمود : چنین اظهاراتی موجب برقراری ثبات در منطقه نمی شود و اقداماتی از این دست به تلاش هایی که در راستای حل مسالمت آمیز مسئله کرد در ترکیه صورت می گیرد کمک نمی کند. بدین ترتیب آشکار شد که اکراد عراقی به ویژه حزب دمکرات کردستان برآنند که ضمن حفظ « پ .ک .ک » با مطرح ساختن مشکل کردها و دولت ترکیه و دفاع از حقوق کردی در این کشور توجه جهان به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا را به وجود مسئله کرد در منطقه خاورمیانه جلب کند و بر لزوم مداخله قدرت های جهانی درحل این مشکل تاکید کنند و با تمسک به شیوه های مسالمت آمیز ائتلاف جهانی آورند.
« مسعود بارزانی » در دیدار با خبرنگاران عرب در اربیل که 27 آوریل 2006 (7 اردیبهشت 1385 ) برگزار و مشروح آن در روزنامه لبنانی « النهار » منتشر شد در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از وی موضعش را نسبت به حزب کارگران کردستان ترکیه پرسیده بود می گوید : در اصل مشکل سیاسی است حتی اگر بر حزب کارگران کردستان پیروز شوند این مسئله حل نخواهد شد مگر در چهارچوب دمکراتیک . حل نشدن مسئله کردی در ترکیه موجب تشکیل احزاب کارگرانی کردستانی دیگر خواهد شد موضوع موضوع حقوق مردم است که باید به شیوه مسالمت آمیز حل شود نه مسئله حزب کارگران کردستان .
در پایان باید گفت به طور کل اکراد عراقی و به ویژه مسعود بارزانی با توجه به دیدگاههای خود درباره مسئله کرد درعراق و منطقه به عنوان یک امت واحد و همچنین لزوم برخورداری از حقوق قانونی و طبیعی خود به ویژه حق تشکیل دولت کردی نسبت به وضعیت اکراد کشورهای همسایه و نگرانی های دولت های همسایه از اقدامات تروریستی گروه های کرد مستقر در مناطق کردنشین عراق دارای مواضع قومی و حمایت گونه از اکراد هستند و انتظار همکاری از آنان در جلوگیری از استفاده گروه های تروریستی کرد غیر عراقی از مناطق کردستان عراق بیهوده و غیرواقعی است و باید دولت های همسایه از ابزارهای سیاسی تبلیغاتی و اقتصادی لازم برای حل این مشکل به ویژه همکاری و هماهنگی های منطقه ای استفاده کنند.
محمدهادی کارشناس مسایل کردی نحوه برخورد احزاب کردی حاکم بر کردستان عراق با گروه های تروریست کردی مخالف کشورهای همسایه در دو دهه اخیر و همچنین دولت های ترکیه ایران و سوریه را می توان یک همکاری دوگانه متناقض و منافقانه دانست
احزاب کرد عراقی در این سال ها به رغم نیاز شدید سیاسی . اقتصادی به دولت های همسایه به دلیل پایبندی به منافع قومی کردی تلاش کردند از نابودی گروه های کردی همسایه توسط دولت های مذکور جلوگیری کنند و نه تنها آنان را حفظ و حمایت کرده . بلکه درصدد متاثرنمودن این گروه ها از سیاست های حزبی خود نیز می بودند
« جلال طالبانی » دبیر کل اتحاد میهنی به دلیل تصدی پست ریاست جمهوری عراق کمتر از استقلال کردستان عراق سخن گفته ; نه آن که واقعا قایل به حق اکراد در دستیابی به استقلال نباشد اما در مقابل « مسعود بارزانی » رهبر حزب دمکرات کردستان عراق به شدت با در پیش گرفتن مواضع قومی خود را پرچمدار اصلی حقوق کردی قلمداد کرده و بیشترین تاکید را بر حق طبیعی کردها برای به دست آوردن استقلال دارد
تاکیدات مسعود بارزانی رهبر منطقه کردستان عراق بر حق طبیعی کردها برای به دست آوردن استقلال و مشروط نمودن تحقق آن به پدیدآمدن شرایط داخلی و خارجی عراق (که جنگ داخلی در عراق از آن جمله است ) باید دیدگاه واقعی رهبران را درباره آینده کردستان عراق به صراحت کامل مشهود نموده باشد
بارزانی راجع به حمایت از کردهای کشورهای همسایه می گوید : ما نمی خواهیم در مسائل داخلی دولت های همسایه در حمایت از برادرهای کرد و کسب حقوقشان دخالت کنیم ولی این البته به معنای آن نیست که از همدردی با اکراد این کشورها و از نصیحت آنان به عدم به کارگیری زور در تحقق حقوقشان که ما آنها را تایید می کنیم خودداری کنیم