سیداکبر پرورش
انبیاء اولیا و عموم طلایهداران توحید، از سرمایه ویژه عظیمی برخوردارند. علم و حکمت الهی را مستقیماً دریافت میکنند و از شراب جانفزای محبت او دمادم مینوشند.
آنان از نخستین لحظات حیات خود، از لحظه ولادت حتی قبل از ولادت، با شرائط ویژه تکوین مییابند و با تعلیم و تربیت خداوندی شکل میگیرند و رشد و حرکت میکنند.
البته سرمایههای آنان یکسان نیست و هرکدام از مراتب مختلف فیض برخوردارند اما آنچه مسلم است، سرمایه همه آنها با وجود تفاوتهایشان در عالیترین حد کمال میباشد.
زنان بزرگ و بلندمرتبهای نیز در عالم بودهاند که از همان لحظات آغازین، از این سرمایه عظیم برخوردار بوده، در شرائط ویژه تولد یافته و در پایگاه رفیع عزت قرار گرفتهاند.
فاطمهزهرا سلامالهعلیها از زمره همین قهرمانان توحید و طلایهداران عرصه ایمان است که از همان سرمایه عظیم خداوندی بهرهمند شده و از همان عنایات و افاضات ویژه الهی برخوردار گشته است.
فضائل و کمالات این اعجوبه خلقت و این نادره دُر آفرینش، در روایات اسلامی آنچنان زیاد است که دیده هر صاحب بصیرتی را خیره میسازد.
از سرشت پاک گوهر تابناک این سر به مهرترین راز هستی آنچنان سخن رفته است که نه عقول عادی بلکه اندیشههای بلند هم به حیرت میافتند.
اگر لیلةالقدر مخفیترین و عظیمترین شبهای سال است و آن یکشب بر هزار ماه پیشی میگیرد، فاطمهزهرا سلامالهعلیها به شهادت روایات اسلامی لیلةالقدر آفرینش است که هرکس بر این لیلةالقدر هستی معرفت و آگاهی پیدا کرد، بر رمز و راز تمامی شبهای قدر دست یافته است، و چه میگویم که اصلاً «لیلة» فاطمه است و «قدر» خداست و «لیلةالقدر» یعنی «فاطمه خدا».
از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمودند «اللیله، فاطمه والقدر، الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیلةالقدر» (بحارالانوار جلد 43 ص 65)
اجازه دهید از میان انبوه فضائل آن فروغ رخ هستی یکی دیگر را باز گویم:
وقتی که از صادق آل محمد (ص) سئوال میکنند که چرا فاطمه را «زهرا» مینامند، میفرماید: «برای اینکه خدای عزیز و بزرگ، او را از نور عظمت خود آفرید و آنگاه که با آن نور، آسمانها و زمین درخشش یافت، دیدگان فرشتگان خیره شد و همه آنها کرنشکنان از خدای بزرگ سئوال کردند که این نور خیرهکننده چیست؟»
و خدای مهربان فرمود: «این نور از نور من است که آنرا از عظمت بیکران خویش آفریدهام و آنرا از صلب پیامبری از پیامبرانم که بر همه انبیاء فضیلت و برتری دارد خارج میسازم و از آن نور امامانی را میآفرینم که بر امر من قیام میکنند و مردم را به حق من هدایت میکنند و من نیز آنان را پس از انقضای زمان وحی جانشینان خود در زمین قرار میدهم.»
آری اینها و صدها نظیر این روایات از دادههای عظیم الهی به فاطمهزهرا (س) و از عنایات ویژه خداوندی به آن حضرت است، لیکن اگر ما همیشه از دادهها و سرمایههای الهی سخن بگوئیم ممکن است این شعر حافظ یا نظیر آن به ذهن ما خطور کند که:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
بله این سخن وقتی درست است که تنها از دادهها و سرمایههای الهی به اولیای خویش سخن برانیم و از بازدهی و بهرهدهی آن عزیزان سخنی به میان نیاوریم.
اما آنچه آنان را الگو میسازد و به عینیت جامعه میکشاند و از آنان رهبرانی بزرگ و پیشوایانی توانمند میسازد، تنها سرمایه عظیم آنان نیست، بلکه بازدهی آنان در قبال این سرمایه و بهرهدهی آنان در قبال این دادههاست.
بازدهی فاطمهزهرا سلامالهعلیهاست که میتواند از او پیشوائی بزرگ برای زنان عالم بسازد و بهرهدهی آن عزیز است که میتواند او را به عینیت جامعه ببرد و برای همه زنان عالم الگو و نمونه و اسوه قرار دهد.
اگر بازدهی فاطمه در مقابل آن سرمایه نبود و اگر بهرهدهی صدیقه کبری متناسب با آن سرمایه بزرگ نبود، دیگر فاطمه، فاطمه نبود، زیرا عظمت او برای کسی قابل دسترسی نبود تا بتوان از مشعل فروزان هدایتش برخوردار شد و از سیر و سیرتش برای دستیابی به یک زندگی الهی سود جست.
هرکدام از انسانها از سرمایهای الهی برخوردارند و باید متناسب با سرمایه خود سود بدهند. درست است که سرمایهها و دادهها یکسان نیست. اما سود را هم متناسب با همان سرمایه میخواهند، اگر سرمایه فاطمهزهرا (س) عظیم بود، سوددهی آن حضرت هم در قبال آن سرمایه عظیم، عظیم بود.
به این فرموده امام مجتبی (ع) توجه فرمائید که فرمود:
«ما کان فیالدنیا اعبد من فاطمه علیها سلام کانت تقدم حتی تتوم قدمها»
عابدتر از فاطمه وجود نداشت زیرا آنچنان در محراب عبودیت به بندگی میایستاد که پاهایش ورم میکرد.
به این روایت دیگر توجه کنید:
ام سلمه که یک از همسران رسول خداست فرمود کانت فاطمه (س) اشبه الناس وجها و شبها برسول الله (ص)
یعنی فاطمه زهرا شبیهترین مردم به پیامبر اکرم (ص) بود هم از نظر صورت و هم از نظر سیرت.
اینگونه احادیث و هزاران حدیث دیگر درباره سیره و شیوه فاطمهزهرا سلامالهعلیها است که او را به عنوان الگو و نمونهای بزرگ معرفی میکند والا فقط از سرمایه نخستین آن عزیز گفتن، او را از عینیت جامعه خارج میسازد.
به همین دلیل وظیفه همه ماست که اگر از سرمایه نخستین فاطمه (س) و دیگر اولیای الهی سخن میگوئیم از بازدهی آنان نیز در قبال این سرمایه عظیم سخن بگوئیم تا همه متعلمین دریابند که هیچ چیز، اتفاقی پدید نمیآید و عظمت فاطمه، به علت بندگی و عبودیت اوست به پیشگاه خدای بزرگ و مرزبانی قدرتمندانه اوست از حریم ولایت خداوندی و اولیای او و پاسداری عزتمندانه اوست از ارزشهای الهی.
باید همگان دریابیم که فاطمه از آن جهت فاطمه است که از شدت پاکی و تابناکی، حتی عفاف و تقوی و قداست در پناهش مأمن گزیدند.
و او از آن جهت نمونه است که هم در سیاست خانه و هم در خانه سیاست، یکهتاز بود و برای هر دو، آنچنان راه گشود که تا واپسین دم حیات همه آنها بویژه زنان عالم میتوانند از این مائده کریمانه بهرهمند شوند و به سوی عالم نور هدایت یابند.