
1- به جملات زیر توجه کنید:
الف) اصل بر برائت است
ب) میزان مردم هستند نه شورای نگهبان
ج) با انتخابات گزینشی مخالفیم
د) آیا مردم بهتر می فهمند یا این سه چهار نفر
هـ) انتخابات باید آزاد، سالم و عادلانه باشد
و) ...
طی یک ماه گذشته به صورت هماهنگ حمله گسترده ای به شورای نگهبان صورت گرفت. اوج این حملات موقعی بود که آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان در همایش مسئولان دفاتر نظارتی شورای نگهبان درباره نحوه رسیدگی به صلاحیت نامزدها گفته بود: «بحث اصل برائت که مدتی است در بین بعضی احزاب مطرح گردیده، فاقد پشتوانه حقوقی است و هنگام سپردن مسئولیت به افراد باید صلاحیت نامزدها کسب گردد.»
2- با چه اهدافی شورای نگهبان مورد هجوم قرار می گیرد؟
جملاتی که در بالا آمد، جملاتی است که طی هفته های اخیر به شکل های گوناگون از زبان برخی از بزرگان دوم خردادی در تجمعات تبلیغاتی یا مصاحبه ها تکرار شده است. با وجود شناخت این افراد از جایگاه حقوقی شورای نگهبان از یک طرف و آشنایی آنان با بیطرفی، صداقت و عدالت فقهای شورای نگهبان از طرف دیگر، این سوال مطرح است که چرا شورای نگهبان اینگونه مورد تهاجم قرار می گیرد؟ نگارنده مطمئن است که این افراد به خوبی با جایگاه حقوقی شورای نگهبان و صلاحیت های نظارتی این نهاد آشنا هستند و نمی توان این اظهارات را به خاطر بی اطلاعی آنان از جایگاه حقوقی شورای نگهبان ارزیابی کرد. به عنوان مثال رئیس جمهور سابق با حمله به شورای نگهبان در جمع دانشجویان و دیگر جمع ها، در بحث تایید صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی می گوید: «اصل بر برائت است.» بیان این قبیل جملات در یک فضای احساسی، سوت و کف زدن ها را هم به دنبال دارد. اما آیا واقعا ایشان نمی داند که موضوع «احراز صلاحیت ها» برای تصدی یک مسئولیت، با موضوع «اصل برائت» که در حقوق جزایی مطرح است کاملا متفاوت می باشد. به طور قطع ایشان این موضوع را می داند. اصل برائت، یعنی اینکه نمی توان بدون دلیل و سند محکمه پسند، کسی را متهم به جرم و خلافی نمود. اصل برائت، یعنی اصل بر سلامت افراد است، مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد. ولی اصل «احراز صلاحیت ها» می گوید هر کسی می خواهد مسئولیتی را عهده دار شود، باید صلاحیت های لازم برای تصدی آن مسئولیت در وی، توسط یک مرجع ذی صلاح احراز گردد. این اصل در سراسر دنیا و در تمامی فلسفه های سیاسی پذیرفته شده است. کسی که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس خبرگان و یا نمایندگی مجلس شورای اسلامی کاندیدا گردد، باید متناسب با آن مسئولیتی که می خواهد عهده دار شود، یک سری صلاحیت ها و شایستگی هایی را بر اساس قانون داشته باشد. بدیهی است که باید این صلاحیت ها احراز گردد. کسی که می گوید اصل بر برائت است، یعنی معتقد است که همه دارای این صلاحیت ها و شایستگی ها هستند و در انتخابات، شورای نگهبان نباید به دنبال احراز صلاحیت باشد. این سخن به این معنا می باشد که بگوییم در کشور اصل بر این است که همه راننده، پزشک، مهندس، جراح، استاد دانشگاه، معلم، تکنسین، خلبان و... هستند. قطعا این سخن باطل و حرف نادرستی است. امروز در