
محمدمهدی بهداروند
« مصلحت نظام را در نظر بگیرید چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیری است . »
امام خمینی(ره ) 67,10,8
« مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهارنظر نمی کنم .
آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان , شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می کنند از ویژگیهای یک مجتهد جامع است .
یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و حتی غیراسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوی و زهدی که در خور شان مجتهد است واقعا مدیر و مدبر باشد. »
امام خمینی (ره ) 67,12,3
طرح مسئله اجتهاد و مقتضیات زمان و مکان توسط امام خمینی (ره ) و ضرورت شناخت موضوعات و مصالح نظام و حکومت توسط مجتهدی که می خواهد زمان جامعه را بدست بگیرد , ضرورت یک حرکت جدی را در حوزه های علمیه توسط مراجع و فقها و علمای بررسی و تحقیق پیرامون ابعاد مختلف موضوع پدید آورده است . شکی نیست که پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس حکومت اسلامی سبب تغییر و تحول در حوزه های علمیه گردید , زیرا موضوعات مبتلا به و مورد نیاز مردم در زمان حکومت اسلامی تفاوتهای جدی با زمانی که سرپرستی جامعه بدست طاغوت و طاغوتیان بود دارد و لذا اهمیت درک صحیح از جامعه و حکومت ضرورت پیدا می کند و این امر تاثیر بسزائی در برنامه ریزی اجتماعی می گذارد و ارتباط مستقیمی را با مصلحت سنجی دارا می باشد. ارتباط مصلحت سنجی با مسئله شناخت زمان و مکان از موضوعات قابل توجه در این بررسی است . اصولا ابزار و مقدماتی که برای شناخت صحیح زمان و مکان لازم است کدامند و کیفیت شناخت زمان و مکان چه ارتباطی با اصول موضوعه های ارزشی و جهان بینی دارد آیا امری عقلی و عقلائی است یا غیر آن براستی آیا می توان از روش هائیکه در نظام های الحادی برای شناخت زمان و مکان بکار میرود استفاده نمود
حضرت امام امت (ره ) پیرامون کیفیت تغییر و تاثیر موضوعات بر یکدیگر و اثرگذاری روابط اقتصادی , اجتماعی و سیاسی بر موضوعات می فرمایند :
« اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزه ها اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی دانم , اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست . زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله ای که در قدیم دارای حکم بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند , بدان معنی که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می طلبد . » 67,12,3
آنچه از این کلام استفاده می شود مبین انواع سئوالاتی است که در مقابله با آن باید از موضوع متقن پاسخگو بود که آیا نقش زمان و مکان در مشخص نمودن ویژگی در یک موضوع و در نحوه دگرگونی و تبدیل آن موضوع چیست و قانونمندی حاکم بر تغییر و تحول موضوعات مختلف در زمانها و مکانهای گوناگون چیست آیا اوصاف و خصال موضوعات , ذاتی آنهاست و یا اینکه به تبع زمانها و مکانهای مختلف تغییر می کند و دیگر آنکه اصولا ـ علت و نحوه منسی شدن یک موضوع , و حادث شدن موضوع جدید و یا تبدیل یک موضوع به موضوعی دیگر چیست و چگونه است بنابراین آنچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل فقها عظیم الشان , صف آرایی نموده اند موضوعات جدیدی بوده اند که قبل از انقلاب دارای معنی و تعریف دیگری خاص خود بوده است و لذا نیاز عملی به بسیاری از این موضوعات بخوبی حس می گردد و برخورد با آنها جز با ملاحظه زمان و مکان امکان پذیر نخواهد بود در این باره امام عزیز (ره ) می فرماید :
امروز با کمال خوشحالی به مناسبت انقلاب اسلامی حرفهای فقها و صاحب نظران به رادیو و تلویزیون و روزنامه ها کشیده شده است چرا که نیاز عملی به این بخش ها و مسائل است مثلا در مسئله :
1 ـ مالیات 2 ـ در تجارت داخلی و خارجی 3 ـ در مسائل فرهنگی و برخورد با هنر به معنای اعم چون عکاسی , نقاشی , مجسمه سازی , موسیقی , تئاتر , سینما و خوشنویسی و غیره 4 ـ تغییر موضوعات حرام و حلال و توسیع و تضیق بعضی از احکام در ازمنه و امکنه مختلف در مسائل حقوقی و حقوق بین المللی و تطبیق آن به احکام اسلام 5 ـ نقش سازنده زن در جامعه اسلامی و نقش تخریبی آن در جوامع فاسد و غیراسلامی 6 ـ برخورد با کفر و شرک و التقاط و بلوک تابع کفر و شرک 7 ـ مهمتر از همه اینها ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت فقیه در حکومت و جامعه و 67,8,10...
و یا امام امت (ره ) در کلام دیگری می فرمایند : « همه ما باید متاسف باشیم که این انقلاب دیر پیروز شد , اگر این انقلاب سی سال پیش پیروز می شد وضع حوزه ها غیر از این بود , البته روحانیت خوب عمل کرد و فقه اسلام را که فقه جعفری است با مجاهدت های زیاد زنده نگاه داشت , ولی بالاخره محصور شده بودند در همان جهات فقهی ولی همان را خوب عمل کردند , اشکال به ما این بود که به غیر از مسایل عبادی فقه هیچ کاری نمی کردیم ... علوم ریاضی یا سایر علوم نبود یا کم بود , اصولا کسی به فکر این نبود که چه چیزهایی باشد و چه چیزهایی نباشد . » 62,6,2
امام خمینی (ره ) : « کتابها (در گذشته ) از حیث تعلیم و تعلم غالبا از طهارت و تجارت و صلوه غالبا تجاوز نمی کرد علوم قضایی و حدود و دیات و اینها از علوم غریبه بود. البته مشایخ نوشته اند , همه را مستقصی نوشته اند لکن از باب اینکه این امور خارج بود از حیطه عمل آنها قضاوت دست آنها نبود , حدود و دیات و قصاص و اینها عملی نبود از این جهت آنها مورد بحث واقع نمی شد62,6,15.
براستی چگونه می توان به این سئوال که « در حوزه ها » چه چیزهایی باشد و چه چیزهایی نباشد پاسخ صحیح و کامل داد
چه تلاشهایی می توان در جهت طرح مسایل دیگر فقه (غیر از مسایل عبادی ) انجام داد
مباحثی را که « مشایخ بطور مستقصی نوشته اند » کدامند و برای طرح مجدد آنها در حوزه ها چه باید کرد
و باز بی توجهی به زمان و مکان و عدم شناخت موضوعات زمانه را امام (ره ) موکدا تذکر می دهند که : « مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین جاست که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشد. بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و بطور کلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد این فرد در مسایل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمان جامعه را بدست گیرد . » 67,8,10
آیا شناخت درست او از حکومت و جامعه چگونه ممکن است
برنامه ریزی که به نفع مسلمانان باشد چه ویژگیهایی دارد چرا علوم معهود در حوزه ها و اجتهاد مصطلح قدرت برنامه ریزی و قدرت تشخیص مصلحت را ندارد و اساسا شناخت جامعه نیازمند چه مقدمات , اصول و ابزاری است
اجتهاد مصطلح برای چه امری کفایت می کند و چه علومی در حوزه ها باید رشد کند تا « اجتهاد » قدرت شناخت مسایل اجتماعی و حکومتی را پیدا نموده و توانایی بدست گرفتن زمام جامعه را بیابد
بنابراین ملاحظه دو بعد زمان و مکان در صدور حکم و شناخت موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشند.