مسعود محمودیان
آلمانها ضربالمثلی دارند تحت عنوان (دیوانهوار دروغ گفتن) Lugen Wie Gedruckt، این ضربالمثل آلمانی در مورد هولوکاست درحال حاضر نمودی کاملاً منطبق با واقعیت را درپی داشته است. البته این دروغ بزرگ منافع فوقالعادهای را برای حامیان خود به همراه آورده است. این دروغ که در ابتدا با ترحم همراه بود، درحال حاضر با تجارت فوقالعادهای برای حامیان آن همراه شده است. آنهایی که از تجارت هولوکاست سود میبردند، مسأله غرامتها را محل سوءاستفاده و کلاهبرداریهای بسیار ساختند. غرامتهای هولوکاست تبدیل به اخاذیهای شیادانه و غیرقانونی شدهاند. تا جایی که در این امر بخشهای فرعی این تجارت نیز پولهای کلانی را بهدست آوردهاند. به غیر از گیزلا و شیسائو اولین کسی که برای دریافت غرامت هولوکاست علیه بانک سوئیس اقامه دعوی کرد، «آلدیماتو» Al D Amato سناتور سابق نیویورک با میانجیگری در شکایت قضائی در موضوع هولوکاست علیه بانکهای آلمانی و اتریشی درعرض شش ماه 103هزار دلار بهدست آورد.
لارنس ایگل برگر برای ریاست کمیسیون بینالمللی ادعاهای بیمهای دوران هولوکاست سالانه 300هزار دلار دریافت میکند. خاخام ماوین هیر مدیر مرکز «سیمون و یبزنتال» هم در لسآنجلس نام همسر و پسرش را در لیست حقوقبگیران این مرکز قرار داده است. وی و خانوادهاش در سال 1995 درحدود 520هزار دلار از این راه کسب درآمد کردهاند. با اینکه بانکهای سوئیس مبلغ 25/1میلیارد دلار بهعنوان غرامت پرداختند اما مجموع غرامتی که توسط نهادهای گوناگون و تحت نظارت کنگره جهانی یهود پرداخت شده بالغ بر 7میلیارد دلار است. این موارد گویای این است که هولوکاست که سلاحی ایدئولوژیک برای اسرائیل است، حالا به یک تجارت پرسود برای حامیان آن بدل شده است. صهیونیسم که وامدار هولوکاست بهطور مطلق کلمه میباشد، از این دروغ بزرگ بسیار منتفع شده است. اکنون رژیم صهیونیستی که نقطه اوج صهیونیسم بینالملل است، درآمد کلانی را از این راه کسب کرده است.
برای نمونه در بعد امنیتی میتوان گفت از محل مالیاتهای شهروندان آمریکایی، واشنگتن 422میلیون دلار به سامانههای سپر موشکی تلآویو کمک کرده، درحالی که این کشور هنوز از بحران اقتصادی خارج نشده است. مجلس نمایندگان این کشور بودجه کمک به سامانههای سپر موشکی رژیم صهیونیستی را دو برابر کرده است. کمیته فرعی کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان امریکا، 7/95میلیون دلار به بودجه اولیهای که کاخ سفید برای برنامه سامانه سپر موشکی «آرو» و «دیوسلینگ» درنظر گرفته بود، اضافه کرد. حدود 8/108میلیون دلار از این بودجه برای توسعه سپر موشکی آرو3 هزینه خواهد شد.
205میلیون دلار نیز برای سامانه موشکی کوتاه برد «گنبد آهنی» استفاده میشود. در همین راستا شهروندان مالیاتدهنده امریکایی مجبورند هرساله 5میلیارد دلار به جیبهای رژیم صهیونیستی بریزند. براساس آمار ارائه شده از جانب مؤسسه همکاریهای اسرائیل ـ امریکا، مالیاتدهندگان امریکایی مجبور بودند از سال 1949 تا 2001 درحدود 95میلیارد دلار به اسرائیل کمک مالی کنند. گفتنی است این رقم در سال 2002 به 100میلیارد دلار رسید، یعنی بهطور متوسط در هر سال دو میلیارد دلار به اسرائیل پرداخت شده است. هماکنون نیز میزان این کمکها بیش از پنج میلیارد دلار در سال است. یعنی امریکا تاکنون 150میلیارد دلار به اسرائیل کمک بلاعوض کرده است.
آنچه پنهان مانده این است که بسیاری از این کمکها غیرقانونی هستند. برای مثال قانون کنترل صادرات تسلیحات امریکا اعلام میکند که تسلیحات صادر شده از جانب امریکا باید برای دفاع مشروع بهکار برده شوند و نه برای بمباران فلسطینیها و لبنانیهای بیپناه یا برای بیثبات کردن منطقه و کل جهان. از سال 1982 تاکنون که امریکا کمکهای مالی به اسرائیل را به صورت یکجا در ابتدای سال مالی پرداخت کرده، واریز این پولها در بانکهای امریکایی باعث میشود بلافاصله سودهای بانکی هنگفتی از سوی این بانکها بر این مبلغ اضافه شود. تلآویو هم در قبال این مبالغ هیچگاه پاسخگو نبوده و نیست. از آنجایی که بیشتر کشورها برای برخی پروژههای ویژه و کاملاً مشخص کمک دریافت میکنند و در مورد چگونگی مصرف این کمکها نیز باید پاسخگو باشند اما رژیم صهیونیستی اجازه دارد تا کمکهای امریکا را در بودجه عمومیاش جای دهد. تقریباً یک سوم تمام بودجه کمکهای مالی خارجی امریکا به اسرائیل اختصاص مییابد، با اینکه اسرائیل کمتر از یک درصد جمعیت جهان را درخود جای داده اما دارای یکی از بالاترین درآمدهای سرانه است که این امر بهخاطر سیل کمکهای مادی و معنوی است که سالانه از امریکا روانه این خطه اشغالی میشود.
درآمد سرانه یهودیان متمایل به صهیونیسم تقریباً دو برابر درآمد غیریهودیهاست. 16 نفر از 40ثروتمند امریکایی صهیونیست هستند. 40درصد از برندگان امریکایی جایزه نوبل و 20درصد از اساتید دانشگاههای برتر و 40درصد از شرکای شرکتهای بزرگ حقوقی در نیویورک و واشنگتن را صهیونیستها تشکیل میدهند. همین امر باعث شده تا کمکها از سوی امریکا به اسرائیل راحتتر و هموارتر روانه شود. اما واقعاً هولوکاست وجود دارد یا همچون افسانههایی چون «صابون یهودی» مضحک و خندهآور است. با اینکه در جنگ جهانی دوم بیش از 40میلیون نفر از اروپائیان جان خود را از دست دادند. در سالهای اخیر بیشتر محققین جنگ جهانی دوم کشتار یهودیان در اروپا را به چالش کشیدهاند. تا جایی که بیشتر تاریخنگاران توافق دارند که در اردوگاه (داچائو) هیچ اتاق گازی وجود نداشته است. چرا که وجود کورههای سوزاندن اجساد در اردوگاههای بزرگتر برای نابودی اجساد کسانی بود که بر اثر بیماری مسری «تیفوس» در گذشته بودند. وجود اتاقهای گاز هم در اردوگاهها فقط به منظور ضدعفونی کردن لباسها و رختخوابها و دیگر لوازم زندانیان با استفاده از گاز «زیکلون بی» (Zyklon – B) بوده است اما با این حال نظرسنجیها نشان میدهند که تعداد امریکاییهای آشنا به هولوکاست از تعداد امریکاییهای آشنا به واقعه «پرلهار بر» یا بمباران ژاپن بیشتر است. آنهم به خاطر بمباران تبلیغاتی است که از سوی رسانههای صهیونیستی به صورت گسترده بر افکار عمومی مردم امریکا اعمال میشود.