هر جای دنیا کسی که می خواهد عضو هیأت علمی یک موسسه آموزشی یا پژوهشی گردد و یا کسی که بخواهد به عنوان پزشک در جایی یک مطب دایر نماید باید با ارائه مدارک علمی، صلاحیت ها و شایستگی های خود را به اثبات رساند. برای احراز این صلاحیت ها نیز یک مرجعی وجود دارد. آیا مجلس شورای اسلامی که در راس امور است و نمایندگان مجلس به امر قانونگذاری پرداخته و بر تمامی امور کشور صلاحیت نظارتی پیدا می کنند، آیا خود این نمایندگان، نباید دارای یک سری صلاحیت ها و شایستگی ها باشند؟ اگر باید دارای صلاحیت ها و شایستگی های خاصی باشند، چه کسی باید این صلاحیت ها را احراز کند؟
قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه از قبیل قانون انتخابات، مرجع تایید صلاحیت ها و احراز صلاحیت را شورای نگهبان می داند. اگر داشتن صلاحیت برای تصدی یک مسئولیت ضروری است، وجود یک مرجع برای احراز این صلاحیت ها نیز ضروری است. ممکن است گفته شود مردم مرجع تشخیص این صلاحیت ها هستند. چند روز قبل یکی از روزنامه های دوم خردادی این جمله را تیتر کرده بود: «میزان مردم هستند نه شورای نگهبان!» تعجب، نسبت به این جمله تعجب برانگیز، موقعی دوچندان می شود که می بینیم روزنامه این جمله را از قول آقای محتشمی پور نقل کرده است. پیامد پذیرش سخن آقای محتشمی پور، یعنی پذیرش این اصل که در جامعه و کشور، میزان برای تشخیص صلاحیت های افراد مردم هستند. میزان برای اینکه چه کسی راننده، پزشک، مهندس، خلبان، تکنسین و... است، مردمند نه راهنمایی و رانندگی یا سازمان نظام پزشکی و....
آیا واقعا آقای محتشمی پور این را نمی داند؟ قطعا می داند و بهتر از نگارنده هم به اهمیت موضوع واقف است. الان دوم خردادی ها می گویند شورای نگهبان فقط باید براساس استعلام از مراجع چهارگانه صلاحیت ها را تایید کند. این سخن به این معنا است که برای استخدام در هر سازمانی، گواهی عدم سوءپیشینه کفایت می کند. آیا این حرف درست است؟ قطعا درست نیست. پاسخ مثبت مراجع چهارگانه در مورد نامزدهای انتخاباتی، یعنی همان گواهی عدم سوءپیشینه که برای هر نوع استخدامی ضروری است. گواهی عدم سوءپیشینه که اثبات کننده صلاحیت ها و شایستگی ها برای تصدی یک مسئولیت نیست. شاید کسانی که می گویند اصل بر برائت است و یا اینکه میزان مردم هستند نه شورای نگهبان، بگویند پس رای مردم چه می شود؟ بدیهی و روشن است که این بحث هیچ خدشه ای به رای مردم و اهمیت رای مردم وارد نمی کند. در نهایت این مردم هستند که از میان افراد واجد شرایط و دارای صلاحیت ها و شایستگی های نمایندگی مجلس شورای اسلامی، افرادی را برمی گزینند. مثلا در تهران 3000 نفر برای انتخابات مجلس ثبت نام می کنند.
از این تعداد 2500 نفر را شورای نگهبان تایید صلاحیت می کند و این مردم هستند که از میان 2500 نفر، 30 نفر را برگزیده و راهی مجلس شورای اسلامی می کنند.
اکنون باید به این سوال پاسخ داد که اگر «احراز صلاحیت ها» از سوی شورای نگهبان دارای پشتوانه محکم قانونی، حقوقی و عقلی است، پس چرا اینگونه به شورای نگهبان تهاجم می شود؟ در پشت صحنه این تهاجم به شورای نگهبان چه مسائلی نهفته است؟ به نظر می رسد در پس این تهاجمات، دو نکته اساسی وجود دارد.
نکته اول: ایجاد موج برای موج سواری
جامعه ایران، یک جامعه جوان است و رای جوانان در انتخابات بسیار تعیین کننده می باشد. جریانی به دنبال ایجاد یک فضای انتخاباتی با تبلیغات به سبک غرب، یعنی همان پروپاگاندا می باشد. یکی از سوژه های این تبلیغات حمله به شورای نگهبان است. سوژه دیگر «طرح نجات ملی» است. در حمله به شورای نگهبان مهاجم می خواهد اینگونه به مخاطب که عمدتا جوانان هستند القا کند که در کشور دو جریان و دو دیدگاه وجود دارد که یکی طرفدار حقوق مردم است و دیگری حقوق مردم و رای مردم را برنمی تابد. در واقع حمله به شورای نگهبان برای ایجاد یک فضای احساسی و ایجاد موج با پوشش دفاع از حقوق مردم برای جلب آرا می باشد.
نکته دوم: بازکردن راه برای نااهلان و نامحرمان
امام بزرگوارمان فرمودند: «در میان شما باشم یا نباشم، نگذارید انقلاب اسلامی به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» اتفاقا حضرت امام(ره) برای جلوگیری از ورود نااهلان و نامحرمان به ساختار قدرت سیاسی، بیشترین مسئولیت را متوجه شورای نگهبان می کند. به طور قطع افرادی چون آقای محتشمی به خوبی می دانند که لیبرال ها، نهضت آزادی ها و ملی گراها از مصادیق برجسته همان نااهلان و نامحرمانی هستند که حضرت امام(ره) نگران ورود آنان به ساختار قدرت بود. اگر ایشان نسبت به این موضوع تردید دارند، خوب است به تاریخ مراجعه کرده و پاسخ حضرت امام(ره) در جواب به نامه خود درمورد نهضت آزادی را بازخوانی کنند. امام(ره) در آن نامه، انحرافات عقیدتی و سیاسی جریان نهضت آزادی را با صراحت گوشزد کرده و نسبت به حضور آنان در صحنه سیاسی کشور هشدار جدی دادند. واقعیت تلخی است که در سال های اخیر شاهد آن هستیم و آن برقراری پیوند نامبارک بین برخی از نیروهای باسابقه انقلابی و بعضا خط امامی با جریان های لیبرال، نهضت آزادی و ملی گرا است. آقای محتشمی خود شاهد بودند که در انتخابات شوراهای دوره دوم که نظارت بر آن با مجلس ششم بود، نامزدهای این انتخابات از جریان نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها تایید شدند، هرچند مردم اقبالی نسبت به آنان نداشتند. الان اگر نیروهایی با گرایش های لیبرالیستی، با تفکر نهضت آزادی و ملی- مذهبی بخواهند وارد ساختار قدرت شوند چه مرجعی باید به آن وصیت حضرت امام(ره) عمل بکند و جلوی ورود آنان به ساختار قدرت را بگیرد. آیا غیر از شورای نگهبان مرجع دیگری وجود دارد؟ جواب روشن است که فقط شورای نگهبان می تواند چنین کاری را انجام دهد. نه مردم در یک زمان کوتاه قدرت شناخت عمیق از سوابق سیاسی- فکری افراد در حجم بالا دارند و نه آن مراجع چهارگانه که به استعلامات پاسخ می دهند سابقه سیاسی- فکری همه آحاد کشور را دارند که بخواهند براساس آن سوابق به استعلامات پاسخ دهند. البته این مطالب را حمله کنندگان به شورای نگهبان نیز به خوبی می دانند. مشکل این است که امروز برخی از یاران دیروز حضرت امام(ره)، با نام امام(ره) با افکار آن عزیز سفر کرده به هر دلیلی وارد مبارزه شده اند. برای انتخابات مجلس هشتم، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان شکل گرفته است. در این ائتلاف جبهه مشارکت و مجمع روحانیون که آقای محتشمی و خاتمی از عناصر اصلی آن هستند، حضور دارند. پس از کنگره دهم جبهه مشارکت، محسن میردامادی با صراحت اعلام کرد از نظر ما حضور نهضت آزادی ها و ملی- مذهبی ها (یعنی همان نااهلان و نامحرمان انقلاب از نظر امام«ره») در ائتلاف اصلاح طلبان بلامانع است. نهضت آزادی ها و ملی- مذهبی ها که از نظر عقیدتی و سیاسی عوض نشده اند، این آقایان هستند که عوض شده اند و اکنون برای ورود به ساختار قدرت، نگران فیلتر شورای نگهبان هستند. چه باید کرد؟ از نظر این جریان باید این فیلتر را شکست.