تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۱۱۷۰۱
ارمغان مفاهیم رسانه‌ای غربی برای خبرنگاران ما

گزارش واقعیت از چشم‌انداز کافه کانتیننتال!


قاسم رحمانی ـ دانش‌آموخته رشته روزنامه‌نگاری
وزارت امورخارجه آ مریکا همواره توجه خاصی به دیپلماسی عمومی و نهادینه کردن فرهنگ آمریکایی درجهان داشته اما در دوره هیلاری کلینتون و دموکرات های سرکارآمده در دوره جدید، این مسئله اهمیت بیشتری یافته و یکی از اصول سیاست خارجی ایالات متحده شده است. در راستای این استراتژی، برنامه های مختلفی برای هنرمندان، خبرنگاران، دانشجویان، و گروه هایی که به نوعی مراجع فکری جوامع خود هستند، ترتیب داده می شود.
یکی از این برنامه ها، برنامه سالانه «ادوارد آرمورو» است که اندکی قبل از انتخابات کنگره 2010 برگزار شد و در آن 150خبرنگار از 125کشور جهان شرکت کردند. با توجه به اینکه مباحثی که درآغاز این برنامه از سوی معاون هیلاری کلینتون مطرح شد، از سوی برخی روزنامه نگاران و رسانه های ایران، سالهاست پذیرفته شده و براساس آن عمل می شود و همین تعالیم، یکی از زمینه های وقایع سال 78 و فتنه سال 88 بود، واکاوی آن ضروری به نظر می رسد. دراین نوشتار به برخی از آنها می پردازم و تفاوت آن با نگاه منطقی و به دور از فریبکاری آمریکائیان را بررسی می کنم. اینکه چگونه برخی کلمات در مفهوم عام معنا می شوند اما درجهت منافع ابر قدرت ها بکار می روند اما اگر قرار باشد دیگران از آن استفاده کنند با مخالفت غرب مواجه می شوند؟
رسانه‌های مستقل یا متقی؟
«جودیت مک هیل» معاون دیپلماسی عمومی وزیر امور خارجه آمریکا در آغاز نشست «مورو» خواسته های کشورش از خبرنگاران جهان را در لفافه توصیه مطرح کرد. با این حال طرح مباحث کلی که تفاسیر متفاوتی می توان از آن کرد،نمود معنایی ندارد. مگر اینکه بگوییم مک هیل این مباحث را در معنی موردنظر حاکمیت آمریکا مطرح کرده باشد. که البته با توجه به تجارب موجود از رفتار«ایالات متحده با جهانیان» این برداشت درست تر است. مک هیل یکی از انتظارات آمریکا از خبرنگاران و رسانه های جهان را مستقل بودن عنوان می کند و می گوید:«آزادی مطبوعات برای یک جامعه شهروندی قدرتمند، مسئولیت پذیری دولت و توسعه پایدار حیاتی است. آنجا که رسانه مستقل درمعرض خطرقرار گیرد حکومت مسئول و آزادی بشر تضعیف می شود.» مستقل بودن در مفهوم عام وابسته نبودن به هیچ ساحتی است چه انسان و چه غیر انسان. درمفهوم سیاسی، تحت تاثیر هیچ گروه، دسته ایدئولوژی قرارنگرفتن است. یعنی خبرنگار آنچه اتفاق می افتد را عیناً گزارش کند و ریشه هایش را هم به اطلاع افکار عمومی برساند. آیا چنین چیزی قابل انجام است؟ هر انسانی اعتقادات خود را دارد و اگر بخواهد خبری اقناع کننده بدهد ابتدا باید خود را قانع کند. چگونه یک انسان بدون توجه به مسائل درونی، می تواند خود را قانع کند تا به اقناع دیگران بپردازد. اینجاست که استقلال بی معنا می شود چرا که هر رسانه ای به عقیده یا گروهی وابسته است. دربرخی کشورها چون انگلستان به رسانه هایی که از گروه های سیاسی کمک دریافت نمی کنند و مستقیما از سوی حاکمیت - ملکه -حمایت می شوند، مستقل می گویند چرا که هر دولتی از هر جناحی سرکار باشد باید به این رسانه ها کمک کند مثل BBC. با این حال BBC هم درمعنای عام، مستقل نیست چون به نفع حاکمیت بریتانیا خبر و گزارش تهیه و برخلاف مخالفین ملکه فعالیت می کند حتی اگر آن مخالف، بریتانیایی و محق باشد.
بنابراین مستقل بودن رسانه درغرب به معنای طرفداری از حاکمیت است. یعنی درآمریکا، رسانه مستقل باید از حاکمیت حمایت کند فارغ از اینکه دولت برسر کار دموکرات یا جمهوریخواه باشد و به دور از اینکه این حاکمیت جنایت می کند یا درحال خدمت به جهانیان است. رسانه اما در اندیشه خدا باوران، باید متقی و منصف باشد. یعنی با هدف کمک به انسان ها برای رسیدن به کمال، تلاش کند. آگاهی های مفید با رعایت انصاف و عدالت بدهد تا مردم به سوی نور را هنمایی شوند. درچنین وضعیتی آیا دروغ پراکنی، اباحه گری، قبح شکنی از جنایات ها و طرفداری از ظالم و اشغالگر معنا می یابد؟! یا اینکه رسانه تبدیل به معلم انسان ها درراه هرچه الهی شدن می شود؟
رسانه متقی از بمباران اتمی، نسل کشی در فلسطین، بوسنی و ویتنام حمایت نمی کند و حمله به عراق و افغانستان را توجیه نمی نماید ولو اینکه منافع دولتی درآن باشد، بلکه از مظلومان و تحت ستم قرار گرفتگان حمایت می کند. رسانه متقی قطعاً مستقل از بیگانگان و ظالمان است و خبرنگارش در رویای صرف قهوه در تراس کافه هتل کانتیننتال آمریکا به سبک خبرنگاران آمریکایی نیست که تنها چشم اندازشان ایالات متحده و سبک زندگی درآن است.
بی‌طرف اما القاکننده باشید!!
معاون دیپلماسی عمومی وزیر خارجه آمریکا درجایی از سخنان خود، تناقض های موجود در فرهنگ و ادبیات آمریکایی را بروز می دهد. او می گوید:«شما [خبرنگاران] با اطلاعاتی که ارائه می کنید و نیز رعایت اصل بی طرفی درماموریت های خود از گزارش زنده، بحران ها و مناقشات گرفته تا گزارش های فرهنگی، اجتماعی و عمومی، مخاطب خود را توانمند می سازید. اطلاع رسانی از وظایف شماست اما در عین حال این قدرت را دارید تا به مخاطب خود، مسائلی را نیز القا نمایید.» متوجه تناقض شدید! مک هیل از یک طرف خواستار اصل بی طرفی می شود و در پایان این قسمت از سخنانش می خواهد که خبرنگاران، مطلب خود را به مخاطبان «القا» کنند. سؤال اینجاست که چگونه فردی که خود قانع نشده، می خواهد چیزی را به دیگران القا کند. مگر اینکه به فریبکاری روی آورد. اگر بخواهد ابتدا خود را قانع کند باید براساس مسائل درونی خبر را جهت دهد. بنابراین مسائل درونی و تربیتی یک فرد قطعا اندیشه و قلم یا دوربین آن رسانه و خبرنگار را جهت می دهد. بر این اساس بی طرفی در مفهوم عام مانند مستقل بودن در مفهوم عام، بی معناست. البته مک هیل متوجه تأثیر اعتقادات و مسائل درونی در انعکاس اخبار هست بنابراین از خبرنگاران حاضر در جلسه- و دیگرانی که خبر این جلسه را دریافت می کنند- می خواهد که در آمریکا سفر کنند و با زندگی آمریکایی آشنا شوند. بنابراین بی طرفی که او می خواهد، در معنای آمریکایی آن است تا منویات آمریکا در جهان تأمین شود. بنابراین بی طرفی بین عمل الهی و عمل شیطانی بی معناست. خبرنگار متقی و مؤمن و تسلیم اراده الهی باید طرفدار خداباوران و دشمن محاربان با خداوند باشد. تشخیص اینکه کدام عمل الهی و کدام غیرالهی است نیز با مراجعه به برنامه الهی (دین) و شناخت برنامه شیطان (گناه) معلوم می شود. بنابراین بی طرفی بین جناح ها و گروه ها هم امکان ناپذیر می شود چرا که ممکن است یک گروه مدعی مسلمانی برخلاف اسلام عمل کند و انسان متقی باید موافق آن گروهی باشد که هر چه بیشتر به خدا نزدیک است و این با کنار گذاشتن منیت ها و توجه به رضای خدا قابل انجام است.
رسانه صادق یا صادق‌نما؟
مک هیل در ادامه خواهان اطلاعات دقیق و بی غرض می شود حال آنکه براساس آنچه گفته شد، رسانه بی غرض وجود ندارد چرا که هر رسانه ای برای القا مطالبی منتشر می شود و اغراض خود را ارائه می کند. اعتقادات موجود در هر رسانه، اغراض را جهت می دهد.
معاون وزیر خارجه آمریکا از خبرنگاران می خواهد که گزارش های خبری را در نهایت صداقت و درستی به اطلاع مردم رسانده شود. وی ادامه می دهد: «برای اینکه بتوانید مخاطب خود را متقاعد نمایید باید باور پذیر باشید، برای آنکه باورپذیر باشید باید خوشنام و معتبر باشید و برای آنکه خوشنام و معتبر باشید باید صادق باشید.»
کسی که می خواهد برای مردم باورپذیر باشد ابتدا خود باید خبر خود را قبول کند. باور در خبر با طی چند مرحله به دست می آید. خبرنگار وقتی خبری را دریافت می کند باید آن را با اخبار مشابه مقایسه کند تا به تحلیل برسد. سپس تحلیل خود را با تحلیل های دیگران مقایسه کند و با درک نقاط مشترک و کشف دلائل افتراق به نتیجه نائل آید. به نتیجه ای که از پس مقایسه تحلیل ها بیرون می آید، «باور خبری» می گویند. در این میان اعتقادات الهی یا غیرالهی، پیش فرض هایی را برای شخص خبرنگار ایجاد می کند و خبرنگار براساس مسائل درونی خود که موتور پیش فرض هایش است، خبر را جهت می دهد. اینجاست که بحث تکنیک و استفاده از واژه ها اهمیت پیدامی کند اما واژه ها بدون احساس خبرنگار- که به حواس پنجگانه قابل شهود نیست- بر دل مخاطب نمی نشیند. ممکن است با فریبکاری عده ای اغوا شوند اما همانها هم در بلند مدت متوجه فریبکاری رسانه و خبرنگارش می شوند. به گفته مک هیل صداقت موجب خوشنامی و باورپذیری خبرنگار می شود اما آیا کسی که از درون متقی و منصف نیست می تواند صادق باشد. کسی که خود را به منافع شیطانی کمپانی ها فروخته چگونه می تواند صادق باشد، مگر نمایش صداقت بدهد.
برآیند نظرات سیاست خارجی آمریکا با توجه به آنچه در رسانه های ایالات متحده دیده می شود «شومن» شدن خبرنگاران و نمایش استقلال، بی طرفی و صداقت است نه اصل آن. در واقع او خبرنگاران را به سطحی نگری و رواج ساده لوحی تشویق می کند حال آنکه یکی از وظایف رسانه کمک به ژرف نگری انسان و تعمیق در مسائل مفید و مطلوب از دیدگاه وحیانی است.
پیشاهنگان آمریکایی‌سازی جهان
معاون کلینتون در فرازهای پایانی سخنانش برگزینشی بودن خبرنگاران حاضر در برنامه مورو تاکید می کند و می گوید: «سفارتخانه ها و کنسولگری های ایالات متحده آمریکا در کشورهای مختلف، شما مدعوین را برای این برنامه گزینش کرده اند... براین باوریم که در سال های آتی نیز این شما هستید که نقش رهبری و هدایت جامعه را ایفا خواهید نمود». مک هیل خبرنگاران را به تبادل اطلاعات و تعامل با یکدیگر و با آمریکا دعوت می کند و از آنها می خواهد به نقاط مختلف آمریکا سفر کرده و با مردم صحبت کنند چرا که آنها باید با زندگی و فرهنگ آمریکایی آشنا شده و آن را در کشورهای خود رواج دهند. او تاکید می کند که خبرنگاران حاضر دراین جلسه، نقش رهبری و هدایت جامعه خود را ایفا خواهند کرد یعنی مروجان فرهنگ آمریکایی، رهبر جوامع خود خواهند شد. او درقبال سوال پرسیدن از مردم آمریکا می گوید: «ما نیز از شما انتظار داریم تا در مورد ملت، جامعه، خانواده و نهادهای خبری کشور خود به شهروندان آمریکایی توضیح دهید.» به این ترتیب در معامله ای نابرابر، خبرنگاران متضرر می شوند چرا که مردم آمریکا چیزی جز آنچه رسانه ها می گویند نمی دانند اما خبرنگاران، بویژه از کشورهایی که رسانه های ضعیفی دارند، حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند.
در پایان مک هیل از آنها می خواهد ارتباط خود با آمریکا و دیگر خبرنگاران حاضر در نشست را در سال های آتی حفظ کنند (شبکه خبرنگاران تحت تعلیم آمریکا که قرار است رهبران فکری جوامع خود باشند و فرهنگ آمریکایی را رواج دهند). او به صراحت می گوید که آمریکا نسبت به دفاع از خبرنگاران، آزادی بیان و... در سراسر جهان خود را متعهد می داند.
چنین سخنی دخالت آشکار در امور سایر کشورها و زیرسؤال بردن استقلال (مسئله مورد تاکید خانم هیل و رؤسایش) کشورها است. ضمن اینکه آزادی بیان هم در معنای آمریکایی اش مدنظر معاون کلینتون است. چرا که در آمریکا، آزادی غیرسفیدها، چه در بیان و چه در عمل، به بند کشیده شده و هرکسی بخواهد علیه رژیم صهیونیستی چیزی بگوید یا بنویسد تحت پیگرد، شکنجه و حتی خطر مرگ قرار می گیرد.
اینکه برخی رسانه های داخلی کشور ما و بعضی خبرنگاران با درصدهای متفاوت، به سوی غرب و آمریکا گرایش دارند به دلیل بی توجهی به مفاهیم واقعی استقلال، بی طرفی، باورپذیری و صداقت و آزادی رسانه و خبرنگار است. چرا که خبرنگار و رسانه متقی و منصف از گفتن و نوشتن حقایقی که تضادی با تقوا و انصاف ندارد به دلیل تهدید دشمنان نمی هراسد و خود را به هیچ گروه، جناح و کارتل نمی فروشد. اینگونه استقلال از اعمال شیطانی حاصل می شود و طرفداری از مظلوم و حقیقت به اصل تبدیل شده و چون خبر از نهادی صادق و پاک بیرون می آید بر دل مخاطب می نشیند و باورپذیر می شود.
دلیل اینکه رسانه های غربی مدام مجبورند سوژه سازی کرده و اخبار و شایعات جدید بسازند این است که فریب، زود معلوم می شود بنابراین برای پوشاندن یک دروغ و فریب به دروغ های بعدی متوسل می شوند اما پس از مدتی دروغ ها و فریب ها برای مخاطبان نمایان می شود و رسانه دروغ پرداز اثر خود را از دست می دهد. البته رسانه های غربی که هنوز طرفدار دارند از یک شیوه ظریف استفاده می کنند و آن اینکه، اخبار موردنظر و کذب را بصورت قطره ای در لابه لای حجم عظیمی از اخبار صحیح ارائه می دهند. یا اینکه از یک خبر درست، تحلیل غلط و در جهت منافع حاکمیت های خود بیرون می آورند. بنابراین اگر کسی به دنبال خبر درست باشد، متوجه دروغ پردازی رسانه های غربی می شود. به همین دلیل می بینیم اکثر مخاطبان رسانه های غربی کسانی هستند که به دنبال کسب خبر درست نیستند، بلکه می خواهند با دریافت اخباری علیه یک دولت یا عقیده، به ارضاء حس خود بپردازند. ضمن اینکه اگر آگاهی ها براساس تقوا و انصاف به مخاطب طالب اخبار با کیفیت ارائه شود، او به سراغ رسانه های غربی نمی رود. متاسفانه در کشور ما آموزش علوم رسانه ای و خروجی تعداد زیادی از رسانه ها، براساس آموزه های غیرالهی آمده از غرب و شرق است و این خروجی ها گاه از رسانه ملی هم دیده و شنیده می شود. بنابراین برای داشتن رسانه هایی پرطرفدار باید متقی و منصف بود تا صداقت، استقلال از اعمال شیطانی و طرفداری از حق سرلوحه کار قرار گیرد و گزارش ها باورپذیر شده، به القای خوبی ها کمک کند. پرواضح است که رسانه متقی در خدمت اهداف مستکبران و جهانخواران قرار نمی گیرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات