* س ـ در آمریکا نام رفسنجانی را همه میدانند، ولی در مورد خود این شخص زیاد نمیدانند. بعضیها میگویند که جنابعالی دومین فرد قدرتمند ایران هستید و بعضی دیگر میگویند که «ایشان محافظهکار هستند» و بعضیها میگویند: «میانهرو است» و بعضی دیگر میگویند: «افراطی است». جنابعالی خود را چگونه توصیف میکنید؟
** ج ـ من فکر میکنم، توصیفهایی که آنجا میشود، اکثراً در حد حدس و گمان است. اینجا، همه ما مسئولان کشور شبیه به هم هستیم. رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه، همه ما شاگردان امام هستیم. امام رهبر ما هستند و با هم متحد عمل میکنیم. اگر افرادی هم خصلتهای خاصی برای خودشان داشته باشند، وقتی با هم همکاری میکنیم آن خصلتها بروز نمیکند. شخص دوم مملکت ما، آیتالله العظمی منتظری، قائممقام رهبری هستند و شخصیت رسمی اول کشور نیز آقای خامنهای رئیسجمهور است بنده هم به عنوان رئیس مجلس کار میکنم. البته، مجلس در ایران دارای اهمیت است و مجلس هم با رئیس مجلس فرق دارد. رئیس مجلس، خدمتگزار مردم و نمایندههاست.
* س ـ فکر میکنم که جنابعالی یک کمی خضوع و خشوع دارید.
** ج ـ شما اینطور فکر کنید، ولی من خودم اینطور فکر نمیکنم.
* س ـ ضمن اظهار همدردی به مناسبت فاجعه مکه، در تهران ما زیاد شنیدهایم و از جنابعالی نیز شنیدهایم که آمریکا، به خاطر فاجعه مکه مورد سرزنش قرار میگیرد، چگونه این رابطه به آمریکا مربوط است؟
** ج ـ این اظهار نظر، مقدارش متکی به اطلاعات است که ما آن اطلاعات را در حال حاضر نمیتوانیم اعلام کنیم. یک مقدار دیگر آن نیز مربوط به محاسبه و حدس ماست و کارهایی که آمریکا در حال حاضر در خلیجفارس انجام میدهد و نفوذی که روی عربستان دارد و تلاشی که در جهت تیره کردن فاصله بین ایران و کشورهای همجوار آن میکند.
* س ـ مردم آمریکا وقتی که آنها را جدای از دولت در نظر بگیریم، تعجب میکنند که آنها را متهم به کشتار در مکه میکنید.
** ج ـ ممکن است مردم آمریکا صادق باشند. ما مردم آمریکا را متهم نمیکنیم. این تصمیمات میتواند حتی درون کنگره و مراکز قانونگذاری هم نباشد. ممکن است اشخاصی در دولت باشند و ممکن است سازمان «سیا» مجری این کار باشد. من نمیدانم چه کسی در آمریکا ریشه این کار است.
* س ـ مسلماً رئیسجمهوری آمریکا یکی از اشخاص است که او را سرزنش میکنید.
** ج ـ تحقیقاً. چون ایشان مسئول هستند. چه مطلع باشند یا نباشند، ایشان مسئول این مسائل هستند.
* س ـ کلمه «انتقام» و «مقابله به مثل» را از ایران در مورد فاجعه مکه میشنویم. آیا لازم است که ما مردم آمریکا، از «مقابله به مثل ایران» به خاطر فاجعه مکه بترسیم؟ مثلاً بمبگذاری شود یا کاری علیه سفارتخانههای ما انجام گیرد؟
** ج ـ ما اصولاً بمبگذاری و کارهایی را که ماهیت تروریستی دارد، قبول نداریم. به عنوان یک دولت، به هیچ نحو حاضر نیستیم که چنین کارهایی را انجام دهیم و آمریکا نیز در مدت گذشته نمیتواند موردی را ثابت کند که جمهوری اسلامی مسئول اینگونه کارها باشد.
* س ـ با این وجود، وقتی که کلمه «انتقام» و «مقابله به مثل» شنیده میشود، مردم آمریکا باید چه فکری داشته باشند؟
** ج ـ به هر حال، ما کاری نداریم که مردم آمریکا چه فکری میکنند. ما خودمان مطمئناً دست به کارهای تروریستی و آسیب رساندن به مردم غیر مسئول و بیگناه نخواهیم زد. ممکن است تبلیغاتی که رسانههای شما کردهاند، مردم آمریکا را به چنین افکاری وادار کند.
* س ـ یعنی جنابعالی به طور مثال: شخصی مثل من را که در این کار هستم، متهم میکنید، زیرا من گمان میکنم که برای یک آمریکایی معمولی و یک ایرانی معمولی درک این مسئله مشکل باشد. در حالی که دو دولت، همواره یکدیگر را متهم میکنند؟
** ج ـ هر کسی که اتهام حمایت از تروریسم را به جمهوری اسلامی زده، او مقصر است.
* س ـ هفته گذشته جنابعالی گفتید که ایران، توانایی تولید بسیار زیاد مین را دارد. برداشت ما این بود که ایران آماده است در صورت لزوم، بیش از حد فعلی در خلیج فارس مینگذاری کند. آیا این نشانه ابراز خشم ایران علیه آمریکا بوده است؟
** ج ـ نخیر. من اینرا در رابطه با مسئله دیگری گفتهام. من گفتم، با اینکه ما قدرت مینگذاری وسیع در خلیجفارس داشتهایم و داریم، تا به حال امنیت خلیجفارس را حفظ کردهایم و این را به این جهت گفتهام که ایران، خواستار حفظ امنیت است. نگفتم که ما مین میگذاریم، ولی اگر روزی لازم باشد خلیجفارس بسته شود آنروز اقدام خواهیم کرد. البته، همین حرف من را هم رسانههای شما و دیگران، به گونهای پخش کردند که وحشت ایجاد کنند. مثل همان مسئله تروریسم.
* س ـ مسلماً، اظهارات جنابعالی، موجب نگرانی در آمریکا شده است. در عوض، برخی اظهارات رئیسجمهوری آمریکا هم موجب نگرانی شده است. ولی اگر فرض کنیم که شما فرصتی داشته باشید که با مردم آمریکا صحبت کنید، احساسی که در رابطه با خلیجفارس بیان خواهید کرد، چه خواهد بود؟
** ج ـ ما در مورد امنیت خلیجفارس بیش از دیگران تلاش کرده و نیروهای زیادی هم آنجا صرف میکنیم. سیاست ما هم این است که یا همه دولتهای اطراف خلیجفارس و دنیا از خلیجفارس استفاده کنند. منجمله: ایران و یا به هر اندازهای که ما را از خلیجفارس محروم کنند، ما هم نسبت به کسانی که در این کار موثر بودهاند، «مقابله به مثل» میکنیم و به همان اندازه آنها را محروم میکنیم. به طور کلی، اگر ما را از خلیجفارس محروم کنند که نتوانیم از آن استفاده کنیم، ما هم تلاش میکنیم که دیگران نتوانند از خلیجفارس استفاده کنند.
* س ـ آیا در حال حاضر بزرگترین مسئله، ناوهای جنگی آمریکاست؟ در صورتی که جواب این سئوال مثبت است، چه کاری میتوانید با آن بکنید؟
** ج ـ بزرگترین مسئله فکر نمیکنم اینها باشد، بلکه یکی از مسائل مهم اینهاست. اینکه چه کار میتوانیم بکنیم و اینکه اگر ناوهای جنگی آمریکا اینجا باشند، خود به خود تحریکآمیز و خصومتزا است و بهتر آن است که نباشند. حال با این وصف و ضرری که دارد، اگر آنها کار خصمانهای انجام ندهند، ما هم کار خصمانهای انجام نخواهیم داد.
* س ـ آیا برداشت من درست است که به اعتقاد جنابعالی، مسئله خلیجفارس آنقدر که رسانهها میگویند خطرناک نیست؟
** ج ـ اگر آمریکا و دیگران اینجا را به حال خودش بگذارند، بلکه خطرناک نیست، ولی اینطور که آمریکائیها و فرانسه و انگلیس عمل میکنند، ممکن است خیلی خطرناک شود.
* س ـ فکر میکنم که ما و شما باید نگران آن حادثه کوچکی باشیم که تمام آن خطرات را آغاز خواهد کرد.
** ج ـ همینطور است. ممکن است با یک حادثه کوچک دو طرف به جایی کشیده شویم که نمیخواهیم. حال نمیدانم شما میخواهید یا نه؟
* س ـ آیا شما زمانی را پیشبینی میکنید که یک جنگ محدود در خلیجفارس به وقوع بپیوندد؟
** ج ـ احتمال آن وجود دارد. البته نمیتوانم درصد این احتمال را تعیین کنم، ولی وقتی که در حال حاضر این طوری نیروهای نظامی در مقابل هم قرار گرفتهاند، ممکن است حتی با دخالت یک عنصر ثالثی که بخواهد اینجا فتنهانگیزی کند، چنین وضعی پیش بیاید، البته اگر فرض کنیم که دو طرف نمیخواهند.
* س ـ آیا به نظر جنابعالی، گروه مذاکرهکننده یا محلی برای مذاکره، کمیسیون یا کمیته یا گروهی مرکب از ملتها و یا ملتی وجود دارد که بتواند برای صلح کاری کند؟
** ج ـ احتمالاً با وضع موجود، دبیرکل سازمان ملل برای این کار شانس بیشتری دارد. جای دیگر را ما به چشم نمیبینیم.
* س ـ هنوز پیشنهاد سازمان ملل را برای آتشبس رد میکنید؟
** ج ـ انتظار میرفت عادلانه برخورد کنند، ولی چنین نشد. به نظر ما، عنصر مهم برای رسیدن به صلح، این است که مسئول جنگ و جنگافروز و آغازگر جنگ را معرفی کنند. بدون این، نمیشود. سازمان ملل تا روی این خط نیفتد، نمیتواند نتیجهای بگیرد.
* س ـ بسیاری از آمریکائیان در کنگره و حتی شهروندان معمولی آمریکا مخالف اقدام رئیسجمهوری آمریکا در اعزام نیرو و کشتی به خلیجفارس هستند و جنابعالی هم حتما از این مطلب مطلع هستید. با این وجود، بسیاری از آنهایی که مخالف رئیسجمهوری آمریکا هستند، یک رهبری واحد و یک شخص واحد را در مقابل خودشان نمیبینند که بدانند آن شخص چه کار میخواهد بکند و در برابر آن اقدام کنند.
** ج ـ ایران رهبریاش منسجم است. امام هستند و سیاست ما هم یک سیاست کاملا روشن است که برای آمریکائیها هم مبهم نیست. ما میگوییم که در جنگ باید آغازگر جنگ مشخص و تنبیه شود. این حرف را هیچ انسان عادلی نمیتواند رد کند. در مورد خلیجفارس هم میگوئیم که خلیجفارس باید برای منطقه و دنیا امن بماند. کسانی که در جنگ شریک عراق هستید، اگر خلیجفارس ناامن شود، آنها همه باید احساس ناامنی کنند. این حرف عادلانه و روشنی است. کشورهای مرتجع به عراق کمک نکنند، ما هم به آنها آسیبی نخواهیم زد. این هم روشن است.
ابهام در چیست که آمریکا نمیتواند منطق ما را بفهمد. بنظر ما، سیاست آمریکا مبهم و متناقض است. شما اگر واقعا امنیت را میخواستید، همین کاری که تازه کردهاید باید قبلا میکردید. شما آخرین بار مجبور شدید به عراق بگوئید که شرارت نکند. خوب این را قبل از اینکه کشتیهایتان بیاید، میگفتید، ما هم همین را میگفتیم که آمریکا از نفوذش در عراق، حداقل از طریق ترکیه، عربستان، کویت و اردن که میتوانند عراق را تحت فشار بگذارند، استفاده کند و به عراق بگوید که در خلیجفارس شرارت نکند. ولی شما این را هم نمیخواستید.
* س ـ به نظر جنابعالی، آیا گمان نمیکنید که موقع آن رسیده باشد که گفتگوهای رسمی بین ایران و آمریکا واقع شود؟ این چیزی است که بسیاری از آمریکاییان به آن معتقدند.
** ج ـ با شیوههای غلطی که آمریکا عمل میکند و سوءظنی که ما به آمریکا داریم، مشکل است. مثلاً همان روش ارسال قاچاقی آقای «مک فارلین». چرا به آن شیوه باشد. شما در ایران حافظ منافع دارید و میتوانید هر چه میخواهید به ما بگویید. از طریق سوئیس بگویید و جواب آن را نیز بگیرید یا از طریق کشورهای دوستی که در منطقه دارید. آنها با ما رابطه دارند. شما میتوانید حرفتان را با ما بزنید و جواب هم از ما بگیرید. وقتی که عملاً شما با ما دشمنی میکنید و خصومت در عملتان هست، هر پیغامی که به ما میدهید، ما نمیتوانیم آن را باور کنیم. فکر میکنیم در این پیام شیطنت است.
* س ـ هنگامی که من به ایران میآیم (تاکنون چند بار به ایران آمدهام) در خیابان و در شهر و روستا با دوستی مردم ایران روبرو میشوم. احساس من آن است که مردم معمولی ایران و مردم معمولی آمریکا دوست یکدیگر هستند و گمان میکنم که اگر بخواهم از سوی مردم عادی آمریکا صحبت کنم. مردم آمریکا از اینکه خشم و این عدم تفاهم میان دو کشور رفع شود، خوشحال خواهند شد که گفتگوهایی میان مردم آمریکا و ایران برقرار شود. آیا گمان نمیکنید که در حال حاضر مشکل اصلی ما آن است که دو کشور ایران و آمریکا مستقیماً با یکدیگر برای حل مسائلشان گفتگو نمیکنند؟
** ج ـ ضرورتی ندارد. شما اگر غیر مستقیم حرف حسابی بزنید و خصومتی نکنید، میشود خصومتها را کم کرد. وقتی که شما در حال حاضر در خلیجفارس اینگونه بیجهت لشکرکشی میکنید، یعنی کاری که بدون لشکرکشی هم میشد بکنید، لشکرکشی میکنید، گفتگو چه فایده دارد یا حتی در همان جریان افتضاح آقای «مک فارلین»، همان مقدار ارتباطی که انجام شد، چند تا کار زشت شما کردید. همین مقدار کم اسلحه را آن قدر گران دادید که ما فهمیدیم با یک دشمن طرف هستیم. اسم اسراییل را در کار آوردید که نوعی شیطنت تبلیغاتی بود. ما با آمریکا طرف بودیم. اسرائیل کجا بود؟
گروه قاچاقی فرستادید ایران که بدنامی برای ما درست کنید و یا مثلاً بعضی از اسلحههایی که ما میخریدیم، میآوردند اسراییل و عوض میکردند و جنس کهنه، به جای آن میگذاشتند و اموال ما را نیز در آنجا بدون هیچ حقی مسدود کردید. پیداست که این کارها خصومت است. وقتی این همه دشمنی عملی است، گفتگوی مستقیم مشکل است. من هم فکر میکنم بین مردم ما و مردم آمریکا واقعاً نفرتی وجود ندارد. عمدتاً در حال حاضر، حکومت آمریکاست که هم سیاستهای مبهم و هم خصمانهای دارد.
* س ـ جنابعالی تصویر روشنی از روابط ترسیم نکردید. اگر من به فرمایشات جنابعالی گوش کنم و به رهبران کشور خودم گوش کنم، این طور به نظر میرسد که سالهای متمادی روابط خوبی نخواهیم داشت و این، به آن معنی نیست که من بخواهم ایران را بیش از آمریکا در این جریان سرزنش کنم؟
** ج ـ من هم همینطور فکر میکنم. تا زمانی که آمریکا عملاً با اسلام و ما دشمنی کند، حرف زدن نه تنها کاری را حل نمیکند، بلکه مشکل ایجاد میکند. اول باید سیاست خصمانه کنار گذاشته شود.
* س ـ برخی از رهبران ایران گفتهاند که «جنگ ایران با عراق، میتواند 20 سال به درازا کشد و اگر چنین باشد، ایران با میل جنگ را ادامه خواهد داد» آیا جنابعالی فکر میکنید، جنگ برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت و اگر چنین است، از این جریان خشنود هستید؟
** ج ـ نه ما مایل نیستیم که جنگ طولانی باشد. حتی اگر امروز تمام شود، بهتر از فردا خواهد بود، ولی این حرف صحیح است. یعنی اگر جنگ 20 سال هم طول بکشد، ما تا گرفتن حقمان مقاومت خواهیم کرد. از این وضع هم خوشحال نیستیم. اما چارهای هم نداریم. فکر میکنیم راهمان منحصر به فرد است. جنگ اگر اینطور تمام شود، بدون اینکه ریشه اصلی حل شود، این وضع برای ما بدتر از جنگ است.
* س ـ آیا شما معتقدید که جنگ برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت؟
** ج ـ البته خیلی خوشبین نیستم که به این زودی تمام شود.
* س ـ بارها گفته شده است که پیروزی برای ایران نزدیک است و صحبت از حمله نهایی ایران شده است. آیا جنابعالی امیدوار به انجام این حمله نهایی، و پیروزی هستید؟
** ج ـ تعبیر حمله نهایی از مسئولین نیست، در شعارها گفته میشود. پیروزیهای نسبی، همیشه مقدور است. هر وقت تصمیم بگیریم که پیروزی به دست آوریم، برایمان مقدور است. باید این پیروزیها جمع شود تا پیروزی نهایی به دست آید.
* س ـ آیا این فرض من درست است که چنانچه بیانیهای صادر شود که عراق جنگ را آغاز کرده است و دولت فعلی عراق نیز از حکومت خلع شود، آیا ایران فوراً پایان جنگ را در مرزها که نیروها متمرکز هستند، خواهد پذیرفت؟
** ج ـ فکر میکنم که بپذیریم. ما شخصاً در مورد یک فرمول خاص در مراحل تصمیمگیری تصمیم نگرفتهایم، ولی با اطلاعی که من از سیاست رهبری دارم، فکر میکنم پذیرفته شود.
* س ـ اگر چنین واقعهای رخ دهد، در آن صورت سیاست خارجی ایران در قبال منطقه چه خواهد بود؟
** ج ـ سیاست ما هم در قانون اساسیمان هست و هم بارها گفتهایم. حسن روابط با همسایگانمان و تلاش برای تعمیق امنیت و سازندگی منطقه.
* س ـ ما آمریکاییان، همواره در مورد انقلاب اسلامی ایران میشنویم که در سیاست خارجی ایران صدور انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا این صدور انقلاب اسلامی، با پایان جنگ هم ادامه خواهد یافت؟
** ج ـ صدور انقلاب به معنی دخالت ما در امور کشورهای دیگر، اصلاً مطرح نیست، چه در حال جنگ و چه بعد از جنگ. صدور انقلاب، یعنی اینکه ما عقیده داریم فکر اسلامی باید همه جا، ابتدا در کشورهای اسلامی و یا جاهای دیگر نفوذ پیدا کند. و در اینباره تلاش خواهیم کرد. ما، بعنوان مبلغ مذهبی از اسلام تبلیغ خواهیم کرد و این همیشه، خواهد بود، ولی این، دخالت در کشورهای دیگر نیست. یکی از جاهای دیگر که رسانههای همگانی برای گمراه کردن افکار عمومی کار کردهاند، همین است که صدور انقلاب را به معنی دخالت در امور دیگران معنی کردهاند. هر مکتبی این طوری است.
* س ـ انتقادهایی که جنابعالی از رسانههای همگانی فرمودید، من میپذیرم. اعم از اینکه: در ایران باشد یا در آمریکا باشد یا در جاهای دیگر. مسلماً متوجه بودهاید که سوالاتی که من پرسیدهام، سوالاتی بوده است که مردم آمریکا میخواستند پاسخ آنها را از جنابعالی بشنوند. مسلماً انگیزه مرا از پرسیدن این سئوالات میدانید. سئوال من این است که به نظر جنابعالی کجای این سئوالات من اشتباه بوده یا در آنها سوءتفاهماتی بوده که اگر میخواستید، میتوانستید آنها را قبل از اینکه پرسیده شود، تصحیح کنید؟
** ج ـ نمیشود گفت که در سئوال اشتباه است. به هر حال، سئوال هدفی را تعقیب میکند. جوابدهنده باید جوابش با سئوال بخواند. من درباره سئوال شما اعتراض ندارم. البته اگر رؤسای کشور شما با خبرنگارهای ما مصاحبه میکردند، ما سئوالات خیلی زیادی از سیاست متناقض و مبهم و درهم ریخته آمریکا داشتیم. ما تعجب میکنیم که چرا شما از آقای ریگان نمیپرسید که اگر راست میگفتید که سیاست استراتژیک شما این است که مسائل خودتان را با ایران حل کنید، آن تقلبها در جریان «مک فارلین» چه بود؟ این لشکرکشی در خلیجفارس و اینکه پرچمتان را روی کشتی کویت بزنید چیست؟ چرا قبلاً به عراق نگفتهاید که دست از شرارت بردارد و بعد از آمدن کشتیهایتان گفتید؟
سئوالهای اساسی را شما باید از رهبران خودتان بکنید. شما چرا سئوال نمیکنید که چرا حمایت از مخالفان نیکاراگوا را شما تروریسم نمیدانید، ولی حمایت از مسلمانهای فلسطین را تروریسم میدانید؟ چطور وقتی که فالانژهای لبنان که تحت حمایت شما هستند و ایرانیان را گروگان میگیرند، شما آنرا تروریسم نمیدانید ولی وقتی که مسلمانهای لبنان از اروپاییها گروگان میگیرند، این را تروریست مینامید.
* س ـ فکر میکنم که اگر بخواهم منصفانه قضاوت کنم، بسیاری از این سئوالات را از مقامات پرسیدهایم، ولی مسئله این است که رئیسجمهور ما یا کسانی که مدافع سیاست خارجی هستند، نمیتوانند موازنهای در قبال ایران بیابند و من گمان میکنم که اگر من میتوانستم در اینجا که نشستهام بنشینم و با جنابعالی صحبت کنم، این مسائل را میتوانستیم حل کنیم؟
** ج ـ حال که نشستهاید.
* س ـ این روزها صحبتهای زیادی میشود در مورد امکان پیمان دوستی میان ایران و شوروی که در آینده نزدیک قرار است منعقد شود. آیا به نظر جنابعالی، شوروی میتواند نقشی داشته باشد در کمک به حل مسئله خلیجفارس و منطقه؟
** ج ـ بالاخره ما با شورویها همسایه هستیم و مسایل زیادی هم نداریم و میتوانیم در روابط عادی و مناسب زندگی کنیم و این کار را هم شروع کردهایم. آنها میتوانند نقش داشته باشند، چون آنها در عراق خیلی قوی هستند و اگر بخواهند، میتوانند در حل جنگ مؤثر باشند.
* س ـ آیا اگر شورویها بخواهند در قبال مسأله جنگ میانجیگری کنند، شما آمادگی دارید؟
** ج ـ با همان شرایطمان بله. یعنی بپذیرند که متجاوز باید محاکمه شود. چنانچه شوروی و دیگر کشورها، هر کس وارد این ماجرا شود و حق را قبول کند ما حاضریم.
* س ـ آیا جنابعالی با یک چارچوب رسمی، مثل کمیسیونی که ریاست آن با شوروی باشد و برای صلح کار کند، موافق هستید؟
** ج ـ برای ما مطرح نشده که بخواهیم نظر بدهیم. اگر مطرح شود، درباره آن نظر میدهیم. البته، سازمان ملل بهتر از دیگران است.
* س ـ آیا جنابعالی میپذیرید که سازمان ملل، ارگان یا هیأتی از مردم منطقه را برای حل مسأله جنگ دعوت کند؟
** ج ـ بعد از آنکه متجاوز را معرفی و محکوم کنند، میپذیریم.
* س ـ اگر متجاوز محکوم شد، آیا میپذیرید که هیأتی از طرف سازمان ملل، به کار صلح بپردازد؟
** ج ـ میپذیریم.
* س ـ میتوانم در ایران در مورد گروگانها صحبت کنم، آقای گلاس از دست گروگانگیرها فرار کرده است، بسیاری از آمریکاییان معتقد هستند که ایران نفوذ زیادی در این موضوعات دارد، ولی از آن استفاده نمیکند؟
** ج ـ ما در مسئله آقای گلاس بالاخره نفهمیدیم که چه کسی او را گرفت و چگونه آزاد شد. ما، نفوذ در بعضی از گروههای لبنانی داریم. البته در کارشان دخالت نمیکنیم. آنها بعضیهایشان حرفهای ما را قبول میکنند. ما به آنها به طور کلی گفتهایم که افرادی که بیتقصیر هستند، اذیت نشوند و آنها را گروگان نگیرند. شاید به این نتیجه رسیده باشند که آقای گلاس بیتقصیر باشد.
* س ـ آیا این باور همگانی را قبول دارید که بسیاری از گروههایی که گروگانگیری کردهاند، از نظر فکری و در عمل، موافق ایران بودهاند؟
** ج ـ بعضیهایشان موافق ما هستند.
* س ـ با این وجود نمیتوانید از این نفوذتان استفاده کنید تا این گروگانها آزاد شوند؟
** ج ـ میتوانیم، ولی به چه دلیل این کار را بکنیم؟ وقتی که کشور شما با ما خصومت میکند یا فرانسه اموال ما را با قلدری بر میدارد و نمیدهد و به دشمن ما هم کمک میکنید، وقتی که علیه ما لشکرکشی میکنید، چرا ما مشکل شما را حل کنیم؟ آیا شما نمیتوانید فالانژهای لبنان را تحت فشار قرار دهید تا گروگانهای ما را آزاد کنند؟ آیا شما نمیتوانید اسراییل را مجبور کنید که لبنانیهایی را که گرفته و زندانی کرده است آزاد کند؟ یکبار در قضیه T.W.A این کار را کردید، چرا حالا نمیکنید؟
* س ـ آیا اگر آنها بخواهند شما حاضرید به این معامله کمک کنید؟
** ج ـ بله، کمک میکنیم.
* س ـ یعنی اگر برخی از شیعیانی که در اسراییل و کویت زندانی هستند، آزاد شوند، ایران تضمین میکند که همه گروگانها آزاد شوند.
** ج ـ تضمین که نمیتوانیم، شما هم نمیتوانید تضمین کنید. بالاخره آنها دولت مستقل هستند. آن گروههای لبنانی هم برای خودشان استقلال دارند. ما تضمین میکنیم که تلاش کنیم. بله، من در مصاحبهها اعلام کردم که آمریکا بیاید به عنوان حسن نیت اموال ما را که به ناحق مسدود کرده است و انبارداری آن را هم گرفته است، آزاد کند تا ما هم یک قدم مثبت به نفع شما برداریم.
* س ـ آیا جنابعالی قدرت آزاد کردن این گروگانها را دارید؟
** ج ـ میتوانم قول دهم که تلاش میکنم. نمیشود بگوییم که قدرت مطلق داریم، فکر میکنم، میتوانم کمک کنم.
* س ـ من شبها که به رختخواب میروم، قبل از اینکه به خواب بروم، دوست دارم یک کتاب سبک و تفریحی بخوانم تا بعد به خواب بروم، گمان میکنم جنابعالی از خواندن گزارشهای «ایران گیت» و ماجراهای کنگره قبل از خواب همیشه لذت میبرید.
** ج ـ چه لذتی؟ انسان لذت از چیزهای خوب میبرد. اگر صلح و صفا باشد، اگر مردم با هم با حسننیت رفتار کنند، آنها لذت دارد.
* س ـ هر وقت که جنابعالی با دقت صحبتهای «نورث» را شنیدید و صحبتهای «پوندکستر» و «مک فارلین» را شنیدید، مسلما با یک نوای لذت و سرگرمی همراه بوده است.
** ج ـ بعضی چیزها خوب بود، اما آنها دورغ خیلی میگویند.
* س ـ جنابعالی که آن گفتگوها را شنیدید، آنچه که راست بود چه بود و آنچه که دروغ بود چه بود؟
** ج ـ این طولانی است و خودش احتیاج به یک مصاحبه مستقل دارد.
* س ـ حداقل بزرگترین دروغ را که باعث ناراحتی شما شد، چه بود؟
** ج ـ آنچه اینها گفتند که ما در ایران با یک گروه میانهرو میخواستیم عمل کنیم و با اینکه میدانستند اینجا هر چه هست مربوط به امام امت و اینجا کسی مستقل نیست. اینکه دروغ گفتند و دست اسراییل را در این قضیه بزرگ کردند. این که به دروغ گفتند که ما را دعوت کرده بودند و قرار بود ما بیاییم ایران. خیلی دروغ گفته شد. دروغها زیاد هست. همچنین آنها تقلب کردند. آنها از اول به ما حرفهای خیلی زیادی در پیامهایشان زده بودند، ولی در عمل همیشه خلاف میکردند و دروغ میگفتند.
* س ـ با اختلافاتی که ممکن است در نظرات بنده و جنابعالی باشد و با اختلافاتی که ممکن است در میان مردم ایران و آمریکا باشد، از فرصت این مصاحبه استفاده میکنم و سئوال میکنم که آیا جنابعالی مطلبی دارید که امیدی برای آینده به مردم آمریکا بدهید؟
** ج ـ حرف من این است که دولت آمریکا دست از خوی توسعهطلبی و زورگویی بردارد و خیال نکنند که باز هم ایران، ایران دوره قبل است، لزومی ندارد که مردم آمریکا هر روز احساس ناراحتی و ناامنی کنند. مهمتر از این حتی میتوانند برای منافع آمریکا خدمت کنند، ولی با این رویهای که اینها در پیش گرفتهاند، هیچ چیز به دست نخواهند آورد.