تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۳  ، 
کد خبر : ۲۰۹۰۰۳

«خودنقادی» ضرورت بقای جنبش دانشجویی

گزارش و تحلیل: علیرضا صادقی سبزواری مقدمه: مفهوم جنبش دانشجویی یک مفهوم سیاسی ـ فرهنگی و عمدتا سیاسی است. این جنبش در راستای نقد و اعتراض به نابسامانی‌ها و ناملایمات اجتماعی و موضع‌گیری‌ در برابر جریانات هژمونیک فرهنگی ـ سیاسی که بر جامعه مسلط شده‌اند و اجازه بروز و ظهور به دیگر جریانات را به راحتی نمی‌د‌هند به راه می‌افتد و عموما تحرکات آن طبقه یا قشر متوسط را در بر‌ می‌‌‌گیرد. این جنبش اجتماعی ـ سیاسی با وارد کردن شوک‌های حاد به وضع موجود نه تنها خواستار تغییر آن می‌شود بلکه سطح انتقادات و خواسته‌های جامعه را نسبت به حاکمیت بالا می‌برد. به همین دلیل حاکمیت نسبت به تحرکات و اقدامات جنبش به شدت حساس است و به دقت اعمال و رفتار دانشجویان در درون جنبش را تحت نظر دارد. اما با توجه به همه تاثیرگذاری و اهمیتی که جنبش دانشجویی در نقد و اعتراض به حاکمیت و محافظه‌کاری دارد آفت بزرگی آن را تهدید می‌کند و آن علاوه بر وابستگی احتمالی به جناح‌ها و احزاب سیاسی عدم نقد مستمر و مداوم گذشته خود است. جنبش دانشجویی بعنوان یک جنبش فراگیر اجتماعی برای اینکه بتواند نسبت به همه تغییر و تحولات اجتماعی ـ سیاسی جامعه خود حساسیت داشته باشد نه فقط به مسائل سیاسی محض، باید استقلال و خودکفایی خود را حفظ نماید و از دولت و جناح‌های دولتی به دور باشد و به عبارتی از سیاست‌زدگی بپرهیزد و چاره‌ای جز یک نقادی عظیم و عمیق از خود ندارد. نقد از خود همیشه ممکن و لازم است اما نقدی که منطقی و منشاء‌ اثر باشد می‌بایست مبتنی بر واقعیات و گذشته باشد. بنابراین اگر جنبش دانشجویی بخواهد جامعیت و اثرگذاری عمیق خود را در جامعه حفظ نماید بدون تردید نیازمند ظرفیت‌سازی و فرصت‌سازی مستمر است و این عملی نخواهد شد مگر این که گذشته را بعنوان چشم و چراغ آینده و نقد منصفانه را نسبت به عملکرد خود جدی بگیرد. در حقیقت نقد درونی مبدا عزیمت و افزایش طول عمر جنبش است اما آن نمی‌تواند ختم و غایت جنبش باشد. این مساله را از وابسته‌ترین و آنارشی‌ترین جریانات تا اصلاح‌طلب‌ترین و مردمی‌ترین جریانات می‌پذیرند و آن برای پختگی جنبش، که خواست‌ها، آرمان‌های معقول‌تر و معتدل‌تری داشته باشد لازم می‌دانند. نقد درونی و مستمر، تنها جنبش را همواره پویا، زنده و قدرتمند حفظ می‌نماید بلکه قوام و بقای آن را تقویت می‌کند و به فرصت‌طلبانی که امیدوارند می‌توانند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند اجازه مانور نمی‌دهد. جنبش دانشجویی که برای پیشبرد دمکراسی، اصلاح برخی ساختارها، منش‌ها و رونمای حاکمیت تلاش می‌کند بدون اصلاح ساختار درونی خود نمی‌تواند موثر واقع گردد. این نقد مستمر در جنبش دانشجویی همچنین از افراطی‌گری و تفریط‌گری جنبش نیز جلوگیری می‌نماید و اجازه نمی‌دهد دستگاه‌های سیاسی و امنیتی به بهانه‌های مختلف شورش و غیره وارد جنبش شوند و آن را سرکوب نمایند و رهبران آن را به اتهام‌های غیرواقع از عرصه سیاست دور و منزوی نمایند و نوعی انفعال و سیاست‌گریزی را بر مهمترین جنبش اجتماعی تزریق نمایند.

دبیر جامعه اسلامی دانشجویان:
نقد خود یکی از مهم‌ترین وظایف جنبش دانشجویی است

نقد سالم از تشنجات سیاسی می‌کاهد و وحدت و همدلی میان گروهها و افراد را بیشتر می‌کند.
حسین ربانی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایسنا با بیان این مطلب گفت: جنبش دانشجویی نباید هیچ‌گاه روحیه محافظه‌کاری را به درون شاکله خود راه دهد، چرا که با نزدیک شدن به درون قدرت، به جیره‌خواری تبدیل می‌شود که در مواقع مشاهده ظلم و بی‌عدالتی مجبور است سکوت کند.
ربانی نقد را صرفا بیان نقاط ضعف یک تشکل یا گروه ندانست و تصریح کرد: نقد منصفانه هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت یک مقوله خاص را بیان می‌کند که اگر این روحیه در میان مسئولان نسبت به یکدیگر و حتی دانشجویی نسبت به مسئولان رواج پیدا کند که به جز نقاط ضعف، نقاط قوت را هم ببینند و هر دو را بیان کنند، از این تشنجات و درگیریها کاسته خواهد شد.
وی حفظ احترام فرد یا گروه قابل نفوذ و نیز حفظ چارچوب علمی ـ اخلاقی را در انجام نقد، مهم ارزیابی و تصریح کرد: متأسفانه روحیه نقدپذیری میان مسئولان، جایگاه بسیار ضعیفی دارد چرا که هر کسی فعالیتهای گروه خودش را در معرض دوستان خود قرار می‌دهد و این کار، نقد فراگروهی و فراجناحی را در پی نخواهد داشت. اگر هم از سوی گروه یا فرد خاصی نقد فراجناحی نسبت به آن اعمال شود، آن را یک عمل سیاسی فرض و با آن مقابله می‌کنند.
وی با تاکید بر وظیفه امر به معروف و نهی از منکر هر مسلمانی نسبت به دیگران، درباره مراجعی که عهده‌‌دار نقد هستند اظهار داشت: هر جامعه متشکلی، دارای گروههای سیاسی است که به امیال و افکار گروهی خود شکل می‌دهند. اکنون میان مردم، نقد گروهها، ارزش و تبعات بیشتری دارد چون یک بار جمعی پشت این نقد است که قابل پذیرش‌‌تر هست تا نقد فردی. اما طبیعی است که هر فرد مسلمان نسبت به مسلمان دیگر این احساس را داشته باشد که بتواند صمیمانه مباحث انتقادی خود را مطرح کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ما به عنوان بخشی از جنبش دانشجویی، یکی از وظایف اصلی خود را نقد اسلامی و صحیح حاکمان می‌دانیم و تاکنون هم به آن عمل کردیم و انشاءالله به همین صورت به آن ادامه خواهیم داد.
عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت(منتخب نشست علامه):
جنبش دانشجویی در تعامل منطقی با حاکمیت، به نقد و اصلاح بدنه قدرت خواهد پرداخت

حمید چوبینه گفت: قدرت باید برخاسته از نهادهای مردمی و مشارکت عمومی باشد و گروههای سیاسی با توجه به میزان ارتباط با مردم می‌توانند سهم خود در قدرت را بگیرند.
عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (منتخب نشست علامه)، در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی ایسنا، افزود: نظام جمهوری اسلامی ایجاب می‌کند که مردم، منتخبان خود را برای مقطعی از زمان در راس قدرت قرار دهند و هر چه ارتباط آنها با مردم بیشتر باشد و اعتماد عمومی را به همراه داشته باشند، می‌توانند سهم بیشتری در قدرت به دست بیاورند.
وی در عین حال اظهار داشت: اگر قدرت بخواهد برخاسته از جو عمومی جامعه باشند، طبیعی است که جنبش دانشجویی به عنوان قوی‌ترین و مستقل‌ترین و ریشه‌دارترین جنبش مدنی این کشور، ارتباط خود را در همین زمینه و پایه قرار خواهد داد.
چوبینه یادآور شد: قبل از انقلاب، به دلیل وجود استبداد و شکاف عمده بین حکومت با خواست مردم، دانشجویان با مجموعه حاکمیت آن زمان در تقابل بودند، اما با شکل‌گیری انقلاب و حضور بیشتر مردم در عرصه سیاسی و به دست گرفتن قدرت واقعی، این نوع ارتباط و تعامل با حکومت متفاوت شد.
وی افزود: با توجه به اینکه ممکن است، به دست آوردن قدرت، زمینه‌های بروز مفسده‌هایی را در افراد حاکم به وجود آورد، نهادهای مدنی قوی، به ویژه افرادی که به لحاظ شرایط خاص، سهم کمتری می‌خواهند، می‌توانند نظارت بیشتری بر قدرت داشته باشند.
چوبینه با بیان اینکه جنبش دانشجویی، تغییر حالت آرمانگرایی فکری و واقعگرایی عملی را به سمت تعقل و رشدیافتگی، در دستور کار خود دارد گفت: بنابراین جنبش به این نتیجه رسیده که ارتباط خود را نه براساس پرخاشگری و تکیه بر احساسات قرار بدهد و نه ابزار یک گروه، قدرت و یا حاکمیت شود، جنبش می‌خواهد با تعامل منطقی با مجموعه حاکمیت، به نقد و اصلاح بدنه قدرت و قدرتمندان بپردازد.
منتخب نشست علامه دفتر تحکیم وحدت درباره لزوم این کار گفت: با شکل‌گیری نهادهای مدنی قوی، عموم مردم خواهند توانست تا در حاکمیت، مشارکت داشته باشند و فاصله خود را با آن کمتر کنند. وقتی که این ارتباط نزدیکتر باشد، جنبش دانشجویی می‌تواند با تعامل منطقی با قدرت و حاکمیت، زمینه‌های رشد و توسعه همه‌جانبه کشور را فراهم کند.
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر:
بازیگری در عرصه سیاسی، برعهده جنبش دانشجویی نیست

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مهم‌ترین نقش جنبش دانشجویی را نقد قدرت عنوان کرد.
رضا دلبری، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران، تصریح کرد که جنبش دانشجویی یک نهاد سیاسی، حزبی و یا یکی از بازیگران عرصه قدرت نیست بلکه همواره به عنوان یکی از نقادان این عرصه مطرح بوده است.
وی آگاهی‌بخشی، اطلاع‌‌رسانی، سخنگویی مطالبات جامعه دانشگاهی و به طور عمومی، کل جامعه ایران را از دیگر نقش‌های این جنبش برشمرد.
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر اضافه کرد: من فکر می‌کنم که جنبش هم‌اکنون توانسته است جایگاه خود رابه عنوان یک جریان اصلاحی بسیار قوی در ایران باز کند.
دلبری در ادامه با اشاره به آنچه آن را ترس اقتدارگریان از توان جنبش دانشجویی می‌نامید گفت که آنها موانع جدی‌یی را بر سر راه این جنبش به وجود آوردند اما خوشبختانه نتوانستند آن را از مسیر اصلی‌اش دور کنند.
وی تاکید کرد: حقوق بشر میثاق تمامی انسانهاست و جنبش دانشجویی هم این مقوله را به عنوان یکی از مهم‌ترین آرمان‌های انسانی قبول دارد و معتقد است که باید به طور کامل اجرا شود.
این عضو جنبش دانشجویی، به تاثیر آن در آینده سیاسی کشور اشاره کرد و گفت: بسته به سیستم سیاسی موجود، هم‌چنین شرایط سیاسی، تاثیر جنبش دانشجویی هم متفاوت است، اما امروز تقریبا تمام ناظران داخلی و خارجی اذعان دارند که این جنبش یک اهرم جدی جریان اصلاحی است و نگاه ما نیز به جنبش به این صورت است ولی انتظار نداریم به عنوان یک حزب سیاسی به عرصه قدرت وارد شود.
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر از دانشجویان به عنوان یک طبقه بسیار قوی که نسبت به وقایع پیرامونی‌شان بیشتر از سایر افراد جامعه، حساسند، نام برد و افزود: جنبش دانشجویی به علت موقعیت زمانی، مکانی و امکاناتی که دارد، هم‌چنین اندیشه خود توانسته به عنوان یک جریان پیشرو که مطالبات را به صورت صریح و شفاف می‌کند در جامعه تاثیرگذار باشد.
وی با بیان این مطلب که از اشتباهات عمده این جنبش در چند سال گذشته، حضور فعال در عرصه سیاست بوده است، خاطرنشان کرد: دفتر تحکیم وحدت در سال 77 در انتخابات شوراها و در سال 78 در انتخابات مجلس لیستی ارائه کرد و به صورت فعال جزو گروه‌های هجده‌گانه دوم خرداد، به عرصه سیاسی کشور وارد شد که امروز ما معتقدیم این نقش، نقش اشتباهی است؛ جایگاه ما نه دیروز بوده و نه امروز.
محمد توسلی:
تاکید بر لزوم نقد جنبش دانشجویی توسط خودش

یکی از دلایل انفعالی قشر دانشجویی این است که گذشته خود را نقد نکرده است.
«جنبش دانشجویی باید بپذیرد که حزب نیست بلکه یک انجمن صنفی است و باید در جایگاه طبیعی خود قرار گیرد.»
محمد توسلی، در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایسنا افزود: جنبش دانشجویی ایران، همواره نقش موثری در حمایت از مطالبات به حق مردم داشته است.
وی ابراز عقیده کرد: جنبش دانشجویی در دوم خرداد با حمایت از آقای خاتمی و جنبش اصلاحات، در جایگاه واقعی خود قرار گرفت.
توسلی یادآور شد: جنبش دانشجویی باید واقع‌بینانه گذشته خود را نقد و مسیر آن را اصلاح کند و در جایگاه واقعی خود در کنار مطالبات مردم ایران قرار بگیرد.
وی درباره دلایل انفعال جنبش دانشجویی گفت: یکی از دلایل انفعال جنبش دانشجویی این است که گذشته خود را نقد نکرده و از نارساییهای احتمالی آگاهی ندارد.
توسلی در خاتمه گفت: اگر جنبش دانشجویی به درستی گذشته خود را نقد کند، راه آینده برایش روشن می‌شود و می‌تواند نیرو، ظرفیت و پتانسیل زیادی که دارد را به طور موثر به کار گیرد و با امید بیشتری به راه خود ادامه دهد.
عزت‌الله سحابی:
جنبش دانشجویی باید از قدرت فاصله گیرد

«جنبش دانشجویی از گذشته فعال بوده و دانشجویان از 70 ـ 60 سال گذشته، همواره پیشتاز بوده‌اند.
عزت‌الله سحابی در گفت‌و‌گو با ایسنا افزود: قبل از انقلاب، دانشجویان خصوصا دانشجویان مسلمان، پیشتاز بودند و جنبش دانشجویی در آن سالها نقش تعیین‌کننده‌ای داشت.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب اسلامی نیز انجمن‌های اسلامی نقش زیادی در جنبش دانشجویی بر عهده گرفتند.
سحابی به جنبش دانشجویی توصیه کرد که از قدرت فاصله بگیرد، یعنی وصل به قدرت نباشد تا انشاءالله تاثیر خود را در محیط بگذارد.
دکتر محمد مددپور:
یک نقادی عظیم و عمیق نسبت به خود باید در جنبش دانشجویی گسترش یابد

دکتر محمد مددپور استاد دانشگاه و دارای دکترای فلسفه، معتقد است یک نقادی عظیم و عمیق نسبت به خود باید در جنبش دانشجویی گسترش یابد.
وی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دیدگاه‌های اغلب انتقادی خود درباره وضعیت کنونی جنبش دانشجویی در ایران را مطرح کرده است که مشروح آن را می‌خوانید:
* جنبش دانشجویی ترکیب جنبش و دانشجو یعنی شور و شعور است، به نظر شما ویژگی هر یک از اینها (جنبش و دانشجو) و در مجموع جنبش دانشجویی چیست؟
** مفهوم جنبش یک مفهوم سیاسی ـ فرهنگی و عمدتا سیاسی است. این جنبش در جهت نقد اجتماعی و موضع‌گیری در برابر جریان‌های هژمونیک فرهنگی ـ سیاسی و جریانات مسلط فرهنگی ـ سیاسی به راه می‌افتد و تحرکات و تحولات طبقه یا قشر متوسط را دربر می‌گیرد.
دانشجو در شمار طبقه متوسط است البته هنوز جایگاه و پایگاه محکم پیدا نکرده اما در حال حرکت به سوی قرار گرفتن در طبقه متوسط است و احتمال دارد به طبقه بالاتر انتقال پیدا کند ولی هنوز آن حالت محافظه‌کاری بخش‌های بالای طبقه متوسط را پیدا نکرده و نسبت به جامعه و تحولات جامعه بسیار حساس است. خواهان رفرم و تغییر اوضاع و اصلاح آن به نفع عدالت، آزادی و ارزش‌ها و هنجارهای ملی و بین‌المللی است.
این نکته قابل ذکر است که جنبش دانشجویی هویت جهان سومی دارد. در کشورهایی که نظام تثبیت شده و دموکراسی گسترده‌ای دارند، احزاب نقش جنبش دانشجویی را به عهده می‌گیرند.
احزاب و مطبوعات، باید برنامه ارایه کنند و از برنامه دولت انتقاد کنند. در کشورهای جهان سوم که اغلب مطبوعات و احزاب، فاقد آن رسایی و پختگی و توانمندی هستند، طبقه دانشجو این وظیفه احزاب و مطبوعات را در شکل رادیکال و تند آن بروز و ظهور می‌دهند و چون دانشجو حساس‌ترین طبقه است و آگاهی‌های اجتماعی لازم را دارد، از لایه‌های صوری و سطحی جامعه عمیق‌تر شده و به لایه‌های عمیق‌تر شعور و آگاهی اجتماعی وارد می‌شود و طبیعتا نسبت به تحولات اجتماعی مسلط نیست ولی بی‌خبر هم نیست.
جنبش دانشجویی در حالت دینامیک و پویایی قرار دارد و در کشورهای جهان سوم و کشورهایی که با طراز سیاست و اقتصاد مدرن هماهنگ نیستند از جمله در ایران، مصر و ترکیه بروز و ظهور قوی‌تری دارد.
* یعنی وقتی جامعه‌ای پیشرفت می‌کند و توسعه می یابد، جنبش دانشجویی حذف می‌شود و یا فعالیت آن کاهش می‌یابد؟
** کارکرد احزاب در کشورهای توسعه نیافته مدرن دشوار است و این احزاب بیشتر به صورت باندها عمل می‌کنند؛ باندهای خانوادگی، باندهای گروهی و باندهایی که دارای رانت‌های اجتماعی هستند. این احزاب عمدتا کارکرد انتقادی ندارند و بعد هم که مخالفان دولتی آنها حذف می‌شوند، خود تبدیل به الیت فاسد می‌شوند و این مساله به راحتی در کشورهای جهان سوم مشاهده می‌شود.
در این فضا عملا جنبش دانشجویی فعال می‌ماند چون فضایی برای فعالیتش دارد و اگر این فضا نباشد همه چیز به صورت ایستا و راکد در می‌آید. با یک سیر متعارفی از پیشرفت در جامعه مدرن، طبقه دانشجو دیگر آن کارکرد فعال خود را به صورت یک جنبش سیاسی ندارد و بیشتر فعالیت علمی خود را انجام می‌دهد. در کشورهای صنعتی و پیشرفته دانشجویان ارزش برتری نسبت به استادان ندارند و در واقع تفکر و شعور تکامل یافته دانشجویان نزد استادان است و استادان در احزاب حضور دارند.
* در کشورهایی که امروزه جزو کشورهای پیشرفته هستند نیز این سیر فعالیت جنبش دانشجویی و بعد عهده‌دار شدن این وظیفه توسط احزاب وجود داشته؟
** بله، این قاعده است البته الگوهای توسعه در کشورهای مختلف، متفاوت است. اما این برجستگی دوران پنجاه یا شصت ساله ظهور کمونیست و جریان مارکسیسم ـ جریان روشنفکری چپ تند ـ و جریان سوسیالیسم جهانی، موجب شد که این شکل از اعتراض در جنبش دانشجویی فراگیرتر بشود؛ با فروپاشی سوسیالیسم جهانی و خالی شدن فضای اعتراض کم‌کم جنبش دانشجویی از بین می‌رود به بیان دیگر در کشورهایی که جای نقد سیستماتیک وجود دارد، جنبش دانشجویی خودبخود حذف می‌شود.
* سیر تکاملی جنبش دانشجویی در ایران و اعتلای اندیشه در میان دانشجویان این جنبش چگونه بوده است؟
** جنبش دانشجویی در ایران قبل از انقلاب یک جنبش سیاسی است که کارکرد حزبی دارد که بخشی از این جنبش به صورت کارکرد احزاب نظامی و چریک در می‌آید و مسلحانه مبارزه می‌کند و بخشی هم به صورت جنبش سیاسی غیر مسلحانه در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کنند که هر دو به شدت سرکوب می‌شوند. وقتی فضای انتقاد در جامعه وجود دارد ولی امکان نقد سیستماتیک وجود ندارد و احزاب وجود ندارند، طبیعتا این نوع تحولات شکل می‌گیرد و پیش می‌رود.
انقلاب مدتی دانشجویان را از فضای مستقل از دولت دور کرد. یکی از ویژگی‌های جنبش دانشجویی در دو دهه بعد از انقلاب، پیروی از جریانات داخل دولت و داخل نظام است.
جنبش دانشجویی قبل از انقلاب هیچ‌گونه وابستگی به جریانی از دولت نداشت و این تفاوت ماهوی جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب است. جنبش دانشجویی بعد از انقلاب و در دهه‌ی اول با جریان مذهب و دین و تفکر امام(ره) و تفکر دینی هماهنگی بیشتری داشته و تسخیر لانه جاسوسی و سفارت آمریکا و دیگر فعالیت‌ها تحت تاثیر جریان‌های تندرو در دولت قرار داشت.
در دوره دوم نیز جنبش دانشجویی پیرو جریان‌های تندرو در دولت است. در حالیکه در دوره محمدرضا پهلوی که دولت، کاملا وابسته به نظام سیاسی آمریکا بود، جنبش دانشجویی کاملا مستقل از دولت بود؛ بعد از انقلاب جناح‌هایی از دولت در جنبش دانشجویی بسیار اثرگذار بودند و در واقع جنبش دانشجویی عقب‌تر از دولت و به شدت وابسته به دولت است که این آفت بزرگ جنبش دانشجویی است.
بعد از انقلاب، در ایران هیچ جریانی نتوانست به طور کامل بر اوضاع مسلط شود و همواره یک دولت ائتلافی عهده‌دار قدرت است و نیروهای متعددی هستند که قوه مجریه، مقننه و قضاییه را مهار می‌کنند و این طور نیست که این قوا بخواهند حرفشان را تا آخر پیش ببرند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات