تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۱۷۰۰۷

تلاش برای در تعارض نشان دادن اسلام با جمهوریت


آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی
ایران اسلامی در میان کشورهای اسلامی و غیراسلامی دنیا، ویژگی های منحصر به فردی دارد که به مصداق شعر «دشمن طاووس آمد پر او» از گذشته های دور مطمع نظر یغماگران و چپاول پیشگان بوده است. دین مبین اسلام، مکتب متعالی تشیع، مقبره شناسایی شده 16 پیامبر خدا، قدمت توحیدگرایی و دینداری، تمدن باسابقه طولانی، فرهنگ غنی مردمی، سوابق حاکمیت های مثبت و منفی در طول تاریخ، قومیت های گوناگون و زبان های متفاوت، وجود اماکن باستانی و زیارتگاه های متعدد، تاریخ مشعشع علم و دانش، وجود مراکز دانشگاهی مانند جندی شاپور و زیج ایلخانی، حضور موثر پزشکان ایرانی در اقصی نقاط معموره دنیای قدیم، استعدادهای درخشان، دستاوردهای خیره کننده دانش های جدید، همچنین برخورداری از جغرافیای راهبردی به عنوان چهارراه ارتباطی جهان، بهترین، کوتاه ترین و امن ترین مسیر لوله های انتقال انرژی به غرب و شرق جهان، وجود دو دریا در شمال و جنوب، مناطق کویری، کوهستانی، جنگلی و جلگه ای، وجود همزمان چهار فصل سال در مناطق مختلف کشور، معادن گوناگون و منابع مختلف، به خصوص منابع انرژی و به ویژه نفت و گاز، ایران را کلکسیونی از انواع موهبت های الهی کرده و این همه امتیازات برای اینکه از یوغ استعمارگران رهایی یابد و به معنای کامل کلمه در خدمت مردم باشد، برخلاف دولت های مستعجل حاکمیت های قلدرمابانه، نیاز به یک ساختار پایدار و مترقی داشت که الحمدلله همزمان با زمزمه دمکراسی در جهان، در قرن گذشته انقلاب مشروطه و در این قرن انقلاب اسلامی بهترین نوع آن، یعنی مردم سالاری دینی را در این سرزمین پهناور پایه ریزی کرد. انقلابی که با همراهی مردم، رهبری امام راحل و پیشتازی روحانیت، روح استقلال طلبی و آزادی خواهی را نه تنها به ایران، بلکه در کالبد استبداد زده ملت های مسلمان و ستمدیده منطقه و جهان دمید که نمونه های آن را امروزه در کشورهای تونس، مصر، الجزایر، لیبی، یمن، اردن، بحرین و... می بینیم.
انقلابی که با نواختن آهنگ بیداری در جان خواب آلود ملت ها، رویای استیلای تفکرات لیبرالی و مارکسیستی غرب و شرق بر کشورهای مسلمان را برای چپاول منابع، به کابوسی وحشتناک برای آنها مبدل کرد و به روند تدریجی حرکت جوامع برای حذف دیکتاتوری و دخالت مردم بر سرنوشت خویش سرعتی مضاعف بخشید. از میان عوامل متعدد تسریع در سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت در ایران، به اعتصاب کارکنان شرکت نفت اشاره می کنم که با حکم امام(ره) برای عضویت در هیات حل مشکل سوخت مردم در زمستان سرد قبل از طلوع خورشید پیروزی در بهمن 57، شاهد عینی اهمیت این ماده برای سقوط یا بقای حکومت نامشروع پهلوی بودم. اعتصابی که به دلیل اختلال در تولید و توضیع صدور نفت، نه تنها رژیم پهلوی را به خاطر خوش خدمتی های سابق در تقدیم نفت فراوان و ارزان به غرب، از چشم قدرت های استکباری انداخت، بلکه ماشین جنگی ژاندارم پرطمطراق منطقه را در سرکوب راهپیمایی های مردم در شهرهای مختلف زمینگیر و مستاصل کرد.
نفت، این ماده طبیعی و موهبت خداوندی که اکتشافش در ایران تاریخی صد ساله دارد، استکباریون را بر آن داشت تا برای استثمار آن، در اجرای نقشه های شیطانی خویش در جهت انتخاب حاکمان غیرمردمی و دست نشانده دقت کنند تا به قول آن مورخ انگلیسی مبادا ایرانیان مانع رسیدن «این مایع سیاه شوند که خون رگ اقتصاد بریتانیاست» و چرچیل، صریحا می گفت: «بقای عظمت امپراطوری ما ایجاب می کند که مالکیت یا حداقل کنترل منابع نفتی ایران را به هر قیمتی که شده، به دست آوریم.» (29 اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، 1365، ص 18) نگاهی از سر تامل به اتفاقات مهم تاریخ ایران در یک قرن گذشته نشان می دهد که نفت و منابع دیگر انرژی فسیلی، محور تصمیم سازان و تصمیم گیران در خارج از مرزهای ایران برای استیلا بر این سرزمین خدا خوب کرده، بود. از سال 1278 که اولین چاه نفت ایران در مسجد سلیمان کشف شد، غرب با طمع چپاول و به لطایف الحیل قراردادهای استعماری را بر دولت های غیرمردمی تحمیل کرد و اوج همکاری استعمار و استبداد معاهده 1312 بود که اتفاقا به مصداق مثل معروف «عدو شد سبب خیر اگر خدا خواهد» همان یکی از دلایل زمینه ساز شکل گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. قرارداد الحاقی را به مجلس بردند، ولی نمایندگان مجلس تحت فشار افرادی چون آیت الله کاشانی و دکتر مصدق از تصویب آن امتناع کردند. عدم تصویب این لایحه و مباحثاتی که درباره آن در گرفت، باعث آگاهی مردم از ماهیت استعماری قراردادهای پیشین شد و زمینه را برای مخالفت های بعدی و تلاش برای ملی شدن صنعت نفت فراهم ساخت.
اما نفت سرمایه ای نبود که استعمارگران دست بردارند و دیدیم که برای تداوم حضور خویش در منطقه و ایران، شولای ژاندارمی را بر اندام نارسای رژیم پهلوی دوختند تا بشکه نفت را زیر لوای آن ببرند و این روند تا مقطع تاریخی پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و نقطه انقطاع آن اعتصاب کارکنان نفت بود که پیش از این گفتم. از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب معلوم بود قدرتمندان آن روز جهانی و سردمداران دو بلوک شرق و غرب، پیروزی یک انقلاب، آن هم با ماهیت واقعی اسلامی و مردمی را در مهمترین زنجیره سیاست های خویش برنمی تابند و با همه تضادها، برای تامین منافع حیاتی خویش، هم رای و همراه می شوند. لغو قراردادهای علمی، اقتصادی و نظامی، بلوکه کردن دارایی های ایران، تحریم های همه جانبه، تسلیح گروهک ها، شورش های کور، غائله های منطقه ای، کوبیدن بر طبل اختلافات قومی و قبیله ای، القای تجزیه طلبی، ناامنی های اجتماعی و سیاسی، حذف شخصیتی و فیزیکی شخصیت های مقبول و موثر در بسیج مردم، بزرگ نمایی بعضی از تندروی ها، ترویج ایران هراسی و تبلیغ خطرهای خودساخته بنیادگرایی اسلامی و... از جمله دسیسه ها و توطئه های دشمنان در نخستین سالهای پس از پیروزی بود که وقتی با ثبات وفاداری مردم به انقلاب و روحانیت، ناامید شدند، بر غرور کاذب یک دیکتاتور خون آشام در همسایگی ایران سوار شدند و ارتجاع را به خدمت گرفتند و یک جنگ تمام عیار و نابرابر را علیه یک انقلاب نوپا تحمیل کردند که از میان قوای نظامی اش، ارتش با قطع لجستیک، سرگرم تصفیه امرای خویش بود و سپاه پاسداران نهال کوچکی بود که فقط با ایثار جوانانش مشغول تامین امنیت در داخل و بعضی از مناطق مرزی بود. دشمنان استکباری که با هدف چنگ اندازی مجدد بر منابع غنی نفت و گاز ایران، مترصد فرصتی برای انحراف انقلاب و برگشت خویش بودند، حزب بعث عراق را با وعده فتح یک هفته ای تهران یا حداقل الحاق خوزستان به خاک آنها، چنان ترغیب کردند که بخش های مهمی از پنج استان کشور در سراسر مرز شمال غرب، غرب و جنوب، به ویژه مناطق نفت خیز در نفت شهر و خوزستان به اشغال آنان درآمد. خدای بزرگ را سپاس که در کنار همه منابع و امکانات مادی و معنوی، جوانانی با شور و مردمی باشعور را به ایران اسلامی داد که فوج فوج به سوی جبهه ها رفتند و در تاریخ 8 سال دفاع مقدس، صحنه هایی رقم زدند که هنوز دشمنان در دانشگاه های جنگ خویش تجزیه و تحلیل می کنند.
در طول سال های جنگ، نفت محور برنامه های دشمنان برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی بود که علاوه بر بمباران مناطق نفت خیز و تلاش برای اخلال در صدور نفت، جنگ نفت کش ها مقطعی بسیار مهم است.
مخصوصا آمریکای مغرور با نصب پرچم خویش بر کشتی های کشورهای جنوب خلیج فارس و اسکورت نظامی آنها، درصدد تحقیر ایران بود که لحظه های اصابت موشک به نفتکش غول پیکر و اصابت یکی از کشتی ها به مین، اصابت اشتباهی موشک عراق به ناو نظامی آمریکا، آن هم در مقابل چشم خبرنگاران فراوانی که برای ترسیم اقدامات خویش آورده بودند، از لحظات ماندگار تاریخ دفاع مقدس است.
به هرحال جنگ با همه فراز و فرودهای خویش با پیروزی های نظامی و پیروزی سیاسی ایران به پایان رسید و انقلاب اسلامی براساس منویات معمار کبیر خویش که دستور تدوین سیاست های سازندگی را صادر فرموده بودند، آستین همت خویش را بالا زد تا در کنار عقب افتادگی های 8 سال جنگ و عقب ماندگی های دوران سلاطین مستبد، ایران اسلامی را آن گونه بسازد که در شان ایران و ایرانی است. از سال 1368، دولت، مجلس و همه مسوولان با تدوین برنامه های اول و دوم پنج ساله به سوی زیرساخت ها و زیربناها رفتند که به گواه دوست و دشمن قدم های بزرگی برداشته شد. نکته حائز اهمیت در این برنامه ها که شاید نکته ای بسیار ظریف در عنوان روز 29 اسفند هم می باشد «روز ملی شدن صنعت نفت» است. اما باید اعتراف کرد که تا آن روز تمام دانش ما از «صنعت نفت» در استخراج نفت خام به کمک اجانب خلاصه می شد و برای تصفیه آن هم فقط چند پالایشگاه محدود داشتیم. حال آنکه نفت در پایین دست خویش صنعت های فراوانی دارد که اگر به آن توجه شود، ارزش افزوده تولید این ماده خام را چندین برابر می کند. یکی از برنامه های دولت سازندگی در برنامه های اول و دوم، توجه به این نکته مهم بود که پالایشگاه ها و پتروشیمی های متعدد، از جمله در نقاط محروم و مرزی کشور ساخته شود که نتایج امروز از دستاوردهای این توجه بود. اواخر سال 1375 بود که رهبر معظم انقلاب طی حکمی جدید به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین سیاست های کلی نظام را که براساس قانون اساسی پس از مشورت با مجمع از وظایف ایشان بود، سرلوحه کارهای برنامه نویسی کشور قرار دادند و در این رهگذر در مجمع تشخیص با استفاده از تجربیات ارزنده دوران سازندگی، برنامه 25 ساله «طرح ایران 1400» یا «تمدن بزرگ ایران اسلامی»، تدوین «چشم انداز 20 ساله نظام» و به تبع آن «اصلاح سیاست های صدر و ذیل اصل 44» آغاز شد که می توانست «یک انقلاب اقتصادی» را به دنبال داشته باشد.
یکی از رویکردهای مهم سند چشم انداز، انقطاع بودجه کشور از وابستگی به نفت بود که رهبری نظام با بیان آرزوی بستن آخرین چاه نفت، ضرب الاجلی مشخص کردند، اما با بحث های کارشناسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار شد، این مهم سالی 10 درصد و طی 10 سال انجام شود که متاسفانه به دلایلی که در این مجال نمی گنجد، عملی نشد. به عنوان یکی از مسئولان جمهوری اسلامی که از آغاز تاکنون در عرصه های تقنینی، دفاعی، اجرایی و بعدها تصویب سیاست های کلی و چشم انداز در راس تصمیم گیری ها بودم، با علم به زمینه ها و ظرفیت ها، اعلام می دارم که ایران با لحاظ همه ویژگی ها، از سرآمدترین کشورهای جهان است و احراز رتبه اول در میان 28 کشور منطقه که هدف چشم انداز است، طبیعی ترین حق است و اگر چنین نباشد، مطمئن باشید آیندگان ما را نمی بخشند و خداوند هم که با فرصت انقلاب اسلامی، حجت را بر ما تمام کرد، نمی بخشاید. مهم نیست که در چه مقام و منصبی باشیم، آنچه مرا می تواند خشنود کند، رویش انقلاب و تعمیق ارتباط مردم با آن است که می دانم اگر چنین باشد، عنودترین دشمنان داخلی و خارجی با شیطانی ترین ترفندها نیز نمی توانند در راه پیشرفت کشور مانع تراشی کنند.
حال که به پایان سال 1389 نزدیک می شویم، دعای آغاز سال را یادآوری می نمایم و از درگاه خدای «محول الاحوال» و «مقلب القلوب والابصار» می خواهم که در تمام «لیل و النهار» زندگی مردم و ما را «احسن الحال» گرداند تا همراه با بیداری زمین و رویش گل و گیاه، همدلی ملی و تقویت ایمان قلبی، برگ و بار ما در سال آینده باشد. مطمئنا مردم فهیم ایران، خوب می دانند دشمنان دوست نمای ما در داخل و خارج با برنامه شوم «تفرقه انداز و حکومت کن» که ترجمه سیاست شیطانی «فرق تسد» استعمار پیر است، درصددند تا با ناکارآمد جلوه دادن جمهوری اسلامی در اداره جامعه، اسلام را در تعارض با جمهوریت نشان دهند و با حمایت های خویش از متحجرین افراط گرا که نمونه آن را در خلق القاعده و طالبان دیدیم، چهره لطیف اسلام را با نسبت دادن خشونت ها به مسلمانان مخدوش نمایند. توصیه ام به مردم شریف و کمال جوی ایران، به خصوص جوانان پرشور و نشاط این است که با تقویت روح اسلامی و ایرانی، بر صفا، صمیمیت، یکدلی و یکرنگی خویش بیفزایند و نگذارند کدورت های فردی، باعث مرارت های اجتماعی شود و در هر مسئولیت و در هر مرحله از شغل و تحصیل هستند، برای افزایش توان ایران اسلامی در همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بکوشند. در پایان به عنوان کسی که نیم قرن از عمر 77 ساله خویش را در سطوح مختلف مبارزه و مسوولیت ها، گذرانده و همه تجربه ها از بدترین بازجویی، زندان، شکنجه، متواری بودن، توهین و تهمت گرفته تا شهرت، مقبولیت، محبوبیت، حکومت و قدرت را در عالی ترین درجات چشیده، می گویم که خداوند و قرآن بهترین پناهگاه و صداقت در گفتار و رفتار، بهترین جایگاه برای انسان در زندگی است و سعی کنید برای خوش آمد شخص یا گروه، دروغ نگویید و از ریا و تملق بپرهیزید و خدا و خلق خدا را از خود نرنجانید که پایان کار آن«خسر الدنیا و الاخره» است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات