حجةالاسلام والمسلمین سیدرضا تقوی
حقیقت نوریه را در صدف نبوت پیچیدند و در نهانخانه جان محمد مصطفی(ص) قرار دادند تا از مجرای «اصلاب شامخه» و «ارحام مطهّره» بگذرد و از دامن پاک خدیجه کبری طلوع نماید.
بیستم جمادیالثانی میلاد حقیقت نورانی حضرت فاطمه زهرا گردید. فاطمه(س) دّر مکنون، و سرّ مکتوم است که تجلی وجودش در خانه خدیجه، جلوه کمال «اسماءالله» و درخشش جمال «سرّالله» میباشد.
در آن «لیله قدر» که هر شبش برتر از هزار بود «ملائکه» طالب «تنزل» بودند که در شب قدر، تا «مطلع فجر» بر خانه «نبوت» تبریک «سلام» نثار کنند: از مصدر جلال ربّانی و منبع فیّاض رحمانی، امر به گشودن درهای عرش صادر شد و از عرش روحانی تا فرش ظلمانی، حجابها را به کنار زدند و محور خمسه طیبه مولود مبارک حضرت فاطمه(س) را به پیامبر و خدیجه سپردند.
ولادت زهرای اطهر، در زندگی پرشور حضرت خیرالبشر، و در عصر حاکمیت شرک و شر، مصداق کامل «اشرقت الارض بنور ربها» گردید و برای یکبار دیگر زمزمه «تبارک الله احسن الخالقین» گوش جان کروبیان و چشم دل ملکوتیان را متوجه خود گردانید.
فاطمه(س) قدم به وادی ایمن، در خانه پیامبر خاتم نهاد تا پیامآور توحید را یاور، و برادر و پسرعموی پیامبر را همسر، و حسن و حسین و زینب(س) را مادر باشد.
آن حلقهای که سلسله نبوت را به زنجیره امامت ارتباط میدهد زهراء است چرا که او مکتب نبوت را اندیشه است و شجره طیبه امامت را ریشه.
ذات باری تعالی، نهال صداقت را در دشت دل فاطمه(س) غرس کرد تا سرآمد همه صادقین و صادقات گردید و لقب زیبای صدیقه را برای همیشه تاریخ از آن خود گردانید.
خالق حق، از دریای علم مطلق، جام جان فاطمه (س) را پر کرد که به عالمه غیر معلمه و فهیمه غیر مُفهمه معروف شد.
حکیم ازلی و قیوم لم یزلی، سرچشمههای حکمت را از چشمهسار دلش بجریان انداخت تا دشت اندیشه و افکار را سیراب کند و لذا عنوان پرمعنای محدثه را بخود اختصاص داد.
مربی سرمد و فرستنده احمد(ص)، گل وجود فاطمه اطهر(س) را از پرتو دانش بسرشت و در جام تجلی صفاتش به پیمانه زد تا این تازه برات، در روز عرصات وسیله نجات باشد.
فاطمه(س) دعوت نبویه را نگهبان است و صولت حیدریه را پشتیبان.
حلم حسنیّه، شجاعت حسینیه، صبر زینبیه پرتوی از خورشید خصال اوست.
عبادت سجادیه، مفاخر باقریه، آثار جعفریّه، علوم کاظمیه، حجج رضویه، جود تقویه، پاکیزگی و نقاوت نقویه، هیبت عسکریه از برکت وجود صدیقه طاهره است.
ذخیره عظمای حق، دعوتکننده صدق مطلق که باید جهان به ظلمت ظلم گرفتار آمده را، به نورانیت عقل و عدل روشن گرداند از فرزندان معصوم اوست.
و اینک از روح بلند و مکتب ارزشمند کوثر نبوت استمداد میطلبیم و با «بضعةالنبی» به گفتگو مینشینیم.
ای صدیقه شهیده، صداقت ریشه در خانه تو دارد و شهادت نیز.
ای راضیه مرضیه، رضایت تو در پیشگاه خداوند، رضایت خداوند را بدنبال دارد.
ای رشیده زکّیه، فضیلتها و کمالها از آن توست.
ای تقیّه نقیّه، گل وجود تو را با تقوا و پاکیزگی سرشتهاند.
ای حوراء انسیه، زیبائیها و ظرافتهای عالم انسانی بخش کوچکی از اقیانوس موّاج زیبائیهای وجود تو است.
ای محدثه علیمه، حدیث گذشته و آینده بر زبانت، دانش اولین و آخرین در سینهات انباشته گردیده است.
ای طاهره مطهّره، طهارت و پاکی، ودیعت خداوند در نهاد توست.
ای معصومه مظلومه، در حوزه عصمت، جای تو - و مظلومیت، سیره و سنت تو و خاندان تو است.
محراب عبادت تو، خلوت انس با محبوب است و مروارید اشگهایت نمایانگر خوف و خشیت دل.
نیایش «الجار ثمالدار» تو بزرگترین درس دگردوستی است.
لقب «ام ابیها»ی تو، لباس زیبائی است که پیامبر خدا تنها بر قامت شخصیت تو پوشاند.
صبر و ثباتی که تو در مسیر زندگی الهی خویش، از خود نشان دادی صبر و ثبات را به حیرت واداشتی.
غم دود آه تو، آتش به خرمن آبروی آنانی زد که خرمن آرزوها و آرمانهای الهی تو را به آتش کشیدند.
قال و مقالی که بر سر یادگار پیامبر بزرگوار درآوردند جانهای سالم را به فسردگی کشانید و روان تو را سخت آزار داد.
خانه کوچک تو، بزرگتر از تاریخ انسانیت است و کرسی تدریس و تربیت تو به بلندای عرش، و پرورشیافتگان در این خانه از همه عظمتها و فضیلتها برتر.
حاشالله! که سخاوتت را نادیده بگیریم چرا که در شب زفاف پیراهن عروسیت را بر برهنه میپوشانی.
سبحانالله! که ایثارت را بفراموشی بسپریم آنگاه که افطاریت را به فقیر و مسکین و اسیر میبخشی و خود روزه را با آب افطار میکنی.
معاذالله! که بیتالاحزان تو را انکار کنیم و غم و اندوه سنگینی که بر سینه داشتی از خاطر ببریم.
استغفرالله! که حق تو را نشناسیم و راه خانه تو را گم کنیم و دست گدائی بسوی بیگانه دراز نمائیم.
زهرای مرضیه! تو بهمه زنان درس شجاعت آموختی و درس اطاعت و تسلیم در برابر ولی و ولایت، آهنگ دفاعی که تو از ولایت کردی همچنان گوشها را به بیداری و چشمها را به هوشیاری فرا میخواند.
تو هنر زن بودن را بنمایش گذاشتی و این نکته ظریف را گفتی که زن باید زن باشد و از جایگاه فطرت به رشد شخصیت، و به تلاش در مسیر خدمت بپردازد.
ارباب معرفت را اسوهای باید و احوال مکرمت را کارمایه. زیرا قطع این مرحله را بیهمرهی خضر نتوان کردن که ظلمت است و از خطر گمراهی باید ترسیدن.
در ظلمت زندگی زهرا(س) خضر راه است و کاروانیان را دلیلی آشنا و ما امروز ز برکت هدایتهای دلسوزانه رهبری عظیمالشأن نهضت اسلامی حضرت امام راحل قدس سره و جانشین برحقش ولی امر مسلمانان، فرزند صالح فاطمه زهرا مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای، راه خود را شناخته و شخصیت خود را یافتهایم و هرگز اسیر وسوسههای شیطانی مستکبران غربی که زن را وسیله تعیش خویش ساختهاند نخواهیم شد زنانی که به فاطمه اقتداء کردهاند در دامان پاکشان شهیدانی را تربیت کرده که خون گرمشان سند اخلاصشان میباشد و ما در یک جمله به همه بددلان میگوئیم ما باغ بهشت و سایه طوبی و قصّر و حور را با خاک گوی تو ای صدیقه طاهره برابر نمیکنیم